فروشگاه گلد داک

فروشگاه گلد داک

فروشگاه جامع تحقیقات علمی و پژوهشی
فروشگاه گلد داک

فروشگاه گلد داک

فروشگاه جامع تحقیقات علمی و پژوهشی

ترجمه مقاله گیرنده متابوتروپیک گلوتامات: فیزیولوژی، فارماکولوژی، و بیماری

Metabotropic Glutamate Receptors Physiology Pharmacology and Disease گیرنده متابوتروپیک گلوتامات فیزیولوژی، فارماکولوژی، و بیماری چکیده گیرنده های متابوتروپیک گلوتامات (mGluRs) خانواده گیرنده پروتئین همراه CG هستند که در تعدیل انتقال سیناپسی و تحریک پذیری عصبی در سراسر سیستم عصبی مرکزی شرکت میکنند mGluRs در یک دامنه بزرگ خارج سلولی به گ
دسته بندی پزشکی
بازدید ها 38
فرمت فایل zip
حجم فایل 1018 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15
ترجمه مقاله گیرنده متابوتروپیک گلوتامات: فیزیولوژی، فارماکولوژی، و بیماری

فروشنده فایل

کد کاربری 14652
کاربر

Metabotropic Glutamate Receptors: Physiology, Pharmacology, and Disease

گیرنده متابوتروپیک گلوتامات: فیزیولوژی، فارماکولوژی، و بیماری

چکیده

گیرنده های متابوتروپیک گلوتامات (mGluRs) خانواده گیرنده پروتئین همراه CG- هستند که در تعدیل انتقال سیناپسی و تحریک پذیری عصبی در سراسر سیستم عصبی مرکزی شرکت میکنند. mGluRs در یک دامنه بزرگ خارج سلولی به گلوتامات متصل میشود و سیگنال را از طریق گیرنده پروتئین به شریکهای سیگنالینگ درون سلولی انتقال میدهد. پیشرفت زیادی در تعیین مکانیسم هایی که بوسیله mGluRs فعال می شوند پروتئینی که با آنها تعامل میکند و و لیگاندهای orthosteric و آلوستریک که می تواند فعالیت گیرنده را تعدیل کند، صورت گرفته است. بیان گسترده mGluRs باعث میشود این گیرنده ها به خصوص برای اهداف دارویی جالب باشند و مطالعات اخیر به کاربرد درمانی لیگاندهای mGluR در اختلالات عصبی و روانی مانند بیماری آلزایمر، بیماری پارکینسون، اضطراب، افسردگی و اسکیزوفرنی اعتبار میبخشند.


مقدمه
L- گلوتامات به عنوان انتقال دهنده عصبی در اکثر سیناپس های تحریکی در سیستم عصبی مرکزی پستانداران (CNS) عمل می کند. وجود گیرنده های گلوتامات neuromodulatory، به نام گیرنده های متابوتروپیک گلوتامات (mGluRs)، مکانیزمی را فراهم می کند که گلوتامات می تواند تحریک پذیری سلول و انتقال سیناپسی از طریق مسیرهای سیگنالینگ پیام­رسان دوم تعدیل کند. توزیع گسترده پروتئین mGluR نشان می دهد که این گیرنده های neuromodulatory توانایی شرکت در عملکردهای متعدد در سراسر CNS را دارد و ممکن است اهدافی ایده آل برای مداخله درمانی در طیف گسترده ای از اختلالات CNS باشد.

ویژگی های ساختاری mGluRs

mGluRs اعضای خانواده گیرنده پروتئین همراه-G (GPCR) ، فراوان ترین خانواده ژن گیرنده در ژنوم انسان هستند. GPCRs پروتئین های متصل به غشاء هستند که توسط لیگاندهای خارج سلولی مانند نور، پپتیدها، و انتقال دهنده های عصبی فعال شده و سیگنال داخل سلولی از طریق تعامل با پروتئین Gانتقال می یابند. تغییر حاصله در ساختار GPCR ناشی از اتصال لیگاند، پروتئین Gرا فعال می کند ، که از یک مجموعه heterotrimeric شامل زیر واحد های α, β, γ تشکیل شده است. در حالت غیر فعال خود، پروتئین Gبه guanosine 5/ -diphosphate (GDP) متصل است؛ فعال شدن پروتئین G باعث می شود که تبادل guanosine 5/ -triphosphate (OTP) با GDP در زیر واحد رخ دهد. سپس زیرواحدهای فعال پروتئین Gعملکرد مولکول های موثر مختلف مانند آنزیم ها، کانال های یونی و رونویسی را تعدیل میکند. غیر فعال شدن پروتئین G وقتی رخ می دهد که OTP به GDP هیدرولیز میشود و در نتیجه heterotrimer دوباره جمع میشود.


خانواده GPCR شامل چندین زیرگروه است، و اکثر GPCRs انتقال دهنده عصبی کلاسیک متعلق به خانواده A.هستند. این ده گیرنده GPCRs رودوپسین- مانند نامیده می شوند و از نظر ساختاری شبیه به این هستند که شامل دامنه ترمینال- N خارج سلولی، هفت دامنه تراغشایى و پایانه-C داخل سلولی می باشند. بر خلاف گیرنده های خانواده A، mGluRs متعلق به دسته GPCRs است. این گیرنده ها با حضور یک دامنه ترمینال- N خارج سلولی بزرگ که شامل منطقه لیگاند - اتصالی درون زا است، از اعضای خانواده A خود متمایر میشود که با جزئیات بیشتری در زیر مورد بحث قرار گرفته است.

خانواده C GPCRs نیز شامل گیرنده های GABAB، گیرنده های حساس به- کلسیم ، گیرنده فرمون، و گیرنده های مزه هستند (1). ژن با کد هشت زیرگروه mGluR شناخته شده اند، بسیاری با اتصال واریانت های متعدد که در انواع سلول های مجزا

در سراسر CNS بصورت متفاوت بیان میشود. mGluRs بر اساس تشابه توالی، جفت پروتئین G-، و انتخاب لیگاند به سه گروه زیرطبقه بندی میشوند. گروه I شامل mGluRs 1 و 5، گروه II، شامل mGluRs 2 و 3، و گروه III، شامل mGluRs، 4، 6، 7، و 8 است (جدول 1).

دامنه Venus Flytrap

همانطور که در بالا ذکر شد، mGluRs دارای دامنه ترمینال- N خارج سلولی بسیار بزرگی است، که دامنه flytrap domain (VFD) نامیده می شود که شامل منطقه اتصال گلوتامات است (1) (شکل 1). بررسی ساختارهای بلوری دامنه ترمینال- N در mGluRl (2,3), mGluR3, mGluR7 ( 4) نشان می دهد که هر VFD متشکل از دو لوب است که بر روی هم قرار دارند و اتصال گلوتامات در شکاف بین آنها قرار دارد. شواهد نشان می دهد که دو VFD با هم دیمرایز میشوند، پشت به پشت، و تغییرات ساختاری بزرگ ناشی از اتصال آگونیست به یک یا هر دو VFD رخ میدهد (5). سه حالت اصلی دایمر VFD وجود دارد: باز- باز، باز -بسته ، و بسته- بسته (شکل 1). ساختار باز- باز(غیر فعال) است توسط آنتاگونیست تثبیت میشود؛ ساختار باز- بسته و بسته- بسته از اتصال لیگاند به یک یا دو پروتومر[1] حاصل میشود. جهش باقی مانده ها که از بسته شدن VFD جلوگیری میکند می تواند فارماکولوژی آنتاگونیست[2] را به آگونیست[3] (6) تغییر دهد، نشان می دهد که جهت گیری نسبی این دامنه برای فعال شدن گیرنده مهم است. برای اتصال گلوتامات ، چند باقی مانده حفظ شده لوب 1 و 2 را متصل میکنند و اتصال مهم با مولکول های گلوتامات ایجاد میکنند (1،7 و 8). علاوه بر اتصال گلوتامات ، همچنین VFD کاتیون های دو ظرفیتی مانند منیزیم و کلسیم را نیز متصل میکند ، که می تواند سبب قوی و یا فعال شدن گیرنده شوند (3،9،10).

دامنه غنی از- سیستئین [4]

تغییرات ساختاری ناشی از اتصال لیگاند از VFD زیاد می شود از طریق دامنه غنی از سیستئین (CRDS) به دامنه hepatahelical دنباله ترمینال - (HD)–C. CRD شامل نه سیستئین بحرانی است، که هشت تا توسط اتصال دی سولفید (4) مرتبط هستند. مطالعات تبلور و جهش زایی نشان داده اند که سیگنال ناشی از اتصال لیگاند از VFD از طریق CRDS منتقل می شود، تا حدودی به دلیل یک پل دی سولفید که از سیستئین CRD نهم با سیستئین در لوب 2 در VFD تشکیل شده است (4.11). Rondard et al. (11) اخیرا نشان داد که جهش Cys234 در VFD از mGluR2به یک گیرنده منجر شده که می تواند در لیگاندهای سطح، دیمر، و متصل بطور مناسب بیان شود اما نمی تواند سیگنالینگ داخل سلولی را القا کند. با این حال، گیرنده هنوز هم عمل میکرد، که با انتقال سیگنال نرمال ناشی از لیگاند آلوستریک[5] که در HD به جای VFDمتصل شد، نشان داده شده است. مطالعات بیشتر CRD- واقع در Cys5 l 8 را به عنوان شریک Cys234 شناسایی کردند، و نتایج مشابه با استفاده از سیستئین همولوگ در mGluR5 نشان داده شد. این نتایج نشان می دهد که یک اتص ال دی سولفید که CRD و VFDرا ارتباط میدهد میتواند بطور کلی در انتشار سیگنال ناشی از آگونیست orthosteric متصل به mGluRs دخیل باشد.




[1] protomer

[2] antagonists

[3] agonists

[4] Cysteine

[5] allosteric ligand


دانلود تحقیق بررسی آمانتادین دارویی (بیماری پارکینسون)

تحقیق بررسی آمانتادین دارویی (بیماری پارکینسون) در 61 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی داروسازی
فرمت فایل doc
حجم فایل 51 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 61
تحقیق بررسی آمانتادین دارویی (بیماری پارکینسون)

فروشنده فایل

کد کاربری 6017

تحقیق بررسی آمانتادین دارویی (بیماری پارکینسون) در 61 صفحه ورد قابل ویرایش


چکیده

در این تحقیق یک روش ساده و کم هزینه به منظور تعیین مقدار آمانتادین در سرم با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگراف طراحی گردید.

در این روش از گاز حامل نیتروژن ، ستون OV17 و دتکتور FID به همراه استاندارد داخلی پسودوافدرین استفاده شد. نمونه ها توسط اسید پرکلریک پروتئین زدایی شده و عمل استخراج توسط اتر انجام گردید که بازیافت روش کامل بود.

در شرایط مذکور پیک آمانتادین ،‌استاندارد داخلی از یکدیگر و مواد آندوژن به خوبی جدا گردید. ضریب تغییرات درون روزی و بین روزی روش آنالیز در حد قابل قبول بوده و حد آشکارسازی روش 8/0 محاسبه شد.

واژه های کلیدی: آمانتادین ،‌ساس ،‌پلاسما

پیشگفتار

آمانتادین دارویی ضد ویروسی است که دارای خواص آنتی پارکینسونی است

بیماری پارکینسون چهارمین بیماری شایع نورودژنراتیو در افراد مسن است . که 1% افراد بالای 65 سال و 4/0% افراد بالای 40 سال را تحت تأثیر قرار می‌دهد . سن متوسط شروع حدود 57 سال است . ( 1 )
ایتولوژی و پاتوفیزیولوژی :

در پارکینسون اولیه ، نورونهای جسم سیاه و ساقه مغز از دست می‌ روند که دلیل آن شناخته نشده است . از دست رفتن این نورنها باعث کاهش نوروترنسمی‌تر دو پامین در این مناطق می‌ شود . شروع معمولاً بعد از 40 سال است .

پارکینسونسیم ثانویه ، در اثر بیماریهای ایدیوپاتیک دژنراتیو ، داروها ، یا توکسین ها ایجاد می‌ شود . شایع ترین دلیل پارکینسونیسم ثانویه مصرف داروهای آنتی سایکوتیک و رزرپین است که بوسیله بلوک رسپتورهای دو پامین باعث پارکینسون می‌ شوند . دلایل دیگر عبارتند از مونواکسید کربن مسمومی‌ت با منگنز ، هیدروسفالوس ، تومورها و انفارکت هایی که مغز می‌انی را تحت تأثیر قرار می‌ دهند . ( 1 )

داروهایی که سبب ایجاد سندرم پارکینسونیسم می‌ شوند یا آنتاگونیست رپستورد و دوپامین هستند ( مثل داروهای آنتی سایکوتیک ) ، یا سبب تخریب نورونهای دوپا منیرژیک در نیگرو استر یا تال می‌ شوند . ( مثل MPTP ) ( 2 )
علائم و نشانه های بالینی :

در 50 تا 80 درصد بیماران ، بیماری بی سرو صدا و غافلگیرانه با 4 تا 8 HZ ترمور ( Pill – rolling ) یک دست شروع می‌ شود . ترمور و لرزش در حال استراحت بیشترین مقدار است و در حال حرکت کمتر می‌ شود . و در هنگام خواب ناپدپد می‌ شود . و با فشارهای روحی و خستگی بیشتر می‌ شود . معمولاً دست ها و بازوها و پاها بیشتر تحت تأثیر قرار می‌ گیرند . و به همین ترتیب فک ، زبان ، پلک هم می‌ توانند تحت تأثیر قرار بگیرند . اما صدا لرزش پیدا نمی‌ کند . در خیلی از بیماران فقط ریجیدیتی رخ می‌ دهد . و لرزش وجود ندارد . سفتی پیشرفت می‌ کند و حرکات کند می‌ شود . ( برادی کاردی ) یا کم می‌ شوند ( هیپوکینزیا ) و یا شروع حرکات سخت می‌ شود ( آکینزیا ) .

که سختی و هیپوکینزی ممکن است منجر به درد و احساس خستگی شوند . صورت شبیه ماسک می‌ شود . با دهان باز و ناپدپد شدن برق چشم ها که ممکن است بادپرسیون اشتباه شود . راه رفتن مشکل می‌ شود . فرد به این سو و آن سو حرکت می‌ کند و خودش را می‌ کشد . قدم ها کوتاه و بازوها در کنار کمر ثابت اند و حرکت نمی‌ کنند. ( 1 )
درمان

بیماری پارکینسون معمولاً پیشرونده است و منجر به ناتوانی فزاینده می‌ شود مگر اینکه درمان موثر انجام گیرد . غلظت دوپامین که بطور طبیعی در هسته های قاعده ای مغز بالا می‌ باشد در پارکینسونیسم کاهش می‌ یابد . تلاش های دارویی برای تقویت فعالیت دوپامینرژیک با آگوسیت های دوپامین توفیقاتی در تخفیف تعداد زیادی از علایم کلینیکی این عارضه داشته است . یک رویکرد دیگر که مکمل روش قبل است عبارتی از ایجاد تعادل طبیعی بین تأثیرات کولینرژیک و دوپامینرژیک روی هسته های قاعده ای توسط داروهای آنتی موسکارینی می‌ باشد . ( 2 )
داروهای مورد استفاده ( 1 و 3 )

1 ـ Carbidopay levodopa

2 ـ Bromocriptine

3 ـ Pergoide

4 ـ Ropinirole

5 ـ Pramipexole

6 ـ‌Entacapone

7 ـ Tolcapone

8 ـ Selegiline

9 ـ Amantadin

10 ـ Trihexphenidy
2 ـ 1 ـ فارماکوکینتیک :

جذب : به راحتی و اغلب به طور کامل از دستگاه گوارش جذب می‌ شود . یک دوز mg100 خوراکی آن سطح سرمی‌ در مدت 8 ـ 1 ساعت ایجاد می‌ کند( 6 ) اوج غلظت پلاسمایی 4 ساعت بعد از‌مصرف ایجاد می‌ شود. (4 و5)

حداکثر غلظت بافتی هنگامی‌ که دوز mg100 هر 12 ساعت مصرف شود در مدت 48 ساعت ایجاد می‌ شود ( 6 )
انتشار :

بعد از مصرف خوراکی آمانتادین در بافتهایی مانند قلب و کلیه و کبد و شش ها یافت شده است . از جفت و سد خونی ـ‌‌ مغزی عبور می‌ کند و همچنین به شیر ترشح می‌ شود . پروتئین با یندینگ آن در حدود 67% است . ( 4 )
دفع :

بیشتر دارو به صورت دست نخورده از طریق فیلتراسیون گلومرولی دفع می‌ شود . هر چند متابولیت استیله هم در ادرار ردیابی شده است . (‌4 )

در حدود 56% دوز به صورت دست نخورده در مدت 24 ساعت در ادرار وارد می‌ شود و در حدود 86% آن در طی 4 روز وارد ادرار می‌ شود . ( 6 )‌
3 ـ 1 فارماکولوژی

مکانیسم دقیق آن شناخته نشده است اما تصور می‌ شود باعث ریلیز دو پامین از انتهای دو پامینرژیک اعصابی می‌ شود که در جسم سیاه افراد پارکینسونی باقی مانده اند . ( 7 ) در بیماری انفلوانزا ، آمانتادین از نفوذ ذرات RNA ویروس به سلول می‌زبان جلوگیری می‌ کند . همچنین از نسخه برداری ویروس جلوگیری می‌ نماید ( 6 )
4 ـ 1 عوارض جانبی

عوارض معمولاً وابسته به دوز هستند و نسبتاً خفیف می‌ باشند. غلظت های پلاسمایی بالا از آمانتادین ( 1 تا 5 میکروگرم در میلی لیتر) با پاسخ های نورتوکسیک جدی همراه است شامل : تحریک پذیری ، اشکال در تمرکز ، سرگیجه ،‌ گیجی ، بی خوابی ، سردرد تغییرات خلق یا واکنش های سایکوتیک ، توهمات، هذیان ، تشنج یا کوما و آریتمی‌‌های قلبی ( 3 )

اثرات نوروتوکسیک آمانتادین با مصرف همزمان آنتی هیستامین ها ، داروهای سایکوتروپیک و آنتی کولینرژیک ها مخصوصاً در افراد مسن تر افزایش می‌ یابد . ( 3 )

سایر عوارض آمانتادین شامل هیپوتانسیون ارتواستاتیک ، ادم محیطی ، آتاکسی ، لتارژی، تهوع و استفراغ ، بی اشتهایی ، خشکی دهان ، یبوست ، راش پوستی ، تاری دید ، حساسیت به نور ، لکوپنی و CHF .
5 ـ 1 تداخل دارویی

ممکن است اثرات آنتی کولینرژیک ها را تشدید کند ( 4 )
2 ـ 2 مزایایی کروماتوگرافی گازی
1 ـ سرعت

استفاده از گاز به عنوان فاز متحرک باعث بوجود آمدن تعادل نسبتاً سریعی می‌ان فاز ساکن و متحرک می‌ شود و در نتیجه می‌ توان از سرعتهای زیاد گاز حامل استفاده کرد.(‌11 )
2 ـ تجزیه کیفی

فاصله زمان تزریق نمونه تا بدست آمدن ماکسیمم پیک را زمان بازداری می‌ گویند . این خاصیت جزء ویژگیهای نمونه و فاز مایع و در دمای معلوم است . با کنترل صحیح سرعت جریان گاز و دما این کمی‌ت می‌ تواند تا حد 1 درصد قابلیت تکرار پذیری داشته باشد و برای شناسایی پیکها بکار رود . ( 11 )
3 ـ تجزیه کمی‌

سطح زیر هر پیک متناسب با غلظت پیکها می‌ باشد و می‌ تواند برای تعیین غلظت دقیق هر جزء مخلوط بکار برده شود ( 11 )
4 ـ حساسیت

حساسیت دستگاه کروماتوگرافی یک دلیل اساسی برای کاربرد تجزیه ای زیاد GC است. مزیت این حساسیت زیاد این است که مقدار بسیار کمی‌ از نمونه مورد نیاز است . یک یا چند میکرو لیتر از نمونه برای تجزیه کامل کافی است . ( 11 )
3 ـ 2 اجزای گاز کروماتوگرافی

قطعات اصلی یک دستگاه کروماتوگرافی گازی عبارتند از :

1 ـ استوانه گاز حامل

2 ـ کنترل کنندة‌ سرعت جریان گاز و تنظیم کنندة فشار آن

3 ـ محل تزریق ( محل ورود نمونه )

4 ـ ستون

5 ـ آشکار ساز

6 ـ ثبات

7 ـ دما پای برای تنظیم دمای محل تزریق نمونه ، ستون و آشکار ساز . ( 11 )










شکل 2 ـ 1 تصویر شمایی یک دستگاه کروماتوگرافی گازی





1 ـ 3 ـ 2 گاز حامل

یک استوانه گاز با فشار زیاد به عنوان منبع گاز حامل به کار برده می‌ شود . در کار با GC در دمای ثابت ، نفوذ پذیری ستون در طول مدت تجزیه تغییر نمی‌ کند . برای آنکه فشار یکنواختی به ابتدای ستوان وارد شود و در نتیجه سرعت جریان گاز ثابت بماند ، باید از یک تنظیم کننده فشار استفاده شود . در یک دمای معین این سرعت جریان ثابت گاز ، اجزای موجود در نمونه را در مدت معینی ( زمان بازداری ) از ستون می‌‌شوید.(11)

گازهایی که معمولاً مورد استفاده قرار می‌ گیرند عبارتند از هیدروژن ، هلیم و نیتروژن .

گاز حامل باید دارای خصوصیات زیر باشد :

1 ـ بی اثر باشد تا از هر گونه تأثیر بر نمونه یا حلال اجتناب شود .

2 ـ قادر باشد که نفوذ گاز را به کمترین مقدار برساند .

3 ـ به طور خالص و همی‌شه در دسترس باشد .

4 ـ ارزان باشد .

5 ـ برای آشکار ساز مورد نظر مناسب باشد . (‌11 )
2 ـ 3 ـ 2 محل تزریق نمونه

نمونه از طریق محل تزریق ( inyector ) وارد گاز کروماتوگرافی می‌ شود . این محل محفظه ای کوچک است که یک طرف آن بوسیلة پرده ای ( Septun ) لاستیکی یا سیلیکونی پوشیده شده است . نمونه های مایع بوسیله یک ریز سرنگ مدرج که ظرفیت آن چند میکرولیتر است از طریق پرده لاستیکی به داخل محفظه تزریق می‌ شوند . سرنگ محتوی نمونه ، پرده را سوراخ کرده وارد محفظه می‌ شود و پس از انجام تزریق و خروج سوزن ، پرده به حالت اول باز می‌ گردد و سوراخی روی آن باقی نمی‌ ماند . درمای محفظه ورودی نمونه معمولاً 50 بیشتر از نقطة جوش کم فرارترین جزء سازندة‌ نمونه است و بنابراین تبخیر آنی صورت می‌ گیرد . ( 11 و 10 )

برای جلوگیری از پهن شدن نوار ، نمونه باید کوچک باشد و به سرعت و به صورت یک « توپی » بخار وارد ستون شود . ( 11 و 10 )

برای ستونهای تجزیه ای معمولی ، اندازه نمونه از چند دهم یک میکرولیتر تا 20 تغییر می‌ کند .

در مورد ستونهای مویین چون قطر ستون بسیار کم است باید از مقادیر بسیار کم نمونه استفاده شود تاپیکهای تیز بدست آید برای این منظور یک شکافنده نمونه بکار گرفته می‌‌شود تا تنها کسر کوچکی از نمونه تزریق شده را به سر ستون حمل کند (10) این روش را Head – space آنالیز گویند.
3 ـ 3 ـ 2 ستون ها

جداسازی اجزای نمونه در داخل ستون هایی که از فاز ساکن پر شده اند انجام می‌ شود چنانچه فاز ساکن جامد باشد آن را کروماتوگرافی گاز ـ جامد ( G S C ) می‌ نامند و اگر فاز ساکن مایع باشد آن را کروماتوگرافی گاز ـ مایع ( G L C ) می‌ نامی‌م . مایع فاز ساکن به صورت لایه نازکی بر روی جسم جامد بی اثری پخش می‌ شود . ( 11 )

برای اینکه مواد موجود در ستون ، به طور یکنواخت پر شود ستون مستقیم را ابتدا پر می‌ کنند و برای اینکه درآون قرار گیرند به صورت مارپیچ در می‌ آورند .

ستون ها به دو دسته تقسیم می‌ شوند .
الف ـ ستون های پر شده ( Packed Columu ) :

ستونهای پر شده امروزی از لوله های شیشه ای ، فلزی ( فولاد زنگ نزن ، مس، آلومینیم )‌یا تفلون ساخته می‌ شوند که نوعاً طول 2 تا 3 متر و قطر داخلی mm 4 ـ 2 دارند ( 10 ) .

قطر خارجی ستونهای تجزیه ای استاندارد اینچ است . (‌11 )

برای پرکردن ستون ، ، ابتدا باید فاز ساکن را که یک مایع غلیظ است به صورت لایه ای روی یک جسم جامد بی اثر به نام جامد نگهدارنده کشید . برخی از خصوصیات یک جامد نگهدارنده خوب عبارتند از :

1 ـ بی اثر بودن ( جذب سطحی بر روی آن انجام نشود . )

2 ـ مقاوم در برابر خرد شدن

3 ـ مساحت سطح زیاد

4 ـ شکل منظم و اندازة یکنواخت ( 11 )

مادة ‌خام اکثر ترکیباتی که به عنوان نگهدارنده جامد در کروماتوگرافی گازی مورد استفاده قرار می‌ گیرند دیاتومه است . خاک دیاتومه سیلیکای هیدراته طبیعی است که اسکلت دیاتومه ها را تشکیل می‌ دهد . سیلیکای طبیعی دارای تعداد زیادی گروههای OH است که می‌ تواند باعث جذب سطحی فیزیکی گونه های آنالیت قطبش پذیر یا قطبی مانند الکل ها یا هیدورکربنهای آروماتیک روی سطوح تکیه گاه شود . این جذب سطحی منجر به پهن شدن و اغلب دنباله دارد شدن پیکها می‌ شود . برای رفع این مشکل مواد تکیه گاه می‌ توانند توسط سیلان دارد شدن با دی متیل کلرو سیلان ( DMCS ) غیر فعال شوند .


2 ـ 3 ـ 3 ـ انتخاب استاندارد داخلی

سیکلوهگزیل آمین ، نقتیل آمین ، ایمی‌ پرامین و پسودوافدرین آزمایش شدند که با توجه به زمان بازداری و عدم تداخل با مواد آندوژن پسودوافدرین به عنوان مناسب ترین استاندارد داخلی انتخاب گشت.
3 – 3 ـ 3 ـ حلال استخراجی

حلالهای کلروفرم ، هگزان و دی اتیل اتر مورد بررسی قرار گرفتند . که با توجه به میزان بازیافت و نیز انتخاب پذیری بهترین نتایج با دی اتیل اتر بدست آمد .
4 ـ 3 ـ 3 ـ آماده سازی نمونه های سرمی‌

1-4-3-3- خصوصیات خون و انواع روشهای استخراج

با توجه به اهمیت بسیار بالای استخراج دارو از مایعات زیستی (خون، پلاسما یا سرم و ادرار) ، لذا ابتدا مختصری راجع به این مایع زیستی (خون) و انواع روشهای استخراج توضیح داده می شود و یک مقایسه نسبی نیز بین این روشها و مزایا و معایب آنها نسبت به هم ارائه می گردد.

خون پیچیده ترین مایع زیستی است که پس از دریافت از انسان و یا حیوان به صورت مایعی شفاف و بافر شده محتوی پروتئین های محلول، چربیها و نمک های محلول در آب و سلول های معلق می باشد. خوشبختانه جزء اصلی خون یعنی گلبولهای قرمز یا ارپترویست ها به سادگی از محلول شفاف یا پلاسما توسط سانتریفوژ کردن قابل جداسازی است، معهذا در صورت عدم دقت در عملکرد با خون سلولها می توانند شکسته شده و روش عملی جداسازی بسیار پیچیده گردد.

به طور کلی هیچگاه خون به طور مستقیم استخراج نشده، بلکه ابتدا همیشه سرم یا پلاسما تهیه و سپس بقیه عملیات بر روی آنها صورت می پذیرد، در صورتیکه مستقیم از خون صورت پذیرد باید تدابیر لازم جهت اجتناب از پارگی سلولهای قرمز اتخاذ گردد.

از خصوصیات اصلی سرم و پلاسما وجود مقادیر بالایی از پروتئین ها در آنان است که خود پروتئین ها از نظر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی با مولکول کوچک دارو بسیار متفاوتند و این موضوع اهمیت بیشتر جداسازی را روشن می‌ سازد . به طور کلی هدف اصلی استخراج حدااکثر مقدار دارو و باقی گذاشتن مواد ناخواسته و مزاحم می‌ باشد.(8)

جهت استخراج دارو از سرم یا پلاسما روشهای مختلفی وجود دارد ، که می‌ توان از روشهای ذیل نام برد :

1 ـ صاف نمودن ذرات بسیار ریز ( ultrafiltration )

2 ـ دیالیز

3 ـ رسوب دادن پروتئین ها

4 ـ استفاده از آنزیم های تجزیه کننده پروتئین ها

5 ـ استخراج توسط 2 تا 3 حجم از حلال آلی

6 ـ به کار بردن کارتریج و رزین های تعویض یونی

هر کدام از این روشها نسبت به هم مزایا و معایبی دارند که بصورت خلاصه اشاره می‌ شود :

1 و 2 روش صاف نمودن ذرات ریز و دیالیز ، از مزایای آنها سریع بودن و یک مرحله ای بودن روش می‌ باشد، از طرف دیگر هر گونه اندازه گیری مستقیم مقدار دارو می‌ تواند مقدار کل داروی موجود را نادیده گرفته و فقط می‌زان داروی آزاد را تعین نماید . این روش در جداسازی داروی آزاد از داروی مزدوج با پروئین ، هر روزه بیشتر مورد توجه قرار می‌ گیرد . این عمل به کمک صافی های مخصوصی مانند ورتینگتون و آمیکون قابل انجام است . به هر صورت باید توجه داشت چنین مقادیر بسیار پائینی که برای داروهای آزاد وجود دارد عموماً خارج از حد آشکارسازی تجزیه ای می‌ باشند ، به همین جهت تعیین مقدار کل دارد در پلاسما و سرم معمول می‌ باشد . ( 8 )

3 ـ ساده ترین و قدیمی‌ ترین روش رسوب دادن پروتئین و جداسازی محلول از آن است . پروتئین در اثر رسوب دادن تغییر ماهیت داده و اتصال آن با دارو گسسته می‌‌شود. به نحوی که به احتمال زیاد دارو در محلول باقی خواهد ماند . از معرفهای اسیدی که جهت رسوب دادن پروتئین طرفدار دارند می‌ توان اسید تری کلرواستیک ، اسید پرکلریک و اسید تنگستیک را نام برد .


دانلود بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیکو باکترپیلوری با بیماری پارکینسون

پارکینسون بیماریی است که باعث ایجاد اختلالات حرکتی می‌گردد علت این بیماری کاهش دو پامین و به هم خوردن تعادل بین دو نور و ترانسیمتر (دوپامین و استیل کولین) در سیستم دو پامینرژ یک نیگر و استر یاتال می‌باشد
دسته بندی پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 5462 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 55
بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیکو باکترپیلوری با بیماری پارکینسون

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیکو باکترپیلوری با بیماری پارکینسون


چکیده
مقدمه : پارکینسون بیماریی است که باعث ایجاد اختلالات حرکتی می‌گردد. علت این بیماری کاهش دو پامین و به هم خوردن تعادل بین دو نور و ترانسیمتر (دوپامین و استیل کولین) در سیستم دو پامینرژ یک نیگر و استر یاتال می‌باشد. در مطالعات اخیر دیده شده که با درمان عفونت هیلکوباکتر پیلوری جذب لوودو پا بیشتر شده و نتیجه درمان بهتر شده است.
مواد و روشها : این مطالعه که به روش Case-Control انجام شدازمیان بیماران مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب 56 نفرانتخاب شدند.افراد به دو گروه 28 نفری به عنوان گروه مورد (مبتلا به پارکینسون) و شاهد (غیر مبتلا به پارکینسون) تقسیم شدند و تست آنتی بادی IgGهلیکوباکترپیلوری در هر دو گروه انجام شد.
یافته‌ها : میانگین سن افراد پارکینسون 60 سال و غیر پارکینسونی 57 سال بود. در افراد مبتلا 18 نفر (3/64%) آنتی بادی مثبت و 10 نفر (%7/35) آنتی بادی منفی داشتند. در افراد غیر مبتلا 15 نفر (%6/53) آنتی بادی مثبت و 13 نفر (4/49%) آنتی بادی منفی داشتند.
نتیجه : در این مطالعة ارتباطی بین وجود عفونت قبلی هلیکو باکتر پیلوری در بیماران پارکینسونی و افراد غیر پارکینسونی یافت نشد.p>/05))اما درمان عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران پیشنهاد میگردد.

فهرست مندرجات:
فصل اول: مقدمه............. 10
بیان مساله ........... 11
اهداف وفرضیات.............. 12

فصل دوم: زمینه و پیشینه تحقیق............ 14
بیماری پارکینسون............. 15
اتیولوژی................. 15
پاتولوژی............... 16
پاتوژنز.................. 17
درمان ................... 19
هلیکو باکتر پیلوری............... 21
مروری بر دیگر مقالات................. 23

فصل سوم: طرح تحقیق............... 24
نوع مظالعه ................ 25
تعداد نمونه،روش نمونه گیری ومعیارهای انتخاب نمونه.. 26
معیار های پذیرش و عدم پذیرش............. 27
نوع پژوهش و روش انجام کار.......... 28

فصل چهارم: یافته ها................ 29

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری و پیشنهادات.......... 39
منابع........... 45