دسته بندی | علوم پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 119 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 126 |
گزارش کاراموزی بیمارستان امدادی ابهر در 126 صفحه ورد قابل ویرایش
«فهرست مطالب»
عنوان : صفحه :
تقدیر و تشکر 2
فهرست 3
پیشگفتار 4
فصل اول تاریخچه 5
سازمان اداری و قوانین 6
قانون تبدیل اداره کل بهداری به وزارت بهداری 6
آیین نامه اجرای قانون تمرکز مؤسسات صحیحی مملکت 6
آمار پزشکان کشور از سال 1300 تا 1330 7
روش درمان نوین 8
چگونگی تحصیل طب 9
طب اروپایی 9
کارکنان شاغل در فیزیوتراپی 10
آموزش پزشکی جهت بانوان 10
متخصصین 14
دانشگاه تهران (تالار تشریح) 15
قانون طبابیت 15
فصل دوم 17
چارت سازمانی بیمارستان امدادی ابهر 20
تاریخچه و خلاصه ی از فعالیت های بیمارستان واحد سوابق تاسیس 23
اهداف اختصاصی 24
لیست داده های موجود 26
شیوه های مدیریت و ساختار سازمانی 27
مدیریت بیمارستان درونی 28
مدیریت بیمارستان در ایران 30
فصل سوم
ارائه مشکل کلی از فعالیتهای حسابداری و صورتهای مالی
ماهیت حسابداری 37
نحوه ثبت حسابها در حسابداری 37
تنخواه گردان 37
کنترل داخلی سیستم حقوق و دستمزد 39
ترازنامه 39
نحوه درخواست اعتبار 40
اهمیت انبارداری 40
تعریف انبار 41
وظایف مسئول انبار 41
وظایف انباردار 41
مزایای سیستم انبارداری صحیح 42
انواع پالتها 43
نکات مهم درباره طبقه بندی کالا 44
تعرف و هدف از کدگذاری 45
انبارگردانی 47
روشهای انبارگردانی کالا 47
حواله انبار 47
نحوه درخواست به صورت نمودار 50
درخواست خرید 58
روابط و وظایف انبار با سایر واحدها 58
فصل چهارم 59
نتیجه گیری 59
منابع و مأخذ
1 ) کتابخانه بیمارستان امدادی ابهر 60
2 ) مدیریت امور عمومی – روابط عمومی بیمارستان 72
3 ) اصول حسابداری – تألیف ویدا مجتهدزاده 73
4 ) کتاب پیشرفته های پزشکی 73
5 ) دفترچه راهنمای بیمارستان امدادی ابهر 74
6 ) کتاب نظام پزشکی 75
پیشگفتار :
پس از جنگ جهانی اول که بین سالهای 1914 تا 1918 مسیحی اتفاق افتاد عالم پزشکی با عده زیادی معلول رو برو گردید و بعداً بعلت جنگ جهانی دوم بین سالهای 1939 تا 1945 مسیحی که کشور های اروپایی و بخصوص کشور آمریکا با این مشکل بزرگ بر خورد نمودند علم پزشکی وارد سومین مرحله خود یعنی پزشکی فیزیکی و یا پزشکی توانبخشی گردید.
در کشور ما هم جنگ تحصیلی پس از انقلاب اسلامی عده ای معلول بجای گذاشت که فقط ابتکارات توانبخشی امکان دادن امید به معلولان و استفاده از نیروی انسانی آنان می باشد.
استادان پزشکی :
دروس طب تقریباً به سه قسمت مجزی می شد. طب ایرانی – طبیعات و دارو سازی و طب فرنگی که هر سه قسمت معلمی جدا گانه داشت.
طب ایرانی :
از روی شرح اسباب و کتاب قانون بو علی سینا تدریس می شد. اولین معلمی که برای آن انتخاب شد میرزا طیب کاشانی بود که تا سال 1237 به این کار اشتغال داشت. بعد از نامبرده سلطان الحکماء (میرزا ابوالقاسم نائینی فرزند میرزا محمد جعفر) و میرزا کاظم محلاتی مشهور به شیمی که پسرش دکتر محمود خان شیمی تا سال 1310 و بعد از آن به تدریس شیمی در دانشکده طب و کلاس P.C.N مشغول بود.
فصل اول :
مقدمه :
مدیران خدمات بهداشتی درمانی وظایف برنامه ریزی، سازمان دهی، رهبری، استخدام، اجرا و ارزشیابی و کنترل را در سازمان خود به کار می گیرند. مدیران بیمارستان مهارتها و تخصصهای مدیریتی را در جهت حصول اطمینان از دستیابی به اهداف و مقاصد سازمان به کار می گیرند. یک مدیر می بایست جهت اداره هر چه بهتر امور درونی بیمارستان، قبل از هر چیز از کلیه اوضاع و شرایط بیمارستان آگاه باشد. علاوه بر این اکثر مدیران سیستم های درمانی ثبات شغلی ندارند.
بنابراین در صورت وجود اهداف و دستور العملهای کامل و واضح، هر یک از مدیران سریعاً در می یابند که با توجه به سیاستهای روشن هیات مدیره چه باید بکنند و مدیر بعدی نیز دنباله روی همان سیاستها و اهداف تا رسیدن به حصول و نتیجه خواهد بود و نیز در صورت وجود سیاتها، اهداف و قوانین صریح و مشخص، اصول و پایه این برنامه ها ثابت بوده و فقط محتوای آنها در هر دوره باز نگری و بررسی می گردد. همانگونه که در چاپهای بعدی یک کتاب، تنها مطالب آن بزانگری شده و نام کتاب تغییر پیدا نمی کند. بنابراین مدیران بعدی سریعاً شرایط موجود را درک نموده و سایر برنامه های خود را در جهت ارتقاء کیفیت بکار می گیرند. با توجه به این هدف مهم، دفتر پرستاری مرکز آموزشی- درمانی بوعلی سینا خرم دره با همکاری سایر پرسنل محترم این مرکز این اطلاعات بیمارستانی را جمع آوری نموده، که هر چند بسیار اندکی می باشد ولی امید واریم برای استفاده مسئولین بعدی مفید واقع شود. ان شاء ...
تاریخچه :
در سال 1300 هجری شمسی مدرسه دارلفنون که مرحوم امیر کبیر بنیان گذار آن بود و دارای چند رشته مثل طب و نظام مهندسی و توپخانه و طبیعیات و دارو سازی و معدن شناسی بود و از این صورت خارج و هر رشته به مکان دیگری منتقل و قسمت طب آن به ساختمان ظل السطلان که در نزدیکی بهارستان و خیابان اکباتان فعلی است و مرکز وزارت آموزش و پرورش که آن زمان بنام وزارت معاف و اوقات و صنایع مستظرفه بود و آن ساختمان جزء ساختمان دولتی محسوب می شد چندین اطاق به مدرسه طب و دارو سازی و دندانسازی اختصاص داده شد.
سازمان ادرای و قوانین :
اولین سازمان ادرای که به منظور تامین بهداشت و درمان آموزش پزشکی در کشور بوجودآمد، مجلس حفظ الصحه نامیده شد. تشکیل این مجلس بمانست شیوع بیماری و با در قبل از جنگ جهانی اول بخصوص شیوع این بیماری در صفحات جنوب که بیشتر از طریق دریا بوسیله کشتی های حامل مسافر و مال التجاره رفت و آمد می کردند و انگلیسی ها بمنظور حفظ منافع اتباع خود مجبور به اقدامات بهداشتی بودند باب مذاکرات به میان آمد و در نتیجه مجلس حفظ الصحه که از پزشکان ایرانی بوجود آمده بود شروع به کار نمود. این مجلس چندین سال به فعالیت خود که بیشتر آن فعالیت جلوگیری از شیوع بیمایهای خانمانسوز و با و امثال آن بود ادامه میداد. در یکی از کابینه های دوره قاجاریه وزارت کشور (که آن زمان به وزارت داخله نامیده می شد)، شامل چند اداره بود که یکی از آن ادارات، وزارتخانه مستقل در آمد. و اولین وزیر بهداری مرحوم اسماعیل مرات و بعد از مدت کوتاهی مرحوم (مهذب السطنه) میرسید باقر خان کاظمی وزیر بهداری گردید که در ابتدا امر وزیر بهداری وقت حتی پزشک هم نبود.
قانون تبدیل اداره کل بهداری به وزات بهداری :
ماده 3 – از قانون اصلاح بودجه سال 1320 کشور مصوبه هشتم آبان ماه 1320 تبدیل اداره کل بهداری به وزارت بهداری و اداره کل کشاورزی به وزارت کشاورزی و ضمیمه شدن سازمان اداره کل انتشارات و تبلیغات به وزارت فرهنگ، و سازمان اداره امنیه به وزارت کشور از روز 30 شهریور 1320 تصویب می شود.
قانون اجازه اجرای قوانین و آئین نامه های مربوط به بهداری
که قبل از تاسیس وزارت بهداری بعهده وزارت کشور بوده است به وزارت بهداری
ماده واحده – در مورد کلیه قوانین مربوط به امور بهداری که قبل از تاسیس وزارت بهداری وزارت کشور مامور اجرا و تنظیم ائین نامه های مربوطه به آن بوده است. از تاریخ تصویب این قانون وزارت بهداری قائم مقام وزارت کشور خواهد بود. این قانون مشتمل بر یک ماده است. در جلسه هشتم بهمن ماه یکهزار و سیصد و بیست و سه به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی – صادق طباطبائی
آئین نامه اجرای قانون تمرکز مؤسسات صحی مملکتی :
مصوبه 13 بهمن ماه 1305 شمسی :
ماده 1 ) از تاریخ تصویب این آئین نامه تمام مؤسسات صحی مملکتی تحت نظارت مستقیم وزارت بهداری خواهد بود.
تبصره : هر دستگاه صحی اعم از بیمارستان و درمانگاه های عمومی و تیمارستان و آزمایشگاه، خواه تابع وزارتخانه یا شرکت ها یا بیگاه های دولتی و حوزه مستقل باشد جزو مؤسسات صحی محسوب است.
ماده 2 ) ایجاد مؤسسه صحی بی اجازه و تصویب اداره کلی صحیه ممنوع است، هر وزارت خانه مؤسسه، سازمان، شرکت، بنگاه، و شخصی که بخواهد یک یا دو مؤسسه صحی بودجود آورد باید جمیع اطلاعات لازم اعم از نقشه، محل عواید تقریبی و محل تأسیس را بصورت پیشنهاد در تهران به اداره کل صحیه و در خارج از تهران به نزدیک ترین اداره صحیه محل بدهد. این پشنهاد به کمیسیون های مربوطه که در کیفیت مختلف اوضاع فنی و اداری و ساختمانی مؤسسات صحی، صلاحیت داشته باشد ارجاع خواهد کرد تا دقیقاً مطالعه شود.
اداره کل صحیه مکلف است که از تاریخ وصول پیشنهاد تا یک ماه رأی قطعی خود را در باب رد یا قبول یا اصلاح برای پیشنهاد نامبرده بالا با ذکر دلائل ابلاغ نماید.
ماده 3 ) استخدام کارکنان فنی اعم از ایرانی و خارجی در مؤسسات موکول به رسیدگی مدارک فنی آنها و تأیید وزارت بهداری خواهد بود؛
ماده 4 ) وزارت بهداری مجاز است هر یک از مؤسسات صحی مملکت؛
را هر وقت بخواهد بازدید و بررسی نماید مؤسسه صحی مکلف است که هر نوع اطلاع را در دسترس وزارات بهداری بگذارد. وزارت بهداری اگر در وسائل و لوازم و بنا و اداره مؤسسه صحی نقص بهداشتی مشاهده نمود فوراً باید نقص را از مسئول اداره بخواهد و مؤسسه مزبور ملزم به اجرای سریع رفع نقص می باشد. در صورت تسامح وزارت بهداری طبق مقررات اقدام خواهد شد.
ماده 5 ) از تاریخ تصویب این آئین نامه کلیه مؤسسات صحی مملکت از داخلی و خارجی مکلفند در ظرف سه ماه گزارش جامعی از سازمان مؤسسه خود به وزارت بهداری بدهد.
ماده 6 ) پزشکان شاغل یا بازنشته علاوه بر حقوقی که از دولت دریافت می نمایند می توانند تنها در یکی از مؤسسات وابسته به دولت مانند بانکها سازمان بیمه اجتماعی مؤسسه خیریه در قابل کار اضافه مبلغی دریافت دارند مشروط بر آنکه این مبلغ از حقوق دولتی یا بازنشستگی آنها تجاوز ننماید.
این آئین نامه تمرکز امور صحی و نظارت بر مؤسسات بهداری که مشتمل بر شش ماده در این تاریخ سیزدهم آذرماه 1333 به تصویب کمیسیون بهدار مجلس شورای ملی رسیده بموجب قانون مصوبه سیزده بهمن ماه 1305 قابل اجرا می باشد.
رئیس مجله شورای ملی – رضا حکمت
نخست وزیر سپهبد زاهدی
آمار پزشکان کشور از سال 1300 تا 1330 :
همانطور که در بخش اول کتاب در قسمت آموزش پزشکان اشاره شد تا سال 1330 فقط دانشکده پزشکی دانشگاه تهران پزشک تربیت می نمود لیکن پس از تبدیل آموزشگاه های بهداری که بهدار تربیت می نمود تبدیل به دانشکده پزشکی گردید و دانشگاه شیراز و اصفهان و مشهد و تبریز و بعداً اهواز مشغول تربیت پزشک شد تعداد پزشکان و آموختگام پزشکی در سراسر کشور رو به افزایش نهاد.
بعداً دو دانشگاه جدید یکی بنام دانشگاه ملی که اکنون دانشگاه شهید بهشتی است و دیگری دانشگاه علوم پزشکی ایران که هر یک دانشکده پزشکی مجهز و منظمی دارند و بعداً دانشکده هایی در سایر شهرستانها بمنظور تربیت پزشک تجهیز و تأسیس شده است.
در راهنمای پزشکان تهران که وسیله وزارت بهداری در سال 1335 منتشر گردیده تعداد 1308 پزشک دیپلمه که فقط 32 نفر آن زن و بقیه مرد بوده اند ذکر شده است. همچنین تعداد 37 نفر پزشک مجاز (پزشک دوم) که فقط یک نفر زن و بقیه مرد بوده اند.
پس از این دیگر آماری از پزشکان کشور تهیه و تدوین
گواهی ها در قسمت ضمائم دیده می شود.
متخصصین :
همانطور که اشاره شد از سال 1322 تربیت متخصص در دانشکده پزشکی ایران شروع گردید و همچنین تعداد زیادی از پزشکان جهت دیدن دوره تخصص به کشورهای خارج رهسپار شده و پس از اخذ تخصص به کشور باز می گستند. که برابر آخرین راهنمای پزشکان و متخصصان که سازمان نظم پزشکی در سال 1366 در اختیار پزشکان قرار داده است در رشته های زیر :
¨ بیماری های داخلی؛
¨ بیماریهای قبل و عروق؛
¨ بیماریهای گوارشی؛
¨ بیماریهای کلیه؛
¨ بیماریهای غده مترشحه داخلی و متابولیسم؛
¨ بیماریها سل و ریوی؛
¨ بیماریهای عفونی؛
¨ بیماریهای رماتیسم؛
¨ بیماریهای خون؛
¨ پزشکی خانواده؛
¨ ژنتیک؛
¨ پزشکی فیزیکی؛
¨ بهداشت و تغذیه؛
¨ بیماریهای کودکان؛
¨ روان پزشکی و اعصاب؛
¨ پوست و آمیزشی؛
¨ جراحی عمومی؛
¨ جراحی قلب و عروق و قفسه صدری سینه؛
¨ جراحی کودکان، ارتوپدی، اورلوژی؛
آمارهایی که نشان دهنده پزشکان و متخصصین و همچنین فارغ التحصیلان رشته های مختلف پیراپزشکی برای علاقمندان در ضمائم می باشد.
همانطور که شرح داده شد پس از تصویب قانون طبابت افرادی که در امتحانات مربوطه قبول و طبق قانون مذکر و در سراسر کشور به شغل طبابت پرداخته موظف به دریافت جواز طبابت بودند. لذا طبق آمار تهیه شده توسط مرکز آمار ایران تعداد 540 نفر جواز طبابت دریافت و در نقاط مختلف تهران و شهرستان ها مشغول طبابت گردیدند.
این عده بمرور زمان و کثرت سن، یکی بعد از دیگری بدرود حیات گفته و در اولین راهنمای پزشکی در سال 1353 پنج سال بعد از تشکیل نظام پزشکی ایران، فقط اسمی 59 نفر آنان در دفتر راهنما ذکر شده است. اکنون پس از 15 سال در دفتر راهنمای پزشکی که ازمان نظام پزشکی مجدداً تنظیم و تهیه نمود ذکری از آنان نشده و بنظر می رسد تقریباً تمام آنان بدورد حیات گفته و در بین ما پزشکان نیستند.
دانشگاه تهران (تالار تشریح) :
پس از آنکه ساختمان سالن تشریح در دانشگاه تهران به پایان رسید و قسمت شمالی ساختمان دانشکده پزشکی به پایان رسید، در سال تحصیلی 1317 یعنی در مهر ماه آن سال دانشکده پزشکی از بیمارستان دکتر معتمد، به محل فعلی دانشکده پزشکی تهران منتقل گردید و در سال 1318 با گذراندن قانونی (که در فصل قوانین خواهد آمد) بنام قانون استقلال دانشگاه تصویب گردید. و همان سال طبق قانون دیگری پروفسور شارل ابرلین که یک پزشک علی مقام فرانسوی بود برای اداره دانشکده پزشکی بسمت ریاست دانشکده از خارج استخدام که قانون مربوط به استخدام مشارالیه در فصل قوانین ذکر شده است شروع بکار نمود.
پروفسور ابرلین در سالهای 1320 و 1322 مسافرت هایی به خارج نمود که بطور ارمغان علمی جهت دانشکده پزشکی طی چند کنفرانس که عیناً کنفرانسهای نامبرده که توسط دکتر حسن میردامادی به فارسی ترجمه و در قسمت ضمائم این کتاب عیناً بنظر خوانندگان محترم می رسد.
موضوع کشف پنی سیلین که اولین آنتی بیوتیک است.
فارغ التحصیلان سال 1316 که پس از افتتاح تالار تشریح به تشریح نقشی مشغول بوده اند.
قانون طبابت :
مصوب 3 جمادی الاخر 1329 قمری :
ماده 1 ) هیچکس در هیچ نقطه ایران حق اشتغال به هیچ یک از فنون طبابت و دندانسازی را ندارد مگر آنکه از وزارت معاف اجازه نامه گرفته و به ثبت وزارت داخله رسانیده باشد.
ماده 2 ) در آتیه اسنادی که وزارت معارف آن را رسماً شناخته و به صاحب آن اجازه نامه خواهد داد از این قرار است :
اولاً : تصدیق نامه هایی که در مللکت ایران بتوسط مدارک طبی دولت داده می شد؛
ثانیاً : تصدیق نامه های طبی دولتی ممالک خارجه؛
ماده 4 ) اشخاص که هیچیک ساز تصدیق نامه های مذکور در ماده دوم این قانون را ندارند و در تاریخ نشر این قانون از پنج سال کمتر در تهران مشغول طبابت بوده اجازه نامه به آنها داده نمی شود و از مداومت بشغل مزبور ممنوع خواهند بود.
ماده 5 ) اشخاصی که دارای هیچ یکی از تصدیق نامه های مذکور در ماده دوم این قانون نیستند و بیش از پنج سال و کمتر از ده سال در تهران طبابت کرده اند اجازه نامه طبابت می توانند بگیرند مشروط بر این که تاریخ انتشار این قانون تا انقضاء مدت سه سال حاضر شوند که در حضور کمیسیون مخصوصی که بر طبق ماده هشتم این قانون در وزارت معارف منعقد می شود امتحان دهند یا آنکه تا مدت چهارماه یکی از اسناد ذیل را به وزارت معارف ارائه دهند.
اولاً : تصدیق تحصیل و تلمذ در مطب یکی از اطباء معروف مشروط بر این که در آن تصدیق نامه ذکر شده باشد که دارنده آن لااقل پنج سال بالاستمرار از تلامذه او بوده است.
ثانیاً : تصدیق نامه اطبای مریضخانه دولتی و آمریکایی؛
توضیح تصدیق نامه های مذکور فقط تا چهار ماه بعد از نشر این قانون اعتبار خواهد داشت و وزارت معارف بر طبق آن اجازه نامه طبابت خواهد داد بعد از انقضا آن مدت آن تصدیق نامه ها از اعتبار خواهد افتاد و فقط اسناد مذکور در ماده دوم این قانون برای تحصیل اجازه نامه معتب خواهد بود.
ماده 6 ) اشخاصی که بیش از ده سال در تهران استمرار مشغول طبابت بوده اند بهرحال حق دارند اجازه نامه طبابت بگیرند.
ماده 7 ) برای آنکه اشخاص مذکور در ماده پنجم و ششم این قانون به وزارت معارف معرفی شده اجازه نامه بگیرند از تاریخ نشر این قانون تا مدت چهار ماه کمیسیونی در وزارت معارف منعقد خواهد بود که اشخاص مزبور می توانند خودشان را به آن کمیسیون معرفی نمایند و کمیسیون مزبور مرکب خواهد بود.
اولاً : از یک نفر از معلمین طب دارلفنون؛
ثانیاً : از یک نفر از اطبای مریضخانه دولتی؛
ثالثاً : از یک نفر از اطبای معروف ایرانی؛
خامساً : از دو نفر از نماینده وزارت معارف که یکی از آنان رئیس کمیسیون خواهد بود اشخا مزبور معارف تعیین خواهد نمود.
ماده 8 ) از تاریخ نشر این قانون تا مدت سه سال هر سال دو نوبت در بهار و پاییز یک کمسیون منعقد خواهد بود. برای این که مطابق ماده پنجم این قانون اشخاصی را که بیش از پنج سال و کمتر از ده سال در تهران طبابت کرده و هیچ نوعی تصدیقی ندارند و خود را به کمیسیون مذکور در ماده قبل معرفی نموده اند به معرض امتحان درآورند. کمیسیون مزبور مرکب خواهد بود.
اولاً : از معلمین رسمی طبی دارالفنون؛
ثانیاً : از چهار نفر از اطبای معروف؛
ثالثاً : از یک نفر نماینده وزارت معارف که رئیس کمیسیون خواهد بود؛
تعیین اشخاص مذکور با وزارت معارف است.
ماده 9 : اشخاصی که تا تاریخ نشر این قانون در ولایات مشغول طبابت بوده و یا در تهران و ولایات دندانسازی می کردند باید تا یکسال بعد از شنر این قانون خود را بوزارت معارف معرفی کرده برای مداومت بشغل مزبور اجازه نامه تحصیل نمایند لیکن پس از انقضای یک سال در هیچک از نقاط ایران به هیچکس اجازه نامه طبابت و دندانسازی نخواهد شد. مگر بموجب اسناد مذکور در ماده دوم این قانون.
ماده 10 : هر کس برخلاف مقررات مواد فوق بشغل طبابت مشغول شود در نوبت اول اخطار می شود و در نوبت دوم چهار ماه محبئس و در نوبت سوم یک سال محبوس خواهد شد.
ماده 11 : بعد از انتشار این قانون هیچ طبیبی برای امور صحیه و طبی در ادرات دولتی مستخدم و اجیر نخواهند شد مگر این که بموجب اسناد مذکور در ماده دوم دارای اجازه نامه طبابت باشند.
ماده 12 : نسخه رمز کلیه ممنوع است و هر طبیبی که نسخه رمز بدهد مجازات او چهار ماه حبس خواهد بود.
ماده 13 : وزارت داخله مراقب خواهد بود که مدلول ماده اول این قانون از چهار ماه بعد از نشر آن در تهران و از یکسال بعد از نشر آن در ولایات بموقع اجرا گذاشته شود.
با تصویب این قانون و روآوردن علاقمندان به علم پرشکی جهت تحصیل در مدرسه طب چون شرایط ورود موکول به داشتن دیپلم علمی بود که از مدارس کامل متوسطه در آخر سیکل دوم یعنی 12 سال تحصیل که شش سال آن ابتدایی و شش سال متوسطه که دارای دو سیکل اول و سیکل دوم مواد تحصیلیل رشته پزشکی میبایستی دارای دیپلم کامل متوسطه رشته علمی باشند.
اجازه طبابت :
در ضل تربیت بندگان اعلیحضرت اقدس شهریاری خلداله ملکه و سلطانه چون معتمد السطان میرزا سید خان ولد جناب مستطاب آقاسید ابوالقاسم صدر العلماء همدانی بموجب تصدیقات چهار ساله علوم طبیه را کاملاً تحصیل کرده و در هر سال بخوبی از عهده امتحانات برآمده با تمجید خوب و نمره (39/ 16) لهذا از طرف وزیر علوم و معارف اجازه فارغ التحصیلی طب بشماره الیه داده شده و از تاریخ حق طبابت با کلیه حقوق مربوطه به او را دار است.
تاریخ چهارشنبه دهم شهر جمادی الاولی سال پیچ ئیل سنه 1326 قمری هجری.
محل امضاء رئیس مدرسه دارالفنون محل امضاء وزیر علوم و معارف
توضیح آنکه این اجازه طبابت بدو زبان فارسی و فرانسه صادر شده است.