دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 16 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق ویژگی های شخصیت و اعتیاد به بازی های رایانه ای
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 50
بازی، مهم ترین و اصلی ترین فعالیت کودک است.کودک انواع مهارت های آموزشی و اجتماعی را ناخودآگاه از طریق بازی می آموزد. برخی صاحب نظران، بازی های رایانه ای را جزء اسباب بازی ها می دانند و برخی آن را صورت های جدیدی از بازی می دانند که برای انجام آن از اشکال مختلف تکنولوژی استفاده می شود. با توجه به این که هنوز هم اهمیت اسباب بازی های ساختنی، عروسک، ماشین و.... در نزد روانشناسان رشد بسیار است، اما آمار و ارقام نشان دهنده رشد روز افزون طرفداران بازی های رایانه ای است.
پدیده بازی های رایانه ای مانند بسیاری از شکل های نوین سرگرمی که محبوبیت گسترده ای یافته باعث بروز نگرانی هایی درباره ی اثرهای جانبی آن ها بر بازیکنان افراطی شده است. چون بازی های رایانه ای در میان کودکان و نوجوانان به دلیل های نادیده انگاشتن دیگر فعالیت های آموزشی، اجتماعی و اوقات آسودگی خود، به صرف داشتن وقت به بازی می پردازند، این بازی ها بالقوه زیان بار به شمار می روند. پرداختن افراطی به بازی های رایانه ای نه فقط متأثر از محتوای بازی هاست، بلکه ویژگی های فردی نیز در گرایش نوجوانان به بازی ها نقش مثبتی ایفا می کند. به طوری که ویژگی های روان شناختی و شخصیتی افراد، تمایلات آن ها را تا حدی جهت می دهد. با توجه اشاعه و آثار شگرف بازی های رایانه ای که به لحاظ اثر گذاری به تغییر شیوه ای زندگی از آن با عنوان « انقلاب بازی های رایانه ای» یاد می کنند و با توجه به گستره ی بازی ها، دیگر نمی توان به آن ها فقط به عنوان وسیله ی گذراندن اوقات فراغت نگریست، بلکه ممکن است عامل اثر گذاری یا اثر پذیر از ویژگی های روان شناختی افراد باشد.
«گانتر»[1] (1998) بازی های رایانه ای را جلوه ای از تحولات فناوری در عصر انقلاب رایانه می داند. این بازی ها را می توان روشی نو از آموزش غیر رسمی دانست. هم اکنون بازی های رایانه ای، به عنوان یک وسیله گذراندن اوقات فراغت منحصر به سن خاصی نیست. طراحان بازی های رایانه ای، با انجام تحقیقات مختلف در مورد کودکان خردسال می خواهند دامنه مخاطبان خود را وسعت بخشند و سود بیشتری بدست آورند. از طرف دیگر، هر روزه به دلیل تولید انبوه، دسترسی آسان، قیمت ارزان، زندگی آپارتمانی و عوامل مختلف دیگر، بر طرفداران این سرگرمی جدید در سرتاسر دنیا افزوده می شود و مخاطبان این بازی ها نیز هر روز با خرید، اجاره و یا بازی در کلوپ ها، ساعات بیشتری از اوقات خود را صرف این بازی ها می کنند. در مورد آثار مثبت و منفی بازی های رایانه ای بر جسم، روان و حتی عادات اجتماعی کودکان و نوجوانان، تحقیقات بسیاری شده است. برخی محققان، بازی های رایانه ای را سبب کنش های عصبی و روحی، اضطراب، القای خشونت و پرخاشگری دانسته و برخی به نکات مثبت آن ها، به خصوص در فرآیند آموزش و یادگیری، توجه کرده اند. اما هر دو گروه به این مسئله یقین دارند که انتخاب درست بازی های رایانه ای، باعث می شود تا اثرات منفی آن کاهش یابد (تفضلی فرد،1385).
(شاتون1989) در ارتباط با بازی های رایانه ای یا ویدیوئی به جای "اعتیاد" از واژه "وابستگی"استفاده می کند که به کمک آن می توان گروه خاصی از افراد را متمایز ساخت که بازی برایشان تنها یک سرگرمی اصلی نیست، بلکه نقش های اجتماعی و روانشناختی ویژه ای در زندگیشان دارد و آنان را از دیگر بازیکنان جدا می کند. رفتار اعتیاد پذیر، فارغ از هر زمینه ای، صرفا واکنش به مجموعه ای از موقعیت ها نیست، بلکه بیشتر گرایشی را نمایان می سازد که با گونه های خاصی از شخصیت همراه است (علی پور،1390).
[1]- Gunter
فهرست مطالب
مبانی نظری بازی رایانه ای
نظریه های راجع به بازی
نظرات پیشوایان اسلام و دانشمندان اسلام
نظریه ویگوستگی
نظریه پیاژه
نظریه روان تحلیل گری
نظریه های بازی
نظریات دیگر دانشمندان
نظریه ی جان سولر
تاریخچه ی بازی های رایانه ای
تاریخچه ی بازی های رایانه ای در ایران
ویژگی های بازی رایانه ای
اعتیاد و وابستگی به بازی های رایانه ای
ساختار بازی رایانه ای
انواع بازی های رایانه ای
اثرات مختلف بازی های رایانه ای
مزیت های بازی های رایانه ای
نظریه های مربوط به شخصیت
نظریه یونگ
نظریه آدلر
نظریه آیزنگ
نظریه اریک اریکسون
نظریه گوردن آلپورت
ریموند کیل
جورج کلی
اسکینر
بررسی تحقیقات انجام شده
منابع
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
توضیحات از متن فایل
صاحب نظران حوزه شخصیّت و روان شناسی از کلمۀ شخصیّت تعریفهای گوناگونی ارائه داده اند. از نظر ریشه ای، گفته شده است که کلمۀ شخصیّت که معادل کلمۀ Personality انگلیسی است درحقیقت از ریشه لاتین Persona گرفته شده که به معنی نقاب یا ماسکی بود که در یونان و روم قدیم بازیگران تئاتر بر چهره می گذاشتند. این تعبیر تلویحاً اشاره بر این مطلب دارد که شخصیّت هرکس ماسکی است که او بر چهرۀ خود می زند تا وجه تمیز او از دیگران باشد.
هیلگارد» (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوندتعریف میکنند.
شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق میشود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله میتوان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق میشود (شولتز،1384).
شخصیت از دیدگاه مردم: واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع صفت اخلاقی یا برجسته است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر میشود مثلا وقتی گفته نمیشود «او با شخصیت است. »یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که میتواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان پرورش شخصیت تبلیغ و دایر میشود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بیشخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران راتحت تاثیر قرار می دهد اما در جهت منفی. شخصیت از دیدگاه روانشناسی: دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بیشخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمیشوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریههای متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک ،نظریه روانکاوی نوین ،نظریه انسان گرایی، نظریه شناختی ، نظریه یادگیری اجتماعی و … در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است(کریمی،1386).
2-6- ویژگیهای شخصیت:
نظر به اینکه شخصیت تشکیل شده است از الگوهای ویژه فکری، احساسی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میسازد.می توان عنوان داشت که شخصیت، سرچشمه درونی دارد و در طول حیات، تقریباً پایدار باقی میماند. روانشناسان شخصیت، ویژگیهای یگانه افراد و نیز مشابهتها بین گروههایی از افراد را مورد مطالعه قرار میدهند. بنابراین، توجه به شخصیت افراد و تمایز قائل شدن بین افراد بر اساس ویژگیهای شخصیتی آنان طی قرنهای متمادی همواره مورد بحث بوده است. اگر رجوعی به نظریات داشته باشیم خواهیم دید که ویژگیهای شخصیت همواره مد نظر صاحبنظران و نظریه پردازان قرار داشته است. فی المثل آنجائیکه بقراط اقدام به دسته بندی انسان کرده است. بقراط جوامع انسانی را بر اساس چهار خلط مزاجی، صفراوی، دموی، بلغمی و سوداوی تقسیم می کند. لومبروزو زیست شناس معروف، انسان ها را بر اساس علائم فیزیولوژیک تقسیم بندی می کند. و در دوران معاصر شلدون انسان ها را در سه گروه آندومورف، مزومورف و اکتومورف تقسیم بندی کرده است. اما در جدید ترین تقسیم بندی در حوزه روانشناسی توسط آیسنک، انسان ها بر دو گروه درون گرا و برون گرا تقسیم می شوند که هر کدام از این گروههای انسانی دارای ویژگیهای منحصر بفردی از نظر این نظریه پردازان هستند بنحوی که این ویژگیها نحوه زندگی و رفتارهای اجتماعی آنان را سمت و سوق ویژه ای می بخشد(کریمی،1386).
2-7- شکل گیری شخصیت:
از شخصیت تعارف مختلفی شده است که در این نوشته تنها به چند تعرف اکتفا می شود. شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتارهای آنهاست(عبدی، باباپور و صادری، 1387). در تعریف دیگری آورده شده که شخصیت عبارت است از سازمان متکاملی، مرکب از خصائص بدنی و روانی آدمی اعم از ذاتی و مکتسب که جمعاً معرف هویت فرد آدمی است و او را از سایر افراد جامعه به طور روشن متمایز می سازد. شخصیت حقیقتی است واحد و غیر قابل تقسیم که چگونگی سازگاری اختصاصی فرد آدمی را با محیط و اجتماع تعیین می کند(عابدینی، 1387).
در حوزه های علمی مختلف نسبت به شکل گیری شخصیت افراد نظریات متفاوتی ابراز شده است که اجمالاً می توان به دو گروه تاثیر ژن ها و تاثیر اجتماع در شکل گیری شخصیت اشاره کرد. هر چه به گذشته تاریخی برگردیم تاثیر ژن ها در شخصیت و منش انسان ها را پر رنگ تر از دوران معاصر – هر چند به صورت تلویحی – می توان مشاهده کرد که رفتار افراد ناشی از ذات آنان است و هر چه به دوران معاصر نزدیک تر می شویم رویکرد تاثیر اجتماع بر شخصیت و منش افراد فزونی می یابد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
توضیحات از متن فایل
صاحب نظران حوزه شخصیّت و روان شناسی از کلمۀ شخصیّت تعریفهای گوناگونی ارائه داده اند. از نظر ریشه ای، گفته شده است که کلمۀ شخصیّت که معادل کلمۀ Personality انگلیسی است درحقیقت از ریشه لاتین Persona گرفته شده که به معنی نقاب یا ماسکی بود که در یونان و روم قدیم بازیگران تئاتر بر چهره می گذاشتند. این تعبیر تلویحاً اشاره بر این مطلب دارد که شخصیّت هرکس ماسکی است که او بر چهرۀ خود می زند تا وجه تمیز او از دیگران باشد.
هیلگارد» (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوندتعریف میکنند.
شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق میشود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله میتوان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق میشود (شولتز،1384).
شخصیت از دیدگاه مردم: واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع صفت اخلاقی یا برجسته است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر میشود مثلا وقتی گفته نمیشود «او با شخصیت است. »یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که میتواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان پرورش شخصیت تبلیغ و دایر میشود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بیشخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران راتحت تاثیر قرار می دهد اما در جهت منفی. شخصیت از دیدگاه روانشناسی: دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بیشخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمیشوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریههای متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک ،نظریه روانکاوی نوین ،نظریه انسان گرایی، نظریه شناختی ، نظریه یادگیری اجتماعی و … در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است(کریمی،1386).
2-6- ویژگیهای شخصیت:
نظر به اینکه شخصیت تشکیل شده است از الگوهای ویژه فکری، احساسی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میسازد.می توان عنوان داشت که شخصیت، سرچشمه درونی دارد و در طول حیات، تقریباً پایدار باقی میماند. روانشناسان شخصیت، ویژگیهای یگانه افراد و نیز مشابهتها بین گروههایی از افراد را مورد مطالعه قرار میدهند. بنابراین، توجه به شخصیت افراد و تمایز قائل شدن بین افراد بر اساس ویژگیهای شخصیتی آنان طی قرنهای متمادی همواره مورد بحث بوده است. اگر رجوعی به نظریات داشته باشیم خواهیم دید که ویژگیهای شخصیت همواره مد نظر صاحبنظران و نظریه پردازان قرار داشته است. فی المثل آنجائیکه بقراط اقدام به دسته بندی انسان کرده است. بقراط جوامع انسانی را بر اساس چهار خلط مزاجی، صفراوی، دموی، بلغمی و سوداوی تقسیم می کند. لومبروزو زیست شناس معروف، انسان ها را بر اساس علائم فیزیولوژیک تقسیم بندی می کند. و در دوران معاصر شلدون انسان ها را در سه گروه آندومورف، مزومورف و اکتومورف تقسیم بندی کرده است. اما در جدید ترین تقسیم بندی در حوزه روانشناسی توسط آیسنک، انسان ها بر دو گروه درون گرا و برون گرا تقسیم می شوند که هر کدام از این گروههای انسانی دارای ویژگیهای منحصر بفردی از نظر این نظریه پردازان هستند بنحوی که این ویژگیها نحوه زندگی و رفتارهای اجتماعی آنان را سمت و سوق ویژه ای می بخشد(کریمی،1386).
2-7- شکل گیری شخصیت:
از شخصیت تعارف مختلفی شده است که در این نوشته تنها به چند تعرف اکتفا می شود. شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتارهای آنهاست(عبدی، باباپور و صادری، 1387). در تعریف دیگری آورده شده که شخصیت عبارت است از سازمان متکاملی، مرکب از خصائص بدنی و روانی آدمی اعم از ذاتی و مکتسب که جمعاً معرف هویت فرد آدمی است و او را از سایر افراد جامعه به طور روشن متمایز می سازد. شخصیت حقیقتی است واحد و غیر قابل تقسیم که چگونگی سازگاری اختصاصی فرد آدمی را با محیط و اجتماع تعیین می کند(عابدینی، 1387).
در حوزه های علمی مختلف نسبت به شکل گیری شخصیت افراد نظریات متفاوتی ابراز شده است که اجمالاً می توان به دو گروه تاثیر ژن ها و تاثیر اجتماع در شکل گیری شخصیت اشاره کرد. هر چه به گذشته تاریخی برگردیم تاثیر ژن ها در شخصیت و منش انسان ها را پر رنگ تر از دوران معاصر – هر چند به صورت تلویحی – می توان مشاهده کرد که رفتار افراد ناشی از ذات آنان است و هر چه به دوران معاصر نزدیک تر می شویم رویکرد تاثیر اجتماع بر شخصیت و منش افراد فزونی می یابد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
پرسشنامه ویژگی های شخصیت
پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نخستین بار برای ارزیابی ویژگیهای شخصیتی افراد سالم ساخته شد و هنجار اصلی آن نیز بر روی نمونههایی از افراد بهنجار تهیه گردید (کاستا و مکری، 1985). اما پژوهشهای بعدی نشان داد که این آزمون میتواند در موارد دیگری از جمله مشاوره و بررسی وضعیت روانی نیز کاربرد داشته باشد (فاگان و همکاران، 1991، میلر ، 1991؛ موتن، 1991؛ حقشناس، 1378).
آزمون پنج عاملی شخصیت فرم تجدید نظر شده نیز توسط گروسی (1380) در ایران به زبان فارسی ترجمه و بر روی دانشجویان ایرانی هنجاریابی شده است و یکی از پرسشنامه های شخصیتی است که بر اساس تحلیل عوامل ساخته شده و از جدید ترین آزمون ها در این زمینه می باشد. این پرسشنامه پنج عامل اصلی شخصیت و شش خصوصیت در هر عامل را می سنجد. این دو جنبه یعنی پنج عامل اصلی و سی رویه آن ارزیابی جامعی از شخصیت بزرگسال ارایه می دهد .