فروشگاه گلد داک

فروشگاه گلد داک

فروشگاه جامع تحقیقات علمی و پژوهشی
فروشگاه گلد داک

فروشگاه گلد داک

فروشگاه جامع تحقیقات علمی و پژوهشی

اثرات نور در طبیعت

بیشـتر پرنده ها تولید مثل فصلی دارنـد و چرخة تولید مثلی آنها توسط تغییر در طول روز کنتـرل میشود نور از طریق تأثیر بر هیپو تالاموس تولید هورمون محرک غدد جنسی توسط هیپوفیز را کنترل می کند و در نهایت مسئول کنترل تخمک گذاری در مرغ و اسپرم سازی در خروس می باشد البته مرغ و خروس در تاریکی یا عدم تغییر محسوس در چرخة روشنایی تاریکی روزانه نیز می توانند ت
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
اثرات نور در طبیعت

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

فهرست

1- برنامه نوری و کاربرد آن

1

2- برنامه های نوری و کاربری

11

3- واکنش های نوری

16

4- مقاومت مطلق به نور

17

5- مقاومت نسبی به نور

18

6- برنامه های روشنایی

18

7- دوره روشنایی نامنظم

20

8- نور در سالن دارای و بهزیستی

24

9- تنظیم برنامه نوردهی در دوران تولید

28

10- ترکیب برنامه نوردهی دوران رشد-تولید

32

1-برنامه نوری

بیشـتر پرنده ها تولید مثل فصلی دارنـد و چرخة تولید مثلی آنها توسط تغییر در طول روز کنتـرل میشود. نور از طریق تأثیر بر هیپو تالاموس تولید هورمون محرک غدد جنسی توسط هیپوفیز را کنترل می کند و در نهایت مسئول کنترل تخمک گذاری در مرغ و اسپرم سازی در خروس می باشد . البته مرغ و خروس در تاریکی یا عدم تغییر محسوس در چرخة روشنایی / تاریکی روزانه نیز می توانند تولید مثل داشته باشند . به عنوان مثال مرغ هایی که در تاریکی مطلق نگهداری شده اند و گله های مادر تجاری که در مناطق استوایی بدون نور مصنوعی پرورش می یابند ، بالغ شده و تخمک گذاری می نمایند . بنا براین تأثیر روشنایی و برنامه نوری بر تولید مثل گله های مادر گوشتی مطلق نیست . متأسفانه تعدادی از مزارع دورة نوری طبیعی 12 ساعت روشنایی : 12 ساعت تاریکی ثابت دارند و تعداد اندکی از آشیانه ها به طور کامل نسبت به نور نفوذ ناپذیر اند . در نتیجه برای اغلب گله های تجاری می باید برنامة نوری تنظیم گردد بطوریکه با اجرای این برنامة نوری چرخة تولید قابل پیش بینی و سن بلوغ جنسی ، تداوم تولید تخم مرغ و باروری کنترل گردد .

الف) اصول پایه تحریک نوری

پرنده ها بدلیل تأثیر محرک نور بر هیپو تالاموس در مغز ، بین شب و روز تمایز قائل می شوند . انرژی نوری به واسطه های عصبی تبدیل می شود که نهایتاً این واسطه های عصبی موجب ترشح کلیة هورمون های مهم محرکة غدد جنسی از هیپو فیز می شوند .اما در واقع پرنده ها به وسیلة کل دوره روشنایی تحریک نمی‌شوند بلکه به وسیلة دو بخش مهم از این دوره تحریک می شوند . پرنده ها به زمان آغاز روشنایی و متعاقب آن به دورة 11 تا 13 ساعت بعد از روشنایی حساس هستند . دورة دوم ، مرحلة حساس نوری نامیده می شود و برای ادراک بلند شدن یا کوتاه شدن طول روز توسط پرنده ضروری است . طول روز کوتاه تحریک کننده نیست در حالیکه طول روز بلند موجب آغاز و تداوم تولید و ترشح هورمون هایی می شود که تخمک گذاری یا اسپرم سازی را کنترل می کنند . بنا براین اگر پرنده ها نور را در طی دورة حساس نوری که 11 تا 13 ساعت بعد از شروع طلوع یا روشنایی رخ می دهد دریافت کنند تخمدان یا بیضة آنها فعال می شود . الگوی طلوع / غروب یا روشنایی / تاریکی تنظیم کنندة چرخة درونی پرنده است که این چرخه یک ساعت بیولوژیکی است. در شرایط تجاری مرحلة حساس نوری تحت کنترل است و زمان مرحلة حساس نوری نسبی است و بر طبق ساعت زمانی معمول نیست .

اگر در مرحلة حساس نوری ، روشنایی باشد ، در این حالت نور اثر تحریک کنندگی بر تولید مثل دارد . اگر چه روشنایی مداوم از زمان طلوع تا غروب به طور طبیعی وجود دارد اما ضروری نیست . بدنبال آغاز تحریک در زمان آغاز روشنایی ، می توان روشنایی را به وسیلة دوره های خاموشی قطع کرد . این قضیه اساس برنامه های متناوب نوری است که در مرغ های لگهورن بالغ در آشیانه های بسته مورد استفاده قرار می گیرد ، در این روش دورة روشنایی به جای 17 ساعت روشنایی مداوم ، شامل 17 دورة 45 دقیقه خاموشی 15 دقیقه روشنایی می باشد . هر دو نوع برنامة نوری به یک اندازه در تداوم فعالیت تخمدان مؤثراند . این برنامه برای مرغ های مادر استفاده نمی شود و شاید این مسئله عدم فرصت کافی برای فعالیت جفتگیری باشد اما عاملی که موجب توسعة این نظریه می شود صرفه جویی در مصرف خوراک و هزینة برق می باشد . تحقیقات انجام شده با بلدرچین ژاپنی نشان داد که هورمون های هیپوفیز پلاسمای پرنده ها در طی 24 ساعت از آغاز تحریک نوری در طول روزهای بلند 2 تا 3 برابر تغییر می کند .

اگر چه بدنبال این تحریک تا حدود 14 الی 21 روز تولید تخم مرغ یا منی صورت نگرفت اما تغییر عمده تحریک نوری بر روی نیمچة نابالغ شروع تغییر غیر قابل برگشت در سیستم درون ریز پرنده بود . برای اهداف کاربردی حداقل طول روز تحریک کننده حدود 12 ساعت است و روشنایی بیش از 16 تا 17 ساعت تأثیر چندانی ندارد . معمولاً اگر تحریک اولیه طولانی تر باشد تغییر در تعادل هورمونی بالاتر و بیشترین همزمانی بلوغ در گله را به همراه دارد .

بنابراین اگر نیمچه ها و خروس ها وزن ، شرایط و سن ایده آل داشته باشند ، تحریک اولیة طولانی تر ، مطلوب تر خواهد بود . اما اگر در سن خاص ، پرنده ها وزن پائین تر از حد استاندارد یا شرایط بدنی ضعیفی داشته باشند تحریک نوری باید به تأخیر بیافتد. اگر تحریک نوری اولیه بدلیل انتقال پرنده ها به آشیانه های تخمگذاری لازم باشد ، شدت تحریک نوری اولیه باید تا حدی کمتر باشد و تدریجاً متناسب با رشد پرنده افزایش یابد .

در حقیقت چرخة روشنایی / تاریکی تغییر در شدت نور است چرا که تاریکی محرک هیپوتالاموس نیست . تغییر شدت نور نیز برای پرنده ها بسیار مهم است به خصوص برای نیمچه هایی که دورة پرورش را در آشیانه های بسته و دورة تخمگذاری را در آشیانه های باز سپری می کنند . تحت این شرایط پرنده ها اغلب در معرض تغییرات شدت نور در طی مرحلة روشنایی و خاموشی قرار می گیرند. نکتة قابل توجه این است که شدت نور در دورة روشنایی می بایست 10 برابر بیشتر از شدت نور در دوره تاریکی باشد . معمولاً دستیابی به این هدف در آشیانه های باز آسان است زیرا شدت روشنایی نور طبیعی 5 تا 10 برابر بیشتر از نور مصنوعی و شدت نور ماه نیز در حدی است که تمایز بین خاموشی و روشنایی به سادگی صورت می گیرد . اگر چه فرض بر این است که در این آشیانه ها تفاوت شدت روشنایی و خاموشی 10 برابر است . در آشیانه ها ی بسته بندرت تاریکی مطلق حاصل می شود ، البته این مهم ضروری نیست ، مجدداً فرض را بر این می گذاریم که شدت نور در ساعات روشنایی 10 برابر شدت نور در ساعات تاریکی است . با فرض اینکه اصل اولیة یعنی 10 برابر بودن شدت روشنایی نسبت به تاریکی حاصل باشد بنابر این شدت مطلق نور تأثیر اندکی بر روی تولید مثل دارد . در انتقال نیمچه های نابالغ از آشیانة پرورش به آشیانة تخمگذاری نباید شدت نور کاهش یابد . اگر شدت نور در دورة تولید کمتر از 5 لوکس باشد تولید تخم مرغ کاهش می یابد ، احتمالاً علت این است که در دورة تاریکی دستیابی به نور کمتر از 5 لوکس مشکل می باشد .

با گذشت زمان مرغ های مادر نسبت به روشنایی سازش پیدا می کنند و این بدین معنی است که فعالیت سیستم آندوکرین کم می شود و میزان ترشح هورمون های محرک غدد جنسی از هیپوتالاموس کاهش می یابد .