دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
گفتار دوم فصول مشترک معماری و موسیقی
1 - اشتراکات و پیوندهای موسیقی و معماری:
l درباره اشتراک موسیقی و معماری([1]):
- سئوال: به نظر شما چرا بین این دو حوزه خلاقه، یعنی موسیقی و معماری چنین پیوندی وجود دارد؟
پاسخ: برای اینکه معماری به طول کلی فضای سه بعدی است که ما در آن زندگی میکنیم.
برآمدگیها و تورفتگیها، هم در موسیقی و هم در حوزه هنرهای بصری، اهمیت دارند. برخورد درست با نسبتها، در اینجا ضرورت دارد. بهترین معماری باید نه با تزئین، بلکه بانسبتها و حجمهای ساده سرو کار داشته باشد. معماری، یک هنر بصری است در حوزه هنر بصری اجزاء سازندهای وجود دارد که مرتبط با آن چیزی است که ما حوزه عقلایی اشمیخوانیم و در عین حال بخشی از موسیقی نیز هست. چه بخواهیم و چه نخواهیم بین معماری و موسیقی پیوند هست. این مسئله، مبتنی بر ساختارهای ذهنی ماست که در اینهر دو هنر یکی است. مثلاً آهنگ سازان از قرینه سازی استفاده میکنند که عیناً در معماری هم معقول است، اگر ما بخواهیم بخشهای مساوی و قرینه یک مستطیل را بدستآوریم، بهترین راه این است که آن را بچرخانیم. فقط در چهار جهت است که یک مستطیل میتواند چرخانده شود و نه بیش از آن، این همان ابتکاری است که در دوران رنسانس درزمینه موسیقی شده است ...
مثال دیگر غرفه فیلیپس است.
در طراحی آن غرفه، من از اندیشه هایی سود جستهام که از یک قطعه موسیقی ارکستری که در همان زمان داشتم میساختم به وام گرفتهام. من میخواستم فضاهای قابل تغییریبیافرینم که مدام میتوانست با جابه جایی یک خط مستقیم، تغییر پیدا کنند.
- سئوال: میتوانید نمونه هایی از اینگونه همگرایی یا تقارن، بین الگوهای معماری و موسیقی را که در تاریخ رخ داده مثال بزنید؟
پاسخ: بارتوک([2]) موسیقی دان نامدار مجاری برای دستیابی به آرمنیهای خود از «نسبت طلایی» استفاده میکرد. نسبت طلایی از حوزه عناصر بصری گرفته شده است، و عبارتاز یک نسبت هندسی همراه با خاصیت افزایشی است که هر جزء آن معادل مجموع 2 جزء قبلی است.
این نسبت طلایی در معماری از دوران ساختن اهرام مصر تا معابد یونانی، بمنزله نوعی تمهید اعجازانگیز برای آفرینش چیزهای زیبا به کار رفته است.
l... موسیقیدان فضایی کامل به وجود میآورد. شاید معمار نیز بتواند فضای کاملی را در برداشتی معنوی و انتزاعی و مطلق بوجود آورد و البته باید این امر محقق باشد زیرا بههر ساختمانی ما نمیتوانیم معماری عنوان کنیم. معماری چیزی است ورای ساختمانهایی که صرفاً برای امور مکانیکی برپا میشوند.... باز اضافه کنیم که شما در این اثر (افسانهآفرینش) به یک «فضا» دست مییابید که در آن همه چیز هست: هم رنگ هست و هم حرکت، هم رابطهها و نسبتهای زمانی - مکانی وجود دارند و هم معنای و مفاهیمی که درلحظههای خاصی، حالتی معین، بوجود میآورند.
[1]- برگرفته از مصاحبه با یانیس زناکیس (ماهنامه پیام یونسکو - خرداد 1366)
[2]. Bela Bartok(1881-1949)
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 15443 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
بخشی از محتوای فایل:
بررسی و کند و کاو در حالات و کیفیات روحی هنرمند و شناخت نیاز های عاطفی و روانی او که در آفرینش آثارهنری نقش ویژه ای دارند معقوله ایست گسترده که در این مختصر تنها به اشاره ای بسنده خواهیم کرد. در تجزیه و تحلیل مراحل مختلف آفرینش و شکل گیری هراثر هنری ساختار ذهنیت هنرمند که رابطه مستقیم با نوع فرهنگ او دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. ذهنیت هر هنرمند دست آورد زمان ساختار اجتماعی روان شناسی و ایدیولوژی و سایر عناصر فرهنگی معینی است که در کل شکل و نوع جهان بینی او را آشکار میسازد . بدین لحاظ هنرمند راستین بنا به ذهنیت ها و جهان بینی های متفاوت خود شیوه های افرینش متفاوت بر میگزیند و از این راست که حتی بسیاری از هنرمندانی که دیدگاه ایدیولوژیک و فلسفی مشابهی دارند و در اهداف هنری و مسایل شناسانه مشترکند در شیوه های آفرینش هنری اختلاف
چشم گیر دارند هر دو هنرمند نمیتوان یافت که جهان را کاملا یکسان دریافت و احساس کنند و از این رو است که عنصر اصالت در آفرینش هنری مطرح میشود . اندیشه و پندار هنرمند از طریق تصاویر ذهنی او متبلور می شود و ماهیت تصویرهای ذهنی او با چگونگی ادراک و دریافت جهان عینی پیرامون او پیوندی ناگریز دارد. بنا بر این میتوان گفت که نخستین مرحله در شکل گیری و آفرینش یک اثر هنری مرحله دریافت است که در این مرحله هنرمند نخستین اندیشه و نمادی را که در هیات اشکال مادی و محسوس ظاهر می شود دریافت می کند . دومین مرحله را مرحله تحلیل می نامیم که در ذهن هنرمند از راه شهود و الهام در شکل عینی این اندیشه و نماد تغییراتی داده و صورت های خیالی به آن می افزاید .
سومین مرحله در روند آفرینش یک اثر هنری مرحله آفرینش است که هنرمند سرانجام برای بیان مفاهیم صورت های ذهنی خود به انتخاب مواد و مصالح و ابزار کار و شیوه مناسب می
پردازد و در این راه از تمامی توانایی های تکنیکی و آگاهی های هنری خویش بهره میگیرد .
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 15443 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
بخشی از محتوای فایل:
بررسی و کند و کاو در حالات و کیفیات روحی هنرمند و شناخت نیاز های عاطفی و روانی او که در آفرینش آثارهنری نقش ویژه ای دارند معقوله ایست گسترده که در این مختصر تنها به اشاره ای بسنده خواهیم کرد. در تجزیه و تحلیل مراحل مختلف آفرینش و شکل گیری هراثر هنری ساختار ذهنیت هنرمند که رابطه مستقیم با نوع فرهنگ او دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. ذهنیت هر هنرمند دست آورد زمان ساختار اجتماعی روان شناسی و ایدیولوژی و سایر عناصر فرهنگی معینی است که در کل شکل و نوع جهان بینی او را آشکار میسازد . بدین لحاظ هنرمند راستین بنا به ذهنیت ها و جهان بینی های متفاوت خود شیوه های افرینش متفاوت بر میگزیند و از این راست که حتی بسیاری از هنرمندانی که دیدگاه ایدیولوژیک و فلسفی مشابهی دارند و در اهداف هنری و مسایل شناسانه مشترکند در شیوه های آفرینش هنری اختلاف
چشم گیر دارند هر دو هنرمند نمیتوان یافت که جهان را کاملا یکسان دریافت و احساس کنند و از این رو است که عنصر اصالت در آفرینش هنری مطرح میشود . اندیشه و پندار هنرمند از طریق تصاویر ذهنی او متبلور می شود و ماهیت تصویرهای ذهنی او با چگونگی ادراک و دریافت جهان عینی پیرامون او پیوندی ناگریز دارد. بنا بر این میتوان گفت که نخستین مرحله در شکل گیری و آفرینش یک اثر هنری مرحله دریافت است که در این مرحله هنرمند نخستین اندیشه و نمادی را که در هیات اشکال مادی و محسوس ظاهر می شود دریافت می کند . دومین مرحله را مرحله تحلیل می نامیم که در ذهن هنرمند از راه شهود و الهام در شکل عینی این اندیشه و نماد تغییراتی داده و صورت های خیالی به آن می افزاید .
سومین مرحله در روند آفرینش یک اثر هنری مرحله آفرینش است که هنرمند سرانجام برای بیان مفاهیم صورت های ذهنی خود به انتخاب مواد و مصالح و ابزار کار و شیوه مناسب می
پردازد و در این راه از تمامی توانایی های تکنیکی و آگاهی های هنری خویش بهره میگیرد .
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 2590 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
پاورپوینت معماری و موسیقی
معماری و موسیقی. این دو هنرهایی هستند که در صورت «انتزاعی» و در مفهوم «مجرد» شناخته می شوند و برخورد روزمره با آنها نیز «مجزا» و «مجرد» می باشد. «انتزاعی» بودن خصیصه ای مشترک در بین هنرهاست؛ کلید و مثال روشن گفتگوی ما نیز در این مجموعه اشتراک و اسباب انتزاعی بودن این دو هنر است که قطعاً راه را برای بررسی سایر هنرها می گشاید. موسیقی، هنری شنیداری می باشد و در مرحله آغازین «ارتباط با مخاطب»می تواند با ایجاد حالات صوتی، حس او را در لحظه بسازد و یا «ضمیر ناخودآگاه» را به تداعی معانی وادارد.حالات موسیقی پیرو قواعد مشخصی منبعث از ریاضیات و فیزیک که از نظم طبیعت پدید می آید، قواعد ریاضی شناخته شده ای همچون"اعداد طلایی"و «فرمول معروف فیبوناچی » و اصول کشف شده تناسبات هندسی در تحلیل هندسی طبیعت جانداران در موسیقی به وفور یافت می شود. از خصایص آدمیان به قالب در آوردن و قالبی کردن عناصر موجود برای ثبت و ضبط و استفاده مجدد از آنهاست و همین امر باعث شده در موسیقی اصول شناخته شده با اصول «موضوعه» زمینه ثبت , ضبط و اجرای مجدد موسیقی ایجاد شود. عدم دیدن «نفحات» , لمس و تفکر بر روی آنها از عوامل مهم انتزاعی بودن این هنر است. اینک با بررسی و با شناخت عناصر مادی و طبیعت معماری, توجه به حالات درونی و تفکر مخاطب می توان گفت:معماری نیز «انتزاعی» است؛ چه عناصر طبیعی در معماری آنگونه که باید باشند نیستند و تغییر شکل یافته اند.