فروشگاه گلد داک

فروشگاه گلد داک

فروشگاه جامع تحقیقات علمی و پژوهشی
فروشگاه گلد داک

فروشگاه گلد داک

فروشگاه جامع تحقیقات علمی و پژوهشی

دانلود پاورپوینت تاب آوری و عزت نفس

تاب آوری عزت نفس ویژگی های اصلی افراد تاب آور عوامل موثر در رشد تاب آوری
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل ppt
حجم فایل 111 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
دانلود پاورپوینت تاب آوری و عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 12271

مقدمه

عزت نفس بالا یکی از مهم ترین عوامل رشد اجتماعی است . عزت نفس افراد متاثر از تجارب ، رویدادها و شرایط زندگی آنهاست . با این وجود عزت نفس چیزی است که افراد می توانند آن را توسعه بدهند و با کسب مهارت و تجربه آن را کنترل کنند. برای این کار هر کس باید بداند چه چیزی در او احساس خوب به وجود می آورد و سپس به گونه ای برنامه ریزی کند تا این نوع رویدادها در زندگی او اتفاق بیفتد.
تاب آوری یعنی چه؟
تاب آوری یعنی در شرایط آسیب زا پرورش یافتن ، آسیب ندیدن و به رشدی بیش از پیش دست یافتن. این مفهوم به فرایند بازگشت فرد به کارکرد عادی پس از یک رویداد استرس زا یا هیجان منفی نیز گفته می شود.فرایند تاب آوری محدود به دوره ی کودکی نیست و می تواند تا سالمندی نیز تداوم یابد . تاب آوری فقط فهرستی از ویژگیها نیست . تاب آوری نتیجه ی فرایندی تاب آفرینانه در زندگی واقعی است .
از میان عوامل موثر در افزایش تاب آوری آموزش مهارتهای زندگی است . علاوه بر رابطه حمایتگر و همراه با توجه و گروههای حمایت کننده از یکدیگر ، معیارها و چارچوب های بالا اما معقول خانواده و جامعه و فراهم شدن فرصت مشارکت در فعالیت ها و کارکردهای اجتماعی از دیگر عوامل موثر در بالا بردن میزان تاب آوری افراد است.
و در ادامه داریم:
ویژگی های اصلی افراد تاب آور
عوامل موثر در رشد تاب آوری
مهارت های موثر در پرورش تاب آفرینی
ویژگیهای افراد رشد یافته از دیدگاه یونیسف
همدلی
هوش هیجانی
خودپنداره مثبت
فایل پاورپوینت 23 اسلاید

دانلود پاورپوینت مهارت های خودآگاهی و هم دلی

خودآگاهی هم دلی عزت نفس ویژگی های افراد تاب آور ویژگی های افراد خود آگاه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل ppt
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
دانلود پاورپوینت مهارت های خودآگاهی و هم دلی

فروشنده فایل

کد کاربری 12271

خودآگاهی

یکی از مهمترین عواملی که به ما کمک می کند زندگی خوب و موفقی داشته باشیم ، این است که خود ر ابشناسیم ، احساس خوبی در مورد خودمان داشته باشیم و از کسی که هستیم، شاد و راضی باشیم.

عزت نفس

یکی از مولفه های مهم خود آگاهی عزت نفس است .
عزت نفس به احساس ارزشمندی شخص اشاره دارد که تحت تاثیر عملکرد ، موفقیت ها ، توانایی ها ، ظاهر شخصی و قضاوت های افراد مهم است.
عزت نفس پیامد مجموعه ای از عوامل فردی ، اجتماعی وخانوادگی است.
عزت نفس بالا موجب اعتماد به نفس می شود که تصمیم گیری خوب و مستقلانه و برخورد مناسب با تعارضات بین فردی را تسهیل می نماید.
عزت نفس افراد در محیط حمایت کننده و مثبت تقویت می شود.
و در ادامه داریم:
عزت نفس و مصرف مواد
عزت نفس و تاب آوری
ویژگی های افراد تاب آور
ویژگی های افراد خود آگاه
مولفه های خود آگاهی
فواید خودآگاهی
شناسایی و کنترل احساسات
خود پنداره
فایل پاورپوینت 23 اسلاید

دانلود تحقیق عزت نفس و احساس خود و دیگران

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که همه شایستۀ رسیدن به خوشبختی هستند جوهر عزت نفس است
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 11
فرمت فایل doc
حجم فایل 50 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 93
دانلود تحقیق عزت نفس و احساس خود و دیگران

فروشنده فایل

کد کاربری 8067
کاربر

انگاره اولیه

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که همه شایستۀ رسیدن به خوشبختی هستند. جوهر عزت نفس است.

قدرت این باور و این اطمینان به خویشتن در این حقیقت نهفته است که این چیزی بیش از یک داوری یا یک احساس است. این یک انگیزه دهنده است، الهام بخش رفتار است.

اما به سهم خود مستقیماً تحت تاثیر عمل ماست. سبب در هر دو سمت جاری است. چرخۀ بازخوردی پیوسته ای میان اعمال ما در دنیا و عزت نفس مان وجود دارد. میزان عزت نفس ما روی عمل و رفتارمان تاثیر می گذارد و طرز عملمان عزت نفس ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که هر کسـی شایسته و

زییبندۀ خوشبختی است جوهر و عصارۀ عزت نفس است



اگر به ذهن و به قضاوتم اطمینان کنم، بیشتر در قالب یک موجود اندیشمند فرو رفته ام. وقتی به توانایی خود به اندیشیدن را صحه گذاشتم، وقتی آگاهی مناسب را به فعالیتهایم راه دادم ؛ زندگی بهتری پیدا می کنم. این اعتماد من به ذهنم را افزایش می دهد . اگر به ذهنم اعتماد نکنم، به احتمال بیشتری رفتار انفعالی پیدا می کنم، از آگاهی بیشتر از آنکه به آن نیاز دارم برخوردار می گردم و از پایداریم در برابر مشکلات زندگی کاسته می شود. وقتی اعمال من به نتایجی دردناک منتهی می شوند خود را محق احساس می کنم تا به ذهنم اعتماد نکنم.

با عزت نفس زیاد با احتمال بیشتری در برابر مشکلات می ایستم، اما شرایط کمی عزت نفس احتمال این که تسلیم شوم و یا از همه توان خود استفاده نکنم بیشتر می شود. با توجه به بررسیهای به عمل آمده اشخاصی که از عزت نفس بیشتر برخوردارند در مقایسه با اشخاص فاقد عزت نفس در برابر شداید زندگی و مشکلات مقاومت می کنند. هر کس مقاومت و مداومت داشته باشد، امکان موفقیتش بیشتر می شود. اگر استقامت کنم و پایداری نشان دهم، این احتمال وجود دارد که بیش از آن که شکست بخورم موفقی شوم. در غیر اینصورت امکان شکست خوردن از امکان موفق شدن فراتر می رود. در هر دو مورد برداشتی که از خود دارم تقویت می شود.

اگر به خود احترام بگذارم و بخواهم دیگران نیز با من رفتار محترمانه داشته باشند، علایمی از خود مخابره می کنم و به طرزی رفتار می کنم که احتمال واکنش مثبت و بجای دیگران را افزایش می دهم. وقتی این اتفاق می افتد، تقویت می شوم و باورهایم افزایش می یابد. اگر برای خودم احترامی قایل نباشم و در نتیجه بی احترامی را بپذیرم، اگر بد رفتاری و سلطه جویی و بدزبانی دیگران را قبول کنم و آن را امری طبیعی بپندارم؛ بی آن که متوجه باشم این را منتقل می سازم و در نتیجه بعضی ها با من به همان شکل رفتار می کنند. وقتی این اتفاق می افتد و من تسلیم آن می شوم، احترام به خود در من تضعیف می شود و از آنچه هست پایین تر می آید.

ارزش عزت نفس صرفاً در این نیست که به ما امکان می دهد احساس بهتری داشته باشیم، بلکه به ما فرصتی می دهد تا بهتر زندگی کنیم. به ما امکان می دهد با چالشهای زندگی بهتر روبرو شویم و از فرصتهای مطلوب بهره برداری بیشتری بکنیم.

تاثیر عزت نفس: ملاحظات کلی

میزان عزت نفس ما روی تمام جنبه های وجودی ما اثر می گذارد: طرز کارمان در کارگاه برخوردمان با مردم، اندازه پیشرفت و ترقی، میزان موفقیت ونیز در قلمرو شخصی این که ممکن است دل به چگونه شخصی ببندیم، چگونه با همسرمان ارتباط برقرار کنیم، چگونه با فرزندان و دوستانمان رفتار کنیم و به چه سطحی اط سعادت و خوشبختی خواهیم رسید.

همبستگی مثبتی میان عزت نفس سالم و بسیاری از ویژگیهای دیگری که روی موقعیت و خوشبختی ما تاثیر دارد، وجود دارد. عزت نفس سالم با رفتار عقلانی، واقع گرایی، فراست، خلاقیت، استقلال، انعطاف پذیری، توانایی قبول تغییر، تمایل به اذعان اشتباهات و اطلاح آن ها، خیرخواهی و همکاری و تعاون، در ارتباط مستقیم است. اما عزت نفس کم با رفتار غیر عقلایی، بی توجهی به واقعیتها، نداشتن انعطاف، ترس از چیزهای بدیع و نا آشنا، سازگاری بیش از اندازه، یا رفتار به شدت کنترل کننده و ترس از دشمنی با دیگران رابطه دارد. در ادامه مطلب منطق این همبستگی را بررسی می کنیم. کاربرد عزت نفس برای بقاء سازگاری و موفقیت شخص کاملاً مسلم است. عزت نفس حامی زندگی و متعالی کننده آن است.

عزت نفس زیاد وسیله ای در خدمت دستیابی به هدف است. رسیدن به هدف نیز از سوی دیگر به میزان عزت نفس می افزاید. فقدان عزت نفس به ایمنی آنچه آشنا و تغییر نکردنی است بستگی دارد. و اگر به آنچه آشنا و دیرینه است دل ببندیم و از چیزهای نو و بدیع اجتناب کنیم، بر کمی عزت نفس خود می افزاییم.

هر چه عزت نفس ما محکم تر و بیشتر باشد برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغلمان بروز می کند آمادگی بیشتری داریم. سریعتر می توانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم، و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن داریم. (شمار قابل ملاحظه ای از کارفرمایان موفق در گذشتۀ خود، یکی، دوورشکستگی یا شکست را تجربه کرده اند اما این شکست توقف آن ها را موجب نشده است).

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد بلند پرواز می شویم که این لزوماً به شغل و حرفه محدود نمی شود بلکه زمینه های احساسی، ذهنی، خلاقیت و معنویت را نیز در بر می گیرد، هر چه عزت نفس ما کمتر باشد میل و امید و آرزویمان نقصان می گیرد و احتمال موفقیتمان کاهش می یابد. هر دو جهت، خود تقویت کننده است.

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد میل ابراز وجود بیشتر می شود و غنای درونمان را بیشتر به نمایش می گذارد و هر چه عزت نفس مان کمتر باشد میل بیشتری به اثبات خود داریم.

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد ارتباطات ما آشکارتر، صادقانه تر و مناسبتر می شود زیرا به این نتیجه می رسیم که افکاری اندیشمند داریم و به همین دلیل از آشکار شدن ها هراسی به دل راه نمی دهیم. هر چه عزت نفس ما کمتر باشد، ارتباطمان تیره تر و نا آشکارتر می شود. زیرا به اندیشه و احساس خود مطمئن نیستیم و از واکنش مستمع خود می ترسیم.

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد، با اشخاص روابط سالمتری برقرار می کنیم. علتش این است که همانندها یکدیگر را جذب می کنند و سالم ها هم به هم می رسند. نشاط و میل به معاشرت دیگران بیشتر مورد توجه کسانی که از عزت نفس زاید برخوردارند، قرار می گیرد.

نکته دیگر این است که ما اصولاً به برقراری رابطه با کسانی که از عزت نفس زیاد برخوردارند راغب تریم. مخالفها ممکن است در زمینه هایی یکدیگر را جذب کنند، اما در این زمینه به خصوص چنین چیزی وجود ندارد. اشخاص با عزت نفس بالا جذب اشخاص با عزت نفس زیاد می شوند. مثالً بهندرت ممکن است اشخاص با عزت نفس اندک و اشخاص با عزت نفس زیاد جذب و شیفته یکدیگر شوند. همانطور که آدمهای عاقل و آدمهای کم فکر عاشق یکدیگر نمی شوند. اشخاص با عزت نفس متوسط هم جذب اشخاص با عزت نفس متوسط می شوند. و کسانی که عزت نفس اندک دارند جذب اشخاص با عزت نفس کم می شوند. البته عمد وقصدی در این کار وجود ندارد. در این میان حال و روز کسانی که با اعتماد به نفس کم جذب یکدیگر می شوند از همه خراب تر است.

ما با کسانی راحت تر کنار می آییم که عزت نفس شان

به اندازۀ عزت نفس ما باشد.

هرچه عزت نفس ما سالم تر باشد به دیگران احترام بیشتری می گذاریم و با آن ها برخورد بهتر و منصفانه تری می کنیم. زیرا آن ها را تهدیدی علیه خود در نظر نمی گیریم. از این که بگذریم احترام گذاشتن به خود، مقدمه و شرط لازم احترام گذاشتن به دیگران است. با داشتن عزت نفس خوب و سالم بدخواه دیگران نمی شویم. ترس از مورد بی اعتنایی واقع شدن پیدا نمی کنیم، نگران تحقیر و خیانت نمی شویم. برخلاف باورهای رایج واقعیت این است که اشخاصی که به احساس خود ارزشمندی رسیده اند با مهربانی، سخاوت و تعاون اجتماعی بیشتری با دیگران برخورد می کنند. بررسی جامع واترمن در کتاب «روان شناسی فردگرایی»، این نکته را به خوبی توضیح داده است.

و سرانجام می توان به می یر در کتاب «در جستجوی خوشبختی» اشاره کرد که معتقد است عزت نفس بالا بهترین نشانه سعادت شخص است. در نتیجه به سادگی می توان گفت که عزت اندک با بدبختی و ناخشنودی همراه است.

عشق

درک اهمیت عزت نفس و نقشی که در ایجاد روابط صمیمانه ایفا می کند کار دشواری نیست. مانعی بر سر سعادت عاشقانه از این هراس منجر بزرگتر نیست که، کسی خود را شایسته عشق نداند. این هراس منجر به تحقق دل نگرانی می شود.

اگر از احساس ارزشمندی و کاردانی برخوردار باشم و خود را موجودی دوست داشتنی بدانم می توانم و از ظرفیتی برخوردارم که دیگران را دوست بدارم. رابطۀ عشق، به نظر طبیعی می نماید، خیرخواهی و بذل توجه، به نظر طبیعی می رسد. من چیزی دارم که بدهم، گرفتار و در بند کمبود نیستم . دارای نوعی مازاد احساس هستم که می توانم آن را در جهت عشق کانالیزه کنم. خوشبختی و سعادت نگرانم نمی کند. اطمینان به صلاحیت و ارزش، اطمینان به توانایی خود در دیدن و لمس آن، نیز یک پیش بینی است به حقیقت می پیوندد.

مانعی بر سرسعادت عاشقانه از این هراس بزرگتر که خود را شایسته عشق ندانیم و بر این اعتقاد باشیم که جز رنج و محنت سرنوشتی انتظارمان را نمی کشد.

اما اگر به خودم و به آن کسی که هستم احترام نگذارم ، چیز زیادی برای دادن نخواهم داشت، مگر نیازها و خواسته های برآورده نشده ام را. در این شرایط دیگران را در نهایت، منبع تصدیق و تایید و یا تکذیب می بینم. آن ها را به همان شکلی که هستند عزیز نمی دارم. تنها آن ها را با توجه به کاری که برای من می توانند بکنند یا نکنند ارزیابی می کنم، مترصد کسانی نمی شوم که بتوانم تحسینشان کنم و با ان ها هیجان و ماجرای زندگی را در میان بگذارم. دنبال کسانی می گردم که مرا محکوم و تکفیر نکنند و شاید تحت تاثیر شخصیت من قرار بگیرند. توانایی من در دوست داشتن رشد نکرده باقی می ماند. این یکی از دلایل به شکست انجامیدن بسیاری از روابط است. نه به این دلیل که پنداره و منظر عشق رمانتیک اصولاً غیر منطقی است، بلکه به این دلیل که عزت نفسی که به آن نیاز داریم وجود خارجی ندارد.

همه ما شنیده ایم که می گویند: «اگر خودتان را دوست نداشته باشیدنمی توانید دیگران را دوست بدارید» اما آنچه که نمی فهمیم سر دیگر ماجراست. اگر من خود را دوست داشتنی ندانم، دشوار است قبول کنم که دیگری مرا دوست بدارد. اگر خودم را نپذیرم، چگونه می توان عشق تو را به خودم پذیرا گردم؟ محبت و مهر تو تولید ابهام و سردرگمی می کند زیرا من خودم را موجودی ارزشمند ارزیابی نمی کنم. احساسی که به من داری ممکن است حقیقی، قابل اعتماد یا پر دوام نباشد. اگرخود را دوست داشتنی احساس نکنم،قبولش دشوار است که کس دیگری مرا دوست بدارد. اگر نتوانم خود را بپذیرم چگونه می توانم عشق تو نسبت به خود را قبول کنم؟

حتی اگر آگاهانه احساس دوست داشتنی نبودنم را انکار کنم. حتی اگر خود را موجودی «شگفت انگیز» معرفی کنم، برداشت ضعیفی که از خود دارم در اعماق وجودم باقی می ماند تا در مناسباتم موفق نشوم. این گونه به خرابکار عشق تبدیل می شوم.

عشق را امتحان می کنم برای رسیدن به آن می کوشم اما احساس امنیت و ایمنی درونی وجود خارجی ندارد به جای آن هراسی مرموز در من هست که تنها نصیب من درد و تالم است. از این رو کسی را برمی گزینم که در نهایت مرا ترک می کند و تنهایم می گذارد. (در شروع وانمود می کنم که این را نمی دانم)و یا اگر کسی را پیدا کنم که با او رسیدن به خوشبختی امکان پذیر باشد، از او تضمین های بیشتراز اندازه می خواهم. بر او احساس مالکیت بیش از اندازه می کنم، از کاه کوه می سازم، ناسازگاریهای کوچک را بزرگ و فاجعه آمیز معرفی می کنم. در مقابل کنترل و سلطه جویی بر او بر می آیم.راهی پیدا می کنم که قبل از این که همسرم و شریک زندگیم به من بی اعتنایی کند، به او بی اعتنایی کرده باشم.

چند شاهد مثال زیر موضوع را بیشتر روشن می کند:

«چرا همیشه عاشق آقای نا مناسب می شوم» سؤال زنی است که در جریان روان درمانی از من می کند. پدرش در هفت سالگی او ، ترک منزل کرده است. مادرش نه یک بار که چند بار بر سرش فریاد کشیده «اگر تو نبودی این همه درد سر درست نمی شد، شاید پدرت ما را ترک نمی کرد» حالا او در سن بلوغ دریافته که شایسته مهر و عشق نیست. با این حال با بی تابی خوهان عشق یک مرد است. امّا معمولاً مردی از راه می رسد که او را دوست ندارد و نمی تواند مدتی طولانی با او دوام آورد.پیش بینی اش به حقیقت می پیوندد. برداشتش از زندگی درست از کار در می آید.

وقتی «می دانیم» که محکوم هستیم طوری رفتار می کنیم که حقیقت با آنچه«می دانیم» سازگار شود. اگر دانستنیهای ما با حقیقت همخوانی نداشته باشد ناراحت می شویم. ار آنجایی که دانش ما تردید پذیر نیست ، این حقیقت است که باید تغییر کند.

مردی عاشق می شود، زن احساسش را جواب می دهد و آنها با هم ازدواج می کنند ، امّا زن هر چه تلاش می کند مرد خود را دوستنی نمی یابد. با این حال زن به قدری به او احساس دین می کند که این شرایط را تحمّل می کند، وقتی سرانجام مرد را متقاعد می کند که او را به راستی دوست دارد و دیگر جای تردیدی برای مرد باقی نمی ماند، مرد از خود می پرسد که آیا معیارهایش را بیش از اندازه نازل در نظر نگرفته است؟ از خود می پرسد آیا این زنی که با او ازدواج کرده ام برای من زن مناسبی است؟ و سرانجام زن را ترک می کند. عاشق زن دیگری می شود و رقص از نو شروع می شود.

همه ما این لطیفه مشهور گروچو مارکس را شنیده ایم که می گوید او هرگز به عضویّت باشگاهی که او بپذیرد در نمی آید. این دقیقاً نقطه نظر کسانی است که از عزّت نفس کافی برخواردار نیستند. اگر مرا دوست داری، مسلم بدان که بدرد من نمی خوری. تنها کسی که مرا رد کند مناسب من است.

زنی وسواس گونه احساس اضطراب می کند تا به شوهرش که او را ستایش می کند بگوید همه زنها از او یک سرو گردن بالاترند. وقتی شوهر این حرف را نمی پذیرد ، زن او را مسخره می کند. هر چه بر شدت عشق و علاقه مرد افزوده می شود، زن ظالمانه تر در مقام رد کردن او اقدام می کند. سرانجام زن شوهرش را خسته می کند و مرد از زندگی او بیرون می رود. زن رنجیده خاطر و متحّیر می شود. چگونه ممکن است دربارة او تا این حد اشتباه کرده باشد؟ و این مطلبی است که او از آن چیزی سر در نمی آورد. بعد به این تنیجه می رسد «همیشه می دانستم کسی نمی تواند مرا به واقع دوست داشته باشد.»

او همیشه معتقد بود زنی دوست داشتنی نیست و حالا این را ثابت کرده بود.

تراژدی زندگی بسیاری از مردم این است که اگر فرصتی به آن ها داده شود تا میان «درستی» و خوشبختی یکی را انتخاب کنند، «درستی» و خوشبختی یکی را انتخاب کنند «درستی» را بر می گزینند.

مرد می داند که تقدیر او این گونه رقم نخورده که شاد و خوشبخت باشد.

احساس او این است که حق ندارد شاد و سعادتمند باشد (از آن گذشته خوشحالی او ممکن است پدر و مادرش را جریحه دار کند زیرا آن ها هرگز شادی و سعادت را تجربه نکرده اند.)

امّا وقتی زنی را پیدا می کند که دوستش دارد و او را به خود جلب می کند و زن هم واکنش مثبت نشان می دهد ، مرد شاد می شود. برای لحظه ای فراموش می کند که قرار نیست زندگی عاشقانه ای داشته باشد. فراموش می کند که قرار نیست ندگی عاشقانه ای داشته باشد. فراموش می کند قرار نیست این نمایشنامة زندگی او باشد. موقتاً فراموش می کند که شادی و سعادت، خودانگاره او را مخدوش می سازد و میان او و «حقیقت» فاصله می اندازد. امّا به تدریج شادی و نشاط جای خود را به اضطراب می دهد. برای تخفیف اضطراب باد از شادی خود بکاهد. بنابراین به راهنمایی منطق خودانگاره خویشتن، رابطه اش را با آن زن تخریب می کند.

بار دیگر با انگاره خود ویرانگری روبهرو می شویم: اگر من «می دانم» به حکم سرنوشت نباید سعادتمند شوم، نباید بگذارم که حقیقت با شادی و سعادت مرا سردر گم کند. این من نیستم که باید خودم را با حقیقت وفق دهم، بلکه این حقیقت است که باید خود را با من سازگار کند.

توجّه داشته باشید که همیشه لازم نیست که مانند آنچه در فوق اشاره شد رابطه را به کلی از بین ببریم ، ممکن است بتوان قبول کرد که رابطه ادامه پیدا می کند ، مشروط بر آن که من شاد و سعادتمند نباشم. ممکن است خودم را با پروژه ای بنام «تلاش برای خوشبخت شدن و یا تلاش برای خوشبخت شدن و یا تلاش برای بهبود رابطه» سرگرم کند. ممکن است در باره کتاب بخوانم، در سمینارها شرکت کنم، به جلسات سخنرانی بروم و یا به سراغ یک روان درمانگر بروم به این امیدکه در آینده خوشبخت بشوم. آینده امّا نه امروز. امکان خوشبخت شدن در حال و در لحظة اکنون بسیار هول انگیز است.

سخن عجیبی به نظر می رسد، اما اغلب ما به این احتیاج داریم که بدون لطمه زدن به خود سعادت را تحمل کنیم.

«اضطراب خوشبختی» بسیار متداول است. خوشبخت شدنمی تواند ندایی درون ما ایجاد کند که ، من شایسته خوشبختی نیستم. ممکن است بگوید که خوشبختی را دوامی نیست. یا، راهم به سقوط ختم می شود و یا اگر خوشبخت تر از پدر و مادرم بشوم و یا کشته ام؛ یا زندگی اینگونه نیست. یا، مردم به من غبطه می خورند و از من متنفر می شوند یا خوشبختی تو همی بیش نیست. یا، هیچ کس خوشبخت نیست ، به چه دلیل من باید خوشبخت باشم؟

به نظر عجیب می رسد امّا آنچه بسیاری از ما بدان احتیاج داریم شجاعت تحمل خوشبختی است. باید خوشبختی را تحمل کنیم تا آن روز که باور کنیم این خوشبختی ما را نابود نمی کند و بنابراین لازم نیست که نیست و نابود شود.

باید با این نداهای ویرانگر برخورد کنیم، نه این که از آن ها بگریزیم. باید با آن ها مباحثه کنیم ، باید آنها را به مبارزه بطلبیم تا دلیلشان را باز بگویند. باید صبورانه به آنها جواب بدهیم و چرند بودنشان را بر ملا سازیم. باید صدایشان را در وجود خود خفه کنیم.

محل کار

حالا به مکان کار و کارگاه و دفتر و اداره توجّه کنید . ببینید عزّت نفس بد آنجا چه می کند:

کسی در اداره ترفیع درجه می گیرد. در وحشت می شود که نتواند از پس چالشها و مسئولیتهای جدید بر آیند «من شیّاد هستم. به اینجا تعلّقی ندارم» به این دلیل که از همان نخست خود را شایسته مقام جدید نمی داند، انگیزه ای برای اینکه در حداکثر توان خود ظاهر شود ندارد. بنابراین نا خواسته و ندانسته در مقام تخریب خود گام بر میدارد: بدون آمادگی در جلسات حضور به هم می رساند. هر لحظه با همکاران تحت امرش به شکلی رفتار می کند. لحظه ای خشونت می کند و لحظه دیگر به استمالت و دلجویی می پردازد، نارضایی رئیسش را نادیده می گیرد. کار را به جایی می رساند که او را اخراج می کنند. حالا به خود می گوید «از همان اوّل می دانستم که شایسته ترفیع نیستم. این ترفیع از سرم هم زیادتر بود.»

اگر به دست خود ، خودم را بکشم دست کم می دانم که کنترلی بر زندگی خود دارم. خودم را از شراین اضطراب که به دست یک عامل ناشناخته نابود شوم نجات می دهم، اضطراب ناشی از نداشتن اختیار بر مقدرّات بر خود تحمل نا کردنی است. باید به هر طریق که می توانم به آن پایان دهم.

مدیر ، نقطه نظر عالی یکی از همکاران زیر دستش را می خواند. احساسی از حقارت بر او غالب می شود. ناراحت از این است که چرا این ایده به ذهن او نرسیده است. تصور می کند که همکار زیر دست او را به زیر کشیده و بر جای می نشیند. به ذهنش می رسد که آن پیشنهاد را به هر قیمت که شده رد کند.

این نوع غبطه خوردن مخرّب ناشی از نداشتن احساس شایستگی است.موفقیّت شما تهی بودن مرا رقم می زند. دنیا متوجه نخواهد بود، و از آن بدتر خودم متوجه میشوم که من تا چه اندازه حقیر و ناچیزم. سخاوت نشان دادن به موقعیتهای دیگران، بر عزت نفس شما می افزاید.

فایل ورد 93 ص


دانلود دانلود عزت نفس و احساس خود و دیگران

همبستگی مثبتی میان عزت نفس سالم و بسیاری از ویژگیهای دیگری که روی موقعیت و خوشبختی ما تاثیر دارد، وجود دارد عزت نفس سالم با رفتار عقلانی، واقع گرایی، فراست، خلاقیت، استقلال، انعطاف پذیری، توانایی قبول تغییر، تمایل به اذعان اشتباهات و اطلاح آن ها، خیرخواهی و همکاری و تعاون، در ارتباط مستقیم است اما عزت نفس کم با رفتار غیر عقلایی، بی توجهی به واقعی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 51 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 156
دانلود عزت نفس و احساس خود و دیگران

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

انگاره اولیه

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که همه شایستۀ رسیدن به خوشبختی هستند. جوهر عزت نفس است.

قدرت این باور و این اطمینان به خویشتن در این حقیقت نهفته است که این چیزی بیش از یک داوری یا یک احساس است. این یک انگیزه دهنده است، الهام بخش رفتار است.

اما به سهم خود مستقیماً تحت تاثیر عمل ماست. سبب در هر دو سمت جاری است. چرخۀ بازخوردی پیوسته ای میان اعمال ما در دنیا و عزت نفس مان وجود دارد. میزان عزت نفس ما روی عمل و رفتارمان تاثیر می گذارد و طرز عملمان عزت نفس ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که هر کسـی شایسته و

زییبندۀ خوشبختی است جوهر و عصارۀ عزت نفس است

اگر به ذهن و به قضاوتم اطمینان کنم، بیشتر در قالب یک موجود اندیشمند فرو رفته ام. وقتی به توانایی خود به اندیشیدن را صحه گذاشتم، وقتی آگاهی مناسب را به فعالیتهایم راه دادم ؛ زندگی بهتری پیدا می کنم. این اعتماد من به ذهنم را افزایش می دهد . اگر به ذهنم اعتماد نکنم، به احتمال بیشتری رفتار انفعالی پیدا می کنم، از آگاهی بیشتر از آنکه به آن نیاز دارم برخوردار می گردم و از پایداریم در برابر مشکلات زندگی کاسته می شود. وقتی اعمال من به نتایجی دردناک منتهی می شوند خود را محق احساس می کنم تا به ذهنم اعتماد نکنم.

با عزت نفس زیاد با احتمال بیشتری در برابر مشکلات می ایستم، اما شرایط کمی عزت نفس احتمال این که تسلیم شوم و یا از همه توان خود استفاده نکنم بیشتر می شود. با توجه به بررسیهای به عمل آمده اشخاصی که از عزت نفس بیشتر برخوردارند در مقایسه با اشخاص فاقد عزت نفس در برابر شداید زندگی و مشکلات مقاومت می کنند. هر کس مقاومت و مداومت داشته باشد، امکان موفقیتش بیشتر می شود. اگر استقامت کنم و پایداری نشان دهم، این احتمال وجود دارد که بیش از آن که شکست بخورم موفقی شوم. در غیر اینصورت امکان شکست خوردن از امکان موفق شدن فراتر می رود. در هر دو مورد برداشتی که از خود دارم تقویت می شود.

اگر به خود احترام بگذارم و بخواهم دیگران نیز با من رفتار محترمانه داشته باشند، علایمی از خود مخابره می کنم و به طرزی رفتار می کنم که احتمال واکنش مثبت و بجای دیگران را افزایش می دهم. وقتی این اتفاق می افتد، تقویت می شوم و باورهایم افزایش می یابد. اگر برای خودم احترامی قایل نباشم و در نتیجه بی احترامی را بپذیرم، اگر بد رفتاری و سلطه جویی و بدزبانی دیگران را قبول کنم و آن را امری طبیعی بپندارم؛ بی آن که متوجه باشم این را منتقل می سازم و در نتیجه بعضی ها با من به همان شکل رفتار می کنند. وقتی این اتفاق می افتد و من تسلیم آن می شوم، احترام به خود در من تضعیف می شود و از آنچه هست پایین تر می آید.

ارزش عزت نفس صرفاً در این نیست که به ما امکان می دهد احساس بهتری داشته باشیم، بلکه به ما فرصتی می دهد تا بهتر زندگی کنیم. به ما امکان می دهد با چالشهای زندگی بهتر روبرو شویم و از فرصتهای مطلوب بهره برداری بیشتری بکنیم.

تاثیر عزت نفس: ملاحظات کلی

میزان عزت نفس ما روی تمام جنبه های وجودی ما اثر می گذارد: طرز کارمان در کارگاه برخوردمان با مردم، اندازه پیشرفت و ترقی، میزان موفقیت ونیز در قلمرو شخصی این که ممکن است دل به چگونه شخصی ببندیم، چگونه با همسرمان ارتباط برقرار کنیم، چگونه با فرزندان و دوستانمان رفتار کنیم و به چه سطحی اط سعادت و خوشبختی خواهیم رسید.

همبستگی مثبتی میان عزت نفس سالم و بسیاری از ویژگیهای دیگری که روی موقعیت و خوشبختی ما تاثیر دارد، وجود دارد. عزت نفس سالم با رفتار عقلانی، واقع گرایی، فراست، خلاقیت، استقلال، انعطاف پذیری، توانایی قبول تغییر، تمایل به اذعان اشتباهات و اطلاح آن ها، خیرخواهی و همکاری و تعاون، در ارتباط مستقیم است. اما عزت نفس کم با رفتار غیر عقلایی، بی توجهی به واقعیتها، نداشتن انعطاف، ترس از چیزهای بدیع و نا آشنا، سازگاری بیش از اندازه، یا رفتار به شدت کنترل کننده و ترس از دشمنی با دیگران رابطه دارد. در ادامه مطلب منطق این همبستگی را بررسی می کنیم. کاربرد عزت نفس برای بقاء سازگاری و موفقیت شخص کاملاً مسلم است. عزت نفس حامی زندگی و متعالی کننده آن است.

عزت نفس زیاد وسیله ای در خدمت دستیابی به هدف است. رسیدن به هدف نیز از سوی دیگر به میزان عزت نفس می افزاید. فقدان عزت نفس به ایمنی آنچه آشنا و تغییر نکردنی است بستگی دارد. و اگر به آنچه آشنا و دیرینه است دل ببندیم و از چیزهای نو و بدیع اجتناب کنیم، بر کمی عزت نفس خود می افزاییم.

هر چه عزت نفس ما محکم تر و بیشتر باشد برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغلمان بروز می کند آمادگی بیشتری داریم. سریعتر می توانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم، و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن داریم. (شمار قابل ملاحظه ای از کارفرمایان موفق در گذشتۀ خود، یکی، دوورشکستگی یا شکست را تجربه کرده اند اما این شکست توقف آن ها را موجب نشده است).

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد بلند پرواز می شویم که این لزوماً به شغل و حرفه محدود نمی شود بلکه زمینه های احساسی، ذهنی، خلاقیت و معنویت را نیز در بر می گیرد، هر چه عزت نفس ما کمتر باشد میل و امید و آرزویمان نقصان می گیرد و احتمال موفقیتمان کاهش می یابد. هر دو جهت، خود تقویت کننده است.

هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد میل ابراز وجود بیشتر می شود و غنای درونمان را بیشتر به نمایش می گذارد و هر چه عزت نفس مان کمتر باشد میل بیشتری به اثبات خود داریم.

156 صفحه فایل Word


دانلود رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد در سال تحصیلی 83-1382

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 437 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67
رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس  راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد در سال تحصیلی 83-1382

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب

عنوان

چکیده.......................................... 1

فصل اول :مقدمه تحقیق........................... 3

1-1 بیان مساله 6

1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق............................................. 9

1-3 اهداف تحقیق 12

1-4 فرضیه هاُی تحقیق 13

1-5 تعرُیف متغیرهای اصلی تحقیق........................................ 13

فصل دوم: بررسُی مطالعات پیشین................... 15

2-1 خود........................................ 17

2-2 خودپنداره.................................. 22

2-3 عزت نفس.................................... 26

2-4 عزت نفس و جنسیت............................ 30

2-5 اثر بخشی .................................. 32

2-6 نقش مدیر در اثر بخشی مدارس................. 34

2-7 معُیارهای ارزیابی اثربخشی مدیران............ 35

2-8 ویژگی هاُی مدیران اثر بخش .................. 43

فصل سوم :روش اجرای تحقیق....................... 48

3-1روش تحقیق .................................. 49

3-2جامعه آماری................................. 49

3-3 حجم نمونه.................................. 49

3-4روش نمونه گیری.............................. 50

3-5 ابزار تحقیق................................ 50

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها............... 53

فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادها.............. 60

5-1 نتایج مربوط به فرضیه اول................... 61

5-2 نتایج مربوط به فرضیه دوم................... 62

5-3 نتایج مربوط به فرضیه سوم................... 62

5-4 نتایج مربوط به فرضیه چهارم................. 63

5-5 نتیجه گیری کلی............................. 64

5-6 محدودیت ها................................. 64

5-7 پیشنهادها.................................. 65

منابع فارسی.................................... 66

ضمائم.......................................... 68

ضمیمه 1: تست آُیزنک............................. 69

ضمیمه 2: پرسشنامه اثربخشی...................... 71

چکیده

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت. فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد.

جامعه اماری در این تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20نفر) و کلیه معلمان (220 نفر) در ناحیه 2 شهر مشهد است.

گروه مورد بررسی کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20N=) است. بنابراین برای گروه مدیران از روش سرشماری بجای نمونه گیری استفاده شده است و حجم نمونه برای گروه معلمان 55 نفر می باشد. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش را در یک پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان (اثر بخشی مدیران) که برای تعیین اثر بخشی مدیران توسط معلمان مربوطه تکمیل می گردید و دیگر یک تست (مقیاس عزت نفس آیزنک) برای تعیین عزت نفس مدیران که توسط خود مدیران پاسخ داده می شود تشکیل می دهد.

روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی استفاده شده است.

نتایج به دست آمده عبارتند از :

1- بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.

2- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند و مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

3- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند تفاوت معنی داری وجود ندارد.

4- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که هر چه عزت نفس مدیران بالاتر باشد ، اثر بخشی آنان بیشتر است و برعکس. وهمچنین بیشتر مدیران مدارس تقریبا از عزت نفس بالایی برخوردار می باشند.

فصل اول

مقدمه تحقیق


مدیریت اثربخش احتمالا عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیازترین عامل برای کشورهای در حال توسعه است. (پیتردراکر)[1]

هر سازمانی برای تحقق هدف یا هدفهایی بوجود می آید و تمامی کارکردها و وظایفی که برای نقش های مختلف در سازمان پیش بینی می شود به منظور تحقق همین هدفهاست.

عصر کنونی دوره شتابنده غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت های احتمالی ، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای دورنی خود را بشناسند. نقاط ضعف را ترمیم و به تقویت نقاط قوت بپردازند. سازمانها نباید در انتظار موج باشند ، بلکه باید خود منبع موج وتحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.

مهمترین عاملی که می تواند تحقق هدفهای سازمان را تعیین نماید اثر بخشی سازمانی است که این اثر بخشی به میزان زیادتر در گرو اداره موثر سازمان توسط مدیران سازمان می باشد. در هر صورت میزان اثر بخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است. لذا ملاک اثر بخشی معمولا رفتاری است که مورد ارزشیابی قرار می گیرد.

در میان سازمانهای اجتماعی مختلف ، مدرسه از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به جهت ماهیت فعالیتها و اهداف آموزش و پرورش ، جامعه توجه و حساسیت خاصی نسبت به مدرسه و نحوه اداره آن نشان می دهد و همواره فعالیت ها و عملکرد مدرسه را تحت نظارت و ارزشیابی مستقیم قرار می دهد و در مورد آنها قضاوت می کند.

نظام آموزشی همواره به دنبال یافتن مناسب ترین ملاکهای گزینش مدیران مدارس و ارزشیابی از رفتار آنان بوده است تا از آن طریق با بکارگیری رهبران آموزشی واقعی بتواند معلمان را در انجام هر چه بهتر خدمات آموزش و پرورش یاری دهند.

در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است وارزشیابی شخصی از خویشتن مهمترین عامل موثر در روند رشد روانی است. بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی یا احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود ، انسان احساس خوشایندی از اعتماد به نفس و خود ارزشمندی ، توانایی ، قابلیت ، لیاقت، و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید و موثر می داند. میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار و پویایی دورنی فرد دارد و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس(ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.

با این مقدمه محقق قصد دارد در این پژوهش عزت نفس و رابطه آن با اثر بخشی مدیران را مورد بررسی قرار دهد.

1-1 بیان مساله : انسان ها از نظر خصوصیات روانی ، جسمی ، رغبت ها ، و استعدادها با هم تفاوت هایی دارند. ارزشیابی شخصی از خویش اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات ، ارزشها و هدفهای وی دارد که کلید فهم رفتار اوست. برای شناخت کیفیت روانی افراد و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیار قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت. انسان تمایل به داشتن عزت نفس را امری ضروری وا ساسی می داند. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد. انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است ، به گونه ای که ممکن است حقایق را تحریف یا انکار نماید. (کروکر48،35،25،1993) [2]

انسان نمیتواند خود را از محدوده ارزشها آزاد ساخته و خویشتن را از آن معاف دارد ، هر انسانی خود را براساس معیارهای معینی می سنجد و به هر اندازه که نتواند خود را با آن معیارها وفق دهد به همان اندازه حس ارزشمندی و احترام نسبت به خویش جریحه دار می شود. اگر انسان در انجام وظیفه تفکر و استدلال ناکام شود ، شایستگی خویش در امر زیستن را کاهش می دهد و نمیتواند احساس ارزشمندی خود را نگاه دارد. عزت نفس متضمن خودبیانگری در شناخت می باشد و با آن توام است ، که بوسیله عادت به تفکر و قضاوت و تنظیم رفتار بر طبق آن تجلی می کند. (اسمال و دیگران 602،1993)[3]

از طرفی مدیریت در کلیه سازمانها ، دولتی و خصوصی ، اهمیت دارد. این مدیریت است که نسبت به دیگر علوم و فنون ، در قرن بیستم مقام و موقعیت برجسته یافته و شیوه ها و تکنیک های مدیریت ، بخصوص آهنگ رشد سریعتری داشته اند.

مدیرت از موضوعاتی است که در طول هزاران سال ، همواره مورد توجه خاص و بحث انگیز بوده است و اینکه مطالعات حول مدیریت همچنان ادامه دارد ، مبین این حقیقت است که مدیریت واجد جنبه ها و پیچیدگی های ویژه است.

و در این میان نظام آموزش و پرورش سنگ زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی سیاسی و فرهنگی هر جامعه است و مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریت ها از ویژگی و حساسیت خاص برخودار است ، در نظام آموزشی به طور کل و مدرسه بطور خاص ، مدیر هسته اصلی به شمار می رود و ویژگی های شخصیتی او در کامیابی کل سازمان اثر می گذارد. اثر بخشی مفهوم پیچیده ای است که به طرق گوناگون تعریف شده و متناسب با هر تعریف قابل اندازه گیری و ارزیابی است.

توتر[4] اثر بخشی را چنین تعریف می کند:«اثربخشی فرایندی چرخشی و مداوم است که از طرح برنامه شروع و شامل تمام فعالیت هایی است که هم در جهت دستیابی به اهداف سازمان است و هم تعیین می کند که انجام آن تا چه اندازه خوب و مطلوب صورت گرفته است.(شیرازی ،25،1373)

آنچه مسلم است اثر بخشی سازمان در گرو اثر بخشی مدیرریت است و میزان اثربخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب سازمانی باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است.

لذا شناسایی ویژگی های مدیر می تواند به مراجع تصمیم گیرنده جهت انتخاب مدیران مدارس کمک کند ، روی این اساس ، این تحقیق با هدف بررسی میزان عزت نفس مدیران و رابطه آنان صورت پذیرفته است.

1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق

اکثر نظریه های روانشناختی کلاسیک و معاصر معتقدند که همه افراد نیاز فزاینده و فراگیری به عزت نفس بالا دارند. عزت نفس یکی از جنبه های مهم کلیت آدمی است که در دنیای فاعلی، معنی دار و از ارزشمندی بسیاری برخوردار است. افراد عزت نفس را با پایدار سازی مفهوم واقعیت حفظ کرده و با درونی ساختن ارزشهایی که توصیف کننده اعتقادات آنها است زندگی می کنند ، هر فرد بطور فزاینده به عزت نفس بالا نیازمند است. زیرا عزت نفس هسته مرکزی ساختارهای روانشناختی اوست که وی را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسایش خاطر وی را فراهم می کند.

«بین تهدید روانی و عزت نفس رابطه معکوسی وجود دارد ، بدین معنی که با افزایش عزت نفس شدت و میزان تهدید روانی کاهش می یابد و با کاهش عزت نفس تهدید روانی افزایش می یابد».

نتایج تحقیقات و مطالعات انجام گرفته بر روی عزت نفس ، به نقش اساسی عزت نفس در رابطه با سازگاری عاطفی، هیجانی و شناختی تاکید کرده اند و عزت نفس پایین را به منزله یک عامل مستعد کننده ناراحتی ها و اختلالات روانی قلمداد نموده است. در راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی از عزت نفس پایین بعنوان نشانگان فرضی ، چندین اختلال در دوران کودکی و بزرگسالی نام برده شده است.(بیابانگرد،26،1379)

محسنی در را بطه با افراد با عزت نفس بالا می گوید:« افراد با عزت نفس بالا در برخورد اشخاص و موقعیت ها ، انتظار موقعیت و مورد پذیرش بودن دارند ، نسبت به ادراکات و قضاوت خود اطمینان دارند و اعتقاد دارند که کوشش و تلاش آنها در حل مسائل ، موفقیت آمیز خواهد بود نگرش مثبتی که نسبت به خود دارند موجب می گردد تا عقاید خود را بپذیرند و هنگامی که در برابر عقاید متفاوتی قرار می گیرند به قضاوت خود اعتبار بخشیده و به آن اطمینان داشته باشند چنین نگرش مثبتی موجب می شود تا عقاید جدید را نیز مد نظر قرار دهد. » (محسنی ، 273،1375)

مدیریت در هر سازمان عامل تلفیق کننده ، بارور سازی و بهره دهی منابع و امکانات مادی و نیروی انسانی موجود در جهت دست یابی به هدف های سازمانی است. مدیریت ار آموزش و پرورش نیز این وظیفه را بر عهده دارد، با این تفاوت که اهمیت و حساسیت نتیجه کار او به مراتب بیشتر است و اثرات نحوه کارکرد نیز مهم و قابل توجه است.( گنجی ،1370، 305)

جامعه به نظام آموزش امکانات و سرمایه می دهد و در مقابل انتظار دارد که نظام آموزشی نیازهای حرفه ای را بر آورده سازدو افرادی مفید تحویل جامعه دهد. پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جامعه مستلزم تحقق هدفهای آموزشی است. که مبین آرمانهای آن جامعه می باشدو تحقق هدفهای آموزشی نیز مستلزم اقر بخشی سازمانی و آن دیز در گرو اداره اثر بخشی است. اگر مدیر مدرسه نتواند کارکرد ها و وظایف پیش بینی شده خود را بطور موثر درجهت تحقق اهداف به انجام رساند علاوه بر مدرسه ها جامعه نیز زیان می بیند و حتی عدم اثر بخشی مدیر مدرسه در سطح وسیع می تواند به بحرانهای اجتماعی بیانجامد.

بنابراین برای نظام آموزشی جامعه حائز اهمیت است که به اثر بخشی مدیران توجه نمایند و درصدد شناسایی و بکارگیری شاخص هایی برآیند که در افزایش اثربخشی مدیریت مدارس موثر واقع گردد.

«مدیریت آموزشی ، باید از عناصر مطلع ، آگاه و پژوهشگر و مدبری انتخاب شوند که در عین حال از استعدادها و زمینه های مناسب شخصیتی برخوردار باشند. (گنجی، 307،1370)

با نظر به این مقدمات این تحقیق، پیرامون رابطه عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ابتدایی دخترانه صورت پذیرفته است.

1-3- اهداف تحقیق

1- شناسایی میزان عزت نفس مدیران مدارس راهنمایی

2- شناسایی میزان اثر بخشی مدیران مدارس راهنمایی

3- شناخت رابطه عزت نفس مدیران با اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی

1-4- فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی :«بین عزت نفس مدیران و اثربخشی آنان در مدارس راهنمایی رابطه معنی داری وجود دارد.»

فرضیه های فرعی:

1-« بین اثربخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»

2- « بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسطی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»

3- « بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»

1-5- تعریف متغیرهای اصلی تحقیق

الف) متغیر مستقل : عزت نفس مدیران

ب) متغیر وابسته : اثر بخشی مدیران

ج) متغیرهای کنترل : جنسیت ، مقطع و محل خدمت

1-6- تعریف مفاهیم و اصطلاحات کلیدی

عزت نفس: از نظر ربر[5] عزت نفس[6] عبارتست از:« میزان ارزشی که شخص برای خود قائل است».

و منظور از عزت نفس نمره ای است که از مقیاس عزت نفس آیزنک به دست می آید.

اثر بخشی : عبارت است از « میزان موفقیت در تحقق هدفها و یا انجام ماموریتها.»(درک فرنچ و هسیر ساور ،46،1371)

اثر بخشی مدیران : اثر بخشی مدیران بر مبنای انجام موفقیت آمیز وظایف محوله و تحقق هدفهای سازمان و رضایت زیر دستان و رعایت نظام ارزشی جامعه تعیین می شود.

در این تحقیق اثر بخشی مدیران با استفاده از پرسشنامه اثر بخشی که توسط معلمین تکمیل می گردد به دست می آید.

مدیران اثر بخش: « به زعم دانشمندان چنانچه مدیران مدارس بتوانند اهداف مناسبی انتخاب کنند یا کارها و وظایف را به درستی انجام دهند تا منجر به دستیابی اهداف شود، مدیران اثربخشی هستند.» (نیکنام ، 18،1375)

فصل دوم

بررسی مطالعات پیشین
مقدمه

میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار درونی فرد دارد ، و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس را بعنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.

نیاز فرد به احترام، عشق و با ارزش بودن از جانب دیگران ، نیاز آموختنی است و جزء خود پندار می باشد و با قسمت اعظمی از تجارب فرد همراه است.

این نیاز یک نیاز دوجانبه است. به این معنی که اگر فردی نیاز دیگران را به احترام و نظر مثبت ارضاء کند ، لزوما نیاز خود وی به نظر مثبت ارضاء می شود و فرد از برآورده شدن آن احساس خوشنودی می کند. بنابراین ارضاء این نیاز در دیگران ، آنقدر قوی است که فرد ممکن است آن را بر تجارب مثبتی که در جریان تحقق نفس احساس می کند ، ترجیح دهد.

از نظر مازلو « ارضای نیاز به عزت نفس با احساساتی از قبیل اعتماد به نفس ، ارزش ، قدرت ، لیاقت، کفایت و مفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد اما بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت ، ضعف ، و درماندگی می شود. این احساسات به نوبه خود به وجود آونده دلسردی و یاس اساسی خواهند بود و یا اینکه گرایشهای روان نثر نداند یا جبرانی را بوجود خواهد آورد. (اسلامی نسب ، 46،26، 1373)

بنابراین به موضوعات خود ، خود پنداره ، عزت نفس و اثر بخشی خواهیم پرداخت و در پایان تحقیقاتی که پیش از این انجام شده را مورد بررسی قرار خواهیم داد.


دانلود بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثربخشی آنان از دیدگاه ذی نفعان

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ابتدایی ناحیه 5 مشهد انجام گرفت فرضیه اصلی این پژوهش این است که بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان رابطه وجود دارد جامعه آماری این تحقیق مدیران می‌باشند که گروه مورد بررسی 104 نفر می‌باشند که از میان آنها 40 نفر به عنوان نمونه برگزیده شدند حجم نمونه برای گروه ذ
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 1989 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 205
بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثربخشی آنان از دیدگاه ذی نفعان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثربخشی آنان از دیدگاه ذی نفعان در ناحیه 5 مشهد


فهرست مطالب:

فصل اول.. 1

1-1 مقدمه. 2

1-2- بیان مسئله. 4

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش.... 8

1-4- اهداف پژوهش.... 10

1-5- فرضیه‌های پژوهش.... 10

1-6- متغیرها و تعاریف آنها. 11

1-6-1 تعاریف نظری متغیرها. 11

1-6-2 تعاریف عملیاتی متغیرها. 12

1-7- تعاریف اصطلاحات... 13

فصل دوم: پیشینه تحقیق.. 15

2-1 شخصیت... 16

2-2 تعاریف شخصیت... 16

2-3 حوزه‌های شخصیت... 18

2-3-1 ساختار 19

2-3-2 فرآیند. 19

2-3-3 رشد و نمو. 20

2-3-4 آسیب شناسی روانی و تغییر رفتار 22

2-4 مضامین عمده در نظریه شخصیت... 22

2-4-1 وحدت رفتار و مفهوم خویشتن.. 24

2-4-2 سطوح مختلف آگاهی و مفهوم ناهشیار 25

2-4-3 رابطه بین شناخت، عواطف و رفتار مشهود. 26

2-4-4 اثرات گذشته، حال و آینده بر رفتار 26

2-5 نظریه‌های شخصیت... 27

2-5-1 نظریه روان کاوی در شخصیت... 27

2-5-2 زیگموند فروید 27

2-5-3 نظریه روان پویشی فروید(روانکاوی در شخصیت): 29

2-5-4 سطوح شخیت: هشیار3، نیمه هشیار2 و ناهشیار 29

2-5-5 ساختار شخصیت: نهاد، من و فرامن.. 30

2-6 نظریه نوروان کاوی.. 33

2-6-1 کار گوستاو یونگ 33

2-6-2 نکات برجسته ی نظریات یونگ... 36

2-7 روان شناسی فردی.. 36

2-7-1 آلفرد آدلر. 36

2-7-2 بررسی نظریات آدلر. 37

2-8 نظریه اختلالات شخصیتی.. 39

2-8-1 کارن هورنای.. 39

2-8-2 بررسی نظریات هورنای.. 40

2-9 نظریه روان پزشکی بین فردی.. 41

2-9-1 هری استاک سالیوان.. 41

2-9-2 بررسی نظریات سالیوان.. 42

2-10 تظریه پدیدار شناختی (فرد- محور) 43

2-10-1 کارل راجرز......................................................................................................... 43

2-10-2 بررسی نظریات و کارهای راجرز 44

2-10-3 تشکیل رویکرد پدیدار شناختی راجرز 45

2-10-4 ساختار شخصیت از دیدگاه راجرز 46

2-11 نیازهای زیستی و روانی در پیدایی شخصیت... 47

2-11-1آبراهام مازلو.................................................................................................... 47

2-12 نظریه رویکرد صفات در شخصیت... 48

2-12-1گوردون آلپورت................................................................................................. 48

2-12-2 بررسی نظریات آلپورت... 49

2-13 نظریه چندبعدی شخصیت... 51

2-13-1هانس ج آی سنک........................................................................................... 51

2-13-2بررسی نظریات آیسنک..................................................................................... 52

2-13-3 ابعاد اساسی شخصیت... 53

2-14 نظرریه رویکرد تحلیلی عاملی صفات... 54

2-14-1ریموند کوته..................................................................................................... 54

2-14-2 بررسی نظریات کتل در شخصیت... 54

2-15 نظریات رابطه شغل و شخصیت... 56

2-15-2 شخصیت نوع A.. 59

2-15-3 شخصیت نوع B.. 60

2-16 بررسی چند خصوصیت شخصیتی در شغل.. 62

2-16-1 اثر کانون کنترل.. 62

2-16-2 ماکیاول گرایی 63

2-16-3 مناعت طبع یا عزت نفس. 65

2-16-4 سازگاری با موقعیت... 66

2-16-5خطر پذیری........................................................................................................ 67

2-17 شخصیت از دیدگاه اسلام و قرآن.. 68

2-17-1 شخصیت در قرآن.. 69

2-18 تیپ شناسی.. 71

2-19 نظریه‌های تیپ شناسی.. 73

2-19-1 زندگینامه. 73

2-19-2نظریات رورشاخ در سنجش شخصیت................................................................ 74

2-19-3 تیپ شناسی در تست رورشاخ.. 75

2-20 ظریه ساخت بدن و خلق وخوی.. 76

2-21 نظریه شلدن (ریخت شناسی) 78

2-22 نظریه تیپ گال و جمجمه شناسی روانی: 79

2-23 تیپ‌شناسی یونگی.. 79

2-23-1 اساس درک واقعی ذهنی از نظر یونگ... 79

2-23-2 کارکردهای غیر عقلانی.. 80

2-23-3 کارکردهای عقلانی.. 80

2-23-4 روابط کارکردی.. 81

2-23-5 انواع کارکرد. 82

2-23-6 تیپ‌های روان‌شناختی یونگ... 84

2-23-7 توصیف تیپ‌های شانزده‌گانه. 85

2-23-8 اهمیت شناخت تیپ‌های روانشناختی.. 90

2-23-9 نقد تیپ شناسایی یونگی.. 91

2-24 اثر بخشی 93

2-25 شاخصهای اثربخشی از دیدگاههای مختلف... 94

2-25-1 کمرون و ویتون: 94

2-25-2 سی‌شور: 95

2-25-3 آرجریس: 95

2-25-4 پیترز وواترمن: 95

2-25-5 مالفورد: 96

2-25-6 بس و هرسی – بلانچارد. 97

2-25-7 هوی و میکسل و چستر بارنارد. 97

2-25-8 کالدول و اسپینکس.... 97

2-25-9 لوتانز و همکارانش.... 97

2-25-10 دیدگاه راجرز و همکاران: 98

2-25-11مطالعات بسکر و چیرنز: 99

2-25- 12 مدل پارسونز: 99

2-26مقایسه ی دیدگاههای ارزشیابی اثر بخشی سازمانی.. 100

2-27 نظریات جدید در اثربخشی.. 101

2-27-1 مطالعات رابرت واترمن وتام پترز 101

2-28 مدلهای ارزیابی اثربخشی.. 102

1- مدل هدف منطقی: که سازمان را در رسیدن به اهدافش کاملا ارزیابی می کند. 102

2-29 نظریه ریچارد ال دفت... 104

2-29-1 روش مبتنی بر تامین هدف... 104

2-29-2 روش مبتنی بر تامین منابع.. 105

2-29-3 روش مبتنی بر فرآیند درونی.. 106

2-29-4 روش مبتنی بر تامین رضایت گروه‌های ذی نفع.. 108

2-30 کارهای دیگران.. 110

2-30-1 تحقیقات انجام گرفته در مورد تیپ شناسی یونگی.. 110

2-30-1-1 تحقیقات خارج از کشور 110

2-30-1-2 تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور 113

2-30-2 اثر بخشی.. 118

2-30-2-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور 118

2-30-2-2 تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور 121

2-31 استنتاج و نتیجه گیری.. 126

2-32 لگوی نظری پژوهش.... 128

فصل سوم: توصیف داده ها.................................................................................... 129

3-1 مقدمه. 130

3-2 روش اجرای پژوهش.... 130

3-2-1 برآورد حجم نمونه. 131

3-3 ابزار گرد آوری داده‌ها. 132

3-3-1 تاریخچه و توصیف (MBTI) 133

3-3-2 نمره گذاری پاسخنامه. 135

3-3-3 توصیف تیپهای شانزده گانه. 136

3-5 اعتبار پرسشنامه‌ها. 140

3-5-1 اعتبار پرسشنامه شخصیتی، تیپ نمای مایزر – بریگز. 141

3-5-2 اعتبار پرسشنامه اثر بخشی: 142

3-5-3 اعتبار درونی پرسشنامه. 143

3-5-4 اعتبار زمانی.. 143

3-6 محاسبه روایی: 144

3-6-1 محاسبه روایی پرسشنامه شخصیتی مایرزبریگز. 144

3-6-2 محاسبه روایی پرسشنامه اثر بخشی: 146

3-7 روش‌های آماری.. 146

3-8 ویژگی‌های تحقیق: 146

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها....................................................................... 147

4-1 تجزیه و تحلیل یافته‌های تحقیق.. 148

4-2 توصیف یافته‌های تحقیق.. 149

4-3 آزمون فرضیات تحقیق.. 161

4-3-1 فرضیه فرعی اول.. 165

4-3-2 فرضیه فرعی دوم.. 166

4-3-3 فرضیه فرعی سوم.. 167

4-3-4 فرضیه فرعی چهارم.. 168

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری.............................................................................. 169

5-1 هدف و مسائله ی پژوهش.... 170

5-2 نتایج فرضیه اصلی.. 170

5-3 نتایج مربوط به فرضیه فرعی اول.. 172

5-4 نتایج مربوط به فرضیه فرعی دوم.. 173

5-5 نتایج مربوط به فرضیه فرعی سوم.. 175

5-6 نتایج مربوط به فرضیه فرعی چهارم.. 176

5-7 نتیجه گیری کلی.. 177

5-8 محدودیتها: 180

5-9 پیشنهادات... 181

فهرست منابع: 182

منابع انگلیسی.. 187

پیوست و ضمائم : 189

چکیده:

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ابتدایی ناحیه 5 مشهد انجام گرفت. فرضیه اصلی این پژوهش این است که بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان رابطه وجود دارد. جامعه آماری این تحقیق مدیران می‌باشند که گروه مورد بررسی 104 نفر می‌باشند که از میان آنها 40 نفر به عنوان نمونه برگزیده شدند حجم نمونه برای گروه ذی نفعان 120 نفر می‌باشد که هر دو نمونه به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده بوسیله را یا نه انتخاب شدند ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش 2 پرسش نامه به شرح زیر می‌باشد.

1- پرسشنامه تیپ شخصیتی مایرز- بریگز که پرسشنامه هنجار شده است و برای تعیین تیپ شخصیتی توسط مدیران پاسخ داده شده است.

2- پرسشنامه اثر بخشی مدیر که توسط محققین ساخته شده و توسط اساتید مدیریت اجرا و تایید گردیده است که این پرسشنامه توسط گروه ذینفعان (معلمین، انجمن اولیاء، مربیان و دانش آموزان) پاسخ داده شد.

روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای آزمون فرضیه اصلی از آزمون جداول توافقی استفاده شده است برای تحلیل داده‌ها از نرم افزار (SPSS) استفاده شده است، نتایج بدست آمده عبارتند از:

1- بین تیپ شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان رابطه وجود دارد.

2- مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی "ESTJ" هستند از اثر بخشی بالایی برخوردارند.

3- مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی "ISTJ" هستند از اثر بخشی بالایی برخوردار هستند.

4- مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی ""ESTP هستند از اثر بخشی متوسط برخورداند.

5- مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی "ISTP" هستند از اثر بخشی پایین برخورداند.

نتایج بدست آمده گویای این مطلب است که مدیرانی که تیپهای خاصی شخصیتی داشته باشند اثر بخشی بیشتری دارند.

فصل 1

1-1 مقدمه

هم اکنون بیش از نیم قرن از زمانی که پیتردراکر برای توصیف گروه جدیدی از کارکنان که سرمایه زمین و یا نیروی کار دیگر ابزار اصلی تولیدشان تلقی نمی‌گردد بلکه توجه شان بر استفاده موثر از دانایی معطوف می‌شد و منجر به ابداع واژه کارکنان دانایی شد نمی‌گذرد و امروزه کارکنان دانایی یا بهتر بگویئم دانشگران حرفه ای درصد بزرگ و رو به رشدی از کارکنان بزرگترین و موفق ترین سازمان‌های دنیا را تشکیل می‌دهند.

برایان و جویس ) قدمی و همکاران 1384)

از سوی دیگر چرا تعداد زیادی از مردم موقعیت‌های خود را برای موفقیت از بین می‌برند این تنها به این علت نیست که این مدیران جدید هوش و مهارت لازم را برای شغل ندارند، این مدیران از آثار و خصوصیات فردی خود، ایدئولوژی‌ها و رفتارها روی انسان‌ها آشنایی نداشته و به موفقیت نمی‌رسند، در واقع توانایی خویش را قبل از پریدن در یک دیگ بزرگ آبجوش ازریابی نمی‌کنند

(ابدالی، 1384)

در این جهان موج سوم به سیطره ای دست می‌یابد که به شیوه‌های تازه خلق و بهره برداری از دانایی مبتنی است

تافلر (جعفری،1374)

امروزه سازمانهای آموزشی مخصوصا مراکز آموزش عالی رسالت تربیت انسانهای متخصص و نیز تولید دانش را در جامعه بر عهده دارند

(رئوفی 1383)

بنابراین آموزش و پرورش همگانی در همه مراحل آن و آموزشهای تخصصی و کاربردی برای کارکنان وکارمندان بخش‌های عمومی‌و خصوصی به عنوان یکی از بزرگترین صنایع جهان شناخته شده است و هر کشوری در جهان سالانه بخش بزرگی از درآمدهای ملی خود را برای گسترش و بهبود کارهای آموزشی و پرورشی به کار می‌بندد و همواره برای افزایش این سرمایه گذاری تلاش می‌کند زیرا سودآور و کار ساز بودن آن در پیشرفت شاخص توسعه در فراهم آوردن نیروی انسانی کاردان و متخصص و پرورش مردم با فرهنگ و آگاه که سرمایه گذاری‌های مادی را می‌افزاید است.

وایلز (طوسی 1382)

سرمایه‌های انسانی بخشی از ثروت ملل هستند و گردش امور در آینده در گرو استعداد و قریحه انسانی است. بنابراین مزیت راهبردی و اقتصادی در آینده نصیب سازمانهایی خواهد شد که بتوانند در بازار، گروهی متنوع، مشتمل بر بهترین و درخشانترین استعداد‌های انسانی را جذب کنند.

(امینی 1378)(حمیدی1383)

مدیران برای آنکه بتوانند درسمت خود کار آمد وموفق باشند باید از نظر ویژگی‌های شخصیتی با شغل خود انطباق داشته باشند زیرا که این عدم انطباق باعث عدم موفقیت آنها در وظایف محوله خواهد شد. رابینز (پارسائیان و اعرابی1379)

در این پژوهش سعی بر این است که به بررسی روابط بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان بپردازد، تا شاید بتوانیم گامی‌هر چند کوچک در جهت تعیین معیار متناسب در انتخاب مدیران اثر بخش برای مهمترین سازمان در امور تربیت دانشگران حرفه ای در عصر برتری خرد برداریم

1-2- بیان مسئله

کنون که عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمانها تا حدود زیادی به کار آیی و اثر بخشی عملکرد مدیران بستگی دارد (میر کمالی 1375) وجوب دقت سازمانها در انتخاب مدیران توانمند که قادر باشند با اتخاذ تدابیر و شیوه‌های بایسته به ویژه در دستگاه آموزش و پرورش زمینه را برای تجلی و بروز استعدادها و خلاقیت همه ی معلمان و متعلمان همواره سازد بیشتر آشکار می‌شود (صافی 1374) اگر افراد از نظر شخصیت متناسب با شغل و حرفه ای باشند که انجام می‌دهند متوجه خواهند شد که برای انجام وظیفه ای که به آنها محول شده از استعداد و توانایی‌های لازم برخوردارند و از این رو موفق تر خواهند شد رابینز (پارسایئان و اعرابی1379) از طرف دیگر عواملی که در انتخاب شغل دخالت دارند با عواملی که باعث موفقیت می‌شوند متفاوتند (به پروژه 1377). اینکه فرد داوطلب شغل الگوی خاص فکری، احساسی، رفتاری متناسب، با شغل را دارد (باکینگهام و کافمن 1380) از مهمترین مسائل در برگزیدن مدیران است زیرا که مدیران بخاطر تفاوتهای فردی و شخصی مسائل را به شیوه‌های مختلف مدیریت می‌کنند و انجام وظایف و نحوه عمل آنها محصول دو مسئله ی مهم یعنی ویژگیهای شخصیتی و شیوه مدیریتی است که اتخاذ می‌کنند (گوئل کهن 1378). مدیران نقش تعیین کننده ای را در اثر بخشی سازمانها از جمله سازمانهای آموزشی به عهده دارند چرا که اثر بخشی سازمان را می‌توان از طرق توانایی مدیر در به حداکثر رساندن تعامل بین ساختار و فرآیند سازمان اندازه گیری کرد. (شیرازی 1374)، حالا باید دیدآیا عوامل درونی شخصیت از قبیل عواطف، احساسات، تفکر، یادیگری و هوش و یا عوامل برونی مثل شیوه قضاوت و ادراک یا تاثیر ارتباطی با موفقیت و اثر بخشی مدیران دارد یا خیر؟

جان‌هالند از جمله صاحب نظرانی ست که می‌گوید انتخاب شغل بیانگر نوع شخصیت فرد است و او بر این اساس است که دست به انتخاب می‌زند، کتل بر این باور است که علائق و رغبت‌ها در ارتباط مستقیم با شخصیت فرد می‌باشد و چیز جداگانه ای نیست (به پروژه 1377)

انجام وظائف و نحوه عمل آنها محصول دو مساله مهم یعنی ویژگیهای شخصیتی آنان و شیوه مدیریتی است که اتخاذ می‌کنند (گوئل کهن 1374).

نظریات فروید روانکاو برجسته اتریشی ( یا به قولی آلمانی) درباره ی شخصیت موید تاثیر غرایز به عنوان مهمترین نیروهای برانگیزنده ی رفتار است او از انرژی نهفته ای که آن را” لیبیدو” می‌نامید صحبت می‌کرد که می‌تواند با جابجایی به اهداف جانشین در تعیین شخصیت فرد موثر باشد او متعتقد به تحلیل رویا بود که نشان دهنده ی سه سطح شخصیت (من، فرا من، نهاد) است.

آدلر در بررسی شخصیت بیشتر به برانگیز‌های اجتماعی و افکار هشیار (بجای فرآیند‌های ناهشیار) معتقد بود یعنی شخصیت را نشانه‌های برتر عوامل اجتماعی می‌دانست تا زیستی و از معدود کسانی بود که 4 تیپ شخصیتی را تدوین کرد.

راجرز نظریه خود را درباره ی شخصیت با جهتی انسان گرایانه بیان کرد از اصطلاحی به عنوان (خود پنداره) یاد می‌کرد که الگویی سازمان یافته و پایدار از ادراکات را بیان می‌کند، او معتقد بود که اگر چه خویشتن تغییر می‌کند ولی خصوصیات سازمان یافته، یکپارچه و ویژه خودپنداره همیشه حفظ خواهد شد.

آیسنک از دیگر صاحب نظران تپی شناسی و شخصیت معتقد به تحلیل عاملی و به شیوه آماری بود او پس از تحقیقات خود به دو بعد درون گرا - برون گر و روان آزرده پایدار و ناپایدار دست یافت (جالب است که طبایع چهار گونه او بر اساس نظریات پزشکان قدیم با نظریات و 4 تیپ ارائه شده توسط بوعلی سینا هم خوانی دارد.

نظریات کارل گوستاویونگ روان کاو سوئیسی که بر اساس نظریات فروید بنا نهاده شده بود اما معتقد به تحلیل عاملی شخصیت بود او به عقاید فروید مفهوم ناهشیار جمعی را افزود او اظهار می‌داشت که در درون ما تنازعی بین پرسونا (نقابی که بر چهره داریم) و خویشتن شخصی برقرار است بر اساس نظریات یونگ که 16 تیپ شخصیتی را ارائه می‌کند در رابطه با حرفه شکی نیست که تیپهای خاص برای بعضی از مشاغل مناسب یا مناسب هستند، تئوری شخصیتی تیپ‌های روانشناختی در توضیح ناسازگاریها و بروز درگیریها بین افرادکمک می‌کند. در واقع یونگ در نظریات خود قبل از هر چیز به چهار کنش فکر، هیجان، حس کردن، شهود در دو بعد برون گرایی و درون گرایی می‌پردازد یعنی 8 تیپ شخصیتی و از این میان تیپ‌های آمیخته را بیان می‌کند که جمعا 16 تیپ یا ریخت را تعریف می‌کند.

نظریات کارل گوستا و یونگ مهمترین و عمیق ترین نظریات درباره شخصیت است اگر مدیران وظائف خود را به نحو احسن انجام دهند سازمان به هدفهایش خواهد رسید با توجه به اینکه از مهمترین ملاک‌های ارزیابی سازمان‌ها اثر بخشی است (پزشک 1379) پس با توجه به جایگاه نظام تعلیم و تربیت به ویژه نظام مدیریتی، مساله مهمی‌که مطرح می‌شود و باید مورد عنایت قرار گیرد. انتخاب صحیح متقاضیان پست مهم مدیریت است که باید در این رهگذر به تفاوتهای فردی و خصوصیات شخصیتی آنان توجه شود (کشمیری 1379). از آنجایی که مبنای ارزشیابی از رفتار مدیر توسط افراد و گروههای مختلف متفاوت است و سازمانهای عصر کنونی بر خلاف گذشته برای حفظ خو شناسی، شهرت، بقاء خود نیازمند گروههای مختلف دیگر در کنار سهامداران و مالکان اصلی سازمان هستند (گیوریان 1382) و از سویی دیگر هنوز دانشمندان علوم سازمانی از اثر بخشی سازمانی تعریف خاصی ارائه نکرده اند در این پژوهش از رویکرد نوین اثر بخشی در قالب رضایت ذی نفعان بهره می‌گیریم ال دفت (پارسائیان و اعرابی 1381)، (برزگر 1383).

لذا در این پژوهش نظر گروه ذی نفعان (معلمان، انجمن اولیاء مربیان، دانش آموزان) مورد توجه قرار گرفته است.

رفتارهای مدیر اثر بخش آموزشی از دید ذی نفعان با این 7 عنوان شاخص قابل بررسی است (علاقمند 1374 )

1- جو

2- رهبریت

3- تصمیم گیری

4- مواد درسی

5- نتایج

6- منابع

ارزشیابی (هوی و میکسل) (شیرازی 1374)

با توجه به کم بودن تحقیقات داخلی انجام گرفته در این زمینه خصوصا در رابطه با تیپهای شخصیتی یونگ مقصد محقق این است که دریابد آیا تیپ شخصیتی می‌تواند به عنوان معیاری برای انتخاب مدیران به شمار آید؟ این تحقیق روی مدیران ابتدایی ناحیه 5 مشهد و نماینده ی معلمین، انجمن اولیا و دانش آموزان صورت گرفته است به امید انتخاب شایسته مدیران در پستهای مدیریتی خصوصا مدیریت آموزشی.

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

سازمان آموزش و پرورش هر کشور به عنوان یکی از مهمترین، موثر ترین و گسترده ترین سازمانهای مختلف اجتماعی است که مسئولیت انتخاب و انتقال عناصر فرهنگی را به نسل نوخاسته جامعه به عهده دارد. این سازمان دستگاهی است که از دیر باز نقشی سازنده و اساسی در بقا و تداوم فرهنگ و تمدن بشری ایفا کرده است و الگوی کلی نهادها و سازمانهای رسمی‌جامعه است.

(صافی 1374)

با توجه به اینکه پیشرفت هر جامعه به چگونگی آموزش و پرورش و غنای فرهنگی آن جامعه بستگی دارد و در پیشرفت مراکز آموزشی به مدیران به عنوان مهمترین عامل پیشرفت نگریسته می‌شود (رئوفی 1375) مدیریت آموزشی از یکسو در بالابری توانمندی مردمان نقشی ازرنده داد و از سوی دیگر به جهت کمبود منابع و استفاده صحیح از آن در فرآیند توسعه به صورت غیر مستقیم بهره وری مادی کشور را فزونی می‌بخشد وایلز (طوسی 1382) با توجه به اینکه مدیریت آموزشی مدیریتی بی نظیر است و نمی‌توان آن را با هیچ نوع مدیریتی مقایسه کرد لذا باید دریافت که مدیران امروزه در جستجوی چیستند؟ به کجا می‌روند؟ چه می‌جویند؟ با نگاهی به اکناف این گیتی پهناور در می‌یابیم که در عصر ما کار آیی واثربخشی والاترین هدف و ارزشمند ترین مقصد همه مدیران است همه در جستجوی کار آیی بیشتر و اثر بخشی و بهره وری فزون ترند و تلاشهایی که دراین راستا شکل می‌گیرد (الوانی 1378) اثر بخشی به مفهوم میزان موفقیت در تحقق اهداف یا انجام ماموریتهای محوله به جنبه ی کمی‌قضیه توجه داردکه بیشتر در مفهوم کار آیی توجه می‌شود که امروزه تنها با این مفهوم در نظر گرفته نمی‌شود (ناصری 1383) با آن که اداره کردن مدرسه وظیفه ی مدیریت است علی رغم یکسان بودن وظایف، همه مدیران به یک شیوه عمل نمی‌کنند، این تفاوت‌ها علاوه بر آن که امکان دارد از تفاوت سطح دانش، نگرش و نظام ارزشی آنها متاثر باشد از شخصیت متفاوت هر یک نیز سرچشمه می‌گیرد (غفوریان 1382) با توجه به جنبه‌های روان شناسی مدیران و شخصیت آنان که یکی از عوامل اسای در موفقیت آنان به شمار می‌رود (نیکپور 1373). آگاهی از تفاوتهای شخصیتی و فردی می‌تواند ما را در حل بسیاری از دشواریها یاری دهد. وقتی قبول کردیم که انسانها در توانائیهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند در پی این نخواهیم بود که از همه رفتارهای یکسانی انتظار داشته باشیم ما می‌توانیم تفاوتهای فردی را از نظر عاطفه، سرعت واکنش، تیز بینی، شیوه قضاوت و سایر جنبه‌های رفتار بررسی کنیم (رسول زاده 1380) با توجه به اینکه در هر سازمان مشاغل گوناگونی وجود دارد. لازمه انجام وظایف برخورداری از توانائیهای شخصیتی است، لذا باید افرادی را برگزینیم تا آمادگی لازم و انگیزه کافی داشته باشند، این مسئله می‌تواند پاسخگوی برخی از مشکلات مربوط به ضعف کارآیی، افت اثر بخشی، ضعف بهره وری و عدم ثبات شغلی باشد (جوکار 1379) چنانچه افراد متناسب با شغل نباشند. پس از ارضاء نیاز اولیه خود از شغلشان دلزدگی پیدا کرده و این حالت به نوبه خود باعث عدم رضایت شغلی، فرار از مسئولیت و کاهش اثر بخشی می‌شود. این پژوهش، با توجه به شرایط کنونی جامعه به کسانی که متقاضی کار هستند کمک می‌کند تا بتوانند با برنامه ریزی قبلی، حتی در زمانی دانش آموزی و دانشجویی خود را محک بزنند و امکانات و توانائی‌های خویش را ازریابی کنند و بر اساس آن هدف‌ها و راههای زندگی خود را برگزینند و به سویش گام بردارند همچنین اگر سازمانهای بزرگ و کوچک درصد گزینش کارمند یا انتخاب و انتصابات افرادی با شخصیتی متناسب با سازمان هستند و اگر می‌خواهند در طول خدمت کارکنان و مدت عمرسازمان یک مسیر شغلی [1] قابل انعطاف و متناسب با نیازهای متقابل افراد و سازمان طراحی کنند و به کار بستن اینگونه تدابیر مدیریتی در همبسته کردن افراد با سازمان می‌تواند بسیار موثر شد. (میر سپاسی1378)

1-4- اهداف پژوهش

1- تعیین تیپهای شخصیتی مدیران ابتدایی ناحیه 5 مشهد

2- شناسایی و تعیین میزان اثر بخشی مدیران

3- تعیین رابطه بین تیپهای شخصیتی و اثر بخشی مدیران مدارس ابتدایی.

4- کمک به غنی کردن پژوهشهای داخلی در این زمینه

1-5- فرضیه‌های پژوهش

فرضیه ی اصلی: بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنها رابطه معنی دار وجود دارد

فرضیه‌های فرعی:

-مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی (ESTJ) هستند از اثر بخشی بالایی برخوردارند.

-مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی (ISTJ) هستند از اثر بخشی بالایی برخوردارند.

-مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی (ESTP) هستند از اثر بخشی متوسط برخوردارند.

-مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی (ISTP) هستند از اثر بخشی پایین برخوردارند.

1-6- متغیرها و تعاریف آنها

متغیر مستقل: در این پژوهش متغیر مستقل عبارتست از تیپهای شخصیتی مدیران

متغیر وابسته: در این پژوهش متغیر وابسته عبارتست از اثر بخشی مدیران

متغیر تعدیل کننده: در این پژوهش متغیر تعدیل کننده عبارتست از میزان تحصیلات، جنسیت،رشته تحصیلی

متغیر کنترل کننده: در این پژوهش متغیر کنترل کننده عبارتست از مقطع آموزشی

1-6-1 تعاریف نظری متغیرها

1- منظور از چهار تیپ در این پژوهش این موارد می‌باشد.

الف)ESTJ ب) ISTJ ج) ESTP د)ISTP

الف تیپ ESTJ: کسانی دارای تیپ شخصیتی ESTJ هستند که عمل گرا، واقع گرا، درگیر با امور واقعی و ملموس و در به دست گرفتن امور تجاری و واقعی گرایش داشته مدیران خوبی هستند سازمان دهی و جهت دادن فعالیت‌ها را دوست دارند.

ب) تیپ ISTJ: کسانی که دارای تیپ شخصیتی ISTJ هستند آرام، جدی، موفق در کارها، با تمرکز و توجه کامل، به دنبال حقایق معلوم منطقی و واقعیت گرا هستند.

ج) تیپ ESTP: کسانی که دارای تیپ شخصیتی ESTP هستند که در لحظه حل مشکل خوب عمل می‌کنند، نگران نیستند، از هر چیزی که پیش آید لذت می‌برند، سازگار و صبورند.

د) تیپ ISTP: کسانی که دارای تیپ شخصیتی ISTP هستند آرام، محتاط، تماشاگر، خونسرد، مشاهده گر و تحلیل گر زندگی می‌باشند.

2- اثر بخشی: دراینجا منظور از اثر بخشی میزان یا درجه ای است که یک سازمان هدفهایش را تحقق بخشد (رضایت ذی نفعان، معلمان، اولیا دانش آموزان، دانش آموزان)

1-6-2 تعاریف عملیاتی متغیرها

1- در این پژوهش تیپهای شخصیتی مدیران به وسیله پرسشنامه مایرز- بریگز فرم G سنجیده می‌شود. و منظور از تیپهای شخصیتی موارد ذیل است.

ESTJ: نمره ایست که آزمودنی در پاسخ به سوالات در ردیف‌های E، S، T، و J به دست می‌آورد و چنانچه آزمودنی نمرات بیشتری را در ردیف‌های فوق نسبت به سایر ردیفهای پرسشنامه کسب نماید در این تیپ قرار می‌گیرد.

ISTJ: نمره ایست که آزمودنی در پاسخ به سوالات در ردیف‌های I، S، T و J به دست می‌آورد چنانچه آزمودنی نمرات بیشتری را در ردیف‌های فوق نسبت به سایر ردیف‌های پرسشنامه کسب نماید در این تیپ قرار می‌گیرد.

ESTP: نمره ایست که آزمودنی در پاسخ به سوالات در دریف‌های T, S, E و P به دست آورد چنانچه آزمودنی نمرات بیشتری را در ردیف‌های فوق نسبت به سایر ردیف‌های پریسشنامه کسب نماید در این تیپ قرار می‌گیرد.

ISTP: نمره ایست که آزمودنی در پاسخ به سوالات در ردیف‌های T, S, I و P به دست می‌آورد چنانچه آزمودنی نمرات بیشتی را در ردیف‌های فوق نسبت به سایر ردیف‌های پرسشنامه کسب نماید در این تیپ قرار می‌گیرد.

2- اثر بخشی: دراین پژوهش اثر بخشی توسط پرسشنامه ی محقق ساخته مورد سنجش قرار می‌گیرد و پس از نمره گذاری با استفاده از نمرات به دست آمده پرسشنامه% 25 از نمرات بالا به عنوان اثر بخشی بالا،% 25 از نمرات پایین به عنوان اثر بخشی پایین و%50 به عنوان متوسط لحاظ می‌شود.

1-7- تعاریف اصطلاحات

سازمان: سازمان سیستمی‌است که فعالیتهای دو یا چند نفر در آن به منظور خاصی هماهنگ شده است،

چستر بارنارد(غنوی 1377)

سازمان آموزشی: یک نهاد اجتماعی است که در یک جامعه برای تامین قسمتی از نیازهای آموزشی مردم جامعه به وسیله ی عده ای از همان مردم تاسیس می‌شود.

(میر کمالی 1378)

مدیران مدرسه: افرادی که با ابلاغ رسمی‌از سوی مسئولین مناطق یا ادارات آموزش و پرورش برای اداره واحدهای آموزشی حداقل به مدت یکسال تحصیلی گمارده شده و تحت عنوان مدیر دبستان فعالیت می‌نمایند. (میرکمالی 1378)

تیپ: مقصود از تیپ الگوی صفات ثابت یا ویژگی‌های دیگری است که به عنوان معیاری برای طبقه بندی اشخاص در گروه‌ها عمل می‌کند (افلاک سیر و همکاران 1373)

تیپ شناسی: به نقل از (دبر 1985) عبارتست از مطالعه تیپها و فرآیند طبقه بندی در نحوه‌های مختلف. (افلاک سیر و همکاران 1373).


دانلود مقایسه میزان عزت نفس در بین دانش جویان ممتاز و دانش جویان مشروطی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر

هر انسانی براساس ملاک ها و معیارهایی که در اختیار دارد همواره خود را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد و میزان کارائی، موفقیت و ارزشمندی خویش را تعیین می نماید مفاهیمی که در شکل گیری عزت نفس مهم به نظر می رسد عبارتند از خود، ادراک هر از فرد از خود (شکل گیری تصویر بدن در ذهن)، مفهوم هر فرد از خود (رشد گرایش عاطفی و ارزش، نسبت به بدن موزان خود، ارز
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 140 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42
مقایسه میزان عزت نفس در بین دانش جویان ممتاز و دانش جویان مشروطی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فصل اول

کلیات تحقیق

مقدمه :

هر انسانی براساس ملاک ها و معیارهایی که در اختیار دارد همواره خود را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد و میزان کارائی، موفقیت و ارزشمندی خویش را تعیین می نماید. مفاهیمی که در شکل گیری عزت نفس مهم به نظر می رسد عبارتند از : خود، ادراک هر از فرد از خود (شکل گیری تصویر بدن در ذهن)، مفهوم هر فرد از خود (رشد گرایش عاطفی و ارزش، نسبت به بدن موزان خود، ارزشیابی خود. به موازات تغییر و تحولاتی که در جسم انسان صورت می گیرد روان او هم دستخوش تغییراتی می گردد در این مسیر خود که در مرکز ساختار روانی انسان قرار دارد و به عنوان منبع و مرجع فعالیت های فکری، عاطفی، رفتاری انسان ایفای نقش می کند، شکل می گیرد، جسم و روان انسان هر کدام از بخش های متفاوتی تشکیل شده است) تشخیص به موقع روحیات کودک و پاسخ به موقع و متعادل به آنها درک شد، اعتماد به نفس او بسیار مؤثر است، البته این نکته بسیار مهم است که نیازهای انسان در دورانهای مختلف دستخوش تنوع و تغییر می گردد (اسدالهی، موسوی 1376) در رابطه با افکار و غیر منطقی الیس معتقد است که ریشه رفتار غیر انطباقی فرد را باید در فرد جستجو کرد، اضطراب عاطفی نتیجه طرز تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی است انسان به وسیله اشیای خارجی مضطرب و آشفته نمی شود بلکه دیدگاه و تصویری که او از اشیاء دارد موجب نگرانی و اضطرابش می شوند به نظر الیس که از نظریه پردازان اختلالات می باشد افکار و عواطف کنشهای جداگانه ای نیستند از این رو تا زمانیکه تفکر فرد غیر منطقی و غیر عقلانی باشد عواطف فرد نیز مختل خواهد شد و انسان افکار غیر منطقی را به طور مداوم برای خود تکرار می کند بنابراین جنبهای صفات پایدار شخصیت را ازین باورها تشکیل می دهند و همواره در رفتار و عواطف او متجلی می شوند. البرت الیس بنیانگذار نظریه بنیانگذار نظریه عقلانی – عاطفی معتقد است که اختلالات عاطفی ناشی از باورها و اعتقادات غیرمنطقی است. (شفیع آبادی 1371).

طرح مسئله :

مسئله عزت نفس و مقوله خود ازشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، شدت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت و نوآوری، سلامت فکری و بهداشت روانی، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان نظیر کم روئی و گوشه گیری، لجبازی و پرخاشگری و تنبلی و کم رویی به عنوان اولین یا مهمترین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس، تقویت اعتماد به نفس و مهارت های فردی و اجتماعی آنان می پردازند. (بیابانگرد 1373).

ارضای نیاز به عزت نفس به احساساتی از قبیل : اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت و مفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد. اما بی اعتنائی به نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی می شود این احساس ها به نور خود یا به وجود آورنده دلسردی و یأس اساسی خواهند شد و یا این که گرایش های روانی را به وجود خواهند آورد. (بیابانگرد 1373).

(تعدادی از صاحب نظران فرض می کنند که یکی از مهمترین راههایی که افراد اولویت هایشان را در ارتباط با هدف عالی سازمان می دهند حفظ عزت نفس است) بر طبق این دیدگاه افراد جهت حفظ یک تصویر مثبت از خودشان، هم در چشم دیگران و هم در چشم خودشان، تلاش می کنند. در روانشناسی بالینی مخدوش شدن عزت نفس مراجعان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

عزت نفس پایین همچنین به عنوان علامت اصلی افسردگی محسوب می شود منظور از عزت نفس عمدتاً ارزشیابی ذهنی است مبنی بر اینکه با ارزش است برعکس شخصی است بد، ناشایست، بی ارزش، بنابراین عزت نفس قسمت ارزشیابانه خودپنداری است اصطلاحی که دامنه وسیع تری داشته و شامل باورهایی در مورد جنبه های نسبتاً خاص خویشتن همچون توانایی موسیقی و هویت و غیره همه ارزشیابی ها همچون پذیرش خود و عزت نفس می باشد (علی پور 1373) که افکار مثبت در مورد خود می تواند فرد را در موفقیت تحصیلی و یا عدم موفقیت تحصیلی رهنمون باشد.

سؤال مسئله :

آیا عزت نفس دانش جویان نمره الف بیشتر از دانش جویان مشروطی است.

اهداف تحقیق :

هدف تحقیق حاضر بررسی مقایسه عزت نفس در بین دانش جویان معلول الف و دانش جویان مشروطی است و اینکه دانش جویان با معدل الف دارای عزت نفس بالاتری نسبت به دانش جویان مشروطی هستند.

فرضیه تحقیق :

میزان عزت نفس در بین دانشجویان با معدل الف بیشتر از دانش جویان مشروطی است.

اهمیّت و ضرورت تحقیق :

بیشتر صاحب نظران در ارزیابی غیر بالینی خود، از عزت نفس به عنوان یک نکته کلیدی که می تواند اغلب جوانب زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد، یاری کند و با افزایش آن در دیگر زمینه های زندگی خود تغییرات ایجاد کند. همانطور که می دانیم عزت نفس متغییری است که با بسیاری از متغییرهای دیگر رابطه نزدیکی دارد، من جمله با موفقیت در تحصیل، به این علت که پیشرفت و موفقیت تحصیلی و راههای جلوگیری از افت تحصیلی یکی از مهمترین اهداف آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت می باشد. بررسی عوامل مؤثر بر آن از جمله عزت نفس حائز اهمیت بسیار می باشد. از طرف دیگر رشد و شکوفائی آدمیان حاصل نمی شود مگر از طریق به کارگیری و استفاده از استعدادهای خدادادی و استفاده و به کارگیری استعدادها نیز تا حدود زیادی بستگی به اعتماد به نفس، عاطفی، جرأت ورزی و عزت نفس دارد. بنابراین برای بالا بردن میزان استفاده و بکارگیری از استعدادهای ذاتی که در نهایت منجر به شکوفائی آنها می شود. باید عزت نفس و اعماد به نفس افراد را بالا برد و برای این کار لازم است که ابتدا عوامل مؤثر در آنها را شناخت و میزان رابطه آنها با این متغییر را مورد بررسی قرار داد تا بعد بتوان آنها را در افراد بالا برد. و در تحقیق حاضر ضرورت این است که باید عوامل افزاش عزت نفس در بین دانش جویان گسترش پیدا کرده تا بتوانند سیر صعودی در تحصیل را پیدا کرده و همین طور عواملی که باعث مشروطی دانش جویان می شود مشخص و بررسی شده و از عوامل مشروطی بیشتر دانش جویان جلوگیری شود که ارائه اینگونه تحقیقات در نهادهای دانشگاهی و نهاد خانواده می تواند مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.

تعریف نظری :

عزت نفس عبارت است از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویش و نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجودی است که می تواند فرد را به خودشکوفایی و رسیدن به هدف عالی برساند (شاطر 1377).

تعریف عملیاتی :

عزت نفس عبارت است از غره ای است که آزمودنی از آژمون عزت نفس کوپر اسمیت بدست آورده است.

دانش جویان مشروطی :

عبارتند از دانش جویانی که معدل آنها پایین تر از 12 بوده است که در نیم سال اول و دوم از ورودی 85 به بعد بدست آورده اند و جزء دانش جویان مشروطی در آن ترم محاسبه شده اند.

دانش جویان نمره الف عبارتند از دانش جویانی که معدل آنها بالاتر از 17 بوده است که در نیم سال دوم و اول از ورودی 85 بدست آورده است و جزء دانش جویان ممتاز بوده اند.

فصل دوم

پیشینه و ادبیات تحقیق

(نگاهی به تاریخچه متغییرهای پژوهش)

مقدمه :

چرا از ذهن برای ایجاد یک واقعیت منفی استفاده می کنیم؟ اگر ذهن ما بتواند سلامتی، تنعم و شادی و یا به همان سادگی بیماری، فقر و ناامیدی بیافریند، چرا در همه لحظات زندگی و سلامتی تنعم و شادی را بر نمی گزینیم؟با آنکه ممکن است واژه دیگری برای توصیف بدیده داشته باشید، روان شناسان این سرچشمه تفکر منفی را احساس ناشایسته بودن می دانیم این چیزی بیش از یک احساس یا یک اندیشه گذرائی است، زمینه ای از بودن است، اعتقادی عمیق به این است که (من به قدر کافی خوب نیستم) واژه ها و عبارت های دیگری نیز برای آن در نظر گرفته شده که از جمله می توان به تأمین نبودن، استحقاق نداشتن یا کمی عزت نفس اشاره کرد. احساس شایسته نبودن روی تمام نقطه نظرهای مثبت تأثیر منفی گذاشته و افکار منفی را اعتبار می بخشد. وقتی که به جنبه مثبتی از خود برخورد می کنیم بلافاصله احساس ناشایسته بودن پای پیش گذاشته فرمان دیگری صادر می کند (نه نیستی) وقتی چیز مثبتی برای خود آرزو می کنیم احساس ناشایسته بودن می گوید : نه استحقاق را نداری وقتی برای ما اتفاق خوشایندی می افتد، احساس ناشایستگی اغلب به کلام زبان می گوید : نه این واقعیت ندارد اما وقتی درباره خود فکر بدی می کنیم احساس ناشایسته بودن در مقام موافق، ظاهر می شود : بله همین طور است، از این هم فکر می کنی بدتر (محمدی. 1383).

عزت نفس چیست :

»عزت نفس» یک منبع انرژی است. یک چتر وسیعی است که «اعتماد به نفس» زیر سایه آن است. اعتماد به نفس یعنی دیدن خود به عنوان فردی توانا با کفایت دوست داشتنی و منحصر به فرد.

کفایت یعنی توانایی که در حد کافی و تسلط بر امور باشد. منحصر به فرد یعنی با توجه و در نظر گرفتن تفاوتهای فردی. به تعبیر دیگر اعتماد به نفس یعنی آن احساس و شناختی که از توانایی ها و محدودیت های بیرونی و درونی خود دارید. بنابراین وقتی که اعتماد به نفسو خودباوری خود را براساس آن که وان چه به راستی هستید و نه براساس موفقیتها و دست یابی ها و شکست ها و ناکامی ها خود بنا می کنید چیزی را در خود خلق می نمایید که هیچ کس و هیچ چیز یارای گرفتنش را از شما نخواهد داشت.

حال با توجه به مفاهیم بالا می توان گفت که اعتماد به نفس واقعی همواره در درون خود شما تولید می شود نه از بیرون. اعتماد به نفس واقعی زاییده ی تعهد شما به خودتان است. این تعهد که هر آن چه لازم باشد انجام خواهید داد تا به خواسته ها و نیازهایتان برسید. اعتماد به نفس باور شخصی شماست نسبت به روح خودتان به عنوان یک انسان اعتماد به نفس حقیقی این نیست که نترسیم. بلکه آن است که بدانید و مطمئن باشید با این که می ترسید اما بی گمان دست به عمل خواهید زد.

انواع اعتماد به نفس :

  • اعتماد به نفس رفتاری
  • اعتماد به نفس احساسی – عاطفی
  • اعتماد به نفس روحی و معنوی

به منظور آن که اقتدار شخصی لازم را به دست آورده و رضایت و غنایی که استحقاقش را دارید تجربه کنید، به هر سه نوع اعتماد به نفس نیاز دارد اعتماد به نفس رفتاری. به معنای قابلیت و توانایی در عمل کردن و انجام دادن کارهاست. از کارهای ساده گرفته تا کارهای سخت همانند جمله عمل پوشاندن به رویاهایتان.

این همان نوع از اعتماد به نفس است که مورد نظر اغلب ماست.

اعتماد به نفس احساسی و عاطفی به معنای توانایی در تسلط و به کنترل در آوردن دنیای احساس و عواطف شماست. این که بدانید چه احساسی دارید، معنای آن ها را بفهمید و بتوانید انتخابهای احساسی درست بکنید و از خود در مقابل درد و رنج روحی و لطمه ها و صدمه های عاطفی محافظت کنید و بدانید روابطی صمیمی، سالم و با اعتماد به نفس چیست؟

کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقص ها و ضعف ها به حساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خود پنداره ی منفی نمی گردد و هیچ گاه زندانی خیالات نمی شود.

آیا تا به حال به ارزش واقعی خود فکر کرده اید؟ چه اندازه به خود احترام می گذارید؟ در مواجهه با مشکلات چگونه برخورد می کنید؟

با قوت و قدرت رفتار می کنید یا ضعف و انفعال؟

اصولاً با شکست چگونه روربرو می شوید؟ خود را مقصر می دانید و به سرزنش و ملامت خود می پردازید، یا شکست را به عنوان واقعیتی از زندگی می پذیرید؟ در مقایسه خود با دیگران چه حالتی به شما دست می دهد؟

خانواده، مدرسه، دوستان چه تصوری از شما دارند؟ شما را فردی موفق می دانند یا سست و بی اراده؟ حتماً می پرسید طرح این سئوال ها، بیان گر چه موضوعی است؟ بله، درست حدس زدید، اعتماد به نفس مسأله ای است که هر روز با آن مواجهیم و فردی که اعتماد به نفس دارد، خود را شایسته می داند و شایستگی، ویژگی عام شخصیت اوست، این نگرش مقطعی و زودگذر نیست. احساس خودباوری، توانایی و دریافت واقع بینانه از خویش، جز امتیازات شخص محسوب می گردد، و از بروز حالت نا امیدی و یأس و هم چنین داشتن تصور نادرستی از قابلیت ها جلوگیری می کند. وی هرگز مدعی نیست که تمام قابلیت های بالفعل را داراست، بلکه راه وصول را برای خود هموار و باز می بیند.کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقص ها و ضعف ها به حساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خودپنداره ی منفی نمی گردد و هیچ گاه زندامی خیالات نمی شود. اما شخصی که تصور نادرستی از خویش دارد و گرفتار نیازهای خیالی است، به گونه ای که در تحصیل، روابط اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، اقتصادی و ... خود را بسیار مقبول و شایسته معرفی می کند و به دنبال شخصیتی کاذب و دروغین است، چون زمینه و توان رسیدن به این آرزوهلی مطلوب برایش فراهم نیست. همواره یأس و ناامیدی را تجربه می کند و دچار افسردگی می شود. عاقبت افرادی که چنین تصوری از خود دارند، جز انزوا و محدود نمودن خویش برای پوشش وضعیت دروغین یا فعالیتهای ریاکارانه چه می تواند باشد؟

به تعبیر یکی از روان شناسان مشهور : «خودپنداره ی کاذب، همانند بعضی است که در وسط آن دینامیت کارگذاشته شده است و مایه تخریب و ویرانی خواهد شد».

فرد متکی به نفس، چون شناخت درستی از خود دارد و نقاط ضعف و قوت خود را می داند، برای رفع نقص ها، تلاش بیش تری می کند و هرگز احساس کوچکی و حقارت نخواهد کرد.

در قرآن کریم و روایات اهل بیت تأکید زیادی بر احترام به خویشتن و عزیز شمردن آن شده است، تا جایی که عزت نفس، مایه کرامت و بزرگی برشمرده شده و خود کم بینی، مایه ی هلاکت و سقوط انسان معرفی شده است.

عزت نفس :

پس از توضیح اجمالی پیرامون عزت نفس، به بررسی راههای نیل به آن می پردازیم و ویژگی هایی را که اعتماد به نفس به ارمغان می آورد بر می شمارید :

استقلال عمل :

افراد برخوردار از اعتماد به نفس در اعمال خویش مستقل عمل می کند و از هرگونه وابستگی به دیگران دوری می جویند، آن ها در در انجام اعمال فردی و اجتماعی به توانایی های خویش تکیه می کنند و با توجه به استعدادهای خود، وارد میدان عمل می گردند، این بدان معنا نیست که فرد از مشارکت و مشاوره با دیگران سرباز می زند، بلکه در کنار هم فکری و مشارکت، استقلال خویش را حفظ کرده وزیر چتر دیگران زندگی نمی کند.

مسئولیت پذیری :

فرد دارای عزت نفس به نفس، مسؤولیت خود را با اطمینان کامل می پذیرد و از هرگونه ضعف و سستی دوری جوید، او هم چنان که سعی در ارائه نقش مثبتی دارد، تکالیف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را به نحو مطلوب انجام می دهد.

پیشرفت گرا :

انسان مثبت گرا و دارای عزت نفس، درصددپیشرفت و افزایش قابلیت ها و توانایی های خویش است و برای رسیدن به جایگاه برتر، تلاش و کوشش می کند.

جدیّت و سخت کوشی :

این امتیاز سبب ایجاد روحیه ی تلاش، پی گیری و مقاومت در انسان می شود و فرد را از بی ارادگی و سست عنصری نجات می دهد.

پذیرش ناکامی ها :

آگاهی از محدودیت ها و واقعیت های موجود می تواند تصویری واقع بینانه به انسان ارائه نماید، اگرچه با شناخت توانایی های توان درکسب موفقیت روز افزون گام برداشت، اما قبول شکست و ناکامی به عنوان یک واقعیت در زندگی به کسب تجربه برای نیل به پیروزی کمک می کند.

مؤثر بودن :

توانایی تأثیر گذاری بر دیگران، معجزه ی اعتماد به نفس است.

فرد دارای اعتماد به نفس، چون برای خود حرمت و عزت قائل است، از قله ی توانایی های خویش بالا رفته و با بروز استعدادهای مالی؛ دیگران را تحت تأثیر و زیر نفوذ خویش قرار می دهد.

روش های تقویت اعتماد به نفس :

به طور خلاصه، عوامل تأثیر گذار، در رشد اعتماد به نفس موارد زیر است :

ارتباط با خدا :

مهمترین روش در کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند است، اتکال به خداوند باعث بی نیازی و استقلال در شخصیت و عزت نفس می شود، در واقع انسان در اعتماد به خدا از هر چیزی که رنگ تعلق و وابستگی به غیر خدا داشته باشد، آزاد می گردد.

شناخت بهتر خویش :

شناخت استعدادها و قابلیت های خویش و درک ارزشهای انسانی، در کسب اعتماد به نفس مفد است و انسان را از یأس و ناامیدی رهانیده و به فردی متکی به خویش و متعهد به خود تبدیل می نماید.

تکیه بر توانایی های خود :

برای کارهای خود، ارزش قائل شود، در کارهایی که انجام می دهد تمرکز داشته باشد، بر توانایی های خود اصرار بورزد و تا می تواند با محدودیت های اجتناب ناپذیرزندگی کنار بیاید.

خطر پذیری :

با استفده مطلوب از تجربیات جدید و نهراسیدن از شکست، روحیه خطر پذیری را در خود باور نماید.

خودارزیابی :

فرد یاد بگیرد که این ارزیابی را به بهایی انجام دهد و برای جلوگیری از ناراحتی خود به نقطه نظرهای دیگران توجه نکند، روی احساسات خود تمرکز نماید، این کارها باعث تقویت احساس خود برتری شده و اختیار فرد به دست دیگران نمی افتد.

ارزیابی مثبت از خود :

نسبت به خود مهربان باشد و شخصیت خویش را با دید مثبت ارزیابی نماید، خود را با صفات خوب تفسیر کند و به لیاقت و شایستگی خویش شک نورزد. انگار خلق نمایید.

سومین نوع اعتماد به نفس که مهم ترین آنها هستند، اعتماد به نفس روحی و معنوی است. این نوع از اعتماد به نفس همانا اعتماد و ایمان شما به جهان هستی و کل آفرینش و موجودات است. این ایمان وحی که زندگی، هدف و نهایتی مثبت را در پی خواهد داشت و شما به خاطر هدفی این جا هستید و زندگی 70 – 80 – 90 سالگی تان بر روی یک کره خاکی هدف و مقصودی را دنبال می کند. اعتماد به نفس آن است که باور داشته باشید می توانید و توانایی آن را دارید که تمام توانتان را به کار بگیرید و شرایط و اوضاع زندگی را آن گونه که مطلوب و دلخواه شنا هست تغییر دهید.

چگونه اعتماد به نفس را در خود تقویت کنیم؟

اصل اول : گذشته را پذیرید و آینده را دگرگون کنید.

شما باید بدانید که گذشته را نمی توان تغییر داد اما آینده هنوز آفریده نشده است.

آینده چیزی نیست چرا اندیشه های شما و کوشش برای آفریندن آنها. منظور ما این است که در بند گذشته نباشید نه اینکه از تجربیات، خطاها و شکستهای گذشته درس نگیرید. پس باید عاقلانه به گذشته نگاه کرد و اندیشه و وقت خود را مصرف چیزی کنیم که توان آفریدن و دگرگون ساختن آن را داریم.

اصل دوم : درباره اهدافتان با خود گفتگو کنید.

اهداف را به صورت جملاتی مشخص درآورید و به خود بگویید آن هم به صورت جملات مبت اهداف باید واقعی و معقول باشند نه بلند پروازانه که دسترسی به آنها ممکن نباشد و نه پیش پا افتاده که ارزش کوشیدن را نداشته باشند. اهداف معقولی برای هر ساعت، روز، هفته و ماه وضع کنید. موفقیّت در اهداف کوتاه شما را برای دست یافتن به اهداف بلند مدت تشویق می کند و انگیزه تلاش را در شما بیدار می سازدهمواره اهداف را یادآور شوید تا بخشی از ضمیر ناخودآگاه شما گردد.

اصل سوم : تصمیم گرفتن را تمرین کنید.

روانشناسان نشان داده اند که کودکانی که در سالهای اولیه زندگی خود تشویق شده اند تا برای خود تصمیم بگیرد از دیگر کودکانی که این موقعیت را نداشته اند در اعتماد به نفس رتبه بالتری کسب کرده اند. تمرین تصمیم گیری به شما کمک می کند تا نسبت به قدرت قاوت خود اطمینان بیشتری به دست آورید و در نتیجه اعتماد به نفس کامل تری کسب نمایید. مهم تصمیم گیری است.

یادتان باشد که قضاوت درست نتیجه تجربه است و تجربه خود نتیجه چندین قضاوت نادرست. بنابراین از هر فرصتی برای تصمیم گیری استفاده کنید و این نیرو را در خود پرورش دهید.

تصمیم گیری مستلزم خطر پذیری و احساس مسئولیت است.

اصل چهارم : نتایجی را که می خواهید مجسم کنید.

تصویر روشنی را از آنچه می خواهید به دست آورید، داشته باشید این کار باعث می شود تا انرژی را بر روی هدف متمرکز کنید. این برخورد تصویری با همه آرمان ها و اهداف برای شما مفید است و یاری تان می دهد تا کم کم زمینه های دستیابی به آنها را فراهم سازید.

اگر می خواهید از شرّ خصلتی رها شوید خود را در حالتی تصور کنید که از آن خصلت هیچ اثری در شما نیست. همین تصویر تکرار آن و انجام دادن تمرینهای اصلاحی به شما کمک می کند تا از آن خصلت ناخوشایند رها شوید. این کار خیال پردازی، بی خاصیت نیست بلکه واقعیت روانشناختی پذیرفته شده اس است که به بسیاری کسان یاری رسانده است.

اصل پنجم : در برخی زمینه ها متخصص شوید.

آگاهی عمومی لازمه زندگی فردی و اجتماعی است اما کافی نیست. برای پیشرفت در زندگی فردی و حرفه ای شما باید در زمینه هایی متخصص و منحصر به فرد باشید. همین نکته که شما چیزی می دانید و دیگران نمی دانند به شما اعتماد به نفس می دهد. باید آموزش مداوم را به عنوان یک اصل در زندگی خویش بپذیرید.


دانلود بررسی و مقایسه عزت نفس بین دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار پسر و دختر در بین دانشجویان ابهر دانشگاه آزاد

مطالعه و تحقیق در مورد ویژگی های شخصیتی در حقیقت قدیمیترین تحقیقات در روانشناسی ورزش است ، تحقیق در این زمینه از دهه 1950 تا 1970 روانشناسی ورزش را تحت نفوذ خود داشت و از آن به بعد نیز هم چنان از اهمیّت زیادی برخوردار است (نوابی نژاد ، 1375)
دسته بندی تربیت بدنی
فرمت فایل doc
حجم فایل 108 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 93
بررسی و مقایسه عزت نفس بین دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار پسر و دختر در بین دانشجویان ابهر دانشگاه آزاد

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

« فصل اول»

مقدمه

مطالعه و تحقیق در مورد ویژگی های شخصیتی در حقیقت قدیمیترین تحقیقات در روانشناسی ورزش است ، تحقیق در این زمینه از دهه 1950 تا 1970 روانشناسی ورزش را تحت نفوذ خود داشت و از آن به بعد نیز هم چنان از اهمیّت زیادی برخوردار است. (نوابی نژاد ، 1375)

از اهداف مهم تربیت بدنی و علوم ورزش که یکی از شاخه های مهم تعلیم و تربیت محسوب می گردد.ریست بهتر انسان در راستای تقویت ابعاد وجودی خویش می باشد و در همین جهت کوشش می شود با به کارگیری روش های علمی از راه کشف قوانین علمی مربوط به جسم و روان به مؤثرترین روش رشد انسان دست یافته شود با توجه به تأثیرات متقابل جسم و روان ، وابستگی و ارتباط و اثر متقابل روانشناسی و تربیت بدنی امری اجتناب ناپذیر است.

اهمیت روانشناسی در حیطه تربیت بدنی تا آن حد است که مربیان خود را نیازمند به حداقل اطلاعات پایه از آن می دانند.روانشناسان نیز پیوسته علاقه مند هستند که نقش فعالیت های ورزشی را تغییر خصوصیات روانی بدانند و قصد دارند از طریق پژوهش های مختلف تأثیرات متقابل جسم و روان را کشف کنند.تأثیر فعالیت های ورزشی به خصوصیات روانی که در تحقیق حاضر از جنبه «عزت نفس» می باشد ، برای کسانی که در زمینه مسائل روانی کاری کنند و هدف نهاییشان کمک به رشد انسان و سلامت روانی اوست می تواند دارای اهمیت باشند.

بیان مسأله:

تربیت بدنی به عنوان بخش مهمی از تعلیم و تربیت رسالتی بزرگ در تکامل جسمانی و روانی و اجتماعی افراد داشته و اهداف آموزشی و تربیتی و اجتماعی را دنبال می کند و رشد فزآینده وگسترش دامنه اطّلاعات هم چنین دانش وتحقیقات دررشته تربیت بدنی با بکارگیری تکنیک های علمی موجب گردید ، روانشناسان ورزشی نیزبا تحقیق درمورد شخصیت به ابهامات وسؤالات موجود دراین زمینه پا سخ گویند.

اثری که ورزش به عزت نفس افراد به عنوان یکی از مهمترین خصوصیات شخصیتی که بسیار مورد توجه و تأکید دانشمندان شاخه های مختلف علم روانشناسی قرار گرفته است بسیار اساسی و مهم است.هم چنان که یک مربی ورزشی نفس بهتر را مایه ترقی ورزشکار خود می داند.مشاوران و روانشناسان بالینی و روانشناسان عمومی نیز سعی دارند اهمیت ورزش را در افزایش عزت نفس و در نتیجه سلامت روانی را کشف کنند که محققین آن را یکی از نتایج بد فصل عزت نفس قوی می دانند پیدا کنند.

محققان معتقدند که فعالیت های تربیت بدنی و ورزش با تربیت روانی آمیخته است و هر تجربه حرکتی یا تغییر جسمانی یک تغییر یا تجربه روانی را به همراه دارد ، برخی از محققین از ورزش به عنوان ابزار تربیت و شکل پذیری شخصیت یاد کرده اند و برخی نیز به توان اجتماعی تربیت بدنی تأیید نموده اند ، سئوالات نمونه واری که در این چارچوب مطرح می شوند از این قرار است که آیا افرادی که فعالیت ورزشی دارند ، صفات شخصیتی خاصی دارند؟یا نوجوانانی «سیر در این تحقیق» که فعالیت ورزشی دارند آیا رشته های تیمی و انفرادی تأثیرات متفاوت بر آنها دارند؟آیا بین مدت فعالیت ورزشی و ویژگی های شخصیتی ارتباطی وجود دارد؟بدیهی است که شخصیت نیز می تواند درانتخاب نوع ورزش و نیز علایق ورزشی و کسب مهارت های مربوط به آن رشته ورزشی مورد علاقه ، مؤثر واقع گردد.با این وجود تحقیق حاضر برای پاسخ دادن به سئوالات مطرح با پذیرش اصل متقابل شخصیت و ورزش عزت نفس را در بین دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار (سیر دوره متوسطه) مورد مقایسه قرار می دهد.

اهمیت و ضرورت تحقیق :

تحقیق حاضر در پی یافتن چگونگی رابطه ورزش و عزت نفس در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه است و ضرورت آن از چند جنبه نمایان است.می دانیم که در سال های اخیر بحث های زیادی در رابطه با اجرای طرح فراگیر ورزش در کشور وجود دارد و مقدّمات آن نیز در حال پیگیری است که یکی از راه های اجرای این طرح از طریق مدارس است ضروری است که حقایق برابر نامه ریزان و مسئولان نظام آموزش و پرورش کشور که تربیت بدنی بخشی از این نظام است روشن گردد.

آیا تربیت بدنی و ورزش و نتایج آن هم جهت و هم سو با اهداف از پیش تعیین شده نظام آموزش و پرورش کشور است؟و آیا این هم سویی در حد قابل قبولی است؟و باز هم ضروری است که دانسته شود که آیا تأکید کنونی که به ورزش های گروهی وجود دارد صحیح می باشد؟یا اینکه ورزش های انفرادی در تقویت روحیه و روان سالم انسانی مفیدترند.هرچند که تأثیرات مثبت و انکار ناپذیر ورزش بر جسم انسان ممکن است مورد تأکید و توجیه گر ورزش مدارس باشد.اما هدف اساسی آموزشی و پرورشی یعنی رشد همه جانبه افراد جانبه ایجاب می کند که همواره در جستجوی راه های با صرفه تری از نظر وقت ،‌هزینه و نتیجه مورد دلخواه باشیم.از این جهت تحقیق در مورد تأثیرات روانی ورزش کاملاً حیاتی می نماید.باتوجه به اینکه وجود یک روان سالم که در این تحقیق از جنبه عزت نفس مورد بررسی قرار می گیرد برای پیشرفت و ترقّی یک فرد و جامعه او یک امر انکار ناپذیر است.نتیجه این تحقیق از بعد درمانی نیز برای درمانگران مسائل روانی دارای اهمّیت است.یافتن راه حل کم هزینه قابل ارائه برای همه افراد در پیشگیری و درمان مسائل روانی یکی از مواردی است که ضرورت این تحقیق را توجیه می کند.

واژه های کلیدی:

تعریف عزت نفس:

عزت نفس : درجه تصویب ، تأیید ، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود احساس می کند.

منظور از عزت نفس در این پژوهش : میزان نمره ای که دانش جو با توجه به پاسخش به پرسشنامه کوپر اسمیت به دست می آورد.این نمره شاخص کمی و عددی برای اندازه گیری عزت نفس دانش جویان می باشد.

ورزشکار در این تحقیق : به کسی گفته می شود که حداقل به مدت یک سال عضو یک باشگاه ورزشی باشد و در حال حاضر نیز به ورزش ادامه می دهد.

ورزش فردی : ورزشی که فقط استعداد و توانایی یک فرد در نتیجه آن مؤثر است و به تنهایی نیز انجام می گیرد مانند کشتی.

ورزش گروهی : ورزشی که استعداد و توانایی چند نفر با هم و در کنار یکدیگر در نتیجه آن مؤثر است و به صورت گروهی انجام می شود.مانند بازی فوتبال و والیبال.

مدت زمان ورزش در این تحقیق : به دو صورت مطرح گردیده است :

الف : تا 2 سال ورزش که ورزشکار بایستی حداقل دو سال ورزش کرده باشد.

ب : 2 سال به بالا که ورزشکار بیش از 2 سال مشغول ورزش است.

تعریف عملیاتی :

تعریف نظرها :

عزت نفس ، درجه تصویب ، تأیید ، پذیرش ارزشمندی است که شخص نسبت به خود یا خویشتن احساس می کند.این احساس ممکن است در مقایسه با دیگران باشد و یا مستقل از دیگران.احساس ارزش نسبت به خود همانند خود پنداره یک هسته مرکزی دارد که همواره با یک سلسله احساس ارزش های پیرامونی ما منظومه را تشکیل می دهند ، هر چه خوی ایده ال با خود یا خویشتن فرد نزدیکتر باشد عزت نفس بیشتر و شخصیت ها مقاوم تر است.

ورزش : مجموعه ای از فعالیت های حرکتی انسان ، به طور سازمان یافته است که در آن تمرین حرکات و تحصیل مهارت ها به منظور تقویت قوای جسمانی و روانی اجرا می گردد.و در این وسیله تمرینی عموماً مسابقه و رقابت به عنوان انگیزه مطرح می باشد.

تعریف عملیاتی :

در این پژوهش عزت نفس نمره ای است که دانش آموزان در آزمون عزت نفس کوپر اسمیت کسب می کنند.

هدف تحقیق :

1 – یافتن و پی بردن به رابطه ورزش و عزت نفس.

2 – پی بردن به کارایی ورزش های گروهی و فردی در تقویت عزت نفس.

3 – بررسی تأثیر مدت زمان ورزش بر عزت نفس دانشجویان.


دانلود سازگاری اجتماعی و هویت و تفکر منطقی

روان شناسان اجتماعی تمایل دارند بدانند که انسانها چگونه درباره یکدیگر می اندیشند و چگونه بر یکدیگر اثر می گذارند و اثر می پذیرند ، با این حال تنها ایشان نیستند که به این مسائل علاقه نشان می دهند بلکه انسان شناسان ، جامعه شناسان و حتی رمان نویسان و فیلسوفان نیز به مطالعه این گونه مسائل تمایل نشان می دهند اریکسون پس از جستجو و بررسی بسیار درباره جنب
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 132 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 118
سازگاری اجتماعی و هویت و تفکر منطقی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب

عنوان

صفحه

فصل اول

مقدمه

2

بیان مساله

4

سوال مساله

5

هدف تحقیق

6

اهمیت و ضرورت تحقیق

7

فرضیه های تحقیق

8

متغیرهای پژوهشی

9

فصل دوم

روان شناسی اجتماعی چیست ؟

12

تعریف عملیاتی روان شناسی اجتماعی

15

عوامل موثر بر شکل گیری رفتار اجتماعی

19

جامعه پذیری ، اجتماعی شدن فرد

22

شیوه های جامعه پذیری

26

باز جامعه پذیری

29

ساز و کارهای جامعه پذیری

34

نظریه های جامعه پذیری

39

نظریه ی نقش پذیری مید

42

نظریه جامعه پذیری فروید

46

نظریه شناختی رشد پیاژه

49

نظریه های شناختی

64

نظریه ناهماهنگی شناختی

71

نظریه ی روانکاوی

78

خطرات هویت نا مناسب

89

خود را در روابط با دیگران کشف کردن

97

هویت و روابط خانوادگی

101

خویشتن پنداری

105

رشد شخصیت

111

منشا اضطراب و رفتار ناسازگار

113

اختلاف دیدگاه الیس با دیگران

126

تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور

127

خویشتن پنداری

129

عزت نفس

132

نظریه روان کاوی

134

بحران بلوغ

136

بحران هویت

139

فصل سوم

جامعه مورد مطالعه

143

حجم نمونه

144

روش نمونه گیری

144

ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر

145

پرسش نامه تفکر غیر منطقی

146

روش تحقیق

147

روش آماری مربوط به فرضیه ها

148

فصل چهارم

مقدمه

150

تجزیه داده ها

156

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

164

پیشنهادات

166

محدودیت ها

166

ضمائم

167

پرسش نامه هویت یابی

168

پرسش نامه انحرافات اجتماعی

174

منابع و ماخذ

176

فصل اول

مقدمه

روان شناسان اجتماعی تمایل دارند بدانند که انسانها چگونه درباره یکدیگر می اندیشند و چگونه بر یکدیگر اثر می گذارند و اثر می پذیرند ، با این حال تنها ایشان نیستند که به این مسائل علاقه نشان می دهند بلکه انسان شناسان ، جامعه شناسان و حتی رمان نویسان و فیلسوفان نیز به مطالعه این گونه مسائل تمایل نشان می دهند اریکسون پس از جستجو و بررسی بسیار درباره جنبه ناخودآگاه انسان و تضادهایی که علل رفتارهای طبیعی و غیر طبیعی او را توجیه می کند که هویت و نوع تفکر به آن را مورد بررسی قرار می دهد و اینکه هویت که حاکی از تحول در امور جنسی و یافتن خود و درک از خویشتن نزد بزرگسالان و تضادهای ناخودآگاه آنان است شکل می گیرد و او اضافه می کند که تمام احساسهای ناخودآگاته که از آنها و نوجوانان نشات می گیرد یکی از ویژگی های انسان دارا بودن نیروی اندیشه است که باعث هویت است انسان به یاری اندیشه توانسته است به خودیابی برسد که این می تواند باعث هویت در جوانان شود که تفکر منطقی و یافتن آن در ذهنیت می تواند راهکاری جدید باشد و اریکسون خواسته است زندگی روزانه نوجوانان را با تمام پریشانی به اضطراب و آشفتگیهایش بازسازی کند و این نوآوری و دگر گونی در روش نگرش به نتایجی به بار آورده که ژرفترین و استوارترین اعتقادهای در واقع رشد هویت است که منجر به رسیدگی عاطفی ، جنسی ، اجتماعی و ... می شود در افراد با شخصیت های نا رسیده « من » ضعیف و شکننده است و بخشی از سازگاری اجتماعی که در دوران کودکی به وقوع می پیوندد بدان سازگاری اجتماعی می گویند و این همان شیوه ای است که کودکان ارزشها ، سوگیریهایی که در آینده با آن مواجه خواهند شد ، یاد می گیرند و همه می دانیم که موقعیتهایی نیز وجود داشته است که در آن اجتماعی شدن دوباره در تنهایی صورت گرفته است و به همین دلیل از این فرایند به طور مصیبت باری استفاده استثماری شده است .

منبع : ( ستوده – 1380 )

بیان مساله

سازگاری اجتماعی و هویت و تفکر منطقی می تواند شاخه ای از علوم انسانی و علمی نسبتاً جوان است که بعد از پیدایی و رشد روان شناسی عمومی و جامعه شناسی به عنوان دانشی نو مطرح شده و این سازگاری اجتماعی از راه رسیده و نو پا می تواند دیواری سخت از روان شناسی و جامعه شناسی باشد که M به مطالعه فرد ( رفتارها و نگرشها ، باورها ، ... ) در محیط اجتماعی می پردازد زیرا افراد به خاطر وابستگیهاشان به جامعه و پیوندهایشان با گروه های مختلف اجتماعی که دارد از آنها متاثر می شود و بر آنها اثر نیز می گذارد از این رو روان شناسی اجتماعی می تواند در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی مورد استفاده گیرد . روان شناسی اجتماعی ما را به شکل خاصی از آگاهی مجهز می کند تا از تبینهای شخصی درباره رفتار دیگران پرهیز کنیم و نیز چگونه نگریستن به عواملی را که رفتارهایمان را شکل می دهد یاد می دهد و به ما کمک کند تا نیروهای روانی – اجتماعی را که با آنها روبرویم به ویژه آنهایی را که به ما فشار وارد می کنند باز شناسیم ومارا بر می انگیزد تا به یاری جامعه ای بیمناک و هراسناک از افزایش ناسازگاری و نابهنجاری برخیزیم و چگونگی رویارویی با آنها را دریابیم .

منبع ( منصور سال 1380 )

سوال مسئله

1- آیا بین سازگاری اجتماعی و هویت رابطه وجود دارد ؟

2- آیا بین هویت و تفکر غیر منطقی رابطه وجود دارد؟

3- آیا بین تفکرغیر منطقی و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد؟

هدف تحقیق

هدف از تحقیق بررسی رابطه ی تفکر غیر منطقی و یافتن هویت در سازگاری اجتماعی نوجوانان است و اینک آیا بین تفکرغیرمنطقی و افکار مثبت و یافتن هویت و خودکامگی رابطه وجود دارد و آیا هویت در سازگاری اجتماعی می تواند نقش داشته باشد یا نه اصلاً رابطه بین این متغیرها وجود دارند .

اهمیت وضرورت تحقیق

انسان هیچ گاه تنها و دور از دیگران زندگی نکرده است بلکه زندگی او حاصل روابط و پیوندهایش با دیگران است اگر قرار باشد به شناختی از او دست یابیم باید در این چارچوب وی را بشناسیم به این صورت که نوجوان با توسل به یافتن هویت خود و اتکا به افکار منطقی و باورهای مثبت بتوانند به سازگاری اجتماعی برسد و امید است با پژوهشهایی که انجام می گیرد بتوان به سازگاری اجتماعی و نوع روابط جوانان و نوجوانان با محیط اطرافشان کمک کرد و انجام این پژوهش می تواند در جوامع آموزشی و تحصیلی مخصوصاً در دبیرستان ها نقش بسزایی داشته باشد و امید است بتوان راه حل هایی جهت یافتن هویت های مثبت با توسل به افکار مثبت نوجوانان پیدا کرد و اثرات مثبت افکار منطقی نوجوانان را در آینده شاهد باشیم .

فرضیه های تحقیق

1- بین تفکر غیر منطقی و سازگاری اجتماعی رابطه ی معنی داری وجود دارد .

2- بین هویت و تفکر غیر منطقی رابطه ی معنی داری وجود دارد .

3- بین هویت و سازگاری اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد .

متغیرهای پژوهشی

هویت تفکر غیر منطقی سازگاری اجتماعی

تعاریف عملیاتی و نظری واژه ها و مفاهیم

سازگاری اجتماعی : سازگاری اجتماعی علمی است که در جستجوی درک و فهم ماهیت و علل رفتارهای فرد در موقعیتهای اجتماعی است منظور از واژه رفتار ، تنها رفتارهای آشکار نیست بلکه کلیه رفتارهایی پنهان مانند : احساسها و اندیشه های فرد نیز می باشد . ( بهادری – 1379 )

سازگاری اجتماعی عبارتند از : اندیشه ها ، باورها و خاطرها و استدلالهای فرد درباره دیگران و احساس و تواناییهای شناختی است و در آخر عبارتند از: نمره ای است که آزمودنی ها از پرسش نامه ی سازگاری اجتماعی بدست آورده اند.

منبع ( کریمی / 1378 )

تفکر منطقی : عبارتند از باورهای مثبت و منطقی که فرد از افکار و روابط دیگران و امور شناختی در رابطه با خود دارد که یکی از اصول اصلی شناخت از نظر الیس است و در آخر نمرات تفکرات عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون افکار منطقی بدست آورده اند که طراز نمره بدست آمده بین 42 الی 30 است که بالاتر از آن نشان دهنده تفکرات منفی در بین افراد است و پایین تر از آن نشان دهنده بی تفاوتی افراد است .

منبع : ( رحیمیان ) سال 1385

هویت : عبارت است از یافتن خویش و رسیدن به بلوغ فکری در بین نوجوانان حدود سنی 16-14 ساله که نوجوان به هویت اجتماعی – فردی – عاطفی دست پیدا می کند و بالاخره نمره ای است که آزمودنی به پرسش نامه مربوط به هویت بدست آورده اند .

منبع : ( گنجی – 1378 )

و هویت عبارت است از خویشتن و هماهنگ کردن افکار و اعتقادات بر حسب اندیشهای اعتقادی و اسلامی ، جنسی و اجتماعی محیطی که در آن زندگی می کند .

منبع : ( گنجی – 1380 )


دانلود رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد در سال تحصیلی 83-1382

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 435 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 78
رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس  راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد در سال تحصیلی 83-1382

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب

عنوان

چکیده.................................................................................................................................................................. 1

فصل اول :مقدمه تحقیق................................................................................................................................. 3

1-1 بیان مساله 6

1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق 9

1-3 اهداف تحقیق 12

1-4 فرضیه هاُی تحقیق 13

1-5 تعرُیف متغیرهای اصلی تحقیق...................................................................................................................................................................... 13

فصل دوم: بررسُی مطالعات پیشین.............................................................................................................. 15

2-1 خود............................................................................................................................................................ 17

2-2 خودپنداره................................................................................................................................................. 22

2-3 عزت نفس................................................................................................................................................ 26

2-4 عزت نفس و جنسیت........................................................................................................................... 30

2-5 اثر بخشی ................................................................................................................................................ 32

2-6 نقش مدیر در اثر بخشی مدارس........................................................................................................ 34

2-7 معُیارهای ارزیابی اثربخشی مدیران................................................................................................... 35

2-8 ویژگی هاُی مدیران اثر بخش ............................................................................................................ 43

فصل سوم :روش اجرای تحقیق.................................................................................................................... 48

3-1روش تحقیق ............................................................................................................................................ 49

3-2جامعه آماری............................................................................................................................................. 49

3-3 حجم نمونه............................................................................................................................................... 49

3-4روش نمونه گیری..................................................................................................................................... 50

3-5 ابزار تحقیق.............................................................................................................................................. 50

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها........................................................................................................... 53

فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادها...................................................................................................... 60

5-1 نتایج مربوط به فرضیه اول.................................................................................................................. 61

5-2 نتایج مربوط به فرضیه دوم................................................................................................................. 62

5-3 نتایج مربوط به فرضیه سوم................................................................................................................ 62

5-4 نتایج مربوط به فرضیه چهارم............................................................................................................. 63

5-5 نتیجه گیری کلی................................................................................................................................... 64

5-6 محدودیت ها............................................................................................................................................ 64

5-7 پیشنهادها................................................................................................................................................. 65

منابع فارسی....................................................................................................................................................... 66

ضمائم................................................................................................................................................................... 68

ضمیمه 1: تست آُیزنک.................................................................................................................................. 69

ضمیمه 2: پرسشنامه اثربخشی.................................................................................................................... 71

چکیده

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت. فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد.

جامعه اماری در این تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20نفر) و کلیه معلمان (220 نفر) در ناحیه 2 شهر مشهد است.

گروه مورد بررسی کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20N=) است. بنابراین برای گروه مدیران از روش سرشماری بجای نمونه گیری استفاده شده است و حجم نمونه برای گروه معلمان 55 نفر می باشد. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش را در یک پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان (اثر بخشی مدیران) که برای تعیین اثر بخشی مدیران توسط معلمان مربوطه تکمیل می گردید و دیگر یک تست (مقیاس عزت نفس آیزنک) برای تعیین عزت نفس مدیران که توسط خود مدیران پاسخ داده می شود تشکیل می دهد.

روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی استفاده شده است.

نتایج به دست آمده عبارتند از :

1- بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.

2-بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند و مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

3-بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند تفاوت معنی داری وجود ندارد.

4-بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که هر چه عزت نفس مدیران بالاتر باشد ، اثر بخشی آنان بیشتر است و برعکس. وهمچنین بیشتر مدیران مدارس تقریبا از عزت نفس بالایی برخوردار می باشند.

فصل اول

مقدمه تحقیق

مدیریت اثربخش احتمالا عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیازترین عامل برای کشورهای در حال توسعه است. (پیتردراکر)[1]

هر سازمانی برای تحقق هدف یا هدفهایی بوجود می آید و تمامی کارکردها و وظایفی که برای نقش های مختلف در سازمان پیش بینی می شود به منظور تحقق همین هدفهاست.

عصر کنونی دوره شتابنده غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت های احتمالی ، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای دورنی خود را بشناسند. نقاط ضعف را ترمیم و به تقویت نقاط قوت بپردازند. سازمانها نباید در انتظار موج باشند ، بلکه باید خود منبع موج وتحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.

مهمترین عاملی که می تواند تحقق هدفهای سازمان را تعیین نماید اثر بخشی سازمانی است که این اثر بخشی به میزان زیادتر در گرو اداره موثر سازمان توسط مدیران سازمان می باشد. در هر صورت میزان اثر بخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است. لذا ملاک اثر بخشی معمولا رفتاری است که مورد ارزشیابی قرار می گیرد.

در میان سازمانهای اجتماعی مختلف ، مدرسه از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به جهت ماهیت فعالیتها و اهداف آموزش و پرورش ، جامعه توجه و حساسیت خاصی نسبت به مدرسه و نحوه اداره آن نشان می دهد و همواره فعالیت ها و عملکرد مدرسه را تحت نظارت و ارزشیابی مستقیم قرار می دهد و در مورد آنها قضاوت می کند.

نظام آموزشی همواره به دنبال یافتن مناسب ترین ملاکهای گزینش مدیران مدارس و ارزشیابی از رفتار آنان بوده است تا از آن طریق با بکارگیری رهبران آموزشی واقعی بتواند معلمان را در انجام هر چه بهتر خدمات آموزش و پرورش یاری دهند.

در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است وارزشیابی شخصی از خویشتن مهمترین عامل موثر در روند رشد روانی است. بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی یا احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود ، انسان احساس خوشایندی از اعتماد به نفس و خود ارزشمندی ، توانایی ، قابلیت ، لیاقت، و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید و موثر می داند. میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار و پویایی دورنی فرد دارد و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس(ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.

با این مقدمه محقق قصد دارد در این پژوهش عزت نفس و رابطه آن با اثر بخشی مدیران را مورد بررسی قرار دهد.

1-1 بیان مساله : انسان ها از نظر خصوصیات روانی ، جسمی ، رغبت ها ، و استعدادها با هم تفاوت هایی دارند. ارزشیابی شخصی از خویش اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات ، ارزشها و هدفهای وی دارد که کلید فهم رفتار اوست. برای شناخت کیفیت روانی افراد و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیار قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت. انسان تمایل به داشتن عزت نفس را امری ضروری وا ساسی می داند. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد. انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است ، به گونه ای که ممکن است حقایق را تحریف یا انکار نماید. (کروکر48،35،25،1993) [2]

انسان نمیتواند خود را از محدوده ارزشها آزاد ساخته و خویشتن را از آن معاف دارد ، هر انسانی خود را براساس معیارهای معینی می سنجد و به هر اندازه که نتواند خود را با آن معیارها وفق دهد به همان اندازه حس ارزشمندی و احترام نسبت به خویش جریحه دار می شود. اگر انسان در انجام وظیفه تفکر و استدلال ناکام شود ، شایستگی خویش در امر زیستن را کاهش می دهد و نمیتواند احساس ارزشمندی خود را نگاه دارد. عزت نفس متضمن خودبیانگری در شناخت می باشد و با آن توام است ، که بوسیله عادت به تفکر و قضاوت و تنظیم رفتار بر طبق آن تجلی می کند. (اسمال و دیگران 602،1993)[3]

از طرفی مدیریت در کلیه سازمانها ، دولتی و خصوصی ، اهمیت دارد. این مدیریت است که نسبت به دیگر علوم و فنون ، در قرن بیستم مقام و موقعیت برجسته یافته و شیوه ها و تکنیک های مدیریت ، بخصوص آهنگ رشد سریعتری داشته اند.

مدیرت از موضوعاتی است که در طول هزاران سال ، همواره مورد توجه خاص و بحث انگیز بوده است و اینکه مطالعات حول مدیریت همچنان ادامه دارد ، مبین این حقیقت است که مدیریت واجد جنبه ها و پیچیدگی های ویژه است.

و در این میان نظام آموزش و پرورش سنگ زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی سیاسی و فرهنگی هر جامعه است و مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریت ها از ویژگی و حساسیت خاص برخودار است ، در نظام آموزشی به طور کل و مدرسه بطور خاص ، مدیر هسته اصلی به شمار می رود و ویژگی های شخصیتی او در کامیابی کل سازمان اثر می گذارد. اثر بخشی مفهوم پیچیده ای است که به طرق گوناگون تعریف شده و متناسب با هر تعریف قابل اندازه گیری و ارزیابی است.


دانلود هویت و عزت نفس کامل شده

انسان درزندگی به دنبال معنایی می گرددکه به خاطرآن زندگی می کندوبارشدعقلانی فرددردوره نوجوانی توجه اوبه ارزشهاواعتقادات ، مفاهم حقیقت ، زیبایی ومرگ ونیستی که درکل معنای زندگی است جلب می شود نوجوان تمام روابط وباورهایی راکه دردوران کودکی بدون چون وچراپذیرفته است موردپرسش وتردیدقرارمی دهدوسعی می کندباتوجه به شخصیت شکل پذیرواستقلال جوی خودنظامی ازارزش
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 95 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 73
هویت و عزت نفس کامل شده

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب :

فصل اول : کلیات

1-1 مقدمه .................................................................................................................... 2

2-1 موضوع تحقیق .................................................................................................... 8

3-1 اهداف تحقیق ...................................................................................................... 10

4-1 اهمیت موضوع .................................................................................................. 11

5-1 دلایل انتخاب موضوع ....................................................................................... 12

6-1 سوالات تحقیق ................................................................................................... 12

7-1 تعاریف عملیاتی واژه ها.................................................................................... 13

فصل دوم : موضع گیری های نظری ویافته های پژوهشی درخصوص موضوع

1-2 موضع گیری های نظری درخصوص هویت وعزت نفس..................................... 15

1-1-2- تعریف هویت وعزت نفس........................................................................ 15

2-1-2- شکل گیری هویت...................................................................................... 21

3-1-2- نظریه های هویت...................................................................................... 26

4-1-2- نظریه های عزت نفس............................................................................... 34

2-2- یافته های پژوهشی درخصوص موضوع......................................................... 40

3-2 نتیجه گیری........................................................................................................... 41

فصل سوم : روش پژوهش

1-3 روش تحقیق ....................................................................................................... 44

2-3جامعه و نمونه آماری......................................................................................... 45

3-3 روش جمع آوری اطلاعات ................................................................................. 46

4-3 ابزار اندازه گیری هویت ................................................................................... 47

5-3 ابزاراندازه گیری عزت نفس.............................................................................. 49

6-3 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ......................................................................... 51

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش

1-4 بررسی جمعیت شناختی ................................................................................... 53

2-4 بررسی توصیفی و استنباطی فرضیه ها.......................................................... 56

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

1-5 بحث و نتیجه گیری............................................................................................ 65

2-5 نتیجه گیری نهایی ............................................................................................. 67

3-5 محدودیتها .......................................................................................................... 69

4-5 پیشنهادات ......................................................................................................... 69

5-5 منابع ................................................................................................................. 70

1-1-مقدمه

انسان درزندگی به دنبال معنایی می گرددکه به خاطرآن زندگی می کندوبارشدعقلانی فرددردوره نوجوانی توجه اوبه ارزشهاواعتقادات ، مفاهم حقیقت ، زیبایی ومرگ ونیستی که درکل معنای زندگی است جلب می شود. نوجوان تمام روابط وباورهایی راکه دردوران کودکی بدون چون وچراپذیرفته است موردپرسش وتردیدقرارمی دهدوسعی می کندباتوجه به شخصیت شکل پذیرواستقلال جوی خودنظامی ازارزشها بدست آورد.

بسیاری ازنوجوانان همان طورکه (( آدلوم )) بیان می کند، وقتی برای اولین باربه دنیای اطراف خودمی نگرندوسعی می کنندتاشخصیت خودراارزیابی نماینداحساس می کنند که درباره جهان ومعنای وجودانسان وحتی خودشان نیازمندپاسخ هستند( احمدی ، 1377 )

بنابراین دوران نوجوانی به سبب تغییرات شدیدجسمانی وروانی وازطرف دیگرانتظاراتی که خانواده وجامعه ازنوجوان داردوسایرعواملی که درروندرشدوتکامل نوجوان تاثیرمی گذاردبرحساسیت این دوره می افزاید.

براین اساس مسئله پذیرش نوجوان ، حمایت ، راهنمایی ومساعدت به نوجوان درکسب هویتی مستقل وارزشمندازاهمیت فراوانی برخورداراست . نوجوان دراین دوره نیازمنددریافت رهنمودهای اساسی جهت دستیابی به یک زندگی هوقمنداست . انسانهابه حفظ یکتایی وحدت ومرکزیت خودتوجه دارنداما علاقمند به بیرون آمدن ازخودوارتباط باموجودات دیگروطبیعت هستند. انسانها برای کشف وجودخودعلاقمند ومایلندهویت شخصی خودراپیداکنندیاخلق کنندوآغازاین علاقمندی به دوران نوجوانی برمی گردد.

طبق نظریه اریکسون ، دراین دوران است که فردنسبت به شخصیت خودآگاهی پیدامی کند ویک من [1] که وحدت بزرگتری ازگذشته داردودرارتباط بایک گروه ، شغل ، جنس ، فرهنگ ومذهب است دراوشکل می گیرد.

دراین راستا ، عزت نفس یاارزش گذاشتن به ویژگیهای خودکه یکی ازموضوعات مهم وقابل بحث درباره رشدخودمحسوب می شودمی تواندبه شکل گیری یکی دیگرازجنبه های مهم رشدخودکه همان شکل گیری وتکوین هویت فردی است بیانجامد( براهنی ، 1378 )

ورودبه نوجوانی رااغلب تولددوباره می نامندچراکه فردباپشت سرگذاشتن دنیای کودکی خودوجست وجوی فرمنهاوباورهای جدیدبه دنبال تغییرانتظارات خودوهماهنگی باانتظارات والدین واجتماع برمی آیندوسرانجام به سوال « من کیستم ؟» درزندگی خودپاسخ می دهند.( اکبرزاده ، 1375 )

احساس عزت نفس درنوجوان ازنگرش والدین ومعلمین وهمسالانشان نسبت به آنهانشات می گیرد. عزت نفس نتیجه ارزشیابی خودانگاره است .بیشترنوجوانان به طورفراینده ای یک خودایده ال راکه درمقایسه دایمی باخودواقعی انسان است درخویشتن رشدمی دهند. نتیجه این ارزشیابی ، احساس خوب بودن یاخوب نبودن است.

همزمان بافاصله گرفتن ازبزرگسالان ومبارزه برای استقلال دراوایل نوجوانی خودآگاهی وانتقادازخوددرنوجوان زیادمی شود. خیال پردازی وآزمایشهای واقعی ورقابت پیشگی اواسط نوجوانی بتدریج به رشدعزت نفس منجرمی شود.

تجاربی که نوجوان درجریان ایفای نقشهابه دست می آورندورفتارهای مناسب وموردپذیرش وتقویت دیگران ، موجبات تلفیق وهماهنگی عناصرتشکیل دهنده « خود » رادراواخردوره نوجوانی فراهم می آورد.( لطف آبادی، 1378 )

درنهایت نوجوان می کوشدباتلفیق این ارزشهاوارزیابی هابه تصویریک پارچه ای ازخوددست می یابد. درصورتی هم که نظرهاوارزشهای والدین وهمسالان متفاوت ازهم باشنداحتمال پیدایش تعارض درنوجوان افزایش می یابدودچارحالت « سردرگمی هویت[2]» می شود. واین زمانی است که درنوجوان بحران هویت حل نشده باشدوفردمفهوم یک پارچه ای ازخودیاسلسله معیارهای ارزیابی ارزشمندی خویش درزمینه های عمده زندگی نداشته باشد.( براهنی ، 1378 )

همان طورکه گفته شد، تثبیت هویت درسنین جوانی رخ می دهد. دراین دوره معمولااستقلال کامل ازوالدین وتصمیم گیری شخصی برای قبول مسیولیت زندگی حاصل می شود. توانایی جوانان برای درنظرگرفتن تمام جوانب مسایل ویافتن دانش نسبتاوسیع درباره هنجارهای اخلاقی واجتماعی وآگاهی ازضرورت یکپارچه بودن شخصیت بزرگسالی ، زمینه های لازم رابرای آنان فراهم آورده ،تابه تثبیت هویت وانجام خودبرسند.

دراین دوره هویت شخصی آنان به صورت باورهای عملی وارزشهاوطرح وبرنامه مشخص زندگی جلوه گرمی شود( لطف آبادی ، 1378 )

به طورکلی ، هویت نه تنهادارای بعدشخصی وفردی است بلکه دارای بعداجتماعی وجمعی نیزمی باشد.( هور، 1991 ، به نقل ازرایس ، 2001 )

هویت شامل اجزابسیاری ازجمله جنسی ، اجتماعی ، فیزیکی ، روانی ، اخلاقی ، ایدیولوژیک وشغلی وحرفه ای است که مجموعه این اجزاخودراتشکیل می دهد.

( مارسیاوهمکاران ، 1983 )

بطورخلاصه می توان اظهارداشت که درفصل اول پژوهش ، ابتدادرموردچگونگی رشدشخصیت ونقش مهم آن درتبین وتشریح اختلالات روان شناختی مطالبی بیان شد. چراکه ازدیربازموردتوجه روان شناسان بوده است وسهم قابل توجهی درتعیین مسیربهنجاررشددارد- علاوه برآن دومولفه دیگرکه درطول تاریخچه روان شناسی بحثهاونظریات فراوانی رابه خوداختصاص داده است « هویت »و « عزت نفس » می باشدکه درتمامی اختلالات روانی دارای نقش تعیین کننده ای هستند. همچنین این دومسئله بیشترخودرادردوره نوجوانی وجوانی نشان می دهدونقش کلیدی دراین دوران ایفامی کند. آنچه که درواقع ، پژوهش حاضربایدجوابگوباشد، میزان همبستگی وچگونگی ارتباط هریک ازپایگاههای هویت باعزت نفس می باشد.

همان طورکه درفصل های گذشته راجع به آن بحث شدمادراین پژوهش ازنظریات روان شناسان بسیاری سودجستیم .

مارسیا درمطالعاتش به این نتیجه رسیدکه افرادپایگاههای تعلیق دارای منابع درونی اطمینان وامنیت وعزت نفس پایدارهستندوافرادپایگاه ممانعت وپراکندگی فاقدچنین منابعی هستند. ( مارسیا به نقل ازکروگر،1979 )

درمطالعه ای دیگر، کرامر، متذکرشدکه افرادپایگاههای هویت ممانعت ودستیابی هردوازعزت نفس بالایی برخوردارنددرصورتی که افرادپایگاههای تعلیق وپراکندگی که فاقدتعهدهستندازعزت نفس پایینی برخوردارند( کرامر، 1997 )

گلاسردوسینی درموردروابط متقابل عزت نفس وهویت می نویسند: « چگونگی برداشتهاونظریات دیگران نسبت به مادرروشن کردن هویت مانقش عمده ای برعهده دارد. ارزشیابی های ماازخودمان درارتباط باشرایط زندگی ، اوضاع اجتماعی واقتصادی نیزمبین هویت ماست وهمچنین تصورات مادرباره وضع جسمانی وشیوه لباس پوشیدن ، نوع هویت مارادرمقایسه بادیگران نشان می دهد»( گلاسروکرسینی ، 1975 ، 1973 )

فصل دوم که شامل عناوینی ازجمله موضع گیری های نظری درخصوص هویت وعزت نفس که خودشامل بخشهایی ازقبیل تعریف هویت وعزت نفس می باشد که دراین بخش به تعریف مفهوم هویت وعزت نفس پرداخته شده است وسپس به بحث شکل گیری هویت پرداخته می شودطبق نظریه اریکسون درموردرشدروانی اجتماعی انسان ، پنجمین مرحله ازرشدروانی – اجتماعی « شکل گیری هویت » درمقابل پراکندگی می باشد.اودراین مورد تاکیدداردکه مراحل رشد هریک بطور مجزادردرون خودپایان نمی یابدبلکه بهم پیوسته ووابسته است . عوامل مختلفی برشکل گیری هویت تاثیرمی گذاردازجمله :عوامل شناختی ، والدین ، مدرسه وعوامل اجتماعی – فرهنگی ، تربیت تولدوفاصله سنی فرزندان دررفتارخودنوجوان وخیال پردازی هاو…

دربخش بعدی نیزبه نظریه های مربوط به هویت ازجمله نظریات بلوز – کگان – لووینگر – اریکون – گلاسر پرداخته می شود وهمچنین دربخش بعدی به نظریه های مربوط به عزت نفس ازجمله نظریات مردم – اریکسون – بندورا – کلی – مزلو وراجرز

ودردوبخش پایانی به مباحثی ازجمله یافته های پژوهش درخصوص موضوع ونتیجه گیری نیزپرداخته شده است .

فصل سوم روش پژوهش رامعرفی می کند. این روش به صورت همبستگی می باشدودرنمونه گیری نیزازروش نمونه گیری خوشه ای استفاده کرده ایم . جامعه موردمطالعه ما، دانش آموزان دخترمقطع پیش دانشگاهی وسوم دبیرستان منطقه یک مشهدمی باشندکه ازمیان این تعدادما160 نفررابه عنوان حجم نمونه دراختیارگرفتیم . دوآزمون اجراشده –آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من ودیگری آزمون عزت نفس کوپراسمیت – اجرای ازمون گروهی بودوداخل کلاس وحدود20 الی 25 دقیقه وقت لازم بودتاازمونی به هردوازمون پاسخ دهد.برای تحلیل داده هاازضریب همبستگی پیرسون استفاده کردیم وبرای بررسی تفاوت میان گین هانیزازازمون استفاده نمودیم .

فصل چهارم نیزشامل دوبخش می باشدکه مربوط بررسی جهت شناختی وپس بررسی توصیفی وارتباطی سوالات پژوهش است دربررسی جهت شناختی عنوان شدکه تعدادآزمودنی ها160 نفربودندوهمگی مونث وازاین میان 151 نفرمجردو9 نفرمتاهل بودندودربخش بررسی توصیفی وارتباطی سوالات پژوهش به رابطه عزت نفس باهریک ازپایگاههای هویت پرداخته شده است .

وفصل پنجم به بحث ونتیجه گیری ومقایسه تحقیق فوق باسایرتحقیقات انجام شده ودراین زمینه نیزاختصاص داده شده است .

1 – 2 – موضوع تحقیق

دریک جامعه ابتدایی که در آن الگوهای همانندسازی ونقشهای اجتماعی محدودندهویت یابی تاحدودی اسان ترصورت می گیرد امادر جامعه پیچیده ،هویت یابی برای بسیاری ازنوجوانان کاری دشواروطولانی است . درچنین جوامعی برای اینکه نوجوان بداند« چگونه رفتارکندوچه کاری رادرزندگی دنبال کند» بایدمجموعه کاملاًنامحدودی ازرفتارهارادرنظربگیرد.درنتیجه دررشدهویت یابی نوجوان ، تفاوتهای بسیاری مشاهد ه می شود( براهنی ، 1378 )

مادامی که خودنتواندبه هویت یکپارچه ای دست یابدنمی تواندمسیرمشخصی رادرزندگی دنبال کند، بی ثبات بوده ونوعی پراکندگی وبی انسجامی دررفتاراوحاکم می شود. درمطلوب ترین شرائط بحران هویت نوجوان بایددراوایل یااواسط دهه سوم حل شودتاخودبتواندبه مسایل دیگرزندگی بپردازد.وقتی این فرایندباموفقیت انجام بپذیرد، می گوییم فردبه هویت دست یافته است . به این معنی که وی به مفهوم یکپارچه ای ازهویت جنسیتی ، جهت گزینی شغلی وجهان بینی نایل شده است . ( همان منبع )

درنظریه پردازی هایی که درزمینه روزهای جست وجوی هویت وتعهددرزمینه پایگاههای هویت انجام شده است به مباحث اطمینان وامنیت درونی ، عزت نفس پایدارواضطراب توجه شده است . دراین پژوهش به دلیل گستردگی هریک ازاین مباحث ، نه تنهابه مسیله عزت نفس توجه شده است .

درنظریات ، ازیک سوافرادپایگاههای تعلیق رادارای منابع درونی اطمینان وامنیت وعزت نفس پایداردانسته اندوافرادپایگاه ممانعت وپراکندگی رافاقدچنین منابعی می دانند.( مارسیا، 1994 )

همچنین براساس یک سری مطالعات پیشین ، افرادپایگاههای هویت ممانعت ودستیابی هردوازعزت نفس بالایی برخوردارنددرصورتی که افرادپایگاههای تعلیق وپراکندگی که فاقدتعهدهستندازعزت نفس پایینی برخوردارند.( کرامر، 1997 )

موضوع تحقیقی که برای این پژوهش انتخاب شده است بررسی رابطه عزت نفس باهریک ازپایگاههای هویت دردانش آموزانی مقطع پیش دانشگاهی وسوم متوسطه ناحیه 1 شهرستان مشهدمی باشد.


دانلود دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 82 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 169
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

مقدمه

خداوند برای انسان در اساس بودنش بهره‌وری‌هایی را فراهم آورده که مایه امتیاز او از غیرانسان است. به سبب آن وی را بزرگوار و مکرم داشته است. اصل عزت ناظر بر این ویژگی است و مقصود از این عمل آن است که باید انسان مکرم را عزیز داشت و مایه‌های عزت نفس او را فراهم آورد (اسلامی نسبت، علی، 1372).

خداوند خود همچنین می‌کند و خود را متکلف تدبیر و برآوردن عزت‌نفس انسان می‌سازد. از اینرو یکی از اوصاف خداوند «رب الغره» است این وصف نشانگر آن است که خداوند مالک عزت و هم تدبیرگر و عزت پرور است و اما باز آمدن عزت در آدمی، در راستای همان مایه کرامت او و حاصل آن است. هرگاه مایه کرامت او یعنی عقل به راه شکوفایی درآید و در پرتو آن از فرولغزیدن در ضلالت مصون می‌شوند، این مصونیت همان «تقوی» است، لازمه ادامه یافتن حرکت او در راه بهتر و برتر آمدن است (اسلامی نسبت، علی، 1372).

عزت نفس یکی از حالات انفعالی انسان است. هرکس در هر رتبه و مقام باشد خود را اگر بالاتر از دیگران نداند نمی‌تواند اذعان کند که پست‌تر یا پایین‌تر از دیگران است. انسان به برآوردن نیازهای خود قانع نیست بلکه همواره دنبال لذتی بالاتر می‌رود که جای معین ندارد و متناوب و ادواری هم نیست یعنی انسان خود را از هر چه هست بالاتر می‌داند و خواهش نخستین او این است که بگذارند هر چه هست بماند و مانع پیشرفت او نشوند، بنابراین بعد از رفع احتیاجات اولیه، مقداری از نیروی ذخیره شده برای منظور دیگری که می‌توان آنرا به ارضای عزت‌نفس تعبیر کرد، صرف می‌گردد (شکیباپور، عنایت‌الله، 1369).

ارضای عزت‌نفس بوجوه مختلف ظاهر می‌شود، اول: تحصیل خوشبختی، دوم: استقلال‌طلبی و کسب قدرت، سوم: کبر و غرور، چهارم: احتیاج به اثریابی شخص و هیجانات روحی، پنجم: حس تملک که سبب می‌شود به تصرف چیزی پرداخته و اراده خود را بر دیگری تحمیل نماید (شکیباپور، عنایت‌الله، 1369).

خود و تعاریف آن

حدود پنجاه سال پیش اریکسن[1] مقدمه‌ای درباره مفهوم هویت در روان‌شناسی نوشت که به سرعت این مفهوم به لحاظ نظری گسترش یافت و در تحقیقات تجربی نیز مورد توجه قرار گرفت. با گذشت زمان، این مفهوم تعاریف عملیاتی‌تری به خود گرفت به گونه‌ای که بتوان آن را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. یکی از این تعاریف توصیف هویت یا مفهوم خود می‌باشد. کلمه خود دارای چند معنی است، معنای اول بر همانی دلالت دارد مانند کلمه خوسانی[2]، معنای دوم آن بر فردیت یا ذات یک شخص یا چیز دلالت دارد مانند خودم، خودت. معنای سوم به درون‌نگری یا عمل بازتابی اشاره دارد و اغلب به صورت پیشوند به کار می‌رود. مانند به خود اعتماد داشتن، خودآگاهی. چهارم آن که در خود، معنایی از استقلال و کنش‌وری خودمختار وجود دارد
(پورحسین، رضا، 1383).

خود در معانی و تعاریف گوناگون مطرح شده است که از آن جمله می‌توان به تعاریف زیر اشاره نمود.

1- خود به معنای یک وجود فرضی و انگیزشی. این وجود فرضی، درونی، مهار کننده و هدایت کننده اعمال در مقابل انگیزه‌ها، ترس‌ها و نیازها است. در اینجا خود، یک وجود فرضی است. وجهی فرضی از روان که نقش معینی برای ایفا کردن دارد (پورحسین، رضا، 1383).

2- خود به معنای جزئی از روان آدمی که عمل درون‌گرانه دارد. این عمل دو نوع خود را با حیثیت فاعلی[3] و مفعولی[4] مطرح می‌کند که در نظریه «خود» جیمز به کار رفته است. در اینجا خود جزئی از روان تلقی می‌شود که عملی درون‌گرانه دارد.

3- خود به معنای موجود زنده. در این معنا خود به تمامی تجربه شخص پوشش می‌دهد. اصطلاح خود به صورت فراگیر و نسبتاً خنثی به کار برده می‌شود و اصطلاحاتی چون من[5]، شخص[6] فرد و ارگانیزم می‌توانند معادل خوبی برای این معنی باشند (پورحسین، رضا، 1383).

4- خود به معنای کل سازمان یافته شخصی. در این معنی تأکید بر پیوستگی خود می‌باشد که می‌توان واژه شخصیت را معادل آن به کار گرفت. کسانی که این اصطلاح را به معنی مزبور به کار می‌برند غالباً آن را به صورت ساختاری منطقی که به طور غیرمستقیم از طریق تجربه استمرار شخص، علیرغم تغییرات زمان استنباط می‌شود، مورد استفاده قرار می‌دهند. به این ترتیب شخصیت معادل خوبی برای این کاربرد است (پورحسین، رضا، 1383).

5- خود به معنای هوشیاری، ادراک خود و هویت. در این مورد می‌توان از واژه‌های خویشتن خویش آلپورت[7] مدد گرفت. خویشتن خویش ناظر بر هوشیاری انسان نسبت به هویت و وجود خود به عنوان یک واحد کامل و مجزا از دیگران است. در این آگاهی، انسان خود را به صورت یک واحد شکل یافته درمی‌یابد و با وجود آگاهی از تکثر مؤلفه‌ها و عناصر شخصیتی خویش دارد، خویشتن را به عنوان یک فرد می‌بیند، غیر از این حالت حالتی است که فرد دچار گسستگی شخصیتی و ناهنجاری می‌شود. ناهنجاری در این زمینه به صورت عدم هوشیاری نسبت به واحد بودن خویش قابل درک است (پورحسین، رضا، 1383).

6- خود به معنای هدف انتزاعی. این مفهوم در نوشته‌های یونگ[8] و مزلو[9] بیان گردیده است. در ای خصوص دستیابی به خود، نمایش نهایی رشد روح‌گرایی است. مزلو نیز همین معنا را بیان کرده است منتها آن را در اصطلاح مرکبی تحت عنوان خود شکوفایی مطرح می‌کند.

7- خود به عنوان یکی از دیرینه ریختهای شخصیت[10]. این فرآیند یک نظام روانی است که درصدد اعتدال و توحیدیافتگی آدمی به کار گرفته می‌شود. یونگ خود را مرکز شخصیت می‌داند که بیان ناهوشیار و هوشیار قرارداد و کل وجود را دربر خواهد داشت و همه نظام‌های دیگر شخصیت، چون اقمار آن می‌گردند و از دیرینه ریختها محسوب می‌شوند (پورحسین، رضا، 1383).

8- خود وسیله‌ای برای ارضای تمایل برتری‌جوئی، آدلر[11] 1969 با معرفی مفهوم خود خلاق معتقد است که این خود برای ارضای تمایل برتری‌جوئی و به کارگیری عوامل زیستی و اجتماعی در تجارب تازه و فعالیت‌های ابتکاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر عوامل رشد شخصیتی در نظر آدلر بر محور «خود» عمل می‌کنند. برتری‌جویی، عامل انگیزشی مهمی در نظر آدلر است که می‌تواند رفتارهای آدمی را سامان دهد. خود، محوری است که این فرآیندها حول آن شکل می‌گیرند. خود را می‌توان محرک تمایل برتری‌جوئی قلمداد نمود (پورحسین، رضا، 1383).

9- خود به معنای خویشتن. در این تعریف آلپورت برای اجتناب از ابهام واژه من و خود، واژه «کنشهای اختصاصی شخصیت[12]» را به کار می‌برند. این کنشها شامل علم به بدن، علم به حرمت خود و برتری‌جویی و فکر و منطقی می‌باشند و به انسان، یکتایی و بی‌مانندی را هدیه می‌دهند. این مجموعه وحدت یافته که متشابه بودن فرآیندهای روانی بر آن پایه استوار است، خویشتن خوانده می‌شود (پورحسین، رضا، 1383).

10- خود به عنوان یک نظام حمایت کننده. سالیوان[13] 1963 با به کارگیری واژه نظام خود آن را یک عامل انگیزشی می‌داند که می‌تواند فرد را حفظ و حمایت کند. در این نظر خود معنای حمایت کننده دارد.

11- خود به معنای جزئی آگاه از میدان پدیداری[14]. راجرز خود را جزئی از میدان پدیداری می‌داند که از آن جدا شده و در اثر عمل متقابل ارگانیزم و محیط به وجود می‌آید. در این تعامل قسمتی از کل میدان ادراکی جدا می‌گردد و عنوان خود پیدا می‌کند که آگاهی انسان را از وجود و کنش‌وری خویش بوجود می‌آورد. خود عبارت است از احساسات، عواطف و تکاپوهایی که فرد نسبت به آن هشیار است و آنها را به عنوان اینکه متعلق به او هستند ارزیابی می‌کند. خود عبارت است از آگاهی به اینکه هست و کنشی دارد. این ادراک در نظر راجرز با حضور و تعامل در میدان پدیداری قابل حصول است. به عبارت دیگر خود به صورت مجرد قابل ادراک نیست. خود موجب می‌شود که انسان حضور خویش را در میدان پدیداری به عنوان یک شخص ادراک کند و با دیگران و پدیده‌ها تعامل برقرار کند (پورحسین، رضا، 1383).



[1]- Erikson, E. H.

[2] - Self- Same

[3] - I

[4] - Me

[5] - Ego

[6] - Person

[7] - Alport, G.

[8] - Jung, K.

[9] - Maslow, A.

[10] - Archetype

[11] - Adler, A.

[12] - PropriataFounetion of personality

[13] - Sullivan, H. S.

[14] - Self system


دانلود چارچوب نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

چارچوب نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 86 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
چارچوب نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

عزت نفس

عزت نفس از جمله مفاهیمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است و یکی از موضوعات مهم جنبه های فردی، اجتماعی و روانشناختی می باشد. در سالهای 65-1959 فشرده ترین مطالعات درباره عزت نفس صورت گرفته است(بیابانگرد، 1372،ص10).

موضوع عزت نفس از نظر قدمت ریشه در مباحثی که علماء و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند، دارد. در طول هزاران سال گذشته، گزارشات تاریخی، نظریات فلاسفه و اندیشمندان و شاعران، براین مطلب گواه دارند که برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری وی در مورد خودش نیست. در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است و ارزشیابی شخص از خویشتن قطعی ترین عامل در روند رشد روانی است(بیابانگرد، 1372، 10). نیاز به عزت نفس فقط از آن انسان است، به این دلیل که فقط انسان است که دارای استعداد نماد سازی و تفکر است. این نیاز در انسان از ابتدای طفولیت تا هنگام مرگ وجود دارد(بیابانگرد، 1372، 14).

روانشناسان مختلف نیز بیان داشته اند که افراد با نیاز برای تجربه عزت نفس بالا متولد می شوند به عنوان مثال مازلو[1] اشاره کرده است:« بعد از اینکه وابستگی افراد ارضاء شد، آنها بطور جدی برای ارضای نیازهای مربوط به ارزش و احترام کوشش می کنند» وی اشاره می کند: «همه افراد در اجتماع یک نیاز یا تمایل برای داشتن یک دید مثبت و خوب نسبت به خوشان دارند». بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی و احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. انسان موجودی است اصالتاً اجتماعی، زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود. انسان احساس خوشایندی از اعتماد بع نفس و خودارزشمندی، توانایی، قابلیت، لیاقت و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید، مؤثر و موّلد می یابد(افروز، 1374، 22).

تعاریف عزت نفس:

تعاریف متعددی از عزت نفس به عمل آمده است که به مواردی از آنها اشاره می شود: در فرهنگ لغت وبستر (1968)، از عزت نفس به عنوان اعتماد و رضایت در خویشتن، نظر مثبت فرد درباره خود یاد شده است. از نظر ویلیام جیمزعزت به آرزوها و ارزشیابی که آدمی برای خود تصور می نماید اشاره دارد و بطورکلی عزت نفس یا حساس ارزش در فرد توسط توانایی های واقعی فرد و نیرو های بالقوه وی محاسبه می شود» (فرهنگ لغت وبستر، 1968،ص 206).

از نظر راجرز، عزت نفس عبارتست از :«ارزیابی و ارزشیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خود و نوعی قضاوت شخص نسبت به ارزشمندی وجود خویش می باشد. این صفت خاصیتی عمومی است و در همه انسانها وجود دارد و یک حالت ثابت و دائمی دارد.» (شفیع آبادی، 1377).

مازلو از عزت نفس به عنوان یک نیاز یاد کرده و بیان می کند: « همه افراد جامعه ما به یک ارزشمندی ثابت و استوار و معمولا عالی از خودشان، به احترام به خود یا عزت نفس یا احترام به دیگران تمایل یا نیاز دارند. » (اسلامی نسب، 1373، 309). مازلو عزت نفس را عبارت می‌داند از شایستگی، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی. چنانچه ارضاء گردد فرداحساس ارزشمند بودن، توانا بودن، مثمر به ثمر بودن و احساس غرور واعتماد به خود می‌کند واگر ارضاء نگردد فرد احساس حقارت، درماندگی وضعف می‌کند(مدی، 1976).



[1] .Maslow,A


دانلود چارچوب نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل doc
حجم فایل 95 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
چارچوب نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

عزت نفس

از نیازهای اساسی انسان نیاز به ارزشمندی است که گاهی با اصطلاحاتی چون « احترام به خود » و « عزت نفس » نیز از آن یاد می شود . احساس ارزش، بخشی از خود پنداشت فرد بوده و شامل تصویری که او از خودش در ذهن دارد و احساسی که نسبت به خود دارد و درجه پذیرش وتایید شخص نسبت به خویشتن می‌باشد (شیهان[1]، 1998 ) کودکان از زمانی که بسیار خردسال­اند شروع به ساختن تصویری از خود می کنند . به طور کلی این تصویر به خود پنداشت کودک اشاره دارد و به طور عمده بر شیوه‌ای مبتنی است که افراد مهم زندگی کودک با او رفتار می‌کنند. این افراد به وسیله پاسخها و واکنش‌هایشان به کودک اطلاعاتی در مورد خویش و رفتارهایش می‌دهند. در نتیجه کودک نگرش مثبت و منفی‌ای در مورد خود بدست می‌آورد . در همین راستا گلدارد (1998، ترجمه برآبادی 1381) معتقد است که تصویری که کودک از خودش دارد خودپنداشت او است اما ارزشی که او بر این تصویر می گذارد میزان عزت نفس او را مشخص می کند. بنابراین عزت نفس نشانگر میزان ارزشی است که کودک برای خودش قایل است از خصو صیات کسانی که دچار مشکلات روانی­اند این است که آنها خود را افرادی کم ارزش و حقیر می‌دانند. آنها خود را دوست ندارند و به خود احترام نمی گذارند. اگر چنانچه موفقیتی به دست آورند آن را به حساب شانس و یا سخاوت دیگران می گذارند و استعدادهای خود را در این امر دخیل نمی‌دانند. در عین حال شکستهای خود را که گاهی هم ساخته خیال خود آنهاست بزرگ می کنند و برای اثبات این نظر دلایل و شواهد بسیاری می‌آورند. در واقع عزت نفس آنها در سطح پایینی قرار دارد( آبتین، 1374).

عزت نفس[2] به عنوان ارزیابی فرد از ارزشمندی خویش تعریف می‌شود (روزنبرگ[3]، 1979). با بیانی دقیق‌تر، عزت نفس بعد ارزیابانه «خود» است، که درآن فرد به صورت پدیدارشناسانه توانایی‌ها، صفات و قابلیت‌های خود را ارزیابی می‌کند و نگرشی مبنی برتأیید یا عدم تایید خود را شکل می‌دهد (اپنشاو، توماس و رولنز[4]، 1981). از مقیاس‌های عزت نفس به منظور پیش‌بینی و تبیین پدیده‌های رفتاری بسیار زیادی استفاده شده است و این خود نشان از نقش مرکزی این سازه در نظریه و تحقیق روانشناسی دارد (شاهانی ، دیپ بوی و فیلیپس[5]، 1990). به عنوان نمونه تحقیقات نشان از رابطه بین سطح عزت نفس و افسردگی (هارتر[6]، 1993)، تنهایی و طرد شدن از سوی همسالان(ایست، هس و لرنر[7]، 1987)، موفقیت تحصیلی (هتی[8]، 1992) و بسیاری از نشانگرهای سلامت روان، از جمله بهزیستی شخصی (مایرز و دینر[9]، 1996)، بهزیستی اجتماعی (جوشن‌لو، رستمی و نصرت‌آبادی، 1385؛ جوشن‌لو، نصرت آبادی و جعفری کندوان، 1386)، بهزیستی فضیلت‌گرا (جوشن لو و رستگار، 1386)، و بهزیستی روان‌شناختی (پارادایز و کرنیس[10]، 2002) دارد.

عزت نفس به عنوان ارزیابی فرد از ارزشمندی خویش تعریف می‌شود (روزنبرگ، 1979). با بیانی دقیق‌تر، عزت نفس بعد ارزیابانه «خود» است، که درآن فرد به صورت پدیدارشناسانه توانایی‌ها، صفات و قابلیت‌های خود را ارزیابی می‌کند و نگرشی مبنی برتأیید یا عدم تایید خود را شکل می‌دهد (اپنشاو، توماس و رولنز، 1981). از مقیاس‌های عزت نفس به منظور پیش‌بینی و تبیین پدیده‌های رفتاری بسیار زیادی استفاده شده است و این خود نشان از نقش مرکزی این سازه در نظریه و تحقیق روانشناسی دارد (شاهانی ، دیپ بوی و فیلیپس، 1990). به عنوان نمونه تحقیقات نشان از رابطه بین سطح عزت نفس و افسردگی (هارتر، 1993)، تنهایی و طرد شدن از سوی همسالان (ایست، هس و لرنر، 1987)، موفقیت تحصیلی (هتی، 1992) و بسیاری از نشانگرهای سلامت روان، از جمله بهزیستی شخصی (مایرز و دینر، 1996)، بهزیستی اجتماعی (جوشن‌لو، رستمی و نصرت‌آبادی، 1385؛ جوشن‌لو، نصرت آبادی و جعفری کندوان، 1386)، بهزیستی فضیلت‌گرا (جوشن لو و رستگار، 1386)، و بهزیستی روان‌شناختی (پارادایز و کرنیس، 2002) دارد.

عزت نفس و خود ارزشمندی از اساسی‌ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت، محسوب می‌شود. حس ارزشمند بودن هر فرد از مجموع افکار، احساس­ها، عواطف و تجربیات او در طول زندگی‌اش ناشی می‌شود. مجموعه برداشتها و تجربه‌هایی که فرد از خویش دارد، باعث می‌شود که نسبت به خود احساس خوشایند و یا بر عکس احساس ناخوشایندی داشته باشد، احساس ارزشمندی، واسطه‌ای است که از یک طرف، تجربه و کفایت اجتماعی فرد و از طرف دیگر جهت‌گیری انگیزشی و عاطفی وی در موقعیت تحصیلی و شغلی را به هم مربوط می‌کند. ( میرزایی 1378، نقل از صدیقی ، 1380).



[1] . Sheehen

[2]. self-esteem

[3]. Rosenberg

[4]. Openshaw, Thomas, Rollins

[5]. Shahani, Dipboyer, Philips

[6]. Harter

[7]. East, Hess, Lerner

[8]. Hattie

[9]. Myers, Diener

[10]. Paradise, Kernis


دانلود دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

فروشنده فایل

کد کاربری 4558

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

عزت نفس

عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسها، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی می‌شود: احساس می‌کنیم که شخصی منفور یا دوست داشتنی هستیم؛ خود را دوست داریم یا نداریم. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربه‌ای که از خویش داریم باعث می‌شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن، و یا برعکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم (هریس کلمز، امینه کلارک 1929، به نقل از پروین علیپور، 1375).

کوپر اسمیت[1] (1997)، در پژوهش های خود به این نتیجه رسید که عزت نفس بالا فرد را در مقابل انواع مشکلات و مسائل زندگی، فشارهای روانی و موارد مرتبط آن مقاوم خواهد کرد. عزت نفس به عنوان عاملی است که می تواند درک و تفسیر و واکنش های هیجانی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و نیز می تواند در میزان استرس زایی رویدادها، عاملی تعیین کننده باشد. عزت نفس به منزله مجموع بازخوردها و عقایدی است که فرد در روابط خویشتن با دنیای بیرونی ابراز می دارد، یعنی بیان عدم تأیید یا تأئید فرد نسبت به انتظار موفقیت، پذیرش و واکنش به تعیین کننده های شخصی (به نقل از پوردهقان و همکاران، 1387).

23

ویرجنیا ستیر[2] معتقد بود افزایش عزت نفس افراد در خانواده به منظور ایجاد تغییر در نظام میان فردی آن هاست. او بین عزت نفس و ارتباط میان فردی، یک همبستگی مستقیم یافت و عزت نفس پایین را با ارتباط ضعیف همخوان و هم پیوند می دانست. نقش ها اثرهای عمده ای بر کارایی مؤثر خانواده از طریق نفوذ قواعد، فرایندهای ارتباطی و پاسخ به فشارهای روانی دارند. هنگامی که اعضای خانواده از همه رویدادهایی که در زمان حال تجربه می کنند، آگاه شوند، می توانند هم به عنوان فرد و هم به عنوان خانواده رشد کنند. ستیر به طرز ویژه ای بر تخلیه انرژی و از نظر جهت گیری انرژی های متوقف شده از طریق تسهیل در رشد و افزایش عزت نفس و بهبود مهارت های ارتباطی تأکید می ورزد (نوابی نژاد، 1378).

باید توجه داشت که عزت نفس عامل مهمی برای پیشرفت و موفقیت افراد در همه کارها و در زندگی زناشویی است و محیط نیز نقش تأثیرگذاری در شکل گیری آن دارد، و رضایت زناشویی حاصله مبادله رفتارهای پاداش بخش است. رضایت زناشویی، احساسات عینی از خشنودی، و رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهری است که همه جنبه های ازدواجشان را مدنظر قرار می دهند. وقتی فرد ارزیابی مثبت از خصوصیات خود داشته باشد دارای عزت نفس بالا و وقتی نتیجه این ارزیابی منفی باشد دارای عزت نفس پایین است. افرادی با عزت نفس بالا دارای هدف های عالی تر و متعددتری هستند و شوق زیادی دارند تا با موفقیت های تازه و موضوعاتی روبه رو شوند که استعداد و نیروهای آن ها را به طور عمده به کار می گیرد (عظیمی، 1380).

اهمیت عزت نفس ناشی از رابطه تنگاتنگ آن با رشد سازش یافته و عملکرد شخصیت است (نیس و همکاران، 2002). ماسودا (2003)، در ارزیابی رضامندی جنسی میان همسزان کری های مقیم آمریکا دریافت که شوهران بیش از زنان از کیفیت رابطه جنسی خود رضایت دارند. مشخص شده که میزان عزت نفس، با نگرش مثبت و همدلی زن و شوهر و با ارضای جنسی بهتر و کامل تر مرتبط است و در جوان ترها با رضامندی جنسی همبستگی بیشتری دارد، همچنین ممکن است تفاوت فرهنگی زن و شوهر از میزان رضایت جنسی آن ها بکاهد. فقدان اعتماد به نفس به عنوان یکی از علل بارز سرد مزاجی بر شمرده شده است ولیکن نتایج پژوهش وسیتمر و لوپاتر (2005) آشکار ساخت، نابهنجاری های جنسی منجر به کاهش اعتماد به نفس و احساس ناکارآمدی در فرد می شوند، از آن جا که مسایل جنسی و توانایی برقراری یک ارتباط جنسی مطلوب، یکی از اجزای شخصیت و خود پنداره فرد محسوب می شود، زمانی که فرد در عملکرد جنسی با مشکل مواجه می شود، خود را به عنوان یک شریک جنسی فاقد صلاحیت می بیند و این مسئله اعتماد به نفس او را کاهش می دهد.

پژوهش های هارتر (1999)، نشان داد مردان نسبت به زنان عزت نفس بالاتری دارند. اما علیرغم این نتایج، بیشتر پژوهش ها، حاکی از عدم تفاوت بین دو جنس در عزت نفس است، و فقط تعداد کمی از پژوهش ها بالاتر بودن عزت نفس مردان نسبت به زنان را نشان داده اند (وید و همکاران، 1989 ؛ جوزفز و همکاران، 1992 ، بایرن، 2000). پژوهش ها نشان می دهند که عزت نفس مردان و زنان در جنبه های مهمی با هم فرق دارند، که ریشه در عوامل متفاوتی دارد (جوزفز و همکاران، 1992). طرحواره ی خود در زنان، به صورتی وابسته به دیگران تعریف می شود، که در آن روابط با دیگران و به خصوص افراد نزدیک، عنصر مهمی است و در نتیجه دیگران بخشی از خود هستند. اما طرحواره ی خود در مردان به طور مستقل و انفرادی تعریف می شود، و دیگران بخشی از خود نیستند، بلکه مجزا از خود هستند. بنابراین آنچه که تصویر مثبت از خود را می سازد ثابت و استاندارد شده نیست، بلکه به آنچه برای فرد اهمیت دارد بستگی دارد، عزت نفس در مردان حاصل آن چیزی است که برای جنس مردانه مهم است، یعنی مستقل و خودمختار و بهتر از دیگران بودن، اما در زنان عزت نفس از حساس بودن به دیگران وابسته بودن به آن ها ناشی می شود. بنابراین تفاوت مردان با عزت نفس بالا و پایین باید در میزان استقلال و خود مختاری آن ها، و تفاوت زنان با عزت نفس بالا و پایین باید در میزان وابستگی آن ها به دیگران باشد (جوزفر و همکاران ،


[1]- Cooper Smith

[2] Virgenia Setir


دانلود بررسی رابطه سبک های اسنادی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس در دانش‌آموزان دبیرستان های دخترانه

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های اسنادی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی انجام شده است جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر رودان 420 نفر با حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر با 120 نفر بودند و از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 257 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 87
بررسی رابطه سبک های اسنادی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس در دانش‌آموزان دبیرستان های دخترانه

فروشنده فایل

کد کاربری 15

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های اسنادی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی انجام شده است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر رودان 420 نفر با حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر با 120 نفر بودند و از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. گروه نمونه با پرسشنامه های سبک های اسنادی و عزت نفس کوپر اسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای پیشرفت تحصیلی معدل سال تحصیلی 92 – 91 منظور شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آمارهای توصیفی نظیر فراوانی، درصد تراکمی، و همبستگی پیرسون و آمار استنباطی نظیر رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده در سطح معنی داری 05/0 به این شرح است: بین سبک اسناد درونی - بیرونی و پیشرفت تحصیلی همبستگی (55/0) وجود دارد. بین سبک اسناد پایدار- ناپایدار و پیشرفت تحصیلی همبستگی (61/0) وجود دارد. بین سبک اسناد کلی- اختصاصی و پیشرفت تحصیلی گرچه همبستگی بسیار ضعیف (17/0) ولی معنی داری وجود دارد. بین سبک اسناد درونی - بیرونی و عزت نفس همبستگی (47/0) وجود دارد. بین سبک اسناد پایدار- ناپایدار و عزت نفس رابطه گرچه همبستگی منفی ضععیف (23/0- ) ولی معنی داری وجود دارد. بین سبک اسناد کلی- اختصاصی و عزت نفس همبستگی منفی (34/0- ) وجود دارد. هم چنین نتایج بدست آمده از سبک های اسنادی به عنوان متغیر پیش بین پیشرفت تحصیلی، نشان دهنده مدل مناسبی می باشد. این مدل 10% از تغییرات مربوط به نمرات پیشرفت تحصیلی را تبیین می کند و نتایج بدست آمده از سبک های اسنادی به عنوان متغیر پیش بین عزت نفس، نشان دهنده مدل خوبی بوده است. این مدل 48% از تغییرات مربوط به نمرات عزت نفس را تبیین می کند که نشان از خوب بودن دارد.

کلید واژه ها: سبک اسنادی، عزت نفس، پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان.

فهرست مطالب

چکیده 1

فصل اول: طرح پژوهش

مقدمه2

بیان مسأله3

اهمیت و ضرورت تحقیق4

اهداف تحقیق5

هدف کلی5

اهداف جزئی6

سؤال های پژوهش7

فرضیه‌های پژوهش7

تعریف مفهومی و عملیاتی واژه‏ها7

سبک های اسنادی7

پیشرفت تحصیلی8

عزت نفس8

تعریف عملیاتی8

سبک های اسنادی8

موقعیت اسنادی9

پیشرفت تحصیلی9

عزت نفس9

فصل دوم: پیشینه پژوهش

مقدمه11

نظریه اسناد11

نظریه انتساب13

انتساب ها برای توجیه پیامدها14

ابعاد علیتی انتساب ها15

عزت نفس18

نشانه‌های جسمی و رفتاری ضعف عزت نفس19

ابعاد مختلف عزت نفس20

انواع عزت نفس20

شیوه های افزایش عزت نفس احساسی – عاطفی21

شیوه های افزایش عزت نفس روحی – معنوی21

عوامل مؤثر در ایجاد عزت نفس22

عزت نفس از دیدگاه قرآن، احادیث و دانشمندان اسلامی23

نقش والدین در شکل گیری عزت نفس23

نقش عوامل دیگر در تقویت عزت نفس25

پیشرفت تحصیلی26

عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان27

تاکید بر رشد عقلانی28

جو عاطفی مدرسه28

پیش فرض های معلمان در مورد شاگردان28

نگرش معلم28

عقب ماندگی آموخته شده29

اثرات پیشرفتتحصیلی29

نقش عزت نفس در پیشرفت تحصیلی30

عزت نفس = پدر، مادر، معلم33

نقش عملکرد تحصیلی در عزت نفس33

یافته های پژوهشی داخل و خارج از کشور34

الف- پژوهش های انجام شده در خارج از کشور34

ب- پژوهش های انجام شده در داخل کشور35

فصل سوم: روش پژوهش

روش پژوهش39

جامعه و نمونه آماری، و روش نمونه‏گیری39

ابزار اندازه گیری39

1. پرسشنامه سبک های اسنادی (ASQ)39

روش نمره گذاری39

پایایی و روایی40

2- پرسشنامه عزت نفس کوپر – اسمیت40

مؤلفه‌های عزت نفس عبارتند از:40

روش اجرای پژوهش41

روش‌ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده‏ها41

فصل چهارم: یافته های پژوهش

مقدمه43

فصل پنجم56

مقدمه57

نتیجه‌گیری57

محدودیت های پژوهش62

پیشنهادهای تحقیق62

الف- پیشنهادهای کاربردی62

ب- پیشنهادهای پژوهشی62

منابع64

پیوست ها69

فهرست جداول

جدول شماره (4-1): فراوانی و درصد گروه نمونه بر حسب پایه تحصیلی43

جدول شماره (4-2): میانگین و انحراف معیار نمره های گروه نمونه برحسب عزت نفس، پیشرفت تحصیلی و سبک‌های اسنادی44

جدول شماره (4-3): همبستگی بین سبک اسنادی درونی- بیرونی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس45

جدول شماره (4-6): همبستگی بین سبک اسنادی درونی- بیرونی با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی46

جدول شماره (4-4): همبستگی بین سبک اسنادی پایدار و ناپایدار با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس47

جدول شماره (4-7): همبستگی بین سبک اسنادی پایدار و ناپایدار با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی48

جدول شماره (4-5): همبستگی بین سبک اسنادی کلی- اختصاصی با پیشرفت تحصیلی و عزت نفس49

جدول شماره (4-8): همبستگی بین سبک اسنادی کلی - اختصاصی با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی49

جدول شماره (4-9) : توان تبیین مدل پیش بینی پیشرفت تحصیلی52

جدول شماره (4-10): تحلیل واریانس برای مدل پیشرفت تحصیلی52

جدول شماره (4-11): ضرایب رگرسیونی استاندارد شده و استاندارد نشده متغیرهایی که در مدل وارد شدند53

جدول شماره (4-12): توان تبیین مدل پیش بینی عزت نفس54

جدول شماره (4-13): تحلیل واریانس برای مدل عزت نفس55

جدول شماره (4-14): ضرایب رگرسیونی استاندارد شده و استاندارد نشده متغیرهایی که در مدل وارد شدند55


دانلود بررسی میران عزت نفس در دانش اموزان مدارس دولتی و غیر دولتی

عزت نفس واقعاً بر همه سطوح زندگی اثر می گذارد در حقیقت ، بررسی های گوناگون حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضاء نشود ،
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 32 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
بررسی میران عزت نفس در دانش اموزان مدارس دولتی و غیر دولتی

فروشنده فایل

کد کاربری 15

عزت نفس واقعاً بر همه سطوح زندگی اثر می گذارد. در حقیقت ، بررسی های گوناگون حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضاء نشود ، نیازهای گسترده تری نظیر نیاز به آفریدن ، پیشرفت ، و یا درک و شناسایی استعدادهای بالقوه محدود می ماند. به خاطر بیاورید هنگامی که کاری را به بهترین نحو به پایان رسانده اید چه احساس خوشی به شما دست داده است. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند ، معمولاً احساس خوبی نیز نسبت به زندگی خواهند داشت . آنها می توانند با اطمینان به خود و اطرافیان ، با مشکلات و مسئولیت های زندگی مواجه شوند و از عهده آنها برآیند. مجموعه این برداشت ها و ارزیابی ها و تجاربی که از خویش داریم باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن ، یا بر عکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم . همه ی افراد ، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه ی فرهنگی و جهت و نوع کاری که در زندگی دارند ، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس ، برابر است با خودباوری واقعی . یعنی : خود را آن گونه که هستیم باور کنیم و برای خشنودی خودمان و دیگران تلاش نماییم. مساله اصلی این پژوهش بررسی میزان اعتماد به نفس دانش آموزان دولتی و غیر دولتی است ؟

فهرست مطالب

فصل اول. 1

کلیات.. 1

مقدمه. 2

بیان مساله. 2

فرضیات تحقیق :2

سوالات تحقیق. 2

فصل دوم. 3

پیشینه ی تحقیق. 3

تحقیقات انجام شده4

عزت نفس چیست؟. 4

تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس چیست؟. 4

منشا پیدایش عزت نفس کجاست؟. 5

نظریه ها5

نظریه ی جیمز. 5

نظریه ی روزنبرگ... 6

نظریه ی آدلر. 6

نظریه ی راجرز. 7

نظریه آلپورت.. 8

نظریا ت دیگر روانشناسان. 8

ویژگی افراد. 9

ویژگی های شخصی که عزت نفس بالا دارد. 9

منابع. 20


دانلود بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در میان دانش‌آموزان مقطع دبیرستان شهرستان بیجار در سال تحصیلی 87-86

یکی از مهم‌ترین صفات بشری برای رسیدن به هدف‌هایی که انسان در پیش دارد عزت نفس است برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، قدرت تصمیم‌گیری و ابتکار، خلاقیت، سلامت فکر و بهداشت روانی ارتباط مستقیمی با میزان عزت نفس و احساس خود ارزشمندی دارد منظور از عزت نفس، احساس و تصوری است که فرد به مرور زمان نسبت به خویشتن در ذهن می‌پروراند به عبارت ساده‌تر، عز
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 232 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 52
بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در میان دانش‌آموزان مقطع دبیرستان شهرستان بیجار در سال تحصیلی 87-86

فروشنده فایل

کد کاربری 4432

فصل اول: طرح تحقیق

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف

سؤالات و فرضیه‌ها

متغیرها و تعاریف عملیاتی

مقدمه:

یکی از مهم‌ترین صفات بشری برای رسیدن به هدف‌هایی که انسان در پیش دارد عزت نفس است برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، قدرت تصمیم‌گیری و ابتکار، خلاقیت، سلامت فکر و بهداشت روانی ارتباط مستقیمی با میزان عزت نفس و احساس خود ارزشمندی دارد.

منظور از عزت نفس، احساس و تصوری است که فرد به مرور زمان نسبت به خویشتن در ذهن می‌پروراند. به عبارت ساده‌تر، عزت نفس یعنی، ارزیابی فرد از خودش، حال این برداشت و ارزیابی می‌تواند مثبت و خوشایند باشد، یا منفی و ناخوشایند.

کودکانی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، معمولاً احساس خوبی نسبت به خود دارند و بهتر می‌توانند اختلافات خود را با سایر کودکان حل کنند و در مقابله با مشکلات، ناملایمات و ناکامی‌ها مقاوم‌ترند این کودکان اغلب خنده‌رو و خوش‌بین، منطقی و دارای خودپنداری مثبت هستند و از زندگیشان لذت می‌برند. برعکس، کودکانی که دارای عزت نفس پائینی هستند، اغلب در مواجهه با مشکلات و سختی‌ها دچار اضطراب فراوان و ناکامی می‌شوند. این گروه از کودکان معمولاً در حل تعارضات و اختلافات موجود با سایر هم سن و سالانشان مشکل دارند آن‌ها دائم با افکار انتقادی از خویشتن، موجب اذیت و آزار خود می‌شوند(سلحشور، 1379).

برای اینکه کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندی‌های بالقوه‌ی فرد برخوردار شوند می‌بایست از نگرش مثبت نسبت به فرد و محیط اطراف و انگیزه‌ای غنی برای تلاش و کوشش بهره‌مند شوند بی‌شک نوجوانانی که دارای عزت نفس قابل توجهی هستند، نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت تحصیلی و کارآیی بیشتری از خود نشان می‌دهند و نیز از بارزترین ویژگی‌های صاحبان تفکر واگرا و افراد خلاق، داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس بالاست.

لذا پرورش عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهم‌ترین وظایف اولیاء و مربیان می‌باشد که در این ارتباط بیشترین نقش برعهده‌ی الگوهای رفتاری است(افروز، 1373).

موفقیت‌های تحصیلی و شکست‌های تحصیلی فرد در مدرسه و مسائل مربوط به تحصیل متقابلاً بر عزت نفس و عزت نفس بر تحصیل تأثیر می‌گذارند که میزان تأثیر آن از جامعه‌ای به جامعه دیگر فرق می‌کند. در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مقطع دبیرستان در شهرستان بیجار در سال تحصیلی 87-86 می‌پردازند.


دانلود بررسی رابطه هوش هیجانی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

در این پژوهش به بررسی رابطه «هوش هیجانی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پرداخته شده است
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 2117 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 100
بررسی رابطه هوش هیجانی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

چکیده:

در این پژوهش به بررسی رابطه «هوش هیجانی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پرداخته شده است. هدف های جزئی شامل بررسی رابطه بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، بررسی رابطه بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، بررسی رابطه بین مهارت های میان فردی و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، بررسی رابطه بین درون فردی و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می باشد. روش پژوهش بکار برده شده در این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات پیمایشی است که از لحاظ روش اجرا به دلیل بررسی متغیر های پژوهش در یک محیط پژوهشی – توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری ما در این پژوهش برای سنجیدن میزان تأثیرات به وجودآمده در متغیرهای یاد شده جامعه آماری بکار گرفته شده 100 نفر مورد نظر ما است. همانند بسیاری از روش های ارزیابی آمادگی، در این پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده شده است و در این زمینه دو پرسشنامه طراحی شده است بر طبق آن در صفحه اول همراه شاخص های آن برای مصاحبه شونده توضیح داده شده است.

کلیدواژه ها: هوش هیجانی، عزت نفس، پیشرفت تحصیلی، مهارت های میان فردی.

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1مقدمه............................................ 2
2-1 بیان مسأله.......................................3
3-1 اهمیت و ضرورت پژوهش...................7
4-1 اهداف پژوهش..............................9
5-1 فرضیه های پژوهش........................10
6-1 تعاریف نظری واژه ها....................11
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش
بخش اول: پیشرفت تحصیلی
1-2 پیشرفت تحصیلی چیست؟...........................................14
2-2 پیشرفت تحصیلی ...................................................17
3-2 عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی.................................. 18
4-2 روش های اندازه‌گیری و ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی .......20
بخش دوم: هوش هیجانی
5-2 هوش هیجانی چیست؟ ....................................28
بخش سوم: عزت نفس
6-2 عزت نفس چیست ؟ ....................................34
7-2 عزت نفس؛ رمز موفقیت و سلامت...................35
8-2 مولفه های عزت نفس.................................37
9-2 رویکرد اسلام نسبت به عزت نفس ..................39
10-2 ده کلید طلایی عزت نفس..........................41
11-2 وجوه تمایز عزت نفس و اعتماد به نفس..........42
12-2 عزت نفس: واکسن اجتماعی.......................44
13-2 سه گام جهت رسیدن به عزت نفس بهتر..........45
14- 2 مدل پژوهش.........................................56
15-2 پیشینه پژوهش......................................59
1-15-2 پژوهش داخلی....................................59
2-15-2 پژوهش خارجی.................................60
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
1-3 مقدمه.......................63
2 – 3 روش تحقیق.............................63
3 – 3 جامعه آماری .......................................63
4 – 3 روش جمع آوری اطلاعات ..........................64
5 – 3 ابزار اندازه گیری ...................64
6-3 روایی و پایایی.........................................65
1-6-3 روائی ( اعتبار) .........................65
2-6-3 پایائی.......................65
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
1-4 مقدمه......................................68
2-4 توصیف ویژگی های فردی ..............69
3-4 آزمون فرضیه ها.............................71
فصل پنجم: نتایج و پیشنهادها
1-5 نتیجه گیری فرضیه ها............80
2-5 محدودیت ها ................84
3-5 پیشنهادها..............85
منابع فارسی.............86
منابع انگلیسی...............87
پیوست ها ...........88

پرسشنامه پیشرفت تحصیلی

پرسشنامه هوش هیجانی

پرسشنامه عزت نفس


دانلود برسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش آموزان

مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 40 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 62
برسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش آموزان

فروشنده فایل

کد کاربری 1024

فهرست مطالب
فصــل اول
کلیات
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- اهمیت و ضرورت مسأله
4- اهداف تحقیق
5- سؤالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژه‎ها و اصطلاحات
فصــل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه
الف: پیشینه نظری تحقیق

ب: تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از آن

فصــل سوم

روش تحقیق
1- مقدمه
2- روش تحقیق
3- جامعه و نمونه
4- روش نمونه‎گیری
5- ابزار اندازه‎گیری
6- چگونگی گردآوری داده‎ها
7- روش آماری

فصــل چهارم

یافته و نتایج تحقیق
مقدمه
یافته‎ها
فصــل پنجم
بحث یافته‎ها و تجزیه و تحلیل آنها
فهرست منابع و ضمائم
ضمیمه الف
فهرست منابع
ضمیمه ب