دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 64 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 66 |
فهرست مطالب
عنوان :
فصل اول :
تعریف سازمان ....................... 1
انواع سازمان ....................... 1
ترکیب سازمانی ...................... 2
نظریه های سازمانی .................. 3
نظریه سازمان رسمی ................... 3
ویژگیهای بوروکراسی ................. 4
نوع شناسی اقتدار ................... 5
نظریه تیلور......................... 6
نظریه هانری فایول................... 7
اهداف سازمان ها..................... 8
اهمیت مطالعه سازمان ................. 10
فصل دوم :
ساخت و نظام آموزش و پرورش .......... 11
تالکوت پارسونز...................... 15
عناصر اولیه نظام پارسونزی........... 16
نظام ها و محیط ها ................... 19
چه نوع نظام هایی وجود دارد ......... 26
روابط سیبرنتیک میان چهار جزء نظام کل 31
تکامل اجتماعی ...................... 35
تحقیق در انواع اجتماعات و جوامع ..... 40
نظریه کنش پارسونز................... 41
واحد کنشی .......................... 42
اشکالات نظریه کنش پارسونز ........... 44
کارهای اخید در زمینه نظریه کنش ..... 46
مسائل کارکردی سازمان ها ............ 47
محدودیت های نظریه سیستمی پارسونز..... 52
کتابنامه............................ 55
فصل اول
تعریف سازمان:
سازمان عبارت از یک رشته منظم و عقلایی است که بین افرادی که وظایف پیچیده و متعددی را انجام می دهند، و کثرت تعداد آنان به قدری است که نمی توانند با هم در تماس نزدیک باشند، به منظور تامین هدف های مشترک خاص برقرار می گردد[1].
سازمان عبارت است از مراحل تشخیص و گروه بندی فعالیت ها، تعیین و تفویض اختیار و مسئولیت ها و برقراری ارتباط بین افراد به منظور حسن انجام کار، به طوری که هدف یا هدف های مورد نظر در حد مطلوب تحقق یابند[2].
«تعریف سازمان از نظر بارنارد»: یک سیستم فعالیتها یا نیروهای خودآگاه و هماهنگ شخصی یا یک سیستم فعالیت های وابسته به هم می باشد[3].
تعریف سازمان رسمی: سازمانی که دارای استمرار بوده و وظیفه یا وظایف معین را در محدودة قوانین و مقررات اجرا می کند. استمرار و تداوم در سازمان با استفاده از نگهداری سوابق اقدامات، تصمیمات و مقررات به صورت کتبی تامین می شود هر سازمان رسمی طبعا شکل و ترکیب معینی دارد که به وسیله آن روابط مشاغل بر پایه سلسله مراتب اداری نشان داده می شودشبکة روابط نامبرده ترکیب سازمان رسمی را تشکیل می دهد که معمولاً به شکل هرم یا مثلثی مجسم می گردد و در معنای محدود از جمع رده های سازمانی به ترتیب سلسله مراتب اداری تشکیل می شود.[4]
تعریف سازمان غیر رسمی: به گفتة سایمون، اسیتبرگ و تامپسون سازمان غیر رسمی عبارت است از الگوهای رفتارهای واقعی – یعنی شیوه ای که اعضای سازمان واقعات رفتار می کنند که با طرح رسمی سازمان مطابقت ندارند[5].
ترکیب سازمانی:
سازمان به مثابه یک سیستم یا نظام از اجزای مهمی تشکیل شده که هر یک از این اجزا از ساختار و یا کارکرد ویژه ای برخوردار است و به وسیله نظریه های سیستمی می توان اجزای ان را تغییر داد. به همین دلیل اساسی ترین بنیان در سازمان، افراد آن سازمان است که هر یک از آنها، از احساسات، تمایلات، شخصیت، انگیزه ها، صفات و وی ژگی های متفاوتی برخوردارند و در حقیقت روح سازمان را تشکیل می دهند. نگرش به تقسیم بندی سازمان از این بعد، آن را به سازمان رسمی و غیر رسمی تبدیل می کند.
سازمان رسمی از ویژگی های ساختار رسمی، سلسله مراتب، تقسیم اختیارات، کانال های ارتباطی، روابط رسمی، هدف ها، خط مشی ها، روش ها و سایر عوامل مدیریتی برخوردارند که به عملیات سازمان کمک می کنند.
سازمان های غیر رسمی از شبکة رفتاری و ارتباطی بین افراد، که رد نتیجه تعامل و همبستگی میان آن ها در گروه های انسانی شکل گرفته اند، به وجود می آیند. بنابراین ماهیت هر سازمان تحت تاثیر ترکیب این دو سازمان (رسمی و غیر رسمی) قرار می گیرد که نقش افراد در آن تعیین کننده است، زیرا هر یک از آنان تحت تاثیر تصورات و انتظارات خود به دنبال موقعیت مناسب و ایفای نقش در ساختار سازمان قرار خواهند گرفت.[6]
نظریه های سازمانی:
نظریه های سازمانی شیوه های خاص نگرش به سازمان ها و گروه های درون آن ها را منعکس می کند نظریه کلاسیک سازمان که گاهی نظریه ماشینی نیز نامیده شده است پیش آهنگ همه نظریه های امروز سازمان ها بوده است. برجسته ترین نظریه سازان کلاسیک که رویکرد ماشینی را برگزیده اند وبر، تیلور، فایول، مونی ورایلی، گیولیک و ارویک بوده اند.
نظریه های کلاسیک سازمان:
در نظریه های کلاسیک سازمان یا نظریه های سنتی هر یک از دانشمندان، خردگرایی یا رفتار عقلایی سازمان را از زاویه و دیدگاه خاصی تجزیه و تحلیل می کنند ولی در مکتب کلاسیک یا سنتی توجه اصلی دانشمندان به کالبد یا ساخت و ترکیب سازمان ها رسمی معطوف گردیده و به رفتار فردی و گروهی و سیستم اجتماعی سازمان عنایتی مبذول نگردیده است.
نظریه های سازمان رسمی[7]
(1) نظریه بوروکراسی: ماکس وبر
ماکس وبر اولین کسی است که در نوشته های خود در زمینه مسائل سازمانی با دیدگاهی تاریخی به جامعه شناسی سازمان ها پرداخت و از اصطلاح بوروکراسی استفاده کرده است.
اگر چه مطالعات وبر بیشتر درباره سازمان های دولتی بود و می خواست عناصر ضروری این سیستم سازمانی را به دقت تعیین کند اما به نظر وی ویژگی های بوروکراسی در کلیه سازمان ها اعم از دولتی یا خصوصی تا زمانی که حائز مشخصات زیر باشند وجود خواهد داشت:
1- وسعت سازمان به لحاظ کثرت کارگران
2- عده زیادی کارگران غیر ماهر یا نیمه ماهر
3- تکنولوژی نسبتاً ساده برای تولید انبوه و
4- تولید فرآورده های نسبتاً ساده
1- اقتداری، علی محمّد، سازمان و مدیریت ص 104
2- کاظم، محمد، مدیران فهیم و مفاهیم اساسی ص 258
3- عباس زادگان، سید محمد، مکاتب و مبانی مدیریت ص 149
1- صبوری، منوچهر، جامعه شناسی سازمانها ص 113
2- اقتداری، علی محمد، سازمان و مدیریت ص 106
1- کاظم، محمد، مدیران فهیم و مفاهیم اساسی ص 24
1- اقتداری، علی محمد، سازمان مدیریت ص 607
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
نظرگاههای فمینیستی دربارهی تولید مثل و خانواده
از نظر تاریخی، تعداد کمی از فلاسفه ای که از عدالت در حوزه ی عمومی سیاست دفاع کرده اند، در مورد عدالت در ساختار خانواده هم اظهار نظر کرده اند. به جای این، بیشتر آنها به خانواده به عنوان حوزه ای مجزا که باید از دخالت دولت برکنار بماند نگریسته اند.
فضای خصوصی و فضای عمومی به دو حوزه ی مجزا تقسیم می شدند که اولی در دسترس اقدامات عمومی قرار نمی گرفت. آنجا که این فلاسفه قدرت خصوصی را در خانواده برحق و مشروع نمی دانستند، بسادگی از آن می گذشتند.
جان استیوارت میل در این میان یک استثنا بود. او در اثرش به نام «انقیاد زنان» اینطور اظهار نظر کرد که نابرابری زنان در خانواده با برابری آنان در اجتماع سازگار نیست. او می گوید: پیامدهای "خودپرستی، خودویژگی ناعادلانه" ای را در نظر بگیرید که در پسران ِ خانواده هایی که تحت تسلط مردانه اداره می شوند پرورانده می شود. به این صورت که "صِرف پسر بودن، حق برتری بر همه ی افراد متعلق به آن نیمه ی دیگر از بشریت را می دهد." (1988) . چگونه این نوع پسران می توانند به مردانی تبدیل شوند که با زنان بعنوان انسانهای برابرحقوق برخورد می کنند؟ متفکرین فمینیست این برخورد با مفهوم خانواده را بعنوان یک مفهوم متعلق به حوزه ی خصوصی و شخصی، گسترش بخشیده و تعمیق داده اند. در واقع، این فکر که "هر چیز خصوصی، یک موضوع سیاسی است" در مرکز افکار فمینیستی معاصر قرار دارد.
1- چرا خانواده، موضوع ِ بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟
1.1 – خانواده یک نهاد سیاسی است.
1.2 – خانواده پیشرفت و تکامل شهروندان آینده را تحت تاثیر قرار می دهد.
1.3 – خانواده، هم می تواند آزادی زنان را محدود کند و هم راه این آزادی را هموار کند.
2 – ساختارهای خانوادگی چگونه باید مورد ارزیابی قرار بگیرند؟
2.1 – ارزیابی بر اساس انتخاب.
2.2 – ارزیابی بر اساس برابری.
2.3 – منافع کودکان.
3 – انتخاب تولید مثل.
3.1 – سقط جنین.
3.2 – بارداری تجارتی (Commercial Surrogacy).
4 – نتیجه گیری.
1 - چرا خانواده موضوع بررسی اصول عدالت قرار می گیرد؟
فمینیستها اینطور اظهار نظر می کنند که حوزه های به اصطلاح خصوصی خانواده یعنی امور جنسی و تولید مثل از سه نظر باید به عنوان بخشی از حوزه ی سیاسی قلمداد شوند و از نظر اصول عدالت مورد بررسی قرار یگیرند:
1 – خانواده یک نهاد سازماندهی شده ی "طبیعی" (natural) نبوده بلکه یک نهاد اجتماعی (social) است که با قوانین اجتماعی تنظیم می شود. بنابراین، دولت نمی تواند در امور خانواده دخالت نکند: تنها مسئله ای که باقی می ماند چگونگی و اساس این دخالت است.
2- دولت منافع مهمی در پیشرفت و تکامل شهروندان آینده دارد.
3- جدایی و تقسیم کار در خانواده های سنتی جلوی فرصتها، امکانات و آزادی های زنان را در فضای اجتماعی می گیرد.
بگذارید به ترتیب به هر کدام از این سه مبحث بپردازیم.
1.1– خانواده یک نهاد سیاسی است
دیدگاه های سنتی به خانواده، به عنوان نهادی پیش-سیاسی (pre-political ) یا غیر سیاسی برخورد می کردند. برداشت پیش-سیاسی از خانواده از طرف آنهایی بود که اساس را بر واقعیتهایی زیست شناختی و روانشناختی می گذاشتند. آنها که برداشتی غیر سیاسی از نهاد خانواده داشتند اظهار می کردند که شرایط سیاسی مانند در تنگنا بودن، برخورد منافع و قدرت در قالب خانواده نمی گنجند. هر دو این پیش فرض ها مسئله برانگیز هستند و مورد انتقاد فمینیستی قرار گرفته اند.
1.1.1 - چرا خانواده یک نهاد پیش-سیاسی نیست؟
برای بسیاری از تئوری پردازان سنتی ِ موضوع خانواده، خود طبیعت، جدایی و تقسیم وظایف در درون خانواده را الزامی می کند. زنان بطور طبیعی خواهان داشتن فرزند و بزرگ کردن آنها هستند، در حالیکه مردان بطور طبیعی اینطور نیستند. (روسو 1979). بدین ترتیب یک پایه فیزیولوژیکی برای تفاوت جنسیت (gender ) وجود دارد: نقش مسلط زنان در بچه داری و کار خانگی سرنوشتی زیست شناختی (biologic ) برای آنان است.
فمینیستها سه پاسخ به این بحث داده اند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 3 |
بوته اى است شبیه گزنه که بلندیش تا 2 متر میرسد. گیاه نر و ماده آن به صورت جداگانه بوده داراى برگهاى انبوه دراز و کنگره دار میباشد که میوه آن در سر شاخه به صورت خوشه نمایان است. اصولا شاهدانه براى روغن گیرى و خوراک طیور استفاده میشود. بو داده و برشته آن را مردم به صورت تفنن میخورند. نام لاتین این گیاه کانابیس است. اگر از سر شاخه هاى به گل نشسته گیاه ماده چسبندهاى به نام رزین که در حال ترشح است جمع آورى و خشک شود، در واقع حشیش به دست آمده است. این گیاه در آمریکاى شمالى به نام ماریجوانا یا چرس، در انگلیس به گراس، در فرانسه ادب، در هندوستان بنگه و گنجا، در خاور نزدیک و خاورمیانه حشیش، در افریقاى جنوبى دگا، در سوریه و لبنان حشیشه الکیف، در ترکیه اسر یا اسرا، در افریقاى مرکزى کامبا، در اسپانیا و در دیگر کشورها به اسامى مختلفى چون وید، پات، شانگ، چاراز، مکونا و غیره شهرت دارد.
در هر حــال هــر اســم و نــامــى بر ایــن گیاه و مشتقات آن نهاده شود، اثرات توهم زایى آن همچنان پابر جاست در اینجا به حالاتى که پس از استعمال حشیش و ماریجوانا در مصرف کننده روى میدهد به طور اختصار اشاره می کنیم :
- در اثر نشئه شدن اشیاى مجاورش را بزرگتر و یا کوچکتر مى بیند.
- اشتهاى کاذب و میل به مصرف غذا پیدا می کند.
- احساس قدرت عجیب در خود داشته و دست به اعمال وحشیانه و جنون آور و خشونت زا زده و احساس پرواز کردن و سفر در آسمان و نوعى انبساط خاطر و آرامش و اعتماد به نفس کاذب پیدا میکند.
- فرد به خواب عمیقى فرو مى رود.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
فصل اول:تعاریف ، مفاهیم و انواع مهاجرت
حرکات مکانی جمعیت با پیشرفتهای تکنولوژی و توسعه اقتصادی جوامع نسبت به گذشته افزایش یافته است. وسایل مکانیزه حمل ونقل در جابه جایی انسانها نقش چشمگیر داشته و به خصوص اینکه سرعت و اسایش در وسایط نقلیه به جابه جایی انسان شتاب بیشتری داده و تحرک افزاینده ای برای انسان فراهم اورده است.مهاجرت و یا به عبارت دیگر حرکت در فضای زیستی تنها مختص انسان نیست و حتی برخی از حیوانات نیز اقدام به مهاجرت می نمایند.(اصول و مبانی جغرافیای جمعیت-پروفسور کلارک-1373)
متاسفانه اتفاق نظر کلی در مفهوم مهاجرت بین صاحب نظران وجود ندارد ولی به طور کلی شاید بتوان مهاجرت را از دیدگاه جغرافیای جمعیت تعریف نمود که(مهاجرت عبارت است از جابه جایی بین دو واحد جغرافیایی و یا به عبارت دیگر ترک یک سرزمین و اسکان در سرزمین دیگر)بدیهی است مهاجرت برای انسانهایی مطرح می شود که استقررار یافته اند و برای مدتی نسبتا طولانی در مکانی ساکن بوده و احتمالا در این مدت تصمیم قطعی برای مهاجرت نداشته اند،در یک مقطع زمانی انگیزه ای اعم از اقتصادی و اجتماعی و یا سیاسی انها را به ترک سرزمین اصلی و اقامت در سرزمین دیگر والی دارد که معمولا قصد بازگشت در ان مطرح نیست بنابراین کوچ نشینها،دوره گردان،کولی ها،توریست ها،افرادی که برای کار،درس،معالجه وغیره به سرزمینهای دیگر مسافرت می نمایند،مهاجر نبوده و نمی توان انها را در زمره مهاجران به حساب اورد.در این صورت اصطلاح مهاجرت فصلی،موقت و غیره از دیدگاه جغرافیای جمعیت مورد قبول نیست.اصطلاح دیگری که بتواند حرکتهای بی شمار فضایی جمعیتها را در بر گیرد نیز وجود ندارد و اغلب اصطلاح مهاجرت برای جابه جایی انسانها و یا حیوانات در هر شکلی که باشد به کار برده می شود.(اصول و مبانی جغرافیای جمعیت-پروفسور کلارک-1373)
گر چه نمی توان مهاجرت را همواره اقدامی انتخابی تلقی کرد و این وضع درباره مهاجرتهای اضطراری بر اثر عواملی رخ می دهد که خارج ار خواست و اراده فرد بوده و بر وی تحمیل می شود،در اغلب موارد می توان مهاجرت را نوعی انتخاب از طرف مهاجر اصلی دانست.در اینجا تفکیک بین مهاجر اصلی و افرادی که همراه وی از محل اقامت خود به محل جدید عزیمت می کنند،ضروری است و چه بسا در مواردی بین خواست و انتخاب این دو گروه همسانی کامل وجود نداشته باشد.افرادی که خود تصمیم گیر اصلی مهاجرت نباشند و به دنبال مهاجر اصلی یا بر اثر مهاجرت وی اقدام به مهاجرت می کنند(مهاجران تبعی)نامیده می شوند.تعداد مهاجران تبعی معمولا بیش تر از مهاجران اصلی است.(مهاجرت-دکتر زنجانی-1380)
پی یر لروی در کتاب استعمار،مهاجرت را یک اقدام اجتماعی-اقتصادی مطابق با فطرت و نیازهای طبیعی انسان می داند و متفکر دیگری ان را پذیرش موقت یا دائم یک کشور،یک اقلیم،یا یک ناحیه به شمار می اورد که مختص انسان هم نیست.
رولان پرسا در تحلیل حرکات مهاجرتی به سه نکته توجه می کند:1-دائمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید،2-وجود فاصله مکانی بین دو محل،3-وجود فاصله زمانی و زمان انجام مهاجرت.او با توجه به دائمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید تمایزی بین مهاجرت و تحرک مکانی قائل می شود و ان را از حرکاتی چون کوچ،مسافرت و حرکت اونگی جدا می کند. فاصله مکانی در مهاجرت با عبور از مرز تقسیمات سیاسی مشخص می شود که عبور از ان به مهاجرتهای بین المللی و مهاجرتهای خارجی تقسیم می شود که مهاجرت بین المللی بین دو کشور مستقل انجام می شود ومهاجرت خارجی بین دو سرزمین انجام می شود که حداقل یکی از انها کشور مستقل نیست.درمهاجرت داخلی هم فرد محل اقامت خود را داخل یک کشور تغییر می دهد.در حال حاضر در هیچ یک از انواع مهاجرتها اعم از مهاجرتهای داخلی ان و انواع ان و مهاجرتهای خارجی ،فاصله مکانی طی شده بین مبدا مهاجرتها و مقصد مهاجرت تعیین کننده نبوده و انچه مهم است عبور از مرزهای جدا کننده مراکز جمعیتی و مدیریتی است.حتی عزیمت از روستایی به روستای دیگر که در نزدیکی هم قرار دارند نیز مهاجرت محسوب می شود حتی اگر یک رودخانه مرز انها باشد.اما جابه جایی عشایر مهاجرت محسوب نمی شود.
زمان انجام مهاجرت معمولا بر حسب سال مطالعه می شود.مهاجرانی که محل تولد و محل اقامت معمولی انها یکسان نیست مهاجر طول عمر محسوب می شود.انها حداقل یک بار در عمر خود مهاجرت کرده اند.مهاجران بر حسب طول مدت مهاجرت طبقه بندی می شوند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
مشکلات و معضلات جوانان در جامعه
مقدمه
الحمد للَّه رب العالمین و الصلاة و السلام على سیدنا محمد و آله و صحبه اجمعین
اسلام آخرین دین الهى و کاملترین برنامه زندگى براى کلیه اقشار بشریت مىباشد. خداوند متعال براى دعوت به این دین، حضرت محمد صلى الله علیه وسلم را برگزید و او را بر سایر پیامبران فضیلت و برترى بخشید. وقتى آنحضرت صلى الله علیه وسلم به رسالت و پیامبرى مبعوث گردید نخستین گامى که برداشت این بود که براى ابلاغ پیامهاى الهى افرادى را در نظر گرفت تا بوسیله آنها دعوت اسلام را به بندگان الهى برساند اغلب این افراد نوجوان یا جوان بودند.
فاتحان بزرگ اسلام جوانان بودند
تاریخ گواهى مىدهد که اغلب فاتحان نیرومند جوانانى بودند که با نیروى اراده و ابتکار و استعانت از اللَّه فتوحات اسلامى را گسترش دادند »عقبه بن نافع« که جوانى نیرومند و داراى عزم آهنین بود وقتى به کنار اقیانوس اطلس رسید، اسبش را به دریا زد و چنین گفت:
»اللهم رب محمد لولا هذا البحر لفتحت الدنیا فى سبیل اعلاء کلمتک اللهم فاشهد«
پروردگارا اگر این دریا در میان راه مانع من نبود، حتماً براى سربلندى کلمهات تمام جهان را فتح مىکردم. الهى تو خود گواه باش
قتیبه باهلى :
قتیبه باهلى جوانى سرشار از اراده و ابتکار بود وقتى به سرزمین چین پا گذاشت یکى از همراهانش گفت »اى قتیبه! در سرزمین ترکان پا گذاشتهاید، آیا مىدانید که حوادث و خطرهاى بزرگى در کمین است؟« قتیبه در حالى که سرشار از نیروى ایمان و یقین بود پاسخ داد: »با توکل بر خدا به این سرزمین آمدهام، اگر اجل فرا رسیده باشد، از ابزار و لشکر چیزى ساخته نیست.«
تاکید رسول اکرم صلى الله علیه وسلم به صیانت دوران جوانى و قدردانى از آن
حضرت رسول اکرم صلى الله علیه وسلم مىفرماید: پنج چیز را قبل از پنج غنیمت بدانید. زندگى را قبل از مرگ، جوانى را قبل از پیرى، توانگرى را قبل از نادارى، سلامتى را قبل از بیمارى، فراغت و فرصت را قبل از گرفتارى،
آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: هفت نفر در روز قیامت در سایه عرش الهى در حالى که هیچ سایه دیگرى نخواهد بود جاى مىگیرند. نخستین آنها پادشاه و زمامدار عادل است که قانون اللَّه را بر زمین به اجرا مىگذارد
نفر دوم جوانى است که دوران با شکوه جوانى را در عبادت و بندگى پروردگارش سپرى نموده است.
در اثرى دیگر آمده است: اگر پیرمردان عبادتگذار و جوانان فروتن و پرهیزگار و حیوانات علف خوار موجود نمىبودند، خداوند متعال حتماً بر اثر گناهان عموم مردم، آنها را به عذابهاى سختى گرفتار مىکرد.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
مشارکت اجتماعی زنان از دیدگاه قرآن و حدیث
جامعه انسانی فراهم آمده از انسانهاست و زن نیمی از پیکرهی جامعهی انسانی را تشکیل میدهد. اما از دیدگاه اسلام زن تا چه اندازه در جامعه زمینهی نقشآفرینی دارد و محدودهی مشارکت اجتماعی زنان و حضور عینی آنان در جامعه تا کجاست؟ آیا مرد میتواند همسر خویش را از مشارکت در امور مختلف اجتماعی باز دارد؟ یا اینکه موضوع مشارکت اجتماعی از اهمیت ویژه برخوردار است، اما با نگاه همهجانبه و دقیق مورد پژوهش قرار نگرفته است. ما مسئله را از زاویهی عقل، قرآن و حدیث بررسی کردهایم و در نهایت به نقد نظرات مخالف پرداختهایم. در این پژوهش به نتایج اساسی ذیل دست یافتهایم.
1ـ عقل مشارکت همهجانبهی زنان را تأیید میکند.
2ـ قرآن و حدیث هماره زن و مرد را دارای هویت واحدی میشمرد که هر دو به یکسان قابلیت استکمال و رشد دارند.
3ـ زنان از دو جنبه انسانی و مونث بودن برخوردارند. شریعت اسلامی در روابط اجتماعی بر بعد انسانی تکیه دارد و آن را قابل تفکیک از زنانگی محض میداند. و به منظور تفکیک ایندو، در هنگام حضور در جامعه رعایت آدابی را برای زن و مرد مقرر کرده است.
4ـ هر انسانی که از لحاظ علمی و عملی و جسمی توانایی لازم برای بهعهده گرفتن مناصب مختلف را داشته باشد، میتواند به این امور بپردازد و اسلام تفاوتی بین زن و مرد در این امور قائل نشده است.
پیشنهاد
1ـ بررسی ویژگیها و حدود وظایف ولیفقیه و اینکه آیا زنان از تصدی این منصب منع شدهاند یا خیر؟ 2ـ بررسی فیزیولوژیکی جنس زن و مرد و تدقیق تفاوتهای ایندو و میزان تأثیر این تفاوتها در تواناییهای جسمی و عقلی زنان.
ایمان و عقلانیت از دیدگاه الوین پلنتینجا و تحلیل و نقد آن
دکتر نرگس نظرنژاد
آیا اعتقاد به خداوند معقول، خردپسند یا عقلا" مقبول است؟ آیا فرد برای آن که در اعتقاد ورزیدن به خداوند، معقول یا عقلانی باشد باید قرینهای در اختیار داشته باشد؟
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
مسئله و مشکلات جوانان امروز
جامعهشناسی- دکتر تقی آزاد ارمکی:
در حاشیه طرح ازدواج موقت به عنوان راه حل برخی مشکلات.
در میان سیاستمداران و روشنفکران و مدیران ایرانی، بسیاری از مفاهیم و مباحث بیرحمانه مورد استفاده قرار گرفته شده است. بسیاری از افراد این سه گروه بدون توجه به زمینهها، فرآیند و ویژگیهای مربوطه به طرح موضوعات متعدد پرداخته و با قدرت و توانایی که در اختیار دارند، حقیقی بودن آنها را به کرسی نشانیده و در نتیجه دیگران (مخالفان، منتقدان و حاشیه نویسان) را وادار به داوری و بررسی در مورد موضوعات اشاره شده میکنند. یکی از این مفاهیم و موضوعات مطرح شده به واسطه گروههای فوق، جوانی در ایران و جوان ایرانی است.
جوان و جوانی و مسائل و مشکلات آن در طول سه دهه گذشته در ایران به صور گوناگون مطرح شده است. در بیشتر مواقع این موضوع مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. اغلب با این عبارت روبهرو هستیم که «مسائل و مشکلات جوانان متفاوت از مسائل و مشکلات دیگران است و باید به طور ویژه مورد توجه و بررسی قرار گیرد.» با وجود تاکید بسیار زیاد بر جوانان و مهم دانستن آنان، کمتر دیده شده است تا تلاش و کوششی در فهم دقیقتر جوانی در ایران صورت گیرد.
تنها تلاشی که به لحاظ مدیریتی در کشور صورت گرفته است تشکیل سازمان ملی جوانان با همه مناقشهها و مسائل آن است. این سازمان در بیشتر زمان عمرش متعهد به انجام تحقیق در مورد جوانان کشور بوده است. و به نظر میآید توانسته است سنت مناسب تحقیق و پژوهش در عرصه جوانان را فراهم کند.
البته به لحاظ بحرانهای پیشرو، عدهای سعی داشتهاند تا از استمرار سنت ایجاد شده جلوگیری کرده و سازمان ملی جوانان را به مرکز توزیع کالا برای جوانان تبدیل کنند. ولی به نظر میرسد سازمانی که برای شناسایی و سامان دادن مسائل جوانان کشور طراحی شده بود به سازمان پژوهشی تبدیل شده است.
نتیجه ناخواسته این سازمان که به نظر مبارک و میمون است، خود تبدیل به مشکل عمده مدیران فعلی آن شده است. بعضی از مدیران این سازمان هنوز به سیاست روشنی برای چرخش حرکت آن برای تهییج جوانان در انجام کار خاصی دست نیافتهاند. زیرا سنت موجود آن بیشتر مطالعاتی و پژوهشی است تا تبلیغاتی.
با شتاب گرفتن امور اجتماعی و فرهنگی در چند سال اخیر دوباره جوانان و مسائل آنها به عنوان اصلیترین موضوعات در ادبیات، مطبوعات، رسانه ها و در سطح مدیریتی تبدیل شده است. بسیاری از مدیران و سیاستمداران دوباره به موضوع جوانان توجه کردهاند.
البته راهی که برای ورود به بحث جوانان انتخاب کردهاند، بیشتر مبتنی بر ادبیات و عبارت اخلاقی و سیاسی است تا فرهنگی و اجتماعی، زیرا با طرح امنیت اجتماعی و نابسامانی اخلاقی، جوانان و ازدواج آنها مطمح نظر قرار گرفته است. به عبارت دیگر، این بار نیز مسائل جوانان به دلیل مشکلات اخلاقی ایجاد شده در جامعه مطرح شده است.
جوانان مهم شدهاند، زیرا جامعه دچار مشکلات اخلاقی شده است. به نظر آمده است که ریشه و عامل اصلی مشکلات اخلاقی جامعه در وضعیت جوانان است. به عبارت دیگر، فرض بر این است که اگر جهت عمل جوانان تغییر کند، از مشکل اخلاقی در ایران خبری نخواهد بود. با توجه به این وضعیت است که باید روشن شود که آیا ایجاد این رابطه درست است؟ آیا بین وضعیت جوانان در کشور و مشکلات اخلاقی و فرهنگی ایجاد شده رابطه وجود دارد؟ به عبارت دیگر، جوانان علت این مشکلات هستند؟اگر فرض کنیم جوانان در ایران وجود نداشتند، آیا از مشکلات اخلاقی و فرهنگی جامعه هم نشانهای نبود؟ برای روشن شدن بحث لازم است در بدو امر به وضعیت مشکلات جامعه ایرانی توجهی کرده و در نهایت از مشکلات جوانان سخن بگوییم. در صورت وجود ازدواج به عنوان مشکل اصلی جوانان آن وقت باید به سراغ راه حل آن رفت: ازدواج دائم یا ازدواج موقت یا همزمان بودن هر دوی آنها.
مشکل اصلی جامعه ایرانی چیست ؟
بیش از دو دهه است که از طریق سازمانهای سنجش افکار عمومی در ایران، شناسایی مشکلات مهم جامعه ایرانی مورد توجه بوده است، در بیشتر تحقیقات صورت گرفته این سؤال مطرح شده است که مشکل (مشکلات) اصلی جامعه ایرانی کدام است؟ بدون کمترین افت و خیز در این زمینه پاسخها بیشتر معطوف به اولویت مشکل اقتصادی تا مشکلات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بوده است.
بدین لحاظ در طول دو دهه گذشته بیش از هشتاد درصد از پاسخگویان مدعی بودهاند که مشکل اول جامعه ایرانی گرانی و بعد از آن اشتغال و مسکن میباشد. در مراحل بعدی مشکل جوانان و ازدواج آنها مطرح بوده است. تمرکز جامعه ایرانی بر این نوع اولویتبندی مشکلات جامعه و عدم تغییر جدی آن حکایت از تاریخی شدن مشکل اقتصادی و سپس مشکل اجتماعی و در نهایت مشکل سیاسی و فرهنگی است. در یک نگاه کلی با توجه به مجموعه مطالعات و تحقیقات انجام شده میتوان به جمعبندی زیر دست یافت: اولویتبندی مشکلات جامعه ایرانی بدین شرح است: مشکل اقتصادی 60 درصد، مشکل اجتماعی 19 درصد، مشکل فرهنگی 17 درصد و مشکل سیاسی 4 درصد. از میان مشکلات اقتصادی اولویت با گرانی با 51 درصد، مسکن 22 درصد، و از میان مشکلات اجتماعی مشکل جوانان 21 درصد، مفاسد و آسیبهای اجتماعی 11 درصد، مسائل زنان و خانواده 9 درصد، وفاق و انضباط اجتماعی 7 درصد، و از میان مشکلات فرهنگی مشکلات آموزشی 24 درصد، تهاجم فرهنگی 13 درصد و مسائل جوانان 10 درصد میباشد.
در این میان به طور خاص توجه به مشکلات جوانان شده است. مسائل و مشکلات جوانان مشکلات اقتصادی و مسکن 37 درصد، اشتغال 16 درصد، مسائل فرهنگی و اجتماعی 13 درصد و ازدواج 5 درصد میباشد. در این صورت مشکل ازدواج در مقایسه با دیگر مشکلات در اولویت چهارم قرار دارد در حالی که مشکل اقتصادی و مسکن در اولویت اول قرار دارد.
البته با تمرکز بر مشکل ازدواج، مسائلی چون تأخیر سن ازدواج دختران و پسران، روابط جنسی خارج از قاعده، کم اهمیت شدن سهم خانواده در انتخاب همسر، اهمیت اقتصادی یافتن ازدواج و ... روبهرو هستیم. این نوع مسائل حکایت از تغییر در ساختار خانواده و ازدواج است، زیرا جامعه ایرانی با مرکزیت خانواده بیشتر توجه را به ازدواج فرزندان در سن بلوغ میداده است.
ولی به لحاظ تغییرات صورت گرفته در نظام اجتماعی، علاقه و تلاش برای وارد شدن به آموزش عالی، دستیابی به موقعیتهای بهتر، استقلال اقتصادی دختران و پسران، و میل به زندگی مستقل از خانواده که ملازم با هزینه بالای تهیه مسکن و دیگر مایحتاج است، در ساختار ازدواج و خانواده ایرانی تغییرات عمدهای صورت گرفته است. با این وجود، سهم نیروی سامانده امور خانوادگی را نباید از یاد برد.
بر خلاف داوری موجود که نسل جوان را عامل اصلی همه این اتفاقات معرفی میکند، شواهد نشان دهنده نقش و اثرگذاری نسل میانی است. به لحاظ نسلی بیش از اینکه جوانان مسئول تأخیر ازدواج باشند نسل میانی (پدران و مادران جوانان) عامل اصلی نحوه ازدواج هستند. زیرا نیروی اصلی ساماندهنده خانواده ایرانی نسل میانی تا نسل اول و سوم میباشند.
در این صورت باید بیشتر بر سهم و نقش نسل میانی در تغییرات خانواده و ازدواج تاکید کرد. البته نسل جدید عامل اجرای سیاستهای طراحی شده به واسطه نسل میانی است. مسائلی که به پای نسل جوان گذاشته میشود عبارتند از:
تأخیر سن ازدواج، روابط بین دختر و پسر قبل از ازدواج، بی میلی به ازدواج و عدم مسئولیتپذیری آنها در زندگی اجتماعی و خانوادگی. اگر کمی واقعبینانه به مسئله نگاه کنیم میتوانیم از سهم نسل میانی در این زمینه آگاهتر شویم
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
جامعه شناسی، ایل و عشایر
گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. ....
در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز میکند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی میکنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا میشوند، اطلاق میکند. و طایفه را برای مردمی که کوچ نمیکنند، و از تیرههای ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی میکنند، به کار میبرد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق میکنند، طایفه مینامد. گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار بردهاند. برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعههای دیگر، ملاکها و ضابطههایی را پیشنهاد کردهاند. از آن جملهاند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از ردههای این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین . دیگر مردم شناس فرانسوی، این ضابطهها را ملاک تشخیص جامعه ایلی دانسته است: ۱. نظام خویشاوندی منسجم و نیرومندی که مسائل و معضلات ایل بر اساس قوانین برآمده از آن نظام، در درون ایل حل و فصل میشود؛ ۲. سازمان اجتماعی و اداری هرمی شکل شاخهای مبتنی بر نظام خویشاوندی؛ ۳. شیوه معیشتی ویژهای که بیشتر بر نگاهداری و پرورش دام استوار است (زراعت در جامعه ایلی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تولید صنایع دستی از نوع ریندگی و بافندگی اشتغال جنبی مردم ایل است)؛ ۴. شیوه زیست خاصی که به شکل کوچندگی و نیمه کوچندگی آشکار میگردد. برخی هم کوچندگی فصلی و تحرک از منزلی به منزل دیگر در قلمروی معین، و معاش مبتنی بر دامپروری را از شاخصههای مهم در شناخت جامعه ایلی میدانند و برای آن دسته از ایلها که زمانی کوچنده بودند و سپس یکجانشین شدند، و ضمن وحدت ایلی خود، از دامداری به کشاورزی روی آوردند، اصطلاح ایل به کار میبرند. ایل را واحدی سیاسی- اجتماعی، مرکب از شماری طایفه متشکل از چند واحد پدر تبار نیز گفتهاند. برخی هم ایل را که مبانی آن در زندگی عشایری و سازمان اجتماعی قبیله نهفته است ، پدید آورنده ساخت ویژهای از قدرت دانسته، بعد سیاسی جامعه عشایری، و تحقیق اتحادیههای سیاسی قبایل و طوایف عشایری را در سازمانی خاص به نام سازمان ایلی یاد کردهاند. ایل را به مفهوم یک واحد مستقل اجتماعی- فرهنگی نیز تعریف کردهاند که سازمان اجتماعی آن قبیلهای، روش زیست آن کوچ نشینی (کامل یا نیمه)، و شیوه معیشت آن بیشتر دامداری است. ساختار اجتماعی ایل به منزله قبیله را، نظام عشیره ای مبتنی بر اتحاد چند عشیره شکل میدهد. هر عشیره از جماعتی ترکیب شده است که افراد آن بر اساس پیوندهای خونی متحد شده و یک واحد مستقل هم بسته را به وجود آوردهاند. با توجه به آنچه گذشت ، میتوان گفت که ساختار اجتماعی و سیاسی ، مهمترین عامل هویت دهنده به جامعه ایلی است. ایل ممکن است جامعهای عشایری، یا جامعهای ده نشین و کشاورز باشد که در صورت اخیر، گلههایش را چوپانان به چرا ببرند. از این رو ،جامعههای کوچ نشین شبان و جامعههای یکجانشین کشاورز تا زمانی که سازمان اجتماعی- سیاسی خود را حفظ کرده باشند، ایل به شمار میروند(۱).
طبقه بندی ایلها
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 3 |
مراسم قالیشویان اردهال
هر سال این مراسم در دومین جمعه از ماه مهر با شرکت جمعی از عاشقان به مولا سلطانعلی (ع) در 40 کیلومتری غرب کاشان برگزار می شود. در این مراسم مردمان فین و کاشان با چوب که از آن برای زنده کردن یاد اجداد مطهرشان که با چوب به کمک مولا سلطانعلی (ع) شتافته بودند شرکت میکنند در این مراسم مسئولین مملکتی ائمه جماعات و تعدادی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مردم شهید پرور ایران و همچنین از دیگر کشورهای اسلامی حضور دارند نکته قابل توجه آنست که جمعیت بقدری زیاد است که انسان را به یاد بیابان عرفات و مشعر الحرام در مکه و جمعیت آنجا می اندازد.
در سنه 500 هجری قمری مشهد اردهال دارای 7 مدرسه علیمه به سرپرستی عالم جلیل القدر سید ابوالرضا راوندی بوده است که این خود نشان دهنده ارج نهادن به علم و دانش است.
سردابه اعجاب انگیز: این سردابه در سال 1340 ه مورد بازدید حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (رحمه ) قرار گرفت. این سردابه حاوی اجساد شهدا به طور تازه و بدون هیچگونه تغییری بوده است.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 2 |
مدرنیسم و پسا مدرنیسم
مدرنیته پدیده ویژگی ها و خصوصیاتی است که عصر ما را به طور کلی می سازد و مبتنی بر سلسله مفاهیمی است که تغییرات و تحولات عصر جدید را در بر می گیرد . ما همگی در مدرنیته زندگی می کنیم و از مزایای آن بهره می بریم اما ممکن است همگی طرفدار مدرنیته نباشیم . بعضی ها مدرنیته را روح عصر جدید و تجدد می دانند که ادامه یافته است . بعضی ها آغاز آن را از اواسط قرن 17 و بعضی انقلاب کبیر فرانسه می دانند و افراد مختلف در این که مدرنیته از کی شروع می شود، نظرات متفاوتی دارند. البته معتقدند که مدرنیته در واقع به دوره ای اطلاق می شود که با پایان قرون وسطا آغاز می شود کلمه ‘‘ پسا مدرنیسم ’’ اصطلاح جدیدی است که بعضی پس از دهه های شصت و هفتاد با انتقادات تند و همه جانبه از مدرنیته آن را مطرح کردند . البته بعضی صاحبنظران از اوایل قرن بیستم آن را به کار می برند و بعضی معتقدند که از اوایل قرن نوزدهم افرادی مانند مارکس که مدرنیته را شدیدا” نقد می کردند به دوره پسا مدرن می اندیشیدند هر چند هرگز او عین این اصطلاح را به کار نبرد و تنها از فرو پاشی نظام سر مایه داری و آغاز عصر سوسیالیزم نام برد
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 3 |
مارکسیسم(1)، نظریهای در باب چگونگی تحول زندگی اجتماعی – تاریخی انسان و قانونهای حاکم بر آن، که پایهگذاران آن کارل مارکس (1818-83) فیلسوف، اقتصاددان و جامعهشناس آلمانی و فریدریش انگلس (1825-95) یار و همفکر نزدیک او هستند. ولی به معنای وسیع کلمه، مارکسیسم یک مکتب فلسفی – سیاسیست که شاگردان روسی مارکس و انگلس، بویژه پلخانف و لنین، در پر کردن خلاءهای آن و قالبگیری آن به صورت یک دستگاه جامع نظری – شامل بحث مابعدالطبیعه، فسلفهی تاریخ، جامعهشناسی، اقتصاد و انجامشناسی(2) تاریخی – نقش بزرگی داشتهاند، چنانکه جدا کردن آراء آنها از آراء اصلی مارکس کاری دشوار است؛ اگر چه در سالهای اخیر برخی متفکران (مانند ژان – پل سارتر و مرلوپونتی در فرانسه) و حوزههای فکری جدی اروپایی (مانند مکتب فرانکفورت) کوشیدهاند که آراء اصلی مارکس را، که جنبهی پژوهش فلسفی و تاریخی دارد، از قالبهای ایدئولوژیک مارکسیسم – لنینیسم جدا کنند.
آراء مارکس و انگلس زیر نفوذ فیلسوفان آلمانی، بویژه هگل و فویر باخ و آراء سوسیالیسم فرانسوی (که پس از انقلاب فرانسه پدید آمد) و آراء اقتصادی ریکاردو، اقتصاددانان انگلیسی (که بازتابیست از تجربهی انقلاب صنعتی در انگلیس) بسط یافته و همهی این رگههای فکری به تکوین نظریهی تاریخی مارکس یاری دادهاند. اما انتقاد مارکس از جامعهی بورژوازی، چه از جهت پیشفرضها چه نتیجه گیریها، از اندیشههایی که الهام بخش آن بوده است، بسیار فراتر میرود . از نظر مارکس، تاریخ بشری یک فرایند «طبیعی»ست که ریشه در نیازهای مادی (زیستی) بشر دارد . این اصل، اندیشهی بنیادی «ماتریالیسم تاریخی» است که مارکس و انگلس آن را برابر با داروینیسم در حوزهی زیستشناسی و یا به عبارت دیگر، دنبالهی آن در حوزهی پژوهش تاریخی – اجتماعی میدانستند. به گفتهی انگلس، مارکس قانونهای تکامل سرمایهداری را همچون بخشی از فرگشت(3) کلی اجتماعی باز نموده است.
از این دیدگاه، بنیان فرگشت تاریخی بشر شکلها و روابط تولیدی شناخته میشود که «در تحلیل نهایی» ماهیت هر دورهی تاریخی، شکلهای خاص مالکیت شایع در آن و ساخت طبقاتی آن را معین میکند. کشاکش میان طبقات بر سر بهرهی اقتصادی (و پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن) در پهنهای انجام میشود که شیوهی تولید وضع و چگونگی آن را تعیین میکند. این عامل، در عین حال، نیروی انگیزندهایست برای تغییر صورتهای اجتماعی زندگی. تمامی تاریخ بشر (جز مرحلهی کمونیسم ابتدایی) عرصهی جنگ طبقاتیست. ستیزهی طبقاتی، که از جنگ بر سر «بهره(4)ی مادی» و یا تقسیم حاصل تولید اجتماعی مایه میگیرد، نیروی فشارندهای است که به انقلاب اجتماعی و تغییر صورتهای اجتماعی تولید، روابط مالکیت و توزیع کالاها («تخصیص تولید اجتماعی») میانجامد.
به نظر مارکس، سرمایهداری درعین آنکه انگیزش بیمانندی برای تکامل نیروهای تولید در مقیاس جهانی فراهم کرده، وضعی پدید میآورد که مانع تکامل بیشتر آنست. سرمایهداری، با فقیر کردن منظم تودهها و با آفرینش پرولتاریا یعنی طبقهای شکل یافته از کارگران استثمار شدهی صنعت که نیروی کار خو درا همچون کالا در بازار میفروشند، «گورکن» خود را میآفریند. پرولتاریا با برافکندن سرمایهداری، تمامی بشریت را آزاد میکند و به همهی فاصلههای طبقهای و همهی شکلهای بهرهکشی پایان میبخشد. «از خود بیگانگی» کار، با تبدیل وسایل تولید به دارایی همگانی، پایان مییابد، و به این ترتیب، «ما قبل تاریخ» بشر، یعنی «قلمرو جبر» جای خود را به «قلمرو آزادی» میدهد.
مفهوم بهرهکشی یا استثمار در مارکسیسم اهمیت ویژهای دارد. به عقیدهی مارکس، برحسب هر یک از صورتهای اجتماعی تولید، روابطی میان مالکان ابزار تولید (طبقه یا طبقات حاکم) و اکثریت بیبهره از آن (طبقه یا طبقات محکوم) وجود دارد که باصطلاح، رابطهی طبقاتی نامیده میشود؛ و این رابطه بر پایهی استثمار یا بهرهکشی گروه نخست از گروه دوم است. بدین معنی که در تقسیم حاصل تولید، طبقهی مالک سهم عمدهای را (به نام حق مالکانه یا سود سرمایه) برداشت میکند و سهم کوچکی را به تولید گران (بردگان، دهقانان بدون زمین، کارگران) میدهد و همین رابطه سرچشمهی کشاکشیست که تضاد طبقاتی نامیده میشود . به نظر مارکس، بر اساس نظریهی اقتصادی کلاسیک، ارزش کالا برابر با ارزش کاریست که برای تولید آن کردهاند؛ و در نتیجه، سهمی که به عنوان حق مالکانه (در اقتصاد فئودالی یا شبه فئودالی) یا سود سرمایه ( در اقتصاد سرمایهداری) برداشت میشود، برداشت بیدادگرانهیست از سهم کار، که او به آن نام «ارزش افزونه(4)» میدهد. البته مارکس درین باره، بظاهر، داوری اخلاقی نمیکند، بلکه کوشش او اینست که به برداشتی علمی از روابط اجتماعی برسد و قانونهای «ناگزیر» دگرگونی و تکامل اجتماعی و روابط علیتی میان پدیدههای اجتماعی را نشان دهد. بنابراین، از لحاظ او، شکل طبقاتی جامعه و روابط آن مراحل ضروری تکامل تاریخی بشر است و هر مرحله زمینهی لازم پیدایش مراحل بعدی است.
رؤیای مارکسی دربارهی آینده در کتاب سرمایه و آثار دیگری که مارکس دربارهی نیروهای محرک درونی جامعهی بورژوایی نوشته است، وجه استدلال «علمی» یافته است. مارکس و انگلس باور داشتند که سیستم خود را از درون روند واقعی «تاریخ حقیقی» کشف کردهاند. اما انتظارهای انقلابی ایشان در دوران زندگیشان با ناکامی روبرو شد. طبقهی کارگر صنعتی در کشورهای پیشرفتهی صنعتی نقش انقلابی را که آنان انتظار داشتند هرگز به انجام نرساند، اما مارکسیسم، در واقع، به عنوان یک دکترین انقلابی، در کشورهایی جاذبه یافت که تحلیل مارکس بر آنها صدق نمیکرد، اما زمینهی آمادهای برای پذیرش نگرههای انقلابی بویژه در میان طبقات میانهی آنها وجود داشت.
نظریهی مارکسی دربارهی دولت:
برخلاف نظر هگل، که دولت را همچون جانی در تن جامعه و مظهری از «جان جهان» میدانست، مارکس دولت را یک نهاد اجتماعی متعلق به دورهی طبقاتی جامعه و بخشی از روبنای آن میداند و تحولات آن را بر حسب تغییر صورتهای روابط تولیدی و اشکال اصلی تاریخی دنبال میکند. به نظر مارکس، هر صورتی از صورتهای روابط اجتماعی، که بر پایهی روابط و تضاد طبقاتی است، وجود دستگاهی زورآور را ناگزیر میکند که همانا دولت است. همچنانکه میدانیم، در هر بحثی از دولت همواره مسئلهی قدرت طرح میشود. مارکس، برخلاف نظر کسانی که دولت را به عنوان عامل حفظ نظم اجتماعی ضروری میدانند، هر شکل تاریخی از قدرت سیاسی را وابسته به روابط طبقاتی معین میداند و از آنجا که در هر شکل تاریخی طبقهی مالک ابزارهای تولید را طبقهی حاکم میشناسد (مثلاً در جامعهی فئودالی اشراف زمیندار و در جامعهی سرمایهداری صاحبان کارخانهها و مؤسسات اقتصادی جدید)، دولت را ابزاری در دست طبقهی حاکم برای ادامهی چیرگی آن و حفظ روابط اجتماعی محکوم به زوال میشمرد. بنابراین، دولت نهاد اجتماعی متعلق به دوران روابط و کشمکشهای طبقاتی است و با از میان رفتن طبقات اجتماعی، دولت نیز علت وجودی خود را از دست میدهد و جای خود را به روابط داوطلبانه و آزادانه میان انسانها میسپارد.
سوسیالیسم از نظر مارکس:
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
گویشهای زبان فارسی در استان فارس
گویشهای زبان فارسی بخشی از میراث ماندگار فارسی به شمار میآید که در مناطق مختلف استان فارس مورد استفاده قرار میگیرد و به رغم آنکه در گذر تاریخ دستخوش تغییرات گسترده قرارگرفته اما در برخی از مناطق این گویش ها همچنان کاربرد دارد.
به گزارش خبرنگار ایرنا،به طور کلی میتوان گفت آمیختگی گویشهاولهجه ها دراستان فارس موجب شدهاست کهنوع گفتار در این استان بسیار فراوان و متنوع باشد و اگر بگوییم به ازای هرشهریا روستای موجود در این استان، نوعی گویش و لهجهخاص وجودداردکه در برخی موارد شباهتها و در پارهای موارد اختلافاتی با هم دارد، سخنی به گزاف نگفتهایم.
اگراین تقسیمبندی را قدری کلی تر و بسته تر ببینیم باید گفت هر شهرستان استان فارس دارای نوعی گفتارخاص وگویشی از زبان فارسی است به طوری که مثلا اصطلاحاتی کهدرشهرستان جهرموروستاهای آن در جنوب فارس مورد استفاده قرار میگیرد با واژهها و اصطلاحاتی که درشهرستان کازرون و روستاهای آن در غرب فارس مورد استفاده قرار میگیرد، متفاوت است.
در برخی ازمناطق استان فارس گویشهای خاص آنقدر توسعه یافته و غنی شده است کهبهاعتقاد اهالی این مناطق باید نوع گویش آنان را زبانی دیگر نامید، این موضوع در شهرستان لارستان در جنوب استان فارس به وضوح قابل رویت است طوری که بسیاری از صاحبنظران گویش لارستانی را زبانی مستقل از زبان فارسی می دانند که دارای دستور زبان ویژه است.
در عین حال کلمات و واژههای این نوع زبانها که در شهرستانهایی مانند خنج و کازرون نیز در بین مردم رواج دارد بسیار شبیه به واژگان فارسی است و یک فردفارسی زبان اگر چه نتواند به این زبان گفت و گو کند اما در مقابل فردی که به آن سخن میگوید میتواند مفاهیم کلی را دریابد.
برخی ازاهالی مناطق استان فارس ازجمله شهرهاو روستاهایی در شهرستانهای آباده، مرودشت و کازرون واژهایی در گفتار و نوشتارهای خودبه کار میبرند که واژههای اصیل زبان پهلوی و زبان ایران باستان است و نیاکان ما افزون بر دو هزار و پانصد سال قبل این واژهها را در گفت و گوهای خود به کار برده اند.
شهر سیوند در ۵۵کیلومتری شمال شیراز که در محدوده شهرستان مرودشت قرار دارد و روستای گاوکشک و برخی دیگر از روستاها در شهرستان کازرون از جمله مناطقی است که واژههایی از زبان ایران باستان هنوز در آن متداول است.
شیراز به عنوان مرکز استان فارس نیز دارای نوع گفتار و گویش خاص از زبان فارسی است، تنوع گویش فارسی در این شهر به حدی است که میتوان گفت گویش ساکنان شرق این شهر با گویش ساکنان شمال یا غرب این کلان شهر متفاوت است.
برخی ازمردم شیراز ازجملهساکنان محلههای سعدی،پودنک،قصردشت و گودعربان دارای مفاهیم بسیار عمیق در گویشهای خود هستند که درعین حال که بر گرفته از زبان فارسی است اما به دلیل مخفف شدن کلمات به نوعی گویش متفاوت تبدیل شده است.
اگربخواهیم درتقسیم بندی گویش زبان فارسی در شیراز نوعی مرزبندی رعایت کنیم باید زبان و گویشهای فارسی در این شهر را به سه قسمت شیرازی شرقی، شیرازی مرکزی و شیرازی شمال غرب تقسیم کرد.
بر اساس مستندات تاریخی از زمان آل بویه تا دوره قاجار فقط یک گونه گویش شیرازی در این شهر وجود داشته است این گویش که اکنون به عنوان گویش اصیل شیرازی شناخته میشود در میان ساکنان مناطقی از مرکز و شمال غرب شیراز رواج دارد و معمولا محلات بافت قدیم شیراز که ساکنان آن شهروندان قدیمی شیراز هستند به این نوع گویش سخن میگویند.
گویشهای دیگر در شیراز به علت مهاجرت برخی از مردم از سایر مناطق به این شهر در شیراز رواج یافته است ، برخی از محلات مناطق شرق شیراز اکنون به این نوع گویش صحبت میکنند و اگر چه واژههای زبان فارسی در این نوع گویش باواژههای زبان فارسی درگویش شیرازی مرکزی مشابه است اما تفاوتهایی نیز در گفتار میتوان دید.
شهروندانی که در مناطق شرق و شمال شرق شیراز زندگی میکنند برای ادای کلمات از نوعی گویش شیرازی که غلیظ تر از گویش شیرازی مرکزی است استفاده می کنند و در تخفیف کلمات سعی میکنند کلمات را بیشتر مخفف نمایند.
علت اصلی تفاوت در گویش شیرازی به ساختار جمعیتی شیراز ، تاثیرگذاری مشاغل ، تاثیر مهاجرت ، نزدیکی به روستاهای همجوار و مسایل اینچنین باز می گردد، در گویش شیرازی عامیانه به علت اینکه ارتباط با دیگر نقاط بیشتر بوده این نوع تاثیرگذاری ها نیز بیشتر است.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
مقدمه
گویشی که در حال حاضر کلیمیان ایران به آن صحبت میکنند از جملۀ گویشهای ایرانی است که جزو دستۀ گویشهای مرکزی ایران به شمار میرود. این گویش امروزه در شهرهای اصفهان، همدان، کاشان، یزد، بروجرد و چند شهر دیگر ایران و نیز در نقاطی در خارج از ایران، چون قفقاز، سمرقند و بخارا رایج است. گفته شده است که گویش فعلی کلیمیان اصفهان، گویش سابق مردم اصفهان بوده که کلیمیان آن را بین خود حفظ کردهاند.[i][1] اگر این نظر را بپذیریم میتوان آن را نیز در مورد سایر انواع گویش کلیمی در ایران و یا خارج از ایران تعمیم داد و چنین نتیجه گرفت که کلیمیان ایران در هر نقطه که ساکن شدهاند حافظ زبان سابق آن ناحیه گردیدهاند.
راجع به ورود کلیمیان به ایران و تاریخ آن نظریات مختلفی وجود دارد که از عهدۀ این مقاله خارج است[ii][2]. تنها ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که طبق سرشماری سال 1350، جمعیت کلیمیان اصفهان در حدود 2300 نفر بوده است. [iii][3]. (آمار جمعیت آنها در سالهای اخیر به دست نیامد).
واژه در گویش کلیمیان اصفهان از نظر ساخت اشتقاقی[iv][4] (و نه تصریقی[v][5]) به سه نوع تقسیم میگردد: ساده[vi][6]، مشتق[vii][7] و مرکب[viii][8].
واژۀ "ساده" تنها از یک واژک آزاد[ix][9] ساخته شده است، مانند tou (تاب)[x][10] ،teu (تب).
واژۀ "مشتق" علاوه بر یک یا چند واژک آزاد دارای یک یا چند وند اشتقاقی[xi][11] است، مانند pil-ak (پولک)، gand-a (گندیده).
واژۀ "مرکب" بیش از یک واژک آزاد دارد، مانند an-e-buvâ (زن پدر) bâbâ-bele (پدر بزرگ).
"فعل" چون در مقایسه با سایر انواع واژه ساخت متفاوتی دارد، در این مقاله، در ابتدا افعال غیر بسیط و سپس سایر انواع واژه مورد بحث قرار میگیرند.
گویش استان بوشهر در تمام مناطق فارسی محلی است که دارای بن مایه لری می باشد . برای مرزبندی انواع گویش منطقه را از لحاظ جغرافیایی به دو بخش تقسیم شمالی و جنوبی تقسیم می کنیم که هر قسمت ویژگی خاص خود را داراست . و دارای تفاوتی اندک می باشد . زبان های عربی نیز در جاهایی مانند بندر عسلویه ، کنگان ، جزیره شیف ، و جزیره شمالی و جنوبی بندر ریگ رایج است .
در همه گویشها واژه های فارسی باستان ، اوستایی و پهلوی دیده می شود که بازمانده صرف زبان پهلوی هنوز هم در گویش دشتی (دشتیانی ) رایج است . این موضوع نوید تکامل زبان از فارسی قدیم به فارسی نو در منطقه می باشد . حکایت از قدمت و دیرینگی منطقه می کند .
بعلت ارتباط بندری بوشهر با کشورهای عربی و نیزتسلط انگلیسیها هلندیها در منطقه پاره ای واژه های بیگانه دیده می شود که هنوز هم مورد استعمال است . گویش شمالی استان شامل گویش شهرستان دشتستان ، گناوه و دیلم می باشد .
گویش جنوبی شامل گویش شهرستانهای تنگستان ، دشتی ، گنکان و دیر می باشد . خود شهر بوشهر هم اکنون فارسی صحبت می کنند ولی گویش آنها همسو با گویش تنگستان بوده است . گویش شمالی نیز تنوع در عین خود دارد . در شهرستان دشتستان شناسه می در جلو افعال بکار می رود و این واژه ی می در شهرستان گناوه و دیلم تبدیل به ای می شود.
با وجود تضعیف روز افزون زبان ایرانی آذربایجان از زمان غلبه مغول گویش های این زبان به کلی از میان نرفته بلکه هنوز در نقاط مختلف آذربایجان و دیگر نواحی ایران بزرگ بطــور پراکنـده و غالبآ به نام تاتــی به آنها سخن می گوینــد این گویش ها از شمــال به جنوب به اجمال عبارتند از :
1- گویش هــای تاتی طـارم علیـا استــان زنجان شامل روستاهای : نوکیان ،سیاهورود، بنــدرگاه، کلاسر، هزار رود، جمال آباد، باکلور، چرزه، جیش آباد و قــوچان می باشد.
2- عمده روستاهای بخش شاهرود خلخال شامل: اسکستان، اسبو، درو، کلور، شال، دیز، کرین، لرد ، کهل، طهارم، گلوزان، گیلوان ، گرد آو ، گندم آباد و همچنین کرنق در دهستـــان خوروش رستـم و کجل در بخـش کاغذ کنان همان شهرستان .
3- گویش کرینگان ، ازدهات دیزقار خاوری در بخش ورزقان شهرستان اهر.
گویش بختیاری
زبان بومی ایل بختیاری یا گویش لری بختیاری: از گویشهای جنوب غربی ایران است و متناسب با شرایط زیستی، اقتصادی، طبیعی و فرهنگ بومی این قوم سامان و غنا یافته است. راولینسون در سفرنامه خود مینویسد: «تاکنون این گویشهای رایج در منطقه زاگرس را بازمانده زبان پهلوی میدانستند ولی به نظر میرسد زبان لری از فارس باستان مشتق شده است که همزمان با زبان پهلوی به صورت جداگانه با آن تکلم میشده است». محسن فارسانی در مقدمه دیوان ملا زلفعلی بختیاری مینویسد: «خاک این منطقه به لحاظ کوهستانی بودن از هجوم اقوام بیگانه مصون مانده و گویش آنان کمتر با زبان ترکی و عربی مخلوط شده است». وی این گویش ظریف را از مشتقات نزدیک زبان پهلوی میداند.این سخن درکل درست است . گویش بختیاری از جمله گویشهای جنوب غربی ایران - شاخه لری - به شمار میرود، گویشهای لری تفاوتهایی باهمدیگر دارند - این تفاوتها بیشتر با لرهای لرستان فیلی مصداق می یابد اما با لرستان جنوبی به ویژه در استان کهگیلویه و بویر احمد و ممسنی اختلاف چندان چشمیگر نیست. مجموعا گفته میشود زبانهای لری نزدیکترین همسایه و همدسته زبان فارسی هستند.
گویش بختیاری مانند اکثر گویشهای دیگر کشورمان لهجههای متعدد دارد که به طور کلی از نظر جغرافیایی میتوان آن را به چهار نوع گویش تقسیم نمود :
اول: منطقۀ شرقی که قسمتی از دنبالۀ رودخانۀ کارون را شامل میشود و همسایۀ کوه گیلویه و بویر احمد است و طبعاً از گویش بویر احمدی تأثیر پذیری داشته است. مثلاً تمام بختیاریها به «شما» میگویند «ایسا» (isA) اما در آن منطقه بر اساس گویش بویر احمد میگویند «ایشا» (ishA)
دوم: منطقۀ جنوبی که بیشتر طایفۀ مکوندی را در بر میگیرد و از رود زرد تا رامهرمز و هفتکل است و تحت تأثیر گویش طایفۀ بهمئی قرار گرفته است .
سوم: منطقه چهار لنگ که از فریدن تا دورود را شامل میشود. اگرچه در این منطقه تأثیر پذیری صورت نگرفته است اما در بعضی واژهها فطرتاً و از روزگار دراز این تفاوت وجود داشته است. مثلاً به عمو میگویند تتا در حالی که در مناطق دیگر به عمو میگویند تاته
چهارم: بختیاری میانی که شامل کلیۀ هفت لنگ(که از الیگودرز شروع و تا مناطق جنوبی ادامه دارد) و قسمتی از چهار لنگ کیان ارثی است. گویش حالت اصلی خودش را داشته و روان و یکدست است و اختلاط با واژههای بیگانه کمتر در آن صورت گرفته است .
حروف ویژه در گویش بختیاری
در بختیاری حروفی وجود دارد که در فارسی رایج تلفظ نمیشوند. شاید آنها بازماندگان فارسی پهلوی باشند.
ذال معجم: حرف «د» وقتی که پس از a ،A ،o ،i ،e ،y بیاید به گونهای دیگر تلفظ میشود («A» را «آ» فرض کنید و «a» را «فتحه») تلفظ به این طورت است که قسمت زیرین نوک زبان با دندانهای پیش فک زیرین مماس شده اما با دندانهای پیش فک بالا تماس بسیار نامحسوس است. اما «د» پس از صامتها به همان صورت معمول تلفظ میشود .
هاء میان تهی: گونهای «هـ» است که با تلفظی نرمتر از «هـ» تلفظ میشود. مانند پهل (pohl) به معنی پُل
واو غنه: کلمۀ «نو» در فارسی رایج تقریباً با واو غنه تلفظ میشود. در گویش بختیاری برخی کلمات با این واو تلفظ میشوند. مثل nّon (یعنی نان)
ضمایر
ضمایر شخصی منفصل:
مو (mo) ... من
تو (to) ... تو
هو (Ho) ... او/آن
ایما (imA) ... ما
ایسا (isA) ... شما
هونو/اونو (ono/hono) ... آنها
ضمایر ملکی متصل:
اُم (om-) تَوَرُم (tavarom) تبرم (تبر من)
اِت (et-) تَوَر ِت (tavaret) تبرت
اِس (es-) تَوَر ِس (tavares) تبرش
اِمون (emun-) تَوَر ِمون (tavaremun) تبرمان
اِتون (etun-) تَوَر ِتون (tavaretun) تبرتان
اِسون (esun-) تَوَر ِ سون (tavaresun) تبرشان
اسامی مختوم به مصوت هنگام گرفتن ضمیر ملکی متصل تنها m یا t یا s یا mun یا tun و یا sun میگیرد. مثل :
دام (dAm) مادرم
داسون (dasun) مادرشان
ضمایر اشاره:
یو (yo) این
هو (ho) آن
یونو (yono) اینها
هونو (hono) آنها
زمان افعال
مضارع اخباری:
شناسه + بن مضارع + -e
مثلاً خَردَن (xardan) به معنی خوردن بن مضارعش «خور» (xor) است:
میخورم: اِخورُم (exorom)
میخوری: اِخوری (exori)
میخورد: اِخوره (exore)
میخوریم: اِخوریم (exorim)
میخورید: اِخورین (exorin)
میخورند: اِخور ِن (exoren)
مضارع التزامی: دستور ساختش مثل فارسی است
ماضی مطلق: دستور ساختش مثل فارسی است (شناسه + بن ماضی)
ماضی استمراری: شناسه + بن ماضی + -e
مثل: اِخَردُم (exardom) میخوردم
ماضی نقلی: e- + ماضی مطلق
خوردهام: خَردُمِه (xardome)
خوردهای: خَردیه (xardiye)
خورده است: خَردِه (xarde)
خوردهایم: خَردیمِه (xardime)
خوردهاید: خَردینِه (xardine)
خوردهاند: خَردِنِه (xardene)
ماضی بعید: مثل فارسی است فقط به جای «بود» از «بید» استفاده میشود. مثلاً :
خورده بودند = خَردِه بیدِن (xarde biden)
آینده: برای بیان زمان آینده معمولاً همان مضارع اخباری به کار میرود
نفی مضارع اخباری:
نمیخورم: نیخورُم (nixorom)
نمیگویم: نیگُم (nigom)
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 5 |
چکیده:
زوال خانوادههایی که والدین و فرزندان با هم زندگی مینمودند، انواع جدیدی از زندگی و خانواده را در غرب پدید آورده است. الگوی خانواده تک والدینی که امروزه به حدود یک سوم خانوادههای آمریکایی و فیصد زیادی از خانوادههای غربی تسری یافته، جامعهشناسان، روانشناسان و جمعیتشناسان را با پرسشهای زیادی رو به رو نموده است. مشکلات ناشی از استرسهای احساسی، تحصیل و آینده فرزندان به همراه بحرانهای روحی و جسمی والدین و آسیبهای مختلف اجتماعی و فرهنگی میتواند خانوادههای تکوالدینی را به عنوان یک از چالشهای مهم جوامع غربی تبدیل نماید. در این مقاله پس از ارائهی ویژگیهای این تغییرات در بنیان خانوادههای غربی، بخشی از آمار و گزارشات مربوط به آن ارائه می شود.
امروزه خانوادههای تک والدینی به یکی از جنبههای دائمی و قابل توجه جوامع تبدیل شده است. تغییر الگوی مرسوم زن و شوهر و فرزندان به الگوهایی دیگر نظیر خانوادههای بدون پدر و یا مادر، فرزندان بدون سرپرست و یا فرزندانی که با پدرکلانها و مادرکلانهایشان زندگی میکنند و یا زندگی مشترکی بدون پیوند ازدواج، شده است که جمعیتشناسان و جامعهشناسان را با پرسشهای زیادی رو به رو نموده است.
«سیمون دانکن» و «دوزالیندادو اردز» دو استاد جامعهشناسی معتقدند که تغییرات طولانی مدتی در الگوهای خانواده و ارتباطهای میان زنان و مردان در حال وقوع است.
علت این تغییرات چیست؟ تعدادی از کارشناسان معتقدند که این شیوههای جدید زندگی، نتیجه انتخاب روش مطلوب افراد جامعه برای زندگی است که بر اساس شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تغییرات آن به وجود می آید. البته عوامل دیگری نظیر فشارهای زندگی و دسترسی به رسانههای ارتباط جمعی نیز میتواند در این امر مؤثر باشند.
همچنین فشارهای اقتصادی و لزوم کار بیشتر زوجین نیز باید مدنظر قرار گیرد. اشتغال زنان و استقلال اقتصادی نیز که رفاه بیشتری را برای آنان فراهم میکند، ازدواج و تشکیل خانوادههای مرسوم را با چالشهایی جدی روبرو نموده است.
به هر حال، خانوادههای تک والدینی به دلیل وجود نگرانی از امکان ایجاد آسیبهایی نظیر استرسهای احساسی، نیازهای اقتصادی و ضررهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. به علاوه افرادی ممکن است با این پرسش روبرو شوند که آیا یکی از والدین میتواند به تنهایی فرزند یا فرزندانش را تربیت و بزرگ نماید؟ چه چالشهایی ممکن است خانوادههای تک والدینی را تحت تأثیر قرار دهد؟
در ادامه به تعدادی از آمارهای منتشره در مورد وضعیت رو به رشد خانوادههای تک والدینی و گونههای جدید خانواده در غرب اشاره می شود:
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
کودکان بی هویت و آینده!
ایران امروز که قر یب نیمی ا ز جمعیت آن بر اساس سن نما زیر ۱۹ سالگی قرار دارد بدون تردید بخش بزرگی از راه نا پیموده خود را در گرو حرکت وکنش های کودکان ونوجوانان امروز به عنوان نسل آتی این مرزوبوم وا نهاده است . هویت یابی وانتقال تاریخچه جنبش ها وخواسته ها وانتظارات پاسخ داده نشده مردم ما در طول حداقل سده اخیر تاکنون به این نسل آینده ساز، تنها راه نیل به جامعه مدنی است که بتواند نسخه های درونزا برای مسائل وتمنیات مردم این کشور تجویز کند . متاسفانه علیرغم اهمیت این نسل ، به دلایل متعدد از جمله غفلت رهبران در طول چند دهه اخیر،بخش بزرگی از این جمعیت در وضعیت بحران هویت بسر میبرد. بطوریکه نمیداند از کدام بستر تاریخی وفرهنگی برامده است ، چگونه به چنین وضعیت رقت باری از نظر اقتصادی ، سیاسی ،اجتماعی وفرهنگی افتاده است وبا تاریخ ونسل دیروز وامروز خود بسیار بیگانه است. این وضعیت که میتوان از آن به عنوان شکاف بین نسلی یاد کرد،منجر به ایجاد حلقه مفقوده ای شده است که میان گذشته وآینده پیوند ارگانیکی برقرار نمی کند. این مهم با همه اهمیت خود ،در یادداشت کنونی محور بحث ما نیست ودر جای دیگر بطور مبسوط بدان خواهم پرداخت. در این میان نشانه هایی از یک بی هویتی به مفهوم دقیق کلمه نیز پدیدار شده است که اصطلاحا به آن کودکان بی هویت اطلاق می شود. کودکان بی هویت شامل آن دسته از کودکانی است که از نظر تبار شناسی وموقعیت اجتماعی و فرهنگی با یک بحرا ن هویت روبرو هستند . کودکان بی هویت یا بی شناسنامه وناشناس به دلیل نامشخص بودن پدر و رهاشدن طومار زندگی آنان در دستان مادر بی پناه وبی سرپرست و یا مراکز نگهداری این سنخ از کودکان ودر بد ترین وشاید شایع ترین وجه آن در کنترل وسوء استفاده افرادوگروه های نابهنجار وبزهکار از هیچ هویت وشناسنامه رسمی بر خوردار نیستند . در اینجا به بررسی اجمالی برخی از زمینه ها وتبعا ت ظهور وتوسعه این پدیده از ابعاد مختلف اهتمام می شود : زمینه ها: زمینه های عینی وذهنی ظهور وبروز این پدیده از ابعاد متعددی قابل بررسی است:
۱ . عوامل دینی .
ا ز این منظر تحت عنوان صیانت از خانواده کلیه کودکانی که در اثر روابط جنس ی نا مشروع به دنیا می آیند اساسا فاقد هرکونه جایگاهی برای شناسایی حقوق اجتماعی هستند. عمده منطق این رویکرد نیز از دیر زمان بر این مبنا استوا ر است که بتوا ن با این محرومیت جانکاه از فعلیت وقوع را بطه جنس ی غیر مشروع و ز نا پیشگیری کرد .در این رویکرد زندگی کودکان قربانی کنش های غیر رسمی ونا مشروع بزرگسالان می گردند وتاوان ا ین اعمال را کودکان و در واقع آیندگان می پردازند .
۲ . عوامل حقوقی .
در حقوق مدنی وفقهی برگرفته از مبانی دینی، نیز به دلیل نامشخص بودن جایگاه تبار شناختی این دسته از کودکان و مسکوت ماندن این رویکرد در برخورد با این پدیده نسبتا فراگیر دنیای امروز وبخصوص اوج گیری جنبش های دفاع از حقوق آنان ،این پدیده مغفول مانده است .عدم اشراف واذعان قانونگذار به تحولات اجتماعی بوقوع پیوسته در عصر حاضر وعدم درک روح عصری قانون که جزای جرایم امروزی را نمی توان به آیندگان تحمیل و احاله کرد ودر نهایت محدودیت شرعی در باز تعریف روابط جنسی به اصطلاح نامشروع وتحدید دامنه دربرگیری این کنش در جامعه امروز ایرا ن در تطابق با تحولا ت جهانی از دیگر زمینه های بروز ودوام این پدیده بشمار میرود .
۳ .عوامل اجتماعی.
عدم پاسخگویی به نیازهای جنسی جوانان، تعطیلی رسمی وآشکاراین رابطه میان دو جنس، از کودکی تا بزرگسالی مگر در قالب ازدواج های بدون شناخت از روانشناسی دو جنس از هم وبدون وجود میدان گسترده انتخاب از بین گزینه های متعدد وسعی و آزمون بسیار و وقوع فراگیر روابط جنسی تحت عنوان نامشروع و منجر شدن اغلب این روابط به تولد کودک که بخشی ا ز آن ناشی ا ز فقدان آموزش های جنسی در ایران است ، از یکسو سبب ساز تشدید میزان تولد های نامشروع و کودکان بی هویت ا ست . از سوی دیگر مرد تباری مطلق در فرهنگ ومبانی حقوقی وشرعی منجر به شرایطی گردیده است که بدون شناسایی پدر یافاعل رابطه جنسی منتهی به فرزند زایی( حتی با وجود، حضور واعلا م آمادگی مادردر قبول مسئولیت سرپرستی ) هویت کودک مورد تایید قرار نمی گیرد . همچنین وقوع پدیده مهاجرت وسکونت غیر قانونی تعداد کثیری از مهاجران افغانی در ایران و اقدام بسیاری از خانواده های فقیر در قبول همسری آنان با دخترانشان ، در کنار آزادسازی کشور افغانستان از تاریک اندیشان وشب پرستان، منجر به بازگشت خیل وسیعی از افغانی ها گردیده است که به دلیل محدودیت ها وعدم انطباق قوانین دو کشور در زمینه تبعیت همسر ،قریب بیش از ۴۰ هزار خانواده در قالب زن وفرزندان ، بدون وجود پدر آن هم از نوع قانونی اش باقی گذارده است که علاوه بر زنان بی سرپرست وبی شوهر آن افغانی ها ،جمعیت بزرگی از کودکان بی هویت باقی مانده است که طبق تعریف قانون وقانونگذار نمی توان به آنان شناسنامه صادر کرد.
۴ . عوامل سیاسی .
عدم اهتمام بموقع دولت در ساماندهی مهاجران غیر قانونی و شناسایی وثبت وضبط عقود اقتصادی و از جمله اجتماعی آنان ،
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 197 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 4 |
کنترل جمعیت و نهاد خانواده در اروپا
شاید بتوان یکی از دلایل اولیه این نوع نرخ رشد را در سیاستهای جمعیتی اتخاذ شده به چند دهه اخیر در اروپا نسبت داد اما این تنها یکی از دلایل نرخ رشد پایین میباشد و بیشتر مربوط به گذشته است و امروزه وضع کمی فرق نموده و دلایل دیگری را میتوان به آن اضافه نمود.
۴۰ درصد از فارغالتحصیلان دختر انگلیسی در سن ۳۵ سالگی یک فرزند هم ندارند. عدم تمایل به ازدواج رسمی و قانونی از سوی جوانانی که در سن ازدواج قرار دارند معلول نگرشی است که از طریق نهادهای آموزشی جوامع اروپایی به آنان انتقال یافته است
نشریه تایمز در شماره اخیر خود مطلبی را با عنوان “صدای گریه باید در اروپا بلند شود، لطفا بیشتر بچهبه دنیا بیاورید”(۱ )آورده که در آن به اثرات کنترل جمعیت در این قاره اشاره نموده و به نگرانی ناشی از نرخ رشد پایین پرداخته است. در این زمینه به سیاستهای دولتهای اروپایی اشاره کرده که تسهیلات رفاهی را برای زوجهایی که بیش از ۲ فرزند به دنیا بیاورند در نظر خواهد گرفت. در این نوشتار با استناد به مطالب این نشریه انگلیسی به تحلیل در این رابطه خواهیم پرداخت. سیاست کنترل جمیعت در دهههای گذشته در کشورهای صنعتی امری طبیعی و مثبت به شمار میرفت. اروپای قرن هجدهم و نوزدهم با بهبود روزافزون شاخصهای رفاهی و بهداشتی روبرو بود و نرخ رشد جمعیت به صورت تصاعدی در حال افزایش بود. از این رو میبایست چارهای برای این رشد اندیشیده میشد، در این راستا موفقیت کشورهای اروپایی باتوجه به سطح پیشرفت و استفاده از روشهای جدید پیشگیری غیرقابل انکار بود. امروزه نتیجه این کنترل موفق را میتوانیم در نرخ رشد صد در صدی و نزدیک به آن را در بسیاری از کشورها و نرخ رشد منفی را در برخی از کشورهای اروپایی مشاهده نمائیم.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
کمبود روابط صحیح عاطفی بین والدین و جوانان
در مقدمه این بحث به نظر می رسد ابتدا باید تعریف و شناخت نسبی مناسبی از خانواده و رفتار والدین و نقش آنها در خانواده ونیزنیازهای نسل جوان داشته باشیم.
بدون شک جامعه خود یک خانواده بزرگ است و خانواده نیز یک تابع قابل تعریف و تاثیر پذیر. جامعه و خانواده تاثیر متقابل و عمیقی بر یکدیگردارند. در خانواده که بیشتر مورد اشاره بحث ما می باشد، پدر و مادر به عنوان والدین و فرزندان بعنوان آخرین حلقه زنجیره انسانیِ قابل تکثیر، در یک تعامل غریزی و اکتسابی باهم زندگی می کنندو هر کدام دارای وظائفی مشخض ومتعددمی باشند که عمدة این وظائف، به عهده والدین است.
شناخت هر خانواده مستلزم مطالعه عمیق و روشنِ کیفیت روابط موجود در آن واز دیدگاهی دیگر بررسی جایگاه آن در جامعه می باشد.
به طور کلی در هر خانواده اصولی حاکم است که مورد پذیرش جامعه می باشد و ناظربر تکالیف و وظائفی است که باید در خانواده صورت پذیرد؛ به عنوان مثال وظیفه سنگین انتقال ارزشهای اخلاقی و فرهنگی و... به عهده والدین می باشد. هر خانواده مانند یک پل ارتباطی محکم میان فرد و اجتماع عمل می کند و به تنهایی یک جامعه کوچک است که به جامعه گسترده تر، در ابعاد متفاوت عاطفی – اخلاقی –اعتقادی- اقتصادی ....وبا شیوه های متفاوت، خدمت می کند. پس می توان چنین نتیجه گرفت که اولین مسئول اصلاح و افساد یک جامعه، خانواده است؛ زیرا بنیان فکری کودک ونوجوان در خانواده شکل می گیردو اندیشه های متفاوت او اعم از اعتقادی ، منطقی، عاطفی، سیاسی و رفتارهای مطلوب و نامطلوب، از آن نشات می پذیرد. خانواده می تواند منشا خیر وبرکت جامعه، یا به دلیل کمبودهای تربیتی و اخلاقی، منشا بسیاری از فسادها و انحرافات اجتماعی باشد.
خانواده را می توان به تعبیری یک سیستم عاطفی – اجتماعی قلمداد کرد که در آن وابستگی ها ی متقابل انسانی موجوداست و مجموعه ای از روابط عاطفی بر آن حکم فرماست. هر یک از اعضا ءِ خانواده، بسته به جایگاهش، تاثیری متقابل بر دیگران دارد. خانواده ای که محیط آن سرشار از صمیمیت، راستی، مهر ورزی، عاطفه ، یکدلی و تعاون باشد، بدون شک موجبات رشد و شکوفائی اعضاء خودرافراهم می آورد. عدم توجه به موارد فوق از مهم ترین مسائلی است که باعث فقدان یک ارتباط صحیح عاطفی و منطقی، خصوصآ مابین والدین و فرزندان می گردد.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
فلسفه هگل:[1]
هواداران روشنفکر هگل به دو دسته تقسیم می شوند:
هگلی های راست و هگلی های چپ- با هگلی های پیرو و هگلی های جوان.
هگلی های راستگرا افکاری سنتی و محافظه کارانه داشتند؛ از آنجمله: گابلر، گوشل، هاینریش و باوئر.
چپهای هگلی غیر از مارکس و انگلس، افرادی مانند: اشتراوس، فویرباخ، وبوئر بودند. تاثیر مهم هگل بر روی دو تن از هگلیهای جوان بنام مارکس و انگلس بود. آندو خود را وارث واقعی هگل گرایی می دانستند. مارکسیست های غربی مانند اعضای مکتب فرانکفورت و افرادی چون: لوکاچ، کورش و بلوخ نیز زیر تاثیر نظرات هگل بودند. ساتروکیرکگارد از مکتب اگزیستنسایالیسم و گادامر و دیلتی از مکتب هر منودیتیک هم زیر تاثیر افکار هگل هستند. تاثیرات بعدی هگل چنان عظیم بود که او علومی مانند:
فلسفه، دین، فلسفه تاریخ، فلسفه اجتماع و علوم اجتماعی را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. هگل در کنار فیشته و شیلینگ یکی از نمایندگان مهم ایده الیسم آلمانی است وی میگفت که خدا هم یک فیلسوف است او فلسفه را به سه بخش تقسیم می کرد:
فلسفه طبیعت، فلسفه روح و علم منطق. ولی جنبه قوی فلسفه او فلسفه تاریخ است. در نظر او تاریخ جهان، همزمان دادگاه جهان نیز است.
هگل، بعد جدیدی به فلسفه داد که آنرا بعد تاریخی نامیدند، بی دلیل نیست که هگل را پدر تاریخ فلسفه نیز می نامند. او می نویسد که آخرین هدف تاریخ انسانیت، واقعیت دادن به آزادی بشر است. در نظر هگل تاریخ جهان از چهار مرحله تشکیل شده است: دوره استبداد شرقی، دوره دمکراسی اشراقی یونانی و روحی و دمکراسی غربی.
او دروه دمکراسی غربی را مدیون مسیحیت می داند که انسان را به عنوان موجودی آزاد قبول دارد. گروهی فلسفه هگل را فلسفه تجزیه و تحلیلی می دانند هگل 19 ساله در رابطه با انقلاب فرانسه گفته بود که جهان از آن طریق وارد دوره مدرنیته شده است. او بعدها ناپلئون را روح جهان نامید که سوار بر اسبی رهایی بخش شده است. آنگونه که ناپلئون می خواست اروپا را متحد کند، هگل کوشید از نظر تئوری به این هدف برسد. هگل می گفت که دولت اثری هنری نیست بلکه غالباً نتیجه: نادانی، اتفاق و خودسری است.
و راسل مدعی شد که هگل خلاف کانت، براساس تئوری دیالکتیک خود، جنگ را اقدامی لازم و مثبت برای جامعه ارزیابی نمود هگل بعدها نوشت که انقلاب فرانسه یک بن بست دیالکتیک بود. او آنرا مثالی برای آزادی های غیر قابل کنترل نامید که یا موجب نابودی خود می شوند و یا به هرج و مرج ختم می شوند. هگل نه تنها خود را با فلسفه بلکه با علوم تجربی، علم تاریخ، علم حقوق ، هنر، ادبیات و الهیات مشغول نمود.
[1] - فلسفه هگل جلد1، کتاب اول اصول اساسی، فصل سوم صفحه68
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 77 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
فقر و جدایی نژادی در مراکز شهری
خبرگزاری فارس:نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوت حتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است
اگرچه مردم فقیر را در هر یک از بخشهای جامعه میتوان مشاهده کرد اما تمرکز و فراوانی آن در میان زنان، کودکانو اقلیتهای نژادی و مراکز شهری بزرگ (در مقابل حومهها یا حوزه آماری کلانشهرها) بیشتر است. این مقاله کاوشی است درباره تداوم و ماندگاری فقر در مراکز شهری ایالات متحد، جدایی نژادی، مسکن فقرا و بالاخره بیکاری و علل آن.
کلید واژهها: فقر شهری در آمریکا، تعریف فقر شهری، بودجه فقر، مراکز شهری، حوزههای آماری مادرشهر، سیاستمسکن، فقر و جدایی نژادی و ناموزنی فضایی2.
چکیده:
واقعیتهایی در باره فقر
دولت ایالات متحد امریکاخانواده فقیر راخانوادهای تعریف میکند که "مجموع درآمدهایآن کمتر از مقداری است که برای رفع نیازهایحداقل خانوار ضروری است". برای محاسبه
"بودجه فقر" نیز حداقل هزینه غذایی خانوار را درسه ضرب باید کرد، بدین ترتیب خانوارهای بادرآمد کمتر از این مقدار (بودجه فقر)3 فقیرمحسوب میشوند. در سال 1997 میلادی بودجهفقر برای خانوار چهار نفره امریکایی 16400 دلار
سه نفره 12802 دلار و یک نفره 8183 دلار تعیینو محاسبه شده است.
فقیر کیست و کجا زندگی میکند
1. نژاد
اگر چه تعداد فقرای سفیدپوست دو برابر فقرایسیاهپوست و چهار برابر فقرای اسپانیایی زبان تباراست اما نرخ فقر در میان سیاهان و اسپانیایی زبانتبارها به مراتب بالاتر است. در میان اسپانیاییزبان تبارها نرخ فقر پورتوریکوئی تبارها با 36درصد و مکزیکی تبارها 31 درصد از بقیه بیشتراست، در حالی که کوبایی تبارها با نرخ 18 درصددر پایینترین مرتبه قرار دارند. نرخ فقر برای آسیاییتبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک به 3ر13 نرخ کهمتوسط ملی در امریکا است.
2. فقر سالمندان
یکی از موفقیتهای مبارزه با فقر پایین آمدن نرخ فقرسالمندان است که در فاصله بین سالهای 1959 تا1997 از 35 درصد به 5ر10 کاهش یافت وقسمت اعظم این بهبودی نتیجه گسترش تامیناجتماعی طی این دوره بوده است.
3. کودکان
در سال 1997 در ایالات متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان در فقر زندگی میکردند و این در حالیاست که نرخ فقر کودکان اقلیتها به مراتب بالاتربوده است.
4. محل زندگی
نرخ فقر در خارج از حوزههای مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزههای مادرشهری در امریکاست. نرخفقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ فقر درنقاط غیرمرکزی شهرهاست.
5. نوع خانوار
نرخ فقر برای خانوارهای با سرپرست زن شش برابراز خانوارهایی که در آنها زن و مرد مشترکاسرپرستی خانوار را بر عهده دارند بیشتر است.علل بالا بودن این نرخ فقر عبارتاست از:
الف) زنان سرپرست خانوار باید دائما بین اشتغالو مسئولیتهای خانوادگی در نوسان باشند.
ب) به طور متوسط حقوق و دستمزد زنان از مردانکمتر است.
ج) تعداد زیادی از خانوارهای با سرپرست زن ازحمایت و کمک پدر غایب فرزندانشان محرومهستند.
د) آموزش
نرخ فقر و سطح آموزش رابطهای معکوس با همدارند. نرخ فقر در میان افراد زیر دیپلم دو برابردارندگان دیپلم متوسطه و ده برابر فارغالتحصیلانآموزش عالی است.
نوع اشتغال فقیران
بیش از نیمی از خانوارهای فقیر آنهایی هستند که(سرپرست خانوار.م) کار نیمه وقت دارد و تنها 15آنها کار تمام وقت دارند. در صورتی که مزد هرساعت کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک خانوارچهار نفری نیز حتی با کار تمام وقت هم ممکناست به خانواده فقیر تبدیل شود. بدین ترتیبشغل تمام وقت به تنهایی برای برون رفت از فقرکافی نیست مگر اینکه درآمد سرپرست خانوار ازحداقل دستمزد کمی بالاتر و بیش از یک نفر درخانوار شاغل باشد. در واقع تعداد زیادی ازخانوارهایی که از دایره فقر بیرون هستند و فرد اولخانواده ساعتی کمتر از 20ر8 دلار میگیرد ازاشتغال نفر دوم بهرهمند هستند.
فقر در مراکز شهرها
نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوتحتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است، در حالی که تنها5ر19 درصد فقیران سیاهپوست و 6ر6 درصدسفیدپوستان حومهنشین هستند.
انزوای محل اقامت یا جدایی نژادی
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
مقدمه
تورم از نظر علم اقتصاد به معنی افزایش بی رویه و مداوم سطح قیمتها و نابرابری عرضه و تقاضای کل جامعه- فزونی تقاضا بر عرضه- است.علت اصلی تورّم،هماهنگ نبودن افزایش پول در جامعه با افزایش تولید است. به عبارت دیگر، تورّْم تناسب نداشتن حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالاهاست.هر چه میزان تورم بیشتر باشد،قدرت خرید پول کمتر است.
تفکر تورم زا، منشا» تورم
تورم لجام گسیخته امروز که بسیاری از مردم به ویژه اقشار کم درآمد را تحت فشار قرار داده، گرچه ناشی از فعل و انفعالات تورمی است، اما در واقع معلول تفکری تورم زاست که به نظر می رسد بر اقتصاد کلان کشور حاکم گردیده است.
تورم لجام گسیخته امروز که بسیاری از مردم به ویژه اقشار کم درآمد را تحت فشار قرار داده، گرچه ناشی از فعل و انفعالات تورمی است، اما در واقع معلول تفکری تورم زاست که به نظر می رسد بر اقتصاد کلان کشور حاکم گردیده است.
دیدگاه حاکم اقتصادی مجموعه سیاست هایی را به اقتصاد تحمیل کرده که حاصلی جز فشار تورمی نداشته است. اگر از این تجربه که به بهای سنگینی حاصل شده است و موجبات نارضایتی گروه های کثیری از مردم را فراهم کرده است، درسی بگیریم، درصدد حل سریع آن برخواهیم آمد. برخی از اجزای این تفکر تورم زا از این قرارند:
▪شیوه اجرای عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی از جمله مقدس ترین شعارهایی است که در انقلاب اسلامی و اقتصاد ما مطرح شده است، اما بیشتر اوقات شیوه های اجرایی درستی برای تحقق آن تدوین نشده است. چنین گمان کردیم که عدالت اجتماعی عبارت است از دادن امکانات مالی و اقتصادی از طریق اعطای وام و یا کمک های بلاعوض به طبقات مصرف کننده زیر متوسط و فقیر.
این در حالی است که این امکانات تنها منجر به افزایش تقاضا شده است. حتی اگر امکانات مالی تحت عنوان ایجاد فعالیت های خود اشتغالی و کسب و کارهای زود بازده به کسانی داده شود که از مهارت های کارآفرینی و عرضه و تولید کالا و خدمات برخوردار نیستند و به صرف نیازمند بودن مشمول عنایت قرار گرفته باشند، باز این کار به افزایش تقاضا منجر می شود، بی آنکه عرضه را افزایش دهد. این نوع تفکر درباره برقراری عدالت اجتماعی، تورم زاست; در واقع دادن صید به نیازمندان است، بدون آنکه به آنها صیادی بیاموزیم.
▪ توهم رشد از طریق تزریق پول
از توهم های بسیار رایج در اقتصاد کشورمان همواره این بوده است که برای افزایش رشد اقتصادی و ارتقای تولید لازم است امکانات مالی واحدها و بنگاه ها را افزایش دهیم. در واقع در تفکر حاکم، این توهم وجود دارد که از میان عوامل تولید مهمترین عامل، سرمایه و پول است و همین عامل است که موجب رشد اقتصادی و تولید می شود، معمولا به سایر عوامل تولید، همچون مدیریت و فناوری، بهای اندکی داده می شود.
این درحالی است که مهمترین عامل تولید، که فقدان آن در جامعه بیش از عوامل دیگر احساس می شود، همانا مدیریت و فناوری است. برخورداری از مدیریت کارآمد، افزایش کارآیی عوامل تولید و استفاده از تکنولوژی بهینه برای کاهش هزینه ها و افزایش کارآیی از بهترین عواملی است که عنصر رقابتی اقتصاد کشورهای مختلف را تشکیل می دهند. مزیت های رقابتی در شیوه ها و اعمال مدیریت و نوآوری های تولید نهفته است.
تفکر تورم زا همواره می اندیشد که برای فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی باید اول پول را تزریق کرد. در واقع مدیریت ناکارآمد همواره درصدد جبران نقصان ها و ناکارآیی های خود از طریق پول است. همه می خواهند که با گرفتن پول بیشتر و تزریق آن به واحدهای تولیدی بر عرضه کالا و خدمات خود بیفزایند و از رهگذر آن ارزش افزوده خود را بیشتر کنند.
در حالی که لزوما این چنین نیست. از همه مهمتر، چون معیارهای بازدهی عوامل تولید در واحدها و سازمان ها و دستگاه های کشور مورد توجه قرار نمی گیرند و هیچ گونه اندازه گیری دراین خصوص وجود ندارد، همواره تصور می شود که از طریق تزریق پول بیشتر تولید نیز افزایش می یابد.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
فقر
چکیده:
واقعیتهایی در باره فقر
دولت ایالات متحد امریکاخانواده فقیر راخانوادهای تعریف میکند که "مجموع درآمدهایآن کمتر از مقداری است که برای رفع نیازهایحداقل خانوار ضروری است". برای محاسبه
"بودجه فقر" نیز حداقل هزینه غذایی خانوار را درسه ضرب باید کرد، بدین ترتیب خانوارهای بادرآمد کمتر از این مقدار (بودجه فقر)3 فقیرمحسوب میشوند. در سال 1997 میلادی بودجهفقر برای خانوار چهار نفره امریکایی 16400 دلار
سه نفره 12802 دلار و یک نفره 8183 دلار تعیینو محاسبه شده است.
فقیر کیست و کجا زندگی میکند
1. نژاد
اگر چه تعداد فقرای سفیدپوست دو برابر فقرایسیاهپوست و چهار برابر فقرای اسپانیایی زبان تباراست اما نرخ فقر در میان سیاهان و اسپانیایی زبانتبارها به مراتب بالاتر است. در میان اسپانیاییزبان تبارها نرخ فقر پورتوریکوئی تبارها با 36درصد و مکزیکی تبارها 31 درصد از بقیه بیشتراست، در حالی که کوبایی تبارها با نرخ 18 درصددر پایینترین مرتبه قرار دارند. نرخ فقر برای آسیاییتبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک به 3ر13 نرخ کهمتوسط ملی در امریکا است.
2. فقر سالمندان
یکی از موفقیتهای مبارزه با فقر پایین آمدن نرخ فقرسالمندان است که در فاصله بین سالهای 1959 تا1997 از 35 درصد به 5ر10 کاهش یافت وقسمت اعظم این بهبودی نتیجه گسترش تامیناجتماعی طی این دوره بوده است.
3. کودکان
در سال 1997 در ایالات متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان در فقر زندگی میکردند و این در حالیاست که نرخ فقر کودکان اقلیتها به مراتب بالاتربوده است.
4. محل زندگی
نرخ فقر در خارج از حوزههای مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزههای مادرشهری در امریکاست. نرخفقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ فقر درنقاط غیرمرکزی شهرهاست.
5. نوع خانوار
نرخ فقر برای خانوارهای با سرپرست زن شش برابراز خانوارهایی که در آنها زن و مرد مشترکاسرپرستی خانوار را بر عهده دارند بیشتر است.علل بالا بودن این نرخ فقر عبارتاست از:
الف) زنان سرپرست خانوار باید دائما بین اشتغالو مسئولیتهای خانوادگی در نوسان باشند.
ب) به طور متوسط حقوق و دستمزد زنان از مردانکمتر است.
ج) تعداد زیادی از خانوارهای با سرپرست زن ازحمایت و کمک پدر غایب فرزندانشان محرومهستند.
د) آموزش
نرخ فقر و سطح آموزش رابطهای معکوس با همدارند. نرخ فقر در میان افراد زیر دیپلم دو برابردارندگان دیپلم متوسطه و ده برابر فارغالتحصیلانآموزش عالی است.
نوع اشتغال فقیران
بیش از نیمی از خانوارهای فقیر آنهایی هستند که(سرپرست خانوار.م) کار نیمه وقت دارد و تنها 15آنها کار تمام وقت دارند. در صورتی که مزد هرساعت کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک خانوارچهار نفری نیز حتی با کار تمام وقت هم ممکناست به خانواده فقیر تبدیل شود. بدین ترتیبشغل تمام وقت به تنهایی برای برون رفت از فقرکافی نیست مگر اینکه درآمد سرپرست خانوار ازحداقل دستمزد کمی بالاتر و بیش از یک نفر درخانوار شاغل باشد. در واقع تعداد زیادی ازخانوارهایی که از دایره فقر بیرون هستند و فرد اولخانواده ساعتی کمتر از 20ر8 دلار میگیرد ازاشتغال نفر دوم بهرهمند هستند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
فعالیت های نیکوکارانه
فعالیت های نیکوکارانه براساس تعریف متداول وعرفی آن به اعمالی اطلاق می شود که در جهت خیرخواهی برای کل جامعه و رفع مشکلات اقشار بی بضاعت صورت می پذیرد. آنچنان که تاریخ نیکوکاری گواهی می دهد، قسمت قابل توجهی از این خدمات انسانی به واسطه کمک های مالی به مستمندان انجام می پذیرفته و به طور قطع ریشه دراعتقادات دینی یاری دهندگان داشته است. حتی تا امروز، آمار موجود درباره پرداخت های خیرخواهانه، باورهای مذهبی را عامل نخستین برای انجام این قبیل فعالیت ها در سراسر دنیا می داند. با این وجود نیکوکاری در طول تاریخ، در قالب های گوناگون رخ داده است. به عنوان مثال پرداخت دستمزد به کارگران برای ساختن پارسه (تخت جمشید) را نیز بتوان نمونه ای از کارهای خیرخواهانه به حساب آورد.
فعالیت های نیکوکارانه در ایران بیشتر توسط افراد متمول و با انگیزه های دینی انجام می گرفته است. به این صورت که افراد با احداث چاه، ساختن محل های عمومی از قبیل کاروان سرا ، مسجد، گرمابه، مکتب خانه وهمچنین از طریق وقف اموال، دارائی ها و املاک خود خدمتی به عموم مردم نموده و نام نیکی از خود به جای می گذاشتند. دولت ها نیز با ساخت مجتمع های ویژه ای با نام نظامیه، که مشتمل بر محوطه ای بزرگ در میان و حجره های فراوان در اطراف برای تجارت و یا ارائه خدمات به مردم و مسافران بوده و معمولاً مسجد، محل استراحت، و یا مکتب را نیز شامل می شدند، به عموم مردم خدمت کرده و به این ترتیب به محبوبیت خود نیز می افزودند.
در مناطق کوچک تر، به ویژه در مناطقی که کشاورزی نقش کلیدی در زندگی مردم داشت، افراد خیر با حفر و نگهداشت چاه و قنوات، احداث مسیر های آبیاری از رودخانه، تدارک آب آشامیدنی و ساخت گرمابه های عمومی، نوع دوستی خود را به نمایش گذاشته و به جامعه خود یاری می رساندند .
با پشت سر گذاشتن دوران سنتی، نیکوکاران ایرانی راه های فراوان دیگری را برای یاری رساندن به هم نوعان خود برگزیدند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 61 |
محققان و صاحبنظران فرهنگ شناس, تاکنون دهها تعریف یا توصیف پیرامون شناساندن فرهنگ ارائه داده اند . در دایره المعارف بریتانیکا تعداد تعاریف فرهنگ تا کنون به یکصدو شصت و چهار رسیده است با دقت در این تعاریف به این نتیجه خواهیم رسید که تعدادی از آنها برای شناساندان یک یا چند عنصر فرهنگی ذکر شده است. مانند فرهنگ علمی , فرهنگ هنری , فرهنگ ادبی , فرهنگ اخلاقی , و تعدادی دیگر از این تعاریف فقط برای بیان گونه های مختلف یک پدیده ی فرهنگی مثلاً هنری ذکر شده اند . برخی دیگر فرهنگ پیرو را توضیح می دهند , و بعضی دیگر فرهنگ پیشرو را معرفی می نمایند , اگر چه به این دو اصلاح تصریح نکرده اند . یک مثال ساده برای بیان اینکه آن همه تعاریف , نتوانسته است یک مفهوم جامع را برای فرهنگ ارائه دهد . اینست که عده ای از اشخاص سعی می کنند برای تعیین مرکز دایره نقطه های فراوانی درون دایره بزنند ولی هیچ یک از آن نقطه ها مرکز حقیقی دایره نیست , زیرا صاحبنظران یا جامعه شناسان فرهنگی , آن هویت اصلی انسان را که پرچم خود را در مرز طبیعت و ماورای طبیعت زده است : دو سر هر دو حلقه ی هستی / به حقیقت به هم تو پیوستی , جدّی در نظر نگرفته و بنابراین فقط به بررسی معلومات عناصر فرهنگی محدود , آن هم در عرصه ی فیزیکی پدیده ها و فعالیتهای فرهنگی پرداخته اند . بدیهی است که به این ترتیب شمار معلومات در عرصه ی فیزیکی نه تنها می تواند به یکصد و شصت و چهار تعریف برسد , بلکه می تواند از هزار هم تجاوز کند . شما برای اثبات این حقیقت می توانید به بی اعتنایی یا کم اعتنایی تعریف کنندگان فرهنگ به قطب درونی ذاتی آن , مانند قطب ذاتی زیبایی , توجه فرمایی . در صورتی که فرهنگ حقیقی است دو قطبی , درون ذاتی و برون ذاتی , جامعترین تعریفی که از فرهنگ با نظر به اکثر تعاریف به عمل آمده می توان ارائه داد این است : (( فرهنگ عبارت است از کیفیت یا شیوه ی بایسته و یا شایسته برای آن دسته از فعالیتهای حیات مادی و معنوی انسانها که مستند به طرز تعقل سلیم و احساسات تصعید شده ی آنان در حیات معقول تکاملی باشد )) . 2
عناصر و مصادیقی که برای استفاده از توضیح تعریف فرهنگ در دایره المعارفهای بزرگ و کتابهای لغت دنیای امروز آمده شامل هر دو کیفیت یا شیوه ی بایسته و شایسته است . یعنی موارد و مصادیقی که بیان شده است هم شامل حقایق شایسته می گردد و هم شامل ضرورتهای حیات انسانی , مانند آنچه که در دایره المعارف فرانسه آمده است : (( فرهنگ , مجموعه ی دانشهای دریافت شده توسط فرد یا جامعه است . مانند مجموعه ای از فعالیتهایی که تابع قواعد اجتماعی _ تاریخی گوناگون بوده و با ساختار هایی که نتیجه ی تغییر رفتار و کردار در تحت شرایط تعلیم و تربیت خاص بوده است )) . این جمله شامل هر دو گونه فعالیتها و شرایط کاملاً ضروری حیات و شایستگیهای غیر ضروری است . البته همان طور که در مباحث بعدی خواهیم دید معنای هر یک از بایستگیها و شایستگیها , آن نیست که خواسته های نفسانی بشر در آن دو معقوله ( بایستگیها و شایستگیها ) دخالت نداشته باشد . بعضی از صاحبنظران عقیده دارند که مفهوم فرهنگ شامل بایستگیهای ضروری زندگی , مانند علوم طبیعی یا علوم انسانی نمی شود , بلکه فقط شامل شایستگیهایی است که می تواند مبنای فرهنگها قرار بگیرد . در این مورد دو اصل مهم را باید در نظر گرفت : اوّل اینکه هر اندازه فرهنگ از واقعیات جبری و زندگی طبیعی بالاتر برود و از حقایق تکاملی ذات برخوردارتر باشد , انسانی تر می گردد , و دوم آن اصل روحی بسیار والا است که بر طبق آن انسان همواره می خواهد همه ی شئون و فعالیتهای زندگی او باردار ارزش کمالی باشد . با نظر به این دو اصل است که عده ای از صاحبنظران انسان شناس معتقدند که باید فرهنگ همواره به عنوان یک عامل آرمانی و پیشرو در حرکت تکاملی انسان , نقش اساسی را به عهده داشته باشد .
لزوم تحقیق در تعاریف فرهنگ
ما در این بخش با دقت در تعاریف مشروح فرهنگ اقوام و ملل مختلف دنیا به این نتیجه ی قطعی خواهیم رسید که چون فرهنگ گرایی اصیل در ذات انسانهاست , لذا با وجود قدرتها , خودکامگیها , و لذت پرستیها به وجود خود ادامه خواهد داد , و اینست معنای این آیه ی شریفه که می گوید : (( خداوند از آسمان , آبی فرستاد , آن آب در درّه به مقدار آنها به جریان افتاد , سیل جاری کف بلند بر روی خود آورد ( چنانکه ) آن فلزاتی که آتش برآنها شعله ور می کنید تا زینت آلات یا کالا ( ی دیگر ) از آنها بسازید . خداوند مثال حق و باطل را چنین می آورد . اما کف ( آب یا فلز ) ناپایدار است و پوچ می شود و می رود و اما آنچه که به حال مردم سودمند است در روی زمین پایدار می ماند , خدواند مَثَل ها را بدینسان می آورد )) . 8
قرنها بگذشت این قرن نویست ماه آن ماه است و آب آن آب نیست
عدل آن عدل است و فضل آن فضل هم لیک مستبدل شد این قرن و امم
قرنها بر قرنها رفت ای همام وین معانی برقرار و بر دوام
آب مبدل شد در این جو چند بار عکس ماه و عکس اختر برقرار
پس بنایش نیست بر آب روان بلکه بر اقطار عرض آسمان
تحقیق در تعریف فرهنگ از دیدگاه مشهورترین دایره المعارفها و بعضی از منابع جامعه شناسی و کتابهای لغت , بیشتر برای اثبات این حقیقت است که نشان دهیم وجود تکامل انسانی در معنای حقیقی (( فرهنگ )) در میان همه ی جوامع به عنوان کیفیت یا شیوه ی بایسته یا شایسته ی حیات بشری , تضمین شده است . و اگر عده ای از خود خواهان سوداگران سلطه جویان با پوچ گرایان بخواهند فرهنگ را تا حد یک بهشت پدیده های مبتذل تنزل بدهند و نام آن را فرهنگ بگذارند , مبتنی بر حقیقت نبوده و ریشه ای ضد انسانی دارد . اما آنچه که در این میان موجب بروز تعاریف مختلف و متعدد شده است , تنوع دیدگاههای محققان و صاحبنظران در تفسیر مفهوم فرهنگ با اتفاق نظر در اصل تکاملی آن بوده است . این اختلاف چنانکه خواهیم دید مقداری با گذشت زمان و بروز انواع پدیده ها و مورد توجه قرار گرفتن آنها به عنوان کیفیتهای شایسته ی حیات بوده , و در برخی موارد معلول خصوصیتهای محیطی و برداشت از جهان بینی ها بوده است . برای نمونه در زبان فارسی (( فرهنگ )) به معنی کشیدن دو شاخه ی درختی را می گفتند که آن را بخوابانند و خاک به زیر و روی آن بریزند تا بیخ بگیرد و بعد از آن , آن را کنده به جای دیگر نهال کنند . در زبان عربی , (( الثقافه )) به معنی پیروزی , تیز هوشی و مهارت بوده , سپس به معنی استعداد فراگیری علوم و صنایع و ادبیات به کار رفته است .
در فرانسه , (( کولتور )) از کلمه ی لاتین (( کولتورا )) گرفته شده است و به معنی بارور کردن ( زمین ) کاری در جهت تولید , حاصلخیز کردن , و عمل کاشتن ( گیاه ) است . در آلمانی به معنی پرورش باکتریها و موجودات زنده بر روی زمینه ی مواد غذایی تهیه شده , کاشتن و رسیدگی کردن زمین زراعتی , و گروه جدید پرورش داده شده از زندگی حیوانی یا گیاهی آمده است . و سرانجام در روس برای تعیین تاثیر انسان بر طبیعت , مشخص کردن دستاوردها و نیروهای عامل این دستاوردها به کار رفته است
جستجو برای کشف آن حقیقت جامع ثابت و ارزشی که فرهنگ نامیده شده است
2_ البته این تعریف مشترک برای فرهنگ پیشرو است نه فرهنگ پیرو که ترقی و تکامل را هدف گیری نمی کند .
8 _ رعد (13) /17
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که در برگیرنده دانستنیها , اعتقادات ,هنرها , اخلاقیات ,قوانین ,عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب شده است.
در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان گردیده است . معروفترین و شاید جامع ترین تعریفی که از فرهنگ ارائه گردیده است , متعلق به ادوارد تایلر TYLOR است که در بالا ذکر شد.
تعاریف دیگر فرهنگ
با توجه به تعاریف فوق بطور کلی میتوان فرهنگ را میراث اجتماعی انسان دانست که او را از سایر حیوانات متمایز میسازد. این وجوه تمایز را که منحصر به انسان است میتوان مبتنی بر چهار ویژگی بشرح زیر دانست :
بعضی از صفات فوق را میتوان در حد بسیار ضعیفی در حیوانات نیز مشاهده نمود که آنها را در حقیقت اعمال و حرکات غریزی باید تلقی نمود و نه ویژگیهای فرهنگی مثل غریزه مادری , لانه سازی و...
فرهنگ انسانی بر عکس در بسیاری از موارد بر غرایز بشری لگام میزند و بهمین دلیل چنانچه فرهنگ انسانی را از انسان بگیرند تمایزی بین انسان و حیوان بجای نمیماند.
فرهنگی شدن
فرهنگی شدن در حقیقت هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات فرهنگی است و معمولاً به دو صورت ممکن است واقع شود. اول بصورت طبیعی و تدریجی که همان رشد افراد در داخل شرایط فرهنگی خاص است . دوم بصورت تلاقی دو فرهنگ که بطرق مختلف ممکن است صورت گیرد . فرهنگ در برگیرنده تمام چیزهایی است که ما از مردم دیگر میآموزیم و تقریباً اعمال انسان مستقیم و یا غیر مستقیم از فرهنگ ناشی میشود و تحت نفوذ آن است . برای روشن شدن مطلب یکی از اعمال انسان را مثال می زنیم : غذا خوردن نیازی بدنی و بیولوژیک است , برای زنده ماندن باید تغذیه کرد ولی وقتی سئوال میشود چه باید خورد ؟ چگونه باید خورد؟ چه وقت باید خورد , نفوذ فرهنگ در اعمال انسانی نمودار میگردد. برآوردن نیازهای غریزی در انسان با مجموعهای از رفتارهای پیچیده همراه است و این رفتارها را فرهنگ هر جامعه ای شکل میدهد . در مورد برآوردن نیاز تغذیه در جوامع مختلف اشکال گوناگونی دیده میشود و محدودیت ها , مقررات , قواعد و رسومی هست که افراد هر جامعه را تحت نفوذ میگیرند که مثلاً چه باید خورد و از خوردن چه چیز باید پرهیز کرد. فرهنگ بین افراد مشترک است . هر فردی خصوصیاتی منحصر به فرد دارد که ویژه است و دیگران را از آن بهرهای نیست . این گونه خصوصیات جزو فرهنگ بشمار نمیرود مگر آنکه بوسیله افراد دیگر یاد گرفته شود و بصورت رسوم و عادات گروهی در آید و دیگران در انجام آن شرکت کنند. از طرف دیگر فرهنگ گرد آورده جمع است ,ذخیره دانش انسانی از طریق نسلهای متمادی فراهم شده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد. و بهمین دلیل غالباً هر اختراعی بر اساس زمینه عینی گذشته که حاصل کوششهای جمعی انسان است متکی میباشد.
خرده فرهنگ
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 7 |
خلاصه جلسه اول و دوم:
نام: ب نام خانوادگی: ت سن: 16 سال کلاس: سوم دبیرستان
مراجع در ساعت 30/9 صحبت به اتاق مشاوره مراجعه نمود. (مراجع دختری 16 ساله است، قدی بلند دارد، لاغر اندام است و پوششی تمیز و مرتب دارد) بعد از احوال پرسی و برقراری ارتباط اولیه در مورد مشکل اصلی مراجع صحبت شد.
شکایت اصلی: (مراجع) حساس و زود رنج شده ام و خیلی زود ا عصابم به هم می ریزد.
مشاور: اعصابم به هم می ریزد یعنی چه؟
مراجع: من مشکل وسواس دارم و برای همین به شما مراجعه کرده ام.
وضعیت فعلی مراجع
مشاور: در مورد حالت وسواس خودتان بیشتر توضیح دهید؟
مراجع: اغلب اوقات فکرهای وحشتناکی به ذهنم خطور می کند. معمولا دیر به مدرسه می رسم، چون نمی رسم کارهایم را انجام دهم. اگر به دیگران دست بزنم احساس آلودگی می کنم، باید دست هایم را چندین مرتبه بشویم. بعد از رفتن به دستشویی چندین بار باید دست ها و پاهایم را بشویم و حمام رفتنم خیلی طولانی است و هر چه خودم را می شویم باز هم احساس می کنم که پاک نیستم از صابون و مواد شوینده زیاد استفاده می کنم. در نماز خواندن تکرار زیاد دارم. همیشه از دیگران عقب می افتم به دلیل تکرار زیاد کارهایم. هنگامی لباس پوشیدن خیلی وقتم گرفته می شود. به تمیزی و پاکیزگی اهمیت زیاد می دهم.
مشاور: این علایمی که به من گفتید از کی شروع شده است؟
مراجع: از سال سوم راهنمایی،اول خیلی کم بود و با گذشت زمان زیاد شد. الان به قدری زیاد شده که نمی توانم درس بخوانم. وقتم این قدر گرفته می شود که اصلا به درسم نمی رسم.
مشاور: تا حالا برای درمان خود به پزشک مراجعه کرده اید یا خیر؟
مراجع: یک بار به روان پزشک مراجعه کرده ام و به من دارو دادند و دو الی سه هفته دارو را مصرف می کردم. خیلی حالم بد می شد، گیج میشدم و حالت تهوع به من دست می داد نمی توانستم درس بخوانم و دیگر دارو را مصرف نکردم.
مشاور: اسم داروهایی که مصرف می کردید می دانید چه بود؟
مراجع: نه، نمی دانم چه بود.
مشاور: آیا در خانواده شما شخص دیگری هست که این رفتار و اعمال شما را داشته باشد یا مثل شما باشد؟
مراجع: مادرم وسواسی است. من هم درست مثل مادرم هستم، ولی مادرم حالتهای شدیدتری نسبت به من دارم.
مشاور: مادرتان از کی این رفتارها را داشته است؟
مراجع: از وقتی که من بچه بودم مادرم همین طور بوده و به نجس و پاکی و شستن وسایل خانه، نظم و انضباط خاص در منزل و کارهای خانه زیاد حساس بوده و هست .
مشاور: جلسه آینده که تشریف آوردید حتماً یک نفر از اعضای خانواده را که بتواند کار ما را در منزل ادامه بدهد به همراه بیاورید. تا جلسه ی آینده سعی کنید موقعیت هایی را که سبب ناراحتی و فعالیت های تکراری شما میشوند با توجه به شدت آنها درجهبندی کنید. در پایان جلسه پرسشنامه وسواس فکری و عملی مادسلی (MOC ) و فهرست افکار وسواسی اجرا شد.
مشاور: بسیار خوب، اکنون که اطلاعات بیشتری در مورد شما به دست آوردیم می خواهیم کارمان را برای حل مشکلات شما شروع کنیم. کاری که می خواهیم انجام دهیم قدری با نگرش شما و باورهای شما متفاوت است.ما احتمالاً چندین جلسه با یکدیگر کار خواهیم داشت و هر جلسه حدود 50 دقیقه با هم کار می کنیم.
مراجع: من چه کارهایی باید انجام بدهم؟
جلسه سوم
مشاور: (مراجع به همراه خواهر بزرگترش به جلسه آمد. پس
از
دسته بندی | آزمون استخدامی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 642 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
منبع سوالات عمومی آزمون های استخدامی کلیه رشته ها
سوالات عمومی آزمون های استخدامی آموزش و پرورش کلیه رشته ها سال های 89-86-84
دسته بندی | آزمون استخدامی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 9770 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
بهترین و جامع ترین منبع سوالات تخصصی آزمون های استخدامی رشته عمران
سوالات تخصصی آزمون های استخدامی آموزش و پرورش رشته عمران سال های 89-94-95
سوالات تخصصی آزمون های استخدامی شهرداری ها رشته عمران سال های 90-91-92
سوالات تخصصی آزمون های استخدامی شرکت گاز رشته عمران سال های 85-86
دسته بندی | آزمون استخدامی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 42194 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 285 |
بهترین و جامع ترین منبع سوالات تخصصی آزمون های استخدامی رشته های زیست شناسی-میکروبیولوژی-ژنتیک -بیوشیمی و....
اصل دفترچه سوالات تخصصی آزمون استخدامی-خوشه شغلی دبیر زیست شناسی
شامل 1900 سوال تخصصی برای رشته های زیست شناسی-میکروبیولوژی-ژنتیک -بیوشیمی و....
مناسب برای شرکت کنندگان آزمون استخدامی رشته دبیر زیست شناسی.
سوالات شامل:
1-تعداد 110 سوال درس بیوشیمی
2-تعداد 130 سوال درس میکروبیولوژی
3-تعداد 175 سوال درس ژنتیک
4-تعداد 525 سوال درس فیزیولوژی جانوری و گیاهی
5-تعداد 955 سوال درس زیست سلولی و مولکولی
ارزان ترین قیمت بین تمامی سایت ها.
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 1882 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 1 |
در بسیاری از مواقع برای کارشناسان فناوری اطلاعات پیش آمده که هنگام کانفیگ سوییچ ها دستورات کامندی را فراموش میکنند
این نرم افزار با توضیحات کامل، مثال برای دستورات و رسم توپولوژی مربوطه میتواند کمک شایانی به علاقمندان و فعالان در حوزه آی تی داشته باشد.
امیدواریم از نصب و استفاده برنامه لذت برده و ارتقاء سطح علمی روز افزونی برایتان آرزومندیم
دسته بندی | آزمون استخدامی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 433 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
دفترچه سوالات تخصصی آزمون آموزگار ابتدایی وزارت آموزش و پرورش
عین سوالات ادوار گذشته
فرمت : pdf
تعداد سوالات تخصصی : 60
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 474 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 158 |
چکیده:
حمل و نقل از طریق دریا را میتوان در قالب دو عقد حمل و نقل دریایی و اجاره کشتی بررسی کرد. ماده 55 قانون دریایی ایران به پیروی از کنوانسیون بروکسل به بیان موارد معافیّت از مسؤولیّت متصدی در قرارداد باربری دریایی میپردازد و بدون اشاره به تأسیس حقوقی قوه قاهره تنها به درج مصادیقی از آن اکتفا میکند. در این پایان نامه تلاش شده است که با توجه به آمرانه بودن این قوانین و عدم امکان درج شرط محدود کننده یا توسعه دهنده مسؤولیّت، راه حلی برای امکان استناد به قوه قاهره در این نوع از قرارداد ارائه شود.
اثر قوه قاهره در قرارداد اجاره ویژگی خاصی که موجب تمایز آن با سایر قراردادها شود، ندارد. امّا در جایی که به پارهای از تعهدات طرفین در این نوع از قرارداد عمل شده است و قوه قاهره مانع اجرای کامل آن میشود موضوع قسمت دیگر این پایان نامه است.
واژگان کلیدی:
قوه قاهره، مسؤولیّت، تعهّد، قرارداد حمل و نقل دریایی
مقدّمه: 1
اهمیّت و ضرورت تحقیق: 4
فرضیه ها یا سؤال های تحقیق: 5
مبانی نظری و پیشینه تحقیق: 6
روش تحقیق: 8
ساختار تحقیق: 9
بخش اوّل: کلیّات (مفاهیم، اوصاف و آثار قوه قاهره و قراردادهای حمل و نقل دریایی) 10
فصل اوّل: تعریف قوّه قاهره و بررسی اوصاف و آثار آن. 12
مبحث اوّل: تعریف قوّه قاهره. 12
گفتار اوّل: تعریف قوّه قاهره در حقوق داخلی.. 12
الف) در متون قانونی: 12
ب) در دکترین حقوقی: 13
ج) در متون فقهی: 15
گفتار دوّم: تعریف قوّه قاهره در حقوق خارجی.. 16
الف) در حقوق رومی ژرمنی: 16
ب) در حقوق کامن لا: 17
ج) کنوانسیون های بین المللی: 18
کنوانسیون سازمان ملل متحّد در خصوص بیع بینالمللی کالا: 19
سند Unidroit : 20
مقرّرات اینکوترمز: 21
مبحث دوّم: اوصاف قوّه قاهره. 21
گفتار اوّل: خارجی بودن حادثه. 22
گفتار دوم: غیرقابل اجتناب بودن حادثه. 24
گفتار سوّم: غیر قابل پیش بینی بودن حادثه. 25
مبحث سوّم: آثار قوّه قاهره. 28
گفتار اوّل: تعیین آثار قوّه قاهره. 28
گفتار دوّم: تحلیل آثار قوّه قاهره. 33
الف) انفساخ قرارداد. 34
ب) تعلیق قرارداد. 40
فصل دوّم: قراردادهای حمل و نقل دریایی. 43
مبحث اوّل: قرارداد باربری دریایی.. 44
گفتار نخست: تعریف قرارداد باربری دریایی: 44
گفتار دوّم: نقش و ارتباط صدور بارنامه با قرارداد باربری.. 50
الف) بارنامه دلیل قرارداد باربری است. 51
ب) بارنامه در حکم رسید دریافت کلّی کالا به مقدار تعیین شده و با ظاهری سالم است. 51
ج) بارنامه دارای قابلیت نقل و انتقال است. 52
د) بارنامه دلیل مالکیت است. 53
مبحث دوّم: قرارداد اجاره کشتی.. 53
گفتار اوّل: تعریف قرارداد اجاره کشتی.. 54
گفتار دوّم: انواع قرارداد اجاره کشتی.. 57
الف) اجاره سفری: 58
ب) اجاره زمانی: 58
ج)اجاره دربست (لخت): 59
د) اجاره برای حمل تناژ معیّن: 60
ه) اجاره جزئی: 60
بخش دوّم: تعهّدات و مسؤولیّت طرفین در قرارداد حمل و نقل دریایی وتأثیر قوّه قاهره بر آنها 62
فصل اوّل: تعهّدات و مسؤولیّت متصدّی حمل و نقل در قرارداد باربری دریایی. 63
مبحث اوّل: تعهّدات متصدّی باربری دریایی.. 64
گفتار اوّل: تعهّدات متصدّی در شروع سفر 65
الف) تأمین قابلیّت دریانوردی کشتی به منظور حمل و نقل کالا. 65
ب) تحویل گرفتن کالا از ارسال کننده. 67
ج) چیدن کالا. 67
گفتار دوّم: تعهّدات متصدّی در حین سفر دریایی.. 68
الف) حمل با احتیاط کالا. 68
ب) تعهّد به حمل کالا با سرعت متعارف.. 68
ج) عدم انحراف از مسیر تعیین شده. 68
مبحث دوّم: مسؤولیّت متصدّی حمل و نقل در قرارداد باربری دریایی.. 69
گفتار اوّل: حقوق داخلی.. 69
گفتار دوّم: کنوانسیون های بین المللی.. 76
الف) کنوانسیون بروکسل: 77
ب) کنوانسیون هامبورگ: 77
ج) کنوانسیون روتردام: 79
فصل دوّم: تأثیر قوّه قاهره بر مسؤولیّت و تعهّدات متصدّی حمل و نقل در قرارداد باربری 81
مبحث اوّل: موارد معافیّت از مسؤولیّت متصدّی حمل و نقل دریایی.. 82
گفتار اوّل: قانون دریایی ایران. 82
الف) خطرات و حوادث خطرناک و یا سوانح دریا و آبهای قابل کشتیرانی: 84
ب) بلیّات طبیعی: 85
ج) جنگ و نتایج آن: 86
د) عملیّات دشمنان جامعه: 87
و) محدودیّتهای قرنطینه: 88
ز) اعتصاب و یا بسته شدن کارگاهها یا خودداری از کار: 88
ح) شورش یا اغتشاش: 89
گفتار دوّم: کنوانسیون ها و مقرّرات خارجی.. 90
الف) کنوانسیون بروکسل: 90
ب) کنوانسیون هامبورگ: 90
ج) کنوانسیون روتردام: 91
د) قوانین خارجی: 92
مبحث دوّم: تعیین تأثیر قوّه قاهره به عنوان عامل معافیّت از مسؤولیّت... 95
گفتار اوّل: قانون دریایی ایران. 95
گفتار دوّم: کنوانسیون ها و مقرّرات بین المللی.. 102
الف) کنوانسیون بروکسل: 102
ب) کنوانسیون هامبورگ: 102
ج) کنوانسیون روتردام: 104
د) حقوق فرانسه: 105
گفتار سوّم: تعیین و تحلیل آثار قوّه قاهره بر قرارداد باربری دریایی.. 106
بخش سوّم: تعهّدات و مسؤولیّت در قرارداد اجاره کشتی و تأثیر قوّه قاهره بر آنها 109
فصل اوّل: تعهّدات طرفین قرارداد اجاره کشتی. 110
مبحث اوّل: تعهّدات مؤجر 111
گفتار اوّل: تعهّدات مؤجر در قرارداد اجاره سفری.. 111
الف) تأمین قابلیّت دریانوردی: 111
ب) تجهیز کشتی: 112
ج) تحویل کشتی در زمان و مکان پیش بینی شده: 112
د) عملیّات باربندی: 113
ه) دریانوردی در مسیر مورد توافق: 114
و) حرکت با سرعت مجاز: 115
گفتار دوّم: تعهّدات مؤجر در سایر قراردادهای اجاره. 115
الف) قراردادن کشتی در اختیار مستأجر: 115
ب) تضمین سرعت کشتی در اجاره زمانی: 116
ج) تأمین قابلیّت دریانوردی: 116
مبحث دوّم: تعهّدات مستأجر 118
گفتار اوّل: تعهّد مستأجر در قرارداد اجاره سفری.. 118
گفتار دوّم: تعهّدات مستأجر سایر قراردادهای اجاره. 119
الف) پرداخت اجاره: 119
ب) بازگرداندن کشتی.. 120
فصل دوّم: اثر قوّه قاهره بر تعهّدات و مسؤولیّت طرفین قرارداد اجاره کشتی. 122
مبحث اوّل: اثر قوّه قاهره بر تعهّدات و مسؤولیّت در حقوق داخلی.. 123
گفتار اوّل: در اجاره سفری.. 123
الف) اثر قوّه قاهره بر تعهّدات مستأجر: 123
ب) اثر قوّه قاهره بر تعهّدات مؤجر: 125
گفتار دوّم: در سایر اجاره ها 128
مبحث دوّم: اثر قوّه قاهره بر تعهّدات و مسؤولیّت در حقوق خارجی.. 130
گفتار اوّل: در اجاره سفری.. 130
الف) حقوق کامن لا: 130
ب) حقوق رومی ژرمنی: 131
گفتار دوّم: در سایر اجاره ها 134
نتیجه گیری: 136
منابع: 139
اگرچه تئوری قوّه قاهره، نخستین بار در حقوق فرانسه و در کد ناپلئون پیشبینی شده و سپس الهامبخش قانون مدنی ایران در موارد راجع به قوّه قاهره بوده است، امّا باید ادّعا کرد، مشابه این تأسیس حقوقی را میتوان در سیستمهای حقوقی روم و حقوق اسلام مشاهده کرد.
در یونان باستان، معاهدات صلح را برای مدّت معیّنی منعقد میکردند، تا در صورت لزوم و بروز حوادث غیر قابل پیشبینی، در زمان عقد بتوانند در آن معاهدات تجدید نظر نمایند. در حقوق اسلام نیز، آیات قرآن کریم و احادیث، مبیّن این معنی است که اگر متعهّد به واسطه بروز یک عامل بیگانه در اجرای عقد دچار عسر و حرج گردید، از اجرای تعهّد معاف میشود. در این زمینه میتوان به آیاتی مانند «یرید ا... بکم الیسر و لا یرید بکم العسر»[1]یا «ما جعل علیکم فی الدّین من حرج»[2] و احادیثی مانند حدیث لاضرر و حدیث رفع اشاره کرد. در آثار فقها کلمه قوّه قاهره به چشم نمیخورد. امّا آنها پیوسته از عباراتی نظیر آفت سماوی و تلف من غیر تفریط و لا تعد استفاده کردهاند[3].
مواد 227 و 229 که در ذیل مبحثی از فصل سوّم قانون مدنی تدوین شدهاند که معنون به «در خسارات حاصله از عدم اجرای تعهّدات» است، به بیان شرایطی برای معافیّت از پرداخت خسارت ناشی از عدم ایفای تعهّدات میپردازد که نویسندگان حقوقی از آنها، اوصاف قوّه قاهره را استنباط نمودهاند. قوّه قاهره حادثهای است خارجی، غیر قابل پیشبینی و غیر قابل اجتناب[4] که در تعهّدات قراردادی موجب غیرممکن شدن اجرای تعهد اعم از موقّتی و دائمی و در الزامات خارج از قرارداد باعث نفی رابطه سببیّت میان فعل خوانده و زیان وارده و رفع مسؤولیّت مدنی وی میگردد[5].
برای حمل کالا از طریق دریا، قراردادهای متفاوتی منعقد میشود که قانون دریایی تحت عناوین اجاره کشتی و قراردادِ باربری به آنها اشاره کرده و به بیان آثارشان پرداخته است. برای تمایز میان این دو نوع از قرارداد، باید به اجمال، این نکته را خاطر نشان کرد که حمل کالا در قرارداد باربری موضوع و در اجاره، جهت عقد است. در اجاره کشتی، آنچه که موضوع قرارداد را تشکیل میدهد، منافع کشتی است هرچند که هدف از انعقاد آن حمل کالا باشد. قرارداد اجاره گذشته از موضوع عقد دو تفاوت دیگر نیز با قرارداد باربری دارد. قرارداد اجاره برای حمل کالا با مقدار زیاد استفاده میشود. چون در این مواقع اجاره کشتی به صرفهتر از انعقاد قرارداد باربری میباشد. از نظر رژیم حقوقی حاکم نیز این دو نوع از قرارداد متفاوت هستند. اصولاً در مورد حملی که بر اساس بارنامه صورت میگیرد، به علّت موقعیّت ضعیف صاحبِ کالا، حمایتهای زیادی از وی میشود و در این راستا کنوانسیونهای مختلفی وضع شدهاند. لکن در مورد قرارداد اجاره کشتی به علّت برابری قدرت معاملاتیِ طرفین، لزوم چنین حمایتهایی احساس نمیشود و اصل آزادی قراردادی بیشتر رعایت میگردد[6].
قانونگذار در ماده 55 قانون دریایی ایران و در مقام بیان موارد معافیّت از مسؤولیّت متصدّی باربری در قرارداد باربری دریایی، به بیان رویدادهایی میپردازد که میتوان آن را مصداق قوّه قاهره دانست. هرچند که قانون فوقالذّکر به صراحت از آن، با عبارت قوّه قاهره یاد نمیکند. نویسندگان حقوق دریایی نیز به تبعیّت از قانونگذار در رابطه با موارد معافیّت از مسؤولیّت متصدّی حمل ونقل دریایی، تنها به شرح و توضیح موارد مندرج در قانون دریایی پرداخته و با آنکه اوصاف یا شرایط لازم برای تحقّق قوّه قاهره را به شرایط لازم برای تحقّق موارد معافیّت مندرج در قانون دریایی تسرّی دادهاند، امّا هیچ یک، این موارد را تحت یک قاعده حقوقی واحد به نام قوّه قاهره که موجب تسهیل فرآیند رسیدگی و تصمیمگیری در موارد متفاوت و تسرّی موارد مشابه به موارد معافیّت از مسؤولیّت میشود، طبقه بندی ننمودهاند. لذا این مسئله را میتوان مطرح کرد که آیا موارد معافیّت از مسؤولیّت متصدّی در مورد خاصّ قرارداد باربری دریایی، محدود به آن چیزی است که در قانون دریایی ما ذکر گردیده و بیان قانونگذار، مانع از تسرّی موارد مشابه جهت معافیّت از مسؤولیّت میشود یا آنکه هدف قانونگذار از مقرّر داشتن این ماده تنها ارائه مثالهایی، برای تحصیل یک قاعده، جهت معافیّت از مسؤولیّت است که موجب همخوانی قانون دریایی با سایر قوانین و از جمله قانون مدنی میشود. وحدت و یکپارچگی میان مواد قانونی و هماهنگی میان قوانین عام و خاص که عقل سلیم آن را تأئید میکند ما را به قبول نظر اخیر ترغیب مینماید. امّا این حقیقت که قانون دریایی ما در قسمت حملونقل بارنامهای، بر خلاف قانون عام (قانون مدنی) که بر اساس فقه و قواعد نظام رومی ژرمنی مقرّر گردیده، با الگو برداری از کنوانسیون های بین المللی که آنها هم ملهم از قواعد مربوط به کشورهای حقوق کامنلا هستند، تدوین شده است[7]، موجب میشود که با مطالعه مبانی معافیّت از مسؤولیّت در کنوانسیونهای بین المللی و نظام کامنلا و نگرش حقوقدانان و تدوینکنندگان این کنوانسیونها، در ارائه یک پاسخ صریح به پرسش اصلی، تأمّل کنیم.
با وجود این، قانون دریایی با عبارت قوّه قاهره بیگانه نبوده و در موارد متعدّدی به صراحت به آن اشاره کرده است. تأثیر قوّه قاهره محدود به مسؤولیّت قراردادی نمیشود و در مورد مسؤولیّتهای خارج از قرارداد نیز با رفع رابطه سببیّت میان زیان وارده و فعل مرتکب، موجب معافیّت از مسؤولیّت است. این وجه از تأثیر قوّه قاهره را میتوان در خصوص تصادم دریایی مشاهده کرد. مطابق بند نخست ماده 163 قانون دریایی چنانچه وقوع تصادم ناشی از قوّه قاهره و حوادث غیرمترقبه مانند تغییرات جوّی و زلزله و طوفان سنگین و... باشد، زیان دیده حق مطالبه خسارت ندارد ولو آنکه کشتی آسیب دیده در هنگام تصادم در لنگر باشد. البته از آنجا که موضوع این پایاننامه بررسی تأثیر قوّه قاهره بر حملونقل دریایی مبتنی بر قراردادهای باربری و اجاره کشتی است، بنابراین تحلیل اثر قوّه قاهره بر مسؤولیّتهای خارج از قرارداد، موضوعاً منتفی است.
از انواع دیگر قراردادهای حملونقل میتوان به قرارداد اجاره کشتی اشاره کرد. قانونگذار، در موادی از قانون دریایی ایران به آثار قوّه قاهره بر قرارداد اجاره توجه و به بیان آن پرداخته، امّا از آنجا که ماهیّت این قواعد در خصوص قرارداد اجاره کشتی تکمیلی است و در موارد عدم پیشبینی شرایط توسّط طرفین قرارداد اجرا میشوند، با ابهام خاصّی در این زمینه مواجه نیستیم. در بخشی از این پایاننامه به بررسی موارد پیشبینی شده توسّط قانونگذار در خصوص اثر قوه قاهره بر قرارداد اجاره کشتی و تحلیل آن به موازات مطالعه تطبیقی این موضوع در حقوق سایر کشورها خواهیم پرداخت.
[1] . سوره بقره، آیه 185.
[2] . سوره حج، آیه 78.
[3] . حسین علیزاده، 1368، پایان نامه تأثیر قوّه قاهره بر تعهّدات، دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، ص13.
[4]. ناصر کاتوزیان، 1387، مسؤولیّت مدنی، الزامهای خارج از قرارداد، ج 1 قواعد عمومی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ8، ص 479.
[5]. همان، ص 480.
[6]. محمّد دمرچیلی، 1383، رساله مسؤولیّت مدنی متصدّی حملوتقل دریایی (مطالعه تطبیقی در حقوق ایران، انگلیس و کنوانسیون هامبورگ)، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ص26.
[7]. محمّد علی اعلایی فرد، 1387، حقوق دریایی، تهران، انتشارات نخل دانش، چاپ1، ص 33.
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 475 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 181 |
چکیده
از ابتدای سال 1363 که عملیات بانکداری بدون ربا شروع به کار کرد موافقان و مخالفانی را به صورت علمی و عملی به همراه داشت. پس از آن تاکنون عملیات بانکی به دنبال برقراری قوانین اسلامی در بانکها و به کار بردن آنهاست. هر چند بانکها براساس عقود اسلامی قرارداد با مشتریان منعقد میکنند اما این سوال مطرح است: چرا، با توجه به اینکه قراردادها در بانکداری اسلامی ایران بر اساس عقود اسلامی بسته میشوند به هدف مورد نظر اسلام دست پیدا نشده است؟
برای بررسی سوال اساسی تحقیق ابتدا به بررسی مولفههای کارایی قراردادها با توجه به نظریه اقتصادی قراردادها در ارتباط با حقوق قراردادها در اقتصاد پرداخته و ویژگیهای کارایی بخش بیان میشوند، سپس به ویژگیهای قراردادهای اسلامی(عقود اسلامی) پرداخته و ارائه میشوند. در مرحله بعد عقود اسلامی با توجه به ویژگیهای ذکر شده بررسی میشوند که آیا دارای آن ویژگیهای کارایی بخش هستند یا خیر؟ سپس قراردادهای فعلی بانکها که با عناوین عقود اسلامی هستد از لحاظ ویژگیهای کارایی در نظریه اقتصادی قراردادهاو ویژگیهای کارایی عقود اسلامی مورد بررسی قرار میگیرند. یکی دیگر از مواردی که قراردادهای فعلی بین بانک و مشتری براساس آن بررسی میشوند، اصول حاکم بر اقتصاد اسلامی است که ابتدا به شرح کامل آن پرداخته و سپس قراردادها در فصل چهارم براساس آنها همراه با سایر جداول کارایی بررسی میشوند. سپس پرسشنامهای براساس ویژگیهای کارایی قراردادها و ویژگیهای کارایی عقود اسلامی طرح میشود و به جامعه داده میشود تا واقعیت عمل و یا عدم عمل به قراردادها بر اساس کارایی آنها به دست آید. در این راستا از پرسشنامهها وتجزیه وتحلیل دادههای پرسشنامه بر اساس نرم افزار اکسل و spss برای رسیدن به فرضیهها و اهداف استفاده خواهد شد.
نتایج به دست آمده این نتیجه کلی را نشان میدهند که عقود اسلامی با توجه به شرایطی که باید حاکم بر بانکداری اسلامی باشد، در کشور ما اجرا نمیشوند. بانک و مشتری اعمالی را انجام میدهند که منجر به غیر اسلامی شدن قراردادهایشان میشود و همین باعث خروج قراردادها از محدوده عقود اسلامی میشود.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
قراردادها بین بانک ومشتری در هر اقتصاد بیانگر نحوه ارتباط عملی و اجرایی بین آنها است. هرکدام از طرفین قرارداد اگر از قرارداد تخلف نمودند طبق حقوق قراردادها با آنها برخورد میشود. در نظاماقتصادی اسلام قراردادها تحت عنوان عقود،تعاملات اقتصادی میان مردم را ساماندهی میکنند. در نظام بانکداری نیز به عنوان یک زیر نظام اقتصادی اسلام عملیات بانکداری و مالی باید بدون بهره صورت گیرد، اسلام روشهایی را برای جایگزین کردن بهره و نهادهای اقتصادی مبتنی بر آن پیشنهاد می کند، روشهایی که از آن جمله میتوان به عقود اسلامی به عنوان ابزاری کارآمد اشاره کرد. در ادامه به بحث در مورد بخشهای انجام شده در تحقیق پرداخته میشود تا خلاصه کار انجام شده به دست آید.
1-2 تعریف مسأله:
انسانها از دیر باز برای جلوگیری از هر گونه نزاع و اختلاف در امور اجتماعی و به خصوص در فعالیتهای اقتصادی، به انعقاد قرارداد پرداخته اند .
قرارداد: قرارداد یا عقد تعهدی است بین دو نفر که در آن به توافق رسیده اند(مهدی کرمی و پورمند،1378،88).
در شریعت اسلامی بسیاری از این قراردادها تأیید یا تصحیح شده و پایبندی به آنها لازم شمرده شده است و در فقه اسلامی قراردادهای مشروع و قانونی بررسی شده است(مهدی کرمی و پورمند،1378،88).
قراردادها بین بانک ومشتری در هر اقتصاد بیانگر نحوه ارتباط عملی و اجرایی بین آنها است. هرکدام از طرفین قرارداد اگر از قرارداد تخلف نمودند طبق حقوق قراردادها با آنها برخورد میشود. در سیستم بانکداری اسلامی عملیات بانکداری و مالی باید بدون بهره صورت گیرد، اسلام روشهایی را برای جایگزین کردن بهره (جایی که ربا باشد در غیر این صورت باید کاملا حذف شود) و نهادهای اقتصادی مبتنی بر آن پیشنهاد می کند، که از آن جمله می توان به عقود اسلامی به عنوان ابزاری کارآمد اشاره کرد.
تا سال 1362 نظام بانکی ایران براساس بانکداری متعارف بود، از یک طرف وجوه مازاد افراد حقیقی و حقوقی را در قالب انواع سپرده های جاری، پس انداز و مدت دار جذب می کرد و از طرف دیگر به متقاضیان وجوه، وام و اعتبارات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت می داد، غیر از سپرده جاری که به طور معمول بهره نداشت، بقیه معاملات بانک همراه با بهره بود، بانک از متقاضیان وام واعتبار، بهره می گرفت و به سپرده گذاران پس انداز مدت دار بهره می پرداخت، تفاوت بهره دریافتی و بهره پرداختی، سود بانک را تشکیل می داد.
از ابتدای سال 1363 که عملیات بانکداری بدون ربا شروع به کار کرد موافقان و مخالفانی را به صورت علمی و عملی به همراه داشت. پس از آن تاکنون عملیات بانکی به دنبال برقراری قوانین اسلامی در بانکها و به کار بردن آنهاست. و تاکنون هر چند بانکها براساس عقود اسلامی قرارداد با مشتریان منعقد میکنند اما این سوال مطرح است: چرا، با توجه به اینکه قراردادها در بانکداری اسلامی ایران بر اساس عقود اسلامی بسته میشوند به هدف مورد نظر اسلام دست پیدا نشده است؟
برای بررسی سوال اساسی تحقیق ابتدا به بررسی مولفههای کارایی قراردادها با توجه به نظریه اقتصادی قراردادها در ارتباط با حقوق قراردادها در اقتصاد پرداخته و ویژگیهای کارایی بخش بیان میشوند، سپس به ویژگیهای قراردادهای اسلامی(عقود اسلامی) پرداخته و ارائه میشوند. در مرحله بعد عقود اسلامی با توجه به ویژگیهای ذکر شده بررسی میشوند که آیا دارای آن ویژگیهای کارایی بخش هستند یا خیر؟ سپس قراردادهای فعلی و موجود بانکها که با عناوین عقود اسلامی هستد از لحاظ ویژگیهای کارایی در نظریه اقتصادی قراردادها و ویژگیهای کارایی عقود اسلامی مورد بررسی قرار میگیرند.
یکی دیگر از مواردی که قراردادهای فعلی بین بانک و مشتری براساس آن بررسی میشوند، اصول حاکم بر اقتصاد اسلامی است که ابتدا به شرح کامل آن پرداخته و سپس قراردادها در فصل چهارم براساس آنها همراه با سایر جداول کارایی بررسی میشوند. یکی از مراحل مهم تحقیق طراحی پرسشنامهای براساس ویژگیهای کارایی قراردادها و ویژگیهای کارایی عقود اسلامی است که به نمونهای از جامعه داده میشود تا واقعیت عمل و یا عدم عمل به قراردادها بر اساس کارایی آنها به دست آید.
دراینتحقیق وضعیت موجود و واقعی آنچه در مورد حقوق قراردادها و اجرای قراردادها اعم از اجرای دقیق عقود، صوری بودن برخی اعمال بانکها و مشتریانشان و اجرا نکردن برخی مواد عقود و ... بررسی میشود. این امر با تحقیق از مشتریان و مستندات موجود در مورد بانکداری اسلامی بااستفاده از روش پرسشنامهای صورت میگیرد. وضعیت مطلوب قراردادها در بانکداری اسلامی همان عمل به عقود اسلامی است که خصوصیات این عقود از مستنداتی مانند قرآن، احادیث و روایات توسط فقها و اندیشمندان اقتصاد اسلامی استخراج شده است و هیچگونه عمل صوری در آنها وارد نمیشود. واین قراردادها شامل مجموعهای از احکام، مقررات و حقوق قراردادهای اقتصادی و بازرگانی است.
معیار مطلوب بودن قراردادها ویژگیهای خاص عقود اسلامی و مبانی اسلام میباشد. معیار مورد سنجش در پرسشنامه کارایی قراردادها براساس حقوق قراردادها، شروط کارایی از نظر اقتصاد اسلامی و اصول حاکم بر بانکداری اسلامی میباشد، در تحقیق رعایت و عدم رعایت عمل به عقود اسلامی تنها از منظر بانکداری اسلامی بررسی نمیشود بلکه سوالاتی که در پرسشنامه طرح میگردد طرفین قراردادیعنی مشتری و بانک را هدف قرار میدهد.نمیتوان در نرسیدن به اهداف بانکداری اسلامی تنها بانک را مقصردانست، چرا که مشتریان هم به برخی از اصول اخلاق اسلامی پایبند نیستند. در این راستا از پرسشنامهها وتجزیه وتحلیل دادههای پرسشنامه برای رسیدن به فرضیهها و اهداف استفاده شده است.
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 692 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 249 |
چکیده
دعاوی مرتبط با حقوق مالکیت فکری که با حقوق بین الملل خصوصی گره خورده است، برای حل و فصل لازم است سه مرحله اصلی را پشت سر بگذارد. در مرحله نخست باید به دنبال دادگاه صالح بود و دعوا را در آن مطرح کرد. صلاحیت هر دادگاه به وسیله معیارهایی که دعوا را به کشور مقر آن دادگاه مرتبط می سازد، تعیین می شود؛ این صلاحیت که بعضاً انحصاری است، یا به دلیل ارتباط با طرفین دعوا حاصل می شود یا به دلیل ارتباط با موضوع آن. در مرحله دوم باید به دنبال قانون و مقرراتی(قانون حاکم) گشت که بر مبنای آن، دادگاه صالح باید به قضیه رسیدگی نماید. ملاک تعیین این قانون نیز ارتباطی است که بین دعوا با یک کشور خاص وجود دارد. این ارتباط بگونه ایست که فقط در یک کشور صدق می کند و احتمال اعمال قانون های مختلف را منتفی می سازد. در مرحله سوم رای مبتنی بر قانونِ صالحِ صادره از دادگاه صالح، در صورت احراز شرایطی مانند نهایی بودن، عدم مخالفت با نظم عمومی و... ابتدائاً طی حکم دادگاه کشور مجری به رسمیت شناخته می شود و سپس به اجرا در خواهد آمد؛ اصل سرزمینی بودن در هر یک از مراحل فوق با تاثیر منفی وارد عرصه گردیدده و تا حد امکان از پذیرش صلاحیت دادگاه خارجی، اعمال قانون بیگانه و اجرای حکم خارجی ممانعت به عمل می آورد .
کلید واژه ها: حقوق مالکیت فکری، حقوق بین الملل خصوصی، دادگاه صالح، قانون حاکم، به رسمیت شناختن آرای خارجی، اجرای آرای خارج
اگر حقوق بین الملل خصوصی را قواعد بررسی قضایای حاوی عنصر خارجی بدانیم [1]و حقوق راجع به مالکیت فکری را حقوق ناظر بر اموال غیر فیزیکی درنظر بگیریم[2] و در تحولات آن در سده های گذشته باریک شویم، در می یابیم که از تاثیرات متقابل و نیازهایی که این دو رشته به هم دارند؛ چشم پوشی نتوان کرد چرا که:
1- حقوق مالکیت فکری در مورد اموالی است که فیزیکی و مادّی نبوده و در آنِ واحد، می تواند در چند کشور حضور داشته باشد و مرزبندی فیزیکی و جغرافیایی در مورد آن چندان عاقلانه به نظر نمی رسد و چندان فایده ای هم ندارد.
2- جهانی شدن و مسائل مرتبطِ با آن و گسترش رسانه ای ارتباط جمعی بین المللی و رسمی شدن زبان انگلیسی سبب شده است که فروش و عرضه محصولات مالکیت فکری، از مرزهای ملی و قارّه ای پا فراتر نهاده و در بسیاری از موارد، بویژه در آثار و اختراعات موفّق، بیش از آنچه در کشور خود به فروش می رسد در سایر کشورها مورد امعان نظر و توجّه قرار گیرد.
3- حمایت و ضمانت اجرای مالکیت فکری در عرصه جهانی با تصویب تریپس و سایر کنوانسیون ها قوت گرفته است و موجب افزایش دادخواست های مطروحه در محاکم و تعدّد پرونده های قضایی شده است که غالباً خود حاوی یک عنصر خارجی است.
این موارد همه و همه سبب شده است تا ضمانت اجرای مالکیت فکری، بدون حقوق بین الملل خصوصی بی اثر باشد؛زیرا همانطور که گفته شد، دعاوی حقوق مالکیت فکری در بسیاری از موارد، حاوی عنصر خارجی است و این یعنی محلّ دخالت حقوق بین الملل خصوصی.
تعارض قوانین عموماًدر دو مفهوم به کار برده شده است، مفهومی گسترده و مفهومی محدود، تعریف مضیق به معنای بررسی قانون حاکم است که دومین مرحله در حقوق بین الملل خصوصی است و در اکثر کتب و مقالات این معنا به کار رفته است و در ایران هم ادعای گزافه ای نیست اگربگوییم تمام مولفین تعارض قوانین را در این معنابه کار برده اند؛ اما اگر دقیق بنگریم تعارض قوانین، مفهومی اعم از این دارد و در معنای حقوق بین الملل خصوصی است (در فرهنگ حقوقی آکسفورد تعارض قوانین در معنای حقوق بین الملل خصوصی گرفته شده است ) به هر تقدیر چون اصول ماکس پلانک از عبارت تعارض قوانین استفاده نموده و شامل بر هر سه قسم صلاحیت قضایی بین الملل،قانون حاکم و اجرای احکام خارجی نموده است و آنرا درمعنای حقوق بین الملل خصوصی به کار برده و در توانایی تدوین کنندگان آن، نمی توان شک را مجال جولان داد، ما هم در این رساله چنین کاری کرده ایم.
موضوع این رساله همانا بررسی اصول تعارض قوانین ماکس پلانک و نظام حقوق بین الملل خصوصی مالیکت فکری ایران با دید تطبیقی است.
در زمینه حقوق بین الملل خصوصی مالکیت فکری در خارج از کشور اقدامات نسبتا گسترده و جامعی صورت گرفته است مانند :
در ایران به جرات می توان گفت که نه تنها هیچ کتابی که به حقوق بین الملل خصوصی مالکیت فکری اشاراتی کرده باشد وجود ندارد به جز مقاله ای از خانم دکتر لیلا رئیسی تحت عنوان «دادگاه صلاحیت دار در دعاوی حقوق مالکیت معنوی در روابط بین الملل خصوصی » (اندیشه های حقوق خصوصی سال پنجم، شماره سیزدهم، پاییز و زمستان 1387 )که فارغ از اصول ماکس پلانک است، مقاله ای که موضوع این رساله را مورد بررسی قرارداده باشد در دست نیست.
در مورد تعارض قوانین مالکیت فکری با توجه به نبود کنوانسیون یا معاهده فراگیر بین المللی، موسسات و سازمان های بسیاری دست به ارائه طرح هایی زده اندکه اصول ماکس پلانک یکی از آنهاست؛ البته باید توجه داشت، ایده تنظیم و تدوین قواعد راجع به تعارض قوانین امری چندان جدید نیست و در سال 1978، « آلمر[3]» در مورد حقوق مالیکت فکری و تعارض قوانین مطالعاتی انجام داد که بعد از او دنبال گرفته نشد؛ ولی اقداماتی که در زمینه تعهدات قراردادی و غیر قراردادی صورت داد، در سال 1980 در قالب کنوانسیون رم تجلی یافت. اصول و قواعد مرتبط با مالکیت فکری به قرار زیر است:
1-3-1. اصول الی : یکی از مهم ترین وقایع درحقوق بین الملل خصوصی مالکیت فکری، پروژه قضایی لاهه در سال 1990 بود که به وسیله آمریکا مطرح شد. هدف اولیه، اتخاذ کنوانسیونی جهت هماهنگی قواعد راجع به صلاحیت قضایی بین المللی و به رسمیت شناختن و به اجرا گذاشتن آرای خارجی بود، به هر حال بعد از پاره ای مذاکرات،پروژه به دلیل عدم تراضی اعضای مهمی مانند آمریکا و اتحادیه اروپا با شکست مواجه شد. یکی از مهمترین علل برای عدم توافق بر سر آن،همانا موضوعاتی بود که در مورد صلاحیت قضایی بین المللی مالکیت فکری و اینترنتی مطرح شده بود [4]، به منظور حفظ کنوانسیون،چندین اندیشمند حقوق، [5]تلاش های گسترد ه ای را پیرامون آن انجام دادند و در پایان به عنوان کنفرانس لاهه پیشنهاد کردند که البته عقیم ماند؛ لذا پدید آورندگان آن که آمریکایی بودند سعی داشتند تا نتیجه زحماتشان بی نتیجه نماند، آن را در قالب اصول الی[6] درآوردند که در سال 2007 در اجلاس عمومی و سالانه الی تصویب شد. اصول الی، مجموعه ای از قواعد است پیرامون صلاحیت قضایی، قانون حاکم و به رسمیت شناختن ارای خارجی، که بر تجمیع و یکسان کردن دادرسی تاکید دارد [7]؛ این در حالی است که کشورهای اروپایی از این قافله عقب نماندند و علاوه بر دستورالعمل های رم 1 [8]و رم 2 [9] که در مورد مسائل قراردادی مالکیت فکری و قانون حاکم دراین زمینه حرف های زیادی برای گفتن دارد، رژیم لوگانو - بروکسل که بیشتر بر صلاحیت قضایی و اجرای آرای خارجی متمرکز است در این دوران در روندی از بازبینی قرار گرفت [10] و سرانجام این اصول ماکس پلانک بود که از میان همین تلاش ها ظهور کرد.
[1] Oxford dictionary of law , FIFTH EDITION , page 256, Private international law (conflict of laws) : The part of the national law of a country that establishes rules for dealing with cases volving a foreign element (i.e. contact with some system of foreign law). For example, if a contract is made in England but is to be fulfilled abroad, will be necessary to decide which law governs the validity of the contract. This is known as the question of choice of law. Generally, nder the Rome Convention (1980; in force from 1 April 1991), the parties' choice of law in a written contract is respected; rules are set down in he Convention stating which laws apply if the parties to the contract have not made a choice. Sometimes the courts must also decide whether or not they have jurisdiction to hear the case and whether or not to recognize a foreign judgment (such as a divorce obtained abroad).
[2] Oxford dictionary of law , FIFTH EDITION , page 256, intellectual property: Intangible property that includes patents, trade marks, copyright, and registered and unregistered design rights
[3] Ulmer
[4].R. Dreyfuss, ‘An Alert to the Intellectual Property Bar: The Hague Judgments Convention’,University of Illinois Law Review (2001), p. 421
[5] Rochelle C. Dreyfuss,Jane Ginsburg and François Dessemontet
[6] The American Law Institute, Intellectual Property: Principles Governing Jurisdiction, Choice of Law andJudgments in Transnational Disputes, (ALI Publishers, 2008)
[7] R. Dreyfuss, ‘The American Law Institute Project on Intellectual Property: Principles Governing Jurisdiction,
Choice of Law and Judgments in Transnational Disputes’, in S. Leible and A. Ohly, eds., Intellectual Property and
Private International Law, (Tübingen, Mohr Siebeck 2009), pp. 15-30.
[8] Regulation (EC) No 593/2009 of the European Parliament and of the Council of 17 June 2008 on the law
applicable to contractual obligations (Rome I), [2008] OJ L 177/6.
[9] Regulation (EC) No 864/2007 of the European Parliament and of the Council of 11 July 2007 on the law
applicable to non-contractual obligatifons (Rome II), [2007] OJ L 199/40.
[10] Green Paper on the Review of the Council Regulation (EC) No. 44/2001 on Jurisdiction and the Recognition
and Enforcement of Judgments in Civil and Commercial Matters (21.4.2009), COM(2009) 175 final
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 562 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 167 |
در برّرسی روند توسعه حقوق قراردادها می توان ملاحظه نمود که این بخش از حقوق خصوصی به عنوان حقوقی پویا و در حال رشد، شاهد پیشرفتهای فراوانی بوده و می باشد. گسترش روز افزون زمینه های مختلف حقوق قراردادها در جهت شفّافیت و نظم هر چه بیشتر معاملات، نشان دهنده حرکت بی وقفه این بخش به سمت تحقّق اهداف عالیه فلسفه حقوق از جمله عدالت و انصاف است که یکی از شقوق این موضوع در بحث مسئولیت ناشی از نقض تعهّدات نمایان می شود. توضیح اینکه تخلّف از اجرای تعهّد موجب ایجاد مسئولیت برای متخلّف می گردد و مسئولیت نیز در یک طبقه بندی کلّی به دو نوع تقسیم می شود: مسئولیت قهری(ضمان قهری یا الزامات خارج از قرارداد) و مسئولیت قراردادی. تمیز مسئولیت قراردادی از ضمان قهری گاه دشوار است که این اشکال، ناشی از تردید در طبیعت رابطه حقوقی منبع تعهّد است. مسئولیت قراردادی طرفین عقد تا جایی است که تخلّف مربوط به تعهّدی باشد که در زمان تشکیل عقد مورد توافق طرفین قرار گرفته باشد. امّا طرفین در جریان مذاکرات قبل از انعقاد قرارداد نیز دارای تعهداتی هستند که باید به آن پایبند باشند. با توجه به این مطلب، آیا در صورت تخلّف از تعهدات پیش از انعقاد عقد، باید قائل به مسئولیت متخلّف شد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، این مسئولیت در چه قالبی می گنجد و به چه میزان می باشد؟ آیا چنین تخلّفی در حیطه مسئولیت قراردادی قرار می گیرد یا در حیطه مسئولیت قهری یا هیچکدام؟ آیا تخلّف از چنین تعهّدات مقدّماتی ضمانت اجرایی دارد یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ، محدوده و میزان این ضمانت اجراء تا چه اندازه ای خواهد بود؟ به هر حال برّرسی تعهّدات پیش از قرارداد و ضمانت اجرای تخلّف از آنها به عنوان یک ضرورت در حقوق قراردادها مطرح می باشد و در این تحقیق سعی می گردد که برّرسی نسبتاً منسجمی در خصوص موضوع فوق صورت گیرد؛ امری که در حقوق ما معمولاً به صورت پراکنده به آن اشاره شده است.
مقدّمه
دوره پیش قراردادی[1] به عنوان بستری برای رسیدن به قرارداد نهایی از اهمّیت ویژه ای برخوردار می باشد که متأسّفانه در حقوق ایران به صورت کامل به آن پرداخته نشده است و از این جهت موجب بروز مشکلاتی در زمینه های مختلف از جمله موضوع ثبات قراردادها و تفسیر آنها شده است. عده ای از اشخاص که قصد واقعی رسیدن به توافق نهائی را ندارند، وارد گفتگوهای مقدّماتی[2] برای بستن قرارداد شده و پس از ایجاد انتظاری متعارف برای رسیدن به قرارداد در طرف مقابل، بدون دلیل موجّه مذاکرات را ترک کرده و موجب ایراد ضرر به وی که با حسن نیت[3] وارد مذاکرات شده و به آن ادامه داده است می شوند. حقوقدانان و قضات و سایر دست اندرکاران امور حقوقی مربوط به تعهدات و قراردادها نیز دچار وضعیت سردرگمی در برخورد با اینگونه اشخاص شده اند؛ زیرا عدم پرداخت کافی به موضوع تعهدات پیش قراردادی، موجباختلاف نظر در این زمینه گردیده است.
همچنین در بحث تفسیر قراردادها، در مورد اینکه نحوه برخورد با تعهدات پیش قراردادی و نقض آنها چگونه است، اختلاف نظر وجود دارد. عده ای اینگونه تعهدات را از جمله تعهدات قراردادی دانسته و معتقدند که نقض آنها مسئولیت قراردادی[4] را در پی خواهد داشت. عده ای معتقدند که این نوع تعهدات از مصادیق الزامات خارج از قرارداد یا همان ضمان قهری می باشند که نقض آنها مشمول قواعد عام مسئولیت مدنی[5]می گردد. عده دیگری هم که در اقلیّت می باشند، معتقدند که نقض تعهدات پیش قراردادی نه تحت شمول مسئولیت قراردادی و نه تحت شمول مسئولیت مدنی قهری قرار می گیرد، بلکه مشمول گونه ویژه ای از مسئولیت می باشد که حدّ فاصل بین دو نوع مسئولیت مذکور است.(Kucher, 2004)
شناسایی نوع تعهدات پیش قراردادی و لحاظ کردن مسئولیت برای طرف متخلّف، از آثار بسیاری برخوردار است؛ از جمله: برخورد با شخص متخلّف و جلوگیری از تضییع حقوق طرف زیان دیده که با حسن نیّت وارد مذاکرات شده است، کمک به مراجع رسیدگی کننده حقوقی و قضایی در تشخیص نحوه برخورد با تخلّفات پیش قراردادی، پر کردن خلأهای قانونی در مورد مسئله مذکور که به نوبه خود باعث جلوگیری ازسوء استفاده و بهره برداری شخصی برخی از افراد مطّلع از اینگونه خلأها در قراردادهای خصوصی منعقده با افرادی که با حسن نیّت وارد مذاکرات شده اند می گردد، گسترش دانش تئوریک حقوق در مورد مسأله مذکور، و نهایتاً تکامل هر چه بیشتر و ارتقای سطح حقوق داخلی و هماهنگ شدن آن با مسائل روز حقوق قراردادها.
این پژوهش که در آن سعی در جمع آوری نظرات مختلف در رابطه با موضوع تعهدات پیش قراردادی[6] شده است، شامل چهار بخش اصلی می باشد که عبارتند از: کلّیات تحقیق و اهمّیت موضوع، مفاهیم و اصطلاحات، انواع تعهدات پیش قراردادی، اجرا و ضمانت اجرای تعهدات پیش قراردادی. در فصل نخست به کلّیات پژوهش و ضرورت و اهداف مدّنظر از نگارش آن که شامل مطالب طرح اوّلیه تحقیق (پروپوزال با برخی الحاقات) می باشد، پرداخته می شود.هدف اصلی از بیان مطالب فصل اوّل، روشن نمودن ذهن مخاطب برای پی بردن به اهمّیت موضوع تحقیق می باشد و لذا عبارت"اهمّیت موضوع" نیز به عنوان فصل اوّل اضافه گردیده است. فصل دوّم مشتمل بر معرفی مفاهیم و اصطلاحات مبنای بحث می باشد که سخن از آنها به عنوان مقدّمه ورود به قسمت اصلی پایان نامه (فصل سوم و چهارم) ضروری می نماید.اهمّ مطالب این فصل کهبه درک هر چه بیشتر مباحثمطرح شده در قسمتهای بعدی کمک می کنند عبارتند از: مفهوم تعهد و نظریه های مطرح در مورد آن، مفهوم دوره پیش قراردادی و ملاک تفکیک آن از دوره قراردادی، مفهوم مسئولیت پیش قراردادیو مسائلی از این قبیل. در فصل سوّم ضمن برّرسی اصول حاکم بر دوره پیش قراردادی، به انواع تعهداتی که طرفین در دوره پیش قراردادی دارند، که از جمله مهمترین آنها رعایت حسن نیّت در روند گفتگوهای مقدّماتی و عدم افشای اطّلاعات محرمانه طرف مقابل می باشد و همچنین به برخی از مصادیق توافقات پیش قراردادی[7] اشاره خواهد شد. مطالب این فصل نیز به مخاطب کمک می نماید تا ضمن تدبّر و درک بیشتر نسبت به موضوع تعهدات پیش قراردادی، با مصادیقی از توافقات پیش قراردادی که اینگونه تعهدات باید در آنها رعایت شود آشنا گردد. در فصل چهارم نیز به نحوه اجرا و ضمانت اجرای تعهدات پیش قراردادی اشاره می شود؛ به این مفهوم که در صورت عدم پایبندی به اینگونه تعهدات، سرنوشت قرارداد اصلی و ضررهای وارده به طرف زیاندیده چه خواهد بود و چه مسئولیتی متوجه طرف متخلّف می باشد؟ در واقع تفکّر اصلی در این فصل آن است که در صورت مواجهه با نقض تعهدات پیش قراردادی بهترین روشهای جبران زیان کدام است و مقتضای عدالت و انصاف در این زمینه چیست؟ با توجّه به مطالب مذکور می توان گفت که دو فصل نخست به عنوان مقدّمات ورود به قسمت اصلی پایان نامه می باشند و دو فصل اخیر تشکیل دهنده مباحث بنیادی این رساله بوده و تکیه اصلی پژوهش بر آنها استوار است.
هر چند هدف اصلی و کاربردی این پژوهش، منسجم کردن موضوع تعهدات و مسئولیتهای پیش قراردادی در حقوق داخلی ایران می باشد، امّا با توجّه به آنچه که قبلاً ذکر شد، یعنی عدم اشاره کافی به این مسأله در حقوق داخلی،می تواناز نتیجه تلاشهای صورت گرفته در حقوق خارجی کمک گرفته و سعی در جمع آوری نقاط مثبت نظامهای حقوقی مدرن جهان در این زمینه و برّرسی امکان پیاده سازی آن در حقوق داخلی ایران نمود. در این رابطهمی توان از منابع موجود و معتبر در دو نظام بزرگ حقوقی یعنی حقوق نوشته (رومی – ژرمنی)[8] و حقوق عرفی (کامن لو)[9]و نیز حقوق فراملّی استفاده نمود. البته با توجّه به هدفی که در بالا به آن اشاره شد، بهره گیری از حقوق خارجی در این تحقیق،تنها به نحوی کلّی صورت پذیرفته و برّرسی تمامی جزئیات ودستاوردها و نقاط قوّتنظامهای حقوقیکشورهای مختلف در این زمینه، مستلزم انجام تحقیقات مفصّل و جداگانه خواهد بود که از وسع این پژوهش خارج است.
لازم به ذکر است که در حقوق خارجی، حتّی در کشورهای عضو یک نظام حقوقی واحد، نیز اختلاف نظرات در زمینه نحوه برخورد با مذاکرات پیش قراردادی[10] مشاهده می شود اما این اختلافات غالباً جنبه شکلی داشته و به عنوان مثال، در نام گذاری ها از عناوین مختلف استفاده شده است و ماهیت بحث که همان نظم بخشیدن به دوره پیش قراردادی است، به قوّت خود باقی مانده است.همچنین این اختلافات نسبت به حقوق داخلی ایران که در آن اشاره چندانی به مسأله مذکور نشده است، کمتر می باشد و در اکثر کشورها، حقوقدانان به آن توجّه کرده و سعی در ارائه پیشنهادی سازنده نموده اند. هر چند نمی توان در سطح جهانی و بین المللی، برخی ناهماهنگی ها را در رابطه با موضوع تعهدات پیش قراردادی و ضمانت اجرای نقض آنها انکار نمود، لیکن صرف تلاش برای ارائه راهکار جهت جبران خسارات زیان دیده پیش قراردادی که در هر کشور و نظام حقوقی با در نظر گرفتن ریشه های حقوقی و اجتماعی و اقتصادی ویژه آن صورت گرفته و می گیرد، بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است. ضمن مباحث آتی اشاره خواهیم کرد که حتّی در کشورهایی نظیر انگلستان که مخالف فرض مسئولیت پیش قراردادی هستند، جبران خسارت زیان دیده در برخی موارد پذیرفته شده است.
باید دانست که دوره پیش قراردادی دارای ارتباط مؤثر و اساسی با دوره قراردادی است و لذا بسیاری از اصول و قواعد حاکم بر دوره قراردادی، قابل تسرّی و اجراء در دوره پیش قراردادی نیز می باشند. به عنوان مثال اصل آزادی قراردادی و حسن نیّت، اصولی نیستند که آنها را محدود به انعقاد و اجرای قراردادها دانست و در دوره پیش قراردادی نیز اینگونه اصول و فروع آنها مورد استفاده قرار می گیرند و این امری منطقی و علمی است که نه تنها ایرادی به آن وارد نیست بلکه برای انسجام بیشتر بحث، مفید واقعمی شود. این ارتباط و همبستگی آشکار در این پژوهش نیز نمود پیدا کرده و بنابراین سعی خواهد شد که از مباحث مطرح شده در باب معاملات و اصول قراردادی و حواشی آنها برای درک بهتر مباحث مربوط به دوره پیش قراردادی کمک گرفته شود.
در این تحقیق به مفاهیم گوناگونی که برگرفته از رشته ها و گرایش های مختلف علم حقوق می باشند اشاره شده است. مفاهیمی از جمله: عقد و شبه عقد، جرم و شبه جرم، نظم عمومی، اخلاق حسنه، مفاهیم مربوط به حقوق خارجی و بسیاری از مفاهیم دیگر که مخاطبین محترم در سراسر تحقیق با آنها مواجه خواهند شد. همانطور که می دانیم، اشاره کامل به تمامی جوانب و حاشیه های مباحث مربوط به این مفاهیم، موجب تکرار مکرّرات و ایجاد خستگی در مخاطب و به بیراهه رفتن پژوهش به دلیل خروج از بحث اصلی خواهد شد. به جهت جلوگیری از این مشکلات، اولاً سعی محقّق بر این بوده که حتّی الامکان از اشاره به مفاهیم کم ارتباط با تحقیق خودداری شود و ثانیاً در مواردی هم که به مفاهیم مذکور اشاره شده، سعی بر این بوده که اصل مفهوم به طور خلاصه و با استفاده از منابع و نظریات برتر حقوقی توضیح داده شود و از تفسیر آن مفاهیم خودداری شود. مخاطبین محترم در صورت علاقه می توانند به کتب و مقالات فراوانی که در خصوص آن مفاهیم نگاشته شده مراجعه نمایند. البته در سوی مقابل، تلاش شده مفاهیم ضروری که بیان آنها برای درک بهتر موضوع لازم است، مورد اشاره مختصر و بعضاً مفصّل قرار گیرند.
در پایان مقدّمه ذکر این نکته مهم می نماید که با استعانت از خداوند متعال، به دلیل جلوگیری از بروز ایرادات شکلی و اشتباهات چاپی و املائی که شایسته تحقیقی در این سطح نمی باشد، کلّیه امور مربوط به نگارش و تدوین و صفحه آرایی پایان نامه توسط شخص نویسنده به عمل آمده است.هرچند در این رساله تلاش شده تا حتّی الامکان مسئله تعهدات پیش قراردادی و ضمانت اجرای نقض آنها به صورت منسجم بیان شود اما ناگفته پیداست که این تحقیق نیز همانند سایر تحقیقات صورت گرفته خالی از نقص و ایراد نیست و امکان غفلت از طرح برخی مطالب توسط محقّق و نیز طرح مسائل جدید که خصیصه علوم انسانی است همواره وجود دارد و لذا امید است که دید بصیر دانش پژوهان در این خصوص به یاری نگارنده آمده و زمینه تکامل هرچه بیشتر موضوع در آینده را فراهم آورد.
فصل اوّل
کلّیات تحقیق و اهمیّت موضوع
|
فصل اوّل : کلیّات تحقیق و اهمّیت موضوع
مذاکرات طرفین پیش از انعقاد قرارداد از اهمّیت بسیاری برخوردار است؛به طوری که نمی توان بدون توجّه به آن به برّرسی حقوق قراردادها پرداخت. در حقیقت عقود معیّن که قانون تحت عناوین مشخّص از آنها نام برده است، تنها به عنوان ماهیت هایحقوقی که دارای آثار مشخّصی می باشند، مورد نظر قانونگذار قرار گرفته اند. هر یک از این ماهیت های حقوقی در واقع به مثابه یک ظرف می باشد که محتوای آن را تعهدات و اراده های طرفین در مذاکرات پیش از عقد تشکیل می دهد. به عبارت ساده تر، وقتی که طرفین تصمیم به انشای یک عمل حقوقی می گیرند، تعهداتی در قبال یکدیگر می کنند که قانونگذار جهت نظم بخشیدن به این تعهدات و مشخّص شدن آثار آنها، نام مشخّصی برای این ماهیت حقوقی وضع نموده که آثار حقوقی ویژه خود را دارد. ممکن است طرفین قرارداد از برخی از آثار آن عمل حقوقی خاص بی اطّلاع باشند، اما این امر اهمّیت چندانی ندارد؛ بلکه آنچه از نظر حقوق و قانون واجد اهمّیت می باشد این است که طرفین چه چیزی را قصد نموده اند و پس از روشن شدن این موضوع، برخی از آثار خاص قانونی و عرفی بر آن عمل حقوقی بار خواهد شد و طرفین نمی توانند عدم اطّلاع از تمام یا برخی از آثار را عذر عدم انجام تعهدات قانونی مربوطه قرار دهند. به عنوان مثال اگر کسی قصد فروش مال خود را داشته باشد، قانون عقد بیع را برای این منظور تشریع کرده است که آثار مشخّصی دارد از جمله: تعهد به تسلیم مبیع و پرداخت ثمن. حذف یکی از این تعهدات اصلی با عرف و منطق حقوقی در شناسایی عقد بیع سازگاری ندارد و مسموع نیست. اگر ثابت شود که قصد تسلیم مبیع از ابتدا وجود نداشته است، در واقع طرفین در ماهیت عقد توافق نداشته اند و بنابراین، عقد بیع باطل است (ماده 194 قانون مدنی ایران) مگر اینکه ثابت شود طرفین در واقع عقد دیگری را مدّنظر داشته و تنها عنوانی اشتباه برای آن برگزیده اند که در این صورت احکام خاصه آن عقد در روابط طرفین جاری خواهد شد. (صفایی، 1385: 89 و شهیدی، 1385 الف: 159)
مطالب مذکور، حالت ساده روند یک قرارداد را بازگو می کند، امّا همیشه روال به این صورت نیست. گاهی طرفین آگاهانه یا ناآگاهانه در پی اضافه نمودن یا تغییر یا حذف برخی از تعهدات و آثار عمل حقوقی می باشند. در این حالت اوّلاً باید بررسی نمود که قانون تا چه اندازه این اختیار را به طرفین داده است و ثانیاً این تغییرات چه تأثیری بر عنوان قانونی عمل حقوقی مربوطه و آثار آن بر جای می گذارند؟ قانون مدنی ایران با بیان اصل آزادی قراردادی[11] در ماده 10 تا حدود زیادی دست طرفین را برای انعقاد هر نوع قراردادی باز گذاشته است و تنها برخی محدودیتها مانند رعایت قانون، نظم عمومی، اخلاق حسنه و جهت مشروع را مانع راه آنان در این زمینه قرار داده است. طرفین عقد نمی توانند یک عمل حقوقی خاص را اراده کنند و سپس به قدری تعهدات و آثار ناشی از آن را تغییر دهند که جز نامی از آن باقی نماند، بلکه این تغییرات باید تا حدّی باشد که به مقتضای ذات عقد آسیب نزده و ماهیت آن را تغییر ندهد. به عنوان مثال نمی توان عنوان عقد بیع را بر قراردادی گذاشت که ماهیت اصلی آن اجاره است. (شهیدی، 1386 ب: 113 و شکاری، 1380: 145)
در صورتی که مذاکرات منتهی به بستن قرارداد نهایی شود، تعهدات پیش قراردادی در واقع جزئی از تعهدات قراردادی می شوند و نقض آنها معمولاً موجب مسئولیت قراردادی طرف متخلّف خواهد شد. در برخی موارد نیز که بعداً به آنها اشاره خواهد شد نسبت به اینکه تخلّف، چه نوع مسئولیتی به بار می آورد اختلاف نظر و تردید وجود دارد. اما قسمت اصلی بحث در این رساله مربوط به موردی است که هیچگونه قرارداد نهایی بین طرفین بسته نمی شود و صرفاً مذاکراتی برای رسیدن به توافق نهایی صورت گرفته که منجر به شکست شده است. در این مورد تکلیف ضررهای وارده به طرفین چیست؟ آیا باید به صرف اینکه طرفین به توافق نرسیده اند موضوع را تمام شده دانست و چشم بر سایر مسائل بست؟ در ادامه تحقیق خواهیم دید که اینگونه رفتار با منطق حقوقی و انصاف سازگار نبوده و علاوه بر سرزنش اخلاقی، از نقطه نظر حقوقی نیز قابل بررسی و پیگیری است.
دیدگاه مرسوم در تعریف تعهّد[12]، این مفهوم را به معنای رابطه ای حقوقی[13]می داند که به اشخاص اجازه می دهد تا با استناد به آن،انجام دادن امری را از دیگرانبخواهند. این رابطه به اعتبار حق متعهّدله، طلب[14]، و به لحاظ التزام متعهّد، دین[15] نامیده می شود. البته برای آنکه تصوّر نشود در حقوق ما تعهد، بستگی کامل به شخصیت طرفین آن داردو بعلاوه تعریف ارائه شده بتواند تعهد جاعل و امضاء کننده سند در وجه حامل (به دلیل مشخص نبودن طرف مقابل رابطه حقوقی) را نیز در بر گیرد، به جای آنکه تعهد، رابطه حقوقی بین اشخاص تعبیر شود، پیشنهاد شده است که: تعهد وضع حقوقی[16] است که بموجب آن شخصی عهده دار انجام کاری می شود.(کاتوزیان، 1385 ب: 3)
اسباب ایجاد تعهد متعدّدند: عقد[17]، شبه عقد[18]، جرم[19]، شبه جرم[20] و قانون[21]. تخلّف از اجرای تعهد موجب ایجاد مسئولیت برای متخلّف می گردد. مسئولیت در یک طبقه بندی کلّی به دو نوع تقسیم می شود: مسئولیت قهری(ضمان قهری یا الزامات خارج از قرارداد) و مسئولیت قراردادی. مسئولیت قراردادی عبارت است از التزام متعهد به جبران خسارتی که در نتیجه عدم اجرای قرارداد به طرف او وارد می شود. مسئولیت قراردادی را نباید با مسائل مربوط به اجرای عقد مخلوط کرد. به بیان دیگر، التزام به جبران خسارت طلبکار قراردادی، دنباله و بدل تعهد اصلی نمی باشد. امّا در مورد مسئولیت قهری، می توان گفت در هر مورد که شخصی موظّف به جبران خسارت دیگری است،گفته می شود که در برابر او مسئولیت مدنی دارد یا ضامن است. این قاعده عادلانه از دیرباز وجود داشته است که هر کس به دیگری ضرر بزند باید آنرا جبران کند، مگر در مواردی که اضرار به غیر به حکم قانون باشد یا ضرری که به شخص وارد آمده است، ناروا و نامتعارف جلوه نکند. در حقوق کنونی نیز مبنای مسئولیت مدنی همین قاعده است. در حالی که مسئولیت قراردادی عبارت از مسئولیتی است که در نتیجه تخلّف از مفاد قراردادهای خصوصی برای اشخاص ایجاد می شود، مسئولیت غیرقراردادی که ضمان قهری نیز گفته می شود ویژه فرضی است که شخص از تعهدهای قانونی و عمومی سرپیچی کند و در نتیجه به دیگری ضرر زند. پس برای اینکه مسئولیت قراردادی تحقق پیدا کند باید بین مسئول و زیان دیده، قرارداد درست و الزام آوری موجود باشد و خسارتی که به بار آمده، نتیجه تخلّف از این قرارداد محسوب شود، در حالی که در مسئولیت قهری تنها قانون بر روابط طرفین حکومت دارد و هیچ پیمانی آن دو را به هم مربوط نمی کند. تمیز مسئولیت قراردادی از ضمان قهری گاه دشوار است که این اشکال، ناشی از تردید در طبیعت رابطه حقوقی منبع تعهد است. (همان، 1385 ب: 268 و 1387: 132 و امامی، 1386: 243)
قرارداد، پس از انعقاد، آثار متعدّد و مهمّی بر جای خواهد گذاشت مانند: انتقال مالکیت مال اعم از عین و منفعت یا حق، اعطای نمایندگی، محبوس شدن عین مال، شرکت در منافع، مباح شدن انتفاع از مال دیگری، اختصاص یافتن منافع مال برای مصرف معیّن و مواردی از این قبیل. از جمله مهمترین این آثار که در همه قراردادها، چه معیّن و چه غیر معیّن، مشترک می باشد می توان به پیدایش تعهد به اجرای موضوع قرارداد به نحو مثبت یا منفی(ترک فعل) اشاره کرد که ماده 219 قانون مدنی با بیان اصل لزوم قراردادها به همین مفهوم اشاره دارد. تخلّف از انجام تعهدی که به موجب یک عقد صحیح بوجود آمده است موجب ایجاد مسئولیت قراردادی می شود که این امر نیز به عنوان یکی از آثار مشترک قراردادها تلقّی شده است. البته نظر مخالف در این زمینه معتقد است که مسئولیت قراردادی از آثار عقد نمی باشد بلکه نتیجه تخلّف از اجرای تعهد و پیمان شکنی است و به این اعتبار در زمره آثار وقایع حقوقی می باشد. (شهیدی، 1386 الف: 27)
مسئولیت قراردادی طرفین عقد تا جایی است که تخلّف مربوط به تعهدی باشد که در زمان تشکیل عقد مورد توافق طرفین قرار گرفته باشد. اما گاهی طرفین در جریان مذاکرات مقدّماتی که پیش از انعقاد قرارداد انجام می دهند توافقاتی می کنند که صریحاً در ضمن عقد مورد اشاره قرار نمی گیرند و مسکوت می مانند[22] یا اینکه طرفین به هیچگونه توافق نهایی[23] نرسیده و موفق به انعقاد قرارداد نمی شوند؛ حال آنکه ممکن است یکی از طرفین یا هر دوی آنها با اتّکای بر آن توافقات نسبت به انعقادعقد اقدام کرده یا اینکه بر مبنای آنها اقدام به عملی کرده باشند و لذا با نرسیدن به عقد ضرر کنند. آیا با توجّه به این مطلب، در صورت تخلّف از مذاکرات پیش از انعقاد عقد، باید قائل به مسئولیت طرف متخلّف شد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، این مسئولیت در چه قالبی می گنجد و به چه میزان می باشد؟ آیا چنین تخلّفی در حیطه مسئولیت قراردادی قرار می گیرد یا در حیطه مسئولیت قهری یا هیچکدام؟ تخلّف از مذاکرات پیش قراردادی در چه فروضی قابل تصوّر است (فرض رسیدن به قرارداد نهایی و فرض نرسیدن به آن)؟ آیا تخلّف از چنین تعهدات مقدّماتی، ضمانت اجرایی دارد یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ، محدوده و میزان این ضمانت اجرا تا چه اندازه ای خواهد بود؟
توافقات مقدّماتی پیش از قرارداد گاهی در قالب شروط ابتدائی[24] و بنائی می گنجد که در این حالت به نوعی به عقد اصلی ارتباط پیدا می کنند و می توان با عنوان شروط ضمن عقد آنها را بررسی کرد. چنین شروطی ممکن است صریح[25] یا ضمنی[26] باشند. گاهی طرفین تحت عنوان شروط ضمن عقد، تعهد نمی کنند بلکه صرفاً مذاکراتی مستقل انجام می دهند که ممکن است در نگاه اول نتوان عنوان تعهد به معنای خاص را بر آنها مترتّب کرد. دسته اول بیشتر مربوط به موضوع عقد اصلی و خصوصیات آن و ویژگیهای طرفین معامله و زمان و مکان عقد و مسائلی از این قبیل می باشند اما توافقات دسته دوم اینگونه نیستند و باید برّرسی شود که نحوه برخورد با آنها چگونه است؟ آیا آنها را هم بایدهم ردیف شروط ضمن عقد دانست یا اینکه آنها را یک عقد مستقل تلقّی کرد یا باید گفت که این گفتگوها هیچ اعتباری ندارند؟ در هر صورت تقسیم بندی انواع تعهدات پیش از قرارداد و ضمانت اجرای تخلّف از آنها به عنوان یک ضرورت در حقوق قراردادها مطرح می باشد و در این تحقیق سعی خواهد شد که برّرسی نسبتاً منسجمی در خصوص موضوع فوق صورت گیرد، امری که معمولاً به صورت پراکنده به آن اشاره شده است.
[1]-Pre-contractual Course (or Process).
[2]-Preliminary Conversations.
[3]-Good Faith.
[4]-Contractual Liability.
[5]-Civil Liability.
[6]-Pre-contractual Obligations.
[7]-Pre-contractual Agreements.
[8]-Roman Law.
[9]-Common Law.
[10]-Pre-contractual Negotiations.
[11]-Freedom of Contract.
[12]-Obligation.
[13]-Legal Relationship.
[14]-Claim.
[15]-Debt.
[16]-Legal State.
[17]-Contract.
[18]-Quasi-Contract.
[19]-Crime.
[20]-Tort.
[21]-Law.
[22]-Implicit Agreements.
[23]-Final Agreement.
[24]-Primary Clauses.
[25]-Express (or Explicit).
[26]-Implicit.
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 358 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 163 |
چکیده
خانواده و تکالیف متقابل والدین و فرزندان نسبت به یکدیگر اساس اجتماع و به عقیده جامعه شناسان یکی از عوامل ایجاد تمدن است. رشد و پرورش افراد در خانواده پایه گذاری شده است و سلامت و سعادت جامعه بشری در گرو تربیت صحیح و استواری است که در خانواده پدید آمده است. یکی از مسایل مهم که امروزه باید بیشتر مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، تکالیف متقابل والدین و فرزندان در مقابل همدیگر می باشد. در این راستا والدین و فرزندان باید به حدود حقوق و تکالیف خود واقف بوده و بدانند مرز آزادی آنان در این حقوق تاکجاست؟ در بررسی در میان اسناد بین المللی، قلمرو حقوق والدین در تربیت کودک و مسایل دیگر مشخص شده و برای اعمال آن، تکالیف و مسئولیت هایی بر عهده آنان گذاشته شده است و همچنین در شرایط خاص دولت ها می بایست خانواده ها را در انجام تکالیف و در برخورداری از حقوق خود مورد حمایت قرار دهند. به عبارت دیگر هم در حقوق ایران و هم در اسناد بین المللی یک سری حقوق و تکالیفی متقابلا برای کودکان و والدین در نظر گرفته شده که در این پژوهش به بررسی آن خواهیم پرداخت.
این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی است و به صورت روشمند به تحلیل و بررسی کتب و متون مربوط به موضوع تحقیق می پردازد. دراین پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با مراجعه به کتب، مقالات، پایان نامه ها و سایت های اینترنتی و فیش برداری از آنها، مطالب گردآوری شده و سپس با بررسی آنها، مطالب به شیوه توصیفی- تحلیلی ارائه می گردد.
نتایج حاصله را بدین صورت می توان بیان کرد که حقوق و تکالیف متقابل کودک و والدین در قوانین ایران ،به دلیل مبتنی بودن قوانین ایران بر اصول فقهی، با اسناد بین المللی تفاوت هایی دارد و نیز برخی از تکالیف والدین در قانون به طور صریح بیان نشده است و برخی قوانین مصرح فاقد ضمانت اجرا هستند.از این رو نیاز به اصلاح و بازنگری و تدوین قوانین دربعضی موارد و نیز همگامی با قوانین اسناد بین المللی که ایران به آنها پیوسته است، احساس می شود.
واژگان کلیدی
تکالیف متقابل، حقوق، کودک، والدین، حقوق خصوصی ایران، اسناد بین المللی
مقدمه
خانواده، یک سازمان اجتماعی کوچک است که روابط اعضای آن، به خصوص روابط والدین با فرزندان، مهم ترین عنصر شکل دهنده این سازمان است.کودکان به واسطه محدودیتهای طبیعی و اجتماعی خود نیاز به حمایت قانونگذار، والدین و جامعه دارند. از این رو باید سعی شود تا به بهترین نحو حقوق آنان را استیفا نمود. در عرصه بینالملل، کنوانسیون جهانی حقوق کودک مصوب 1989 میلادی وجود دارد که ایران نیز آن را (با درج حق شرط کلی) مورد تایید قرار داده است. قانون مدنی و دیگر قوانین کشور نیز در مورد حقوق کودک مواردی را ذکر کردهاند.
کودک به اراده خود به دنیا نمیآید؛ زن و مردی که به وجود آورنده وی هستند، پس از تولد طفل دارای سمت پدر و مادر میشوند و قانونگذار برای آنان یکسری حقوق و تکالیفی را مقرر کرده است، که مهمترین آن تکالیف قانونی، عبارتند از : حضانت، سرپرستی اموال، تربیت، حق نفقه. همان گونه که ملاحظه میگردد با مطالعه قوانین مربوط به وظایف والدین که قسمت اعظم آن در مواد 1168 تا 1179 قانون مدنی آورده شده است ، به عناوین و وظایف کلی بسنده شده است و برخی از آنها مبهم و غیرشفاف است.
در این قسمت نیز برخی از حقوق، مالی و برخی دیگر، غیرمالی محسوب میگردند که البته ممکن است برخی از حقوق مخلوطی از این دو حق باشد. قانونگذار در ماده 1199 قانون مدنی دربارة حق نفقه اولاد به عنوان یکی از حقوق مالی کودکان بحث نموده و تکالیفی را برای والدین و دیگران مقرر نموده است. از طرف دیگر بسیاری از حقوق کودکان در ذیل حقوق غیرمالی جای دارند به عنوان مثال ماده 1168 قانون مدنی در باب «حضانت» طفل که جنبه غیرمالی آن غلبه دارد و ماده 1178 قانون درباره «تربیت» که یکی از وظایف والدین محسوب می شود و جزء حقوق غیرمالی به شمار خواهد آمد.
در زمینه حقوق متقابل کودک و والدین تا کنون چندین کتاب و پایان نامه و مقاله به چاپ رسیده است که هر یک به بعدی از ابعاد گوناگون این مساله پرداخته اند.ازجمله : پایان نامه مصطفی رستمی با عنوان" بررسی حقوق کودک در کنوانسیون حقوق کودک و حقوق اسلام " (1386) که در این پژوهش به مقایسه حقوق کودک در قوانین اسلام وکنوانسیون حقوق کودک پرداخته است. پایان نامه شراره عنصری با عنوان "قلمرو حقوق والدین در تربیت کودک در اسناد بین الملل حقوق بشر " (1386) که در این پژوهش به بررسی حقوق و تکالیف والدین در تربیت فرزندان و نقش حمایتی دولتها در اسناد بین المللی حقوق بشر پرداخته است. پایان نامه مرضیه عباس آبادی آسیابان با عنوان "بررسی تطبیقی کنوانسیون حقوق کودک با میثاق حقوق کودک در اسلام " (1387) که در این پژوهش به مقایسه "کنوانسیون حقوق کودک" (مصوب سال 1989) با "میثاق حقوق کودک در اسلام" (مصوب سال 2005) پرداخته است و برخی اشکالات وارد بر کنوانسیون حقوق کودک و میثاق حقوق کودک در اسلام مطرح و پیشنهادهایی در جهت نزدیک شدن بیشتر میثاق به دیدگاه های اسلام و رفع بعضی نواقص آن ارائه شده است.
تا کنون پژوهش جامعی در خصوص حقوق و تکالیف متقابل کودک و والدین در حقوق خصوصی ایران و مقایسه آن با اسناد بین المللی صورت نگرفته است. لذا در این پژوهش به بررسی حقوق متقابل کودک و والدین در حقوق خصوصی ایران و اسناد بین المللی می پردازیم. ابتدا قوانین مصرح و غیرمصرح حقوق خصوصی ایران در خصوص حقوق و تکالیف متقابل کودک و والدین و ضمانت اجرا های قانونی موجود را مورد بررسی قرار می دهیم، سپس تفاوت های قوانین ایران و اسناد بین المللی و حق شرط ایران بر کنوانسیون حقوق کودک را مورد ارزیابی قرار می دهیم. در نهایت نواقص و کاستی های قانونی را شناسایی و راهکارهای قانونی رفع نواقص را ارایه خواهیم داد.
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 411 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 168 |
چکیده
تحقیق حاضر که در خصوص تنظیم اسناد رسمی واگذاری حق انتفاع و آثار حقوقی آن می باشد طبیعتاً در حوزه حقوق مدنی ودر شاخه اسناد قرار دارد. این تحقیق با بررسی قوانین مدنی و ثبتی و مسایل حقوقی و فقهی صورت گرفته و در مواردی نیز به رویه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. هدف از انتخاب این تحقیق بسط وتشریح مسایل مربوط به تنظیم اسناد رسمی واگذاری حق انتفاع می باشد. از جمله بحثهایی که در این تحقیق مطرح گردیده سند رسمی است که از منظر دفاتر اسناد رسمی بحث گردیده و مورد دیگر، حق انتفاع است که خود شاخه ای از مالکیت بوده و توضیح آن نیاز به شناختی از مالکیت، مال و حق دارد که در این تحقیق به آن اشاره شده است. ازجمله نتایجی که این تحقیق بدان رسیده، این است که واگذاری حق انتفاع با واگذاری منافع تفاوت داشته و همچنین ،واگذاری حق انتفاع در خصوص اموال غیر منقول و اتومبیل (که تابع مقررات خاص میباشد) باید بصورت سند رسمی صورت گرفته اما در خصوص سایر اموال منقول و در حکم آن، بصورت سند عادی نیز می تواند صورت گیرد اما با توجه به مزایا و آثار حقوقی سند رسمی بهتر است که در مورد اموال منقول نیزبصورت سند رسمی انجام گیرد و همچنین مطرح گردیده که حق انتفاع بصورت عقد مستقل یا شرط ضمن عقد و به موجب قانون (حیازت اشیاءمباحه به قصد برقراری حق انتفاع) برقرار می شود و قالبهای مختلف سند واگذاری حق انتفاع که عبارتند از: عمری، رقبی، سکنی، حبس مطلق، سند وقف و سند صلح ارایه و پیشنهاد گردیده است و همچنین به تعدادی سوالات مهم پاسخ داده شده است. علی ایحال به نظر میآید بنا به اهمیتی که واگذاری حق انتفاع دارد جای بحث و تحقیق زیادی باشد که باید توسط اساتید ودانش پژوهان محترم موشکافی و بررسی گردد و به تبع آن کاستی های این تحقیق نیز درآینده توسط اهل علم رفع و تکمیل گردد.
کلمات کلیدی عبارتند از: سند رسمی، حق انتفاع، عمری، رقبی، سکنی
مقدمه
الف- بیان موضوع
تحقیقی که برای بررسی انتخاب شده است در خصوص تنظیم اسناد رسمی واگذاری حق انتفاع و آثار حقوقی آن میباشد که طبیعتاً در حوزه حقوق مدنی و شاخه حقوق ثبت اسناد قرار داد.
قبل از ورود به بحث اصلی لازم است در خصوص سند رسمی توضیحات مختصری بیان گردد.
در تعریف سنتی سند به مواد 1284 و 1286 و 1287 قانون مدنی استناد میشود. به موجب مواد مذکور و مستنبط از مواد 206 به بعد قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379، سند نوشتهای است که در مقام دعوی یا دفاع از دعوی مورد استناد قرار میگیرد و همچنین سند رسمی را به سندی که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی و یا نزد سایر مامورین رسمی در حدود صلاحیت آنها برطبق قوانین و مقررات قانونی تنظیم گردیده، بیان نمودهاند.
قانون برای سند رسمی سه شرط اساسی قایل شده است:
«1- تنظیم سند بوسیله مامور رسمی 2- صلاحیت مامور در تنظیم سند 3- رعایت مقررات مربوط به تنظیم سند[1]» سند رسمی دارای گستره فراوانی است که عبارتند از: قانونها، اسناد اداری، اسناد قضایی، اسناد ثبتی[2]، با توجه به موضوع تحقیق حاضر، منظور ما از اسناد رسمی، بخشی از اسناد مزبور است که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم میشوند زیرا اسناد رسمی در حوزه حقوق ثبت به دو بخش مهم تقسیم میشوند که عبارتند از : اسناد رسمی، بخشی از اسناد مزبور است که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم میشوند زیرا اسناد رسمی در حوزه حقوق ثبت به دو بخش مهم تقسیم میشوند که عبارتند از : اسناد رسمی تنظیم در اداره ثبت اسناد و املاک و اسناد رسمی تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی.
بنابراین با توجه به تقسیم مذکور و موضوع تحقیق حاضر، هر کجا کلمه اسناد رسمی بکاربرده شود منظور ما اسناد رسمی تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی خواهد بود.
حق انتفاع از جمله حقوقی است که ریشه شرعی و تاریخی دارد و جزء احکام امضایی در شرع مقدس اسلام میباشد. حق انتفاع در کشور ما در طول تاریخ وبسیار جلوتر از تدوین قانون مدنی و با ارشادات فقها و علما مورد استفاده عموم قرار میگرفته و علاوه بر تاثیری که بر مسایل اقتصادی افراد دارد ریشه در اعتقادات و خواستهای معنوی اشخاص نیز دارد. اشخاص نیکوکار معمولاً با نیت خیرخواهانه و خداپسندانه مترصد برقراری حقوقی به نفع سایر اشخاص در اموال خود هستند و در این راه چشم داشتی به جز قرب الهی و جلب رضای خداوند متعال ندارند.
[1] سید حسن امامی ، حقوق مدنی، چاپ اول، (انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1371)، ج3، ص67
[2] عبدالله شمس، آیین دادرسی، چاپ دوازدهم، (انتشارات دراک، پاییز 87)، ج3،ص140
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 229 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 130 |
چکیده
مطابق با تبصره ماده 65 قانون اجرای احکام، تصنیفات و تألیفات و ترجمههایی که هنوز به چاپ نرسیده، بدون رضایت مصنف و مؤلف و مترجم و در صورت فوت آنان، بدون رضایت ورثه یا قائم مقام آن توقیف نمیشود. در واقع، تا زمانی که اثر در گردش اقتصادی قرار نگرفته است، قابلیت توقیف ندارد. نکته حایز اهمیت در این رابطه این است که به موجب بعضی از قوانین در مورد توقیف و انتقال قهری مال فکری، اگر سابقهای از انتقال ارادی برای مالک اثر فکری در دسترس نباشد، انتقال قهری را غیرممکن میدانند. به عبارت دیگر، تنها زمانی میتوان اموال فکری را توقیف، مصادره یا انتقال داد که در گذشته، مالک اثر فکری به صورت ارادی به انتقال آن مبادرت کرده باشد.
در هر صورت، هرگاه اثر به انتشار یا عرضه عمومی رسیده باشد، طلبکاران میتوانند تقاضای صدور
قرار توقیف از دادگاه نموده و این حقوق را برای تأمین طلب خود توقیف نمایند و طلبکاران میتوانند از محل توقیف آن اموال، طلبهای خود را استیفا کنند یا حداقل به طور موقت، آن اموال را از دسترس سایر طلبکاران خارج نمایند.
در این رساله، با توجه به کمبود نص قانونی در مورد توقیف مال فکری (جز تبصره ماده 65 قانون اجرای احکام مدنی و ماده 183 آئین نامه اجرایی قانون ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و علائم تجاری مصوب 1387 )، به دنبال بررسی امکان توقیف و شرایط اجرای آن در رابطه با این دسته از اموال هستیم.
کلیدواژگان
مال فکری، مالکیت ادبی و هنری، مالکیت صنعتی، حق کسب و پیشه و سرقفلی، توقیف، اجرای احکام مدنی.
مقدمه
الف- بیان مسأله
در این رساله برآنیم که با توجه به قوانین موجود و رویه قضایی، امکان توقیف مال فکری را مورد بررسی قرار دهیم. البته، توقیف اینگونه اموال که موضوع این تحقیق است، با توقیفی که به خاطر نقض حقوق پدیدآورنده صورت میگیرد، کاملاً متفاوت است. در اینجا منظور از توقیف، توقیف اموال موضوع قانون آئین دادرسی مدنی و استیفای محکومبه از مال دارنده حق است میباشد. همچنین، پس از روشن شدن این مطلب که مال فکری قابل توقیف است، به نحوه توقیف آنها با توجه به ویژگیهای خاص این اموال و رویههای قضایی موجود در این مورد میپردازیم. در واقع، با توجه به قابلیت واگذاری مجوز بهرهبرداری برخی اموال فکری مانند اختراعات و یا امکان استفاده همزمان چندین نفر از مال فکری مانند استفاده از علامت تجاری، آیا توقیف مال فکری، لزوماً به معنای منع استفاده دارنده اولیه این حقوق از آنها میباشد یا میتوان استفاده همزمان محکومله با دارنده را نیز توقیف محسوب نمود؟ همینطور اینکه ارزش مال مورد توقیف و میزان طلب چگونه با یکدیگر سنجیده میشود؟ و اینکه این توقیف دائمی است یا میتواند در این مورد موقت باشد؟
دسته بندی | آزمون استخدامی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 5150 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 71 |
سوالات عمومی و مشترک ادوار گذشته آزمون آموزش و پرورش
عین سوالات عمومی آزمون آموزش و پرورش 94 و 95
تعداد صفحات :71
پاسخ نامه : دارد
بهترین و مهمترین منبع آزمون آموزش و پرورش 96
دسته بندی | آزمون استخدامی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 960 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
سوالات تخصصی آموزگار استثنائی آزمون آموزش و پرورش
تعداد سوالات : 60
نوع سوالات : تخصصی ادوار گذشته
فرمت : PDF
پاسخ نامه : ندارد
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 1027 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 237 |
چکیده
با توسعه تجارت و سرعت پیشرفت و بوجود آمدن دنیای مجازی و نیاز های گو ناگون و روابط پیچیده لازم است قوانین مطابق این تغییرات وضع گردد.یکی از نهادهای تازه تاسیس تئوری ظاهر است .نظریه ظاهر نهادی است که بر اساس انصاف و حسن نیت بنا نهاده شده است و از آنجایی که این نظریه با مبانی حقوقی و فقهی ما سازگاری دارد قابلیت آن را دارد که در قوانین ما گنجانده شود هر چند در قوانین ایران نظریه ظاهر پذیرفته نشده اما کاربردهای آنرا در قوانین مختلف شاهد هستیم.
به موجب این تئوری در موردی که نماینده فاقد اختیار است ،هر گاه اصیل به واسطه گفتار و یا حتی کردار خود موجب گردد ظاهری ایجاد گرددکه شخص ثالث تصور کند نماینده مجاز به انجام قراردادی است و با اعتماد به این ظاهر اقدام به انجام معامله نماید،در مقابل شخص ثالث اصیل متعهد خواهد بود .اشخاص در ازای ظواهری که ایجاد می کنند باید در مقابل اشخاص ثالث پاسخگو باشند در واقع یک حق برای اعتماد کننده و یک تکلیف برای ایجاد کننده اعتماد وجود دارد .
مطابق این نظریه مبنای مسئولیت امضای سند تجاری اعتماد دارندگان به ظاهر سند تجاری می باشد .در واقع به نظر میرسد حمایت از شخص اعتماد کننده به ظاهر با مصالح اقتصادی جامعه نزدیکتر است.البته این در حالی است که شخص ثالث حسن نیت داشته و عدم تقصیر وی نیز محرز باشد.
ملاحظه خواهید کرد با پذیرفتن نظریه ظاهر بسیاری از مشکلات حقوقی مرتفع خواهد شد.
واژگان کلیدی: مالکیت ظاهری، وکالت ظاهری، اصیل افشاء نشده،
نقاش چیره دست بر روی تابلوی نقاشی کوههایی با صلابت در افق،درختانی تنومند، دریاچه ای زلال ترسیم می کند،چشم با مشاهده ی تابلوی نقاشی آن را چون منظره ای واقعی و دارای عمق می پندارد، در حالیکه آن منظره بر روی تابلوی صاف نقش بسته است.نقاشی سه بعدی، نقاشی را مانند منظره ایی واقعی نمایان می سازد، و این ظاهر فریبنده، تابلوی صاف را به ظاهری از منظره مبدل می سازد، در حالیکه واقعیت فقط تابلویی صاف است.این گونه است که اشخاص به اشتباه پیش داوری می کنند، زیرا با اعتماد به ظاهر نظر می دهند و کمتر به واقعیت توجه دارند.
موضوع ظاهر و واقعیت سابقه ای کهن دارد. در فلسفه ظاهر و واقعیت بحث های زیادی را به خود اختصاص داده است.افلاطون برای بیان فریبندگی ظاهر و لزوم فرا رفتن از آن، به مثال غار متوسل می شود، اشخاصی همواره در غار زندگی کرده اند و آتشی سایه آنان را بر دیوار غار نمایان می سازد؛ آنان بر وجود آتش و اثر آن، یعنی افتادن سایه خود بر دیوار جاهل اند و در نتیجه این جهل،ظاهر سایه ها را واقعی می پندارند. اگر یکی از آنان از درون غار به جهان خارج گام بگذارد، از این ظاهر دروغین آگاهی می یابند و به واقع پی می برد، فلسفه و فیلسوف، در نظر وی، شخصی است که به افراد کمک می کند، از غار محبوس خود بیرون بیایند و از واقعیت آگاه گردند. بنابراین باید از ظاهر فریبنده دست کشید و به واقعیت رسید.
علوم مختلف سعی در شناخت واقعیت دارند. حقوق، به واقعیت ها می پردازد. به ظاهر بسنده نمی کند، حقوق وظاهر دو امر متناقض هستند، لیکن تحولات در روابط حقوقی پذیرش نظریه ظاهر را توجیه می کند.
برای گردش ثروت در جامعه و تأمین اعتبار، اشخاص به ظاهر اعتماد می کنند و به آن توصیه می شود و ضروری است در صورت اثبات خلاف وضع ظاهری، تنها رها نشوند؛ زیرا این امر با توصیه بر اعتماد بر ظاهر و عمل بر آن تناقض دارد. این تحقیق در صدد آن است که جایگاه ظاهر در حقوق و اثر اعتماد بر ظاهر در حقوق و اثر اعتماد بر ظاهر در حقوق خصوصی را معین سازد. اشخاص با اعتماد مشروع نسبت به وضع ظاهری و اعتماد به درستی آن عمل حقوقی انجام می دهند و به عنوان مثال وکیلی به نیابت از دیگری معامله می کرده است،اشخاص ثالث با ناآگاهی از عزل وی، همچنان با او معامله می کنند، این معامله با اعتماد به ظاهر واقع می شود. مطابق اصول حقوقی به دلیل فقدان سمت وکیل، معامله غیر نافذ است، لیکن آیا ظاهر درست وکیل در نظر اشخاص، عیب موجود را بر طرف می کند. نماینده شرکت شرایط قانونی لازم برای نمایندگی را ندارد، اشخاص ثالث با اعتماد به درستی آن چه ثبت و آگهی شده سمت نمایندگی او را درست و مشروع می دانند و با او معامله می کنند. شخصی با مراجعه به دادگاه خود را وراث متوفی معرفی کرده و با ارائه اسناد گواهی حصر وراثت دریافت می کند. اشخاص ثالث با اعتماد به ظاهر ناشر از تصرف ترکه و ظهور گواهی حصر وراثت او را وارث متوفی دانسته و اموالی از ترکه را می خرند، لیکن بعداً وراث نزدیکتر به متوفی با اثبات وراثت خود، بطلان گواهی حصر وراثت را درخواست می کند. سند تجاری نوشته ایست که بعد از تکمیل مندرجات آن به جریان می افتد و مبادله می شود اشخاص در داد و ستد آن ابزار جدیدی برای آگاهی از درستی قانونی، غیر از اعتماد به شکل و ظاهر سند تجاری ندارد. آنان با اعتماد به ظاهر درست سند تجاری که صورت و شکل آن مبین آن است، سند را می پذیرند، لیکن در هنگام مطالبه وجه از متعهد سند از عیب سند آگاه می شوند. ظاهر اسناد معامله مفاد موضوع معامله را مشخص می سازد. در این موارد و بسیاری از مصادیق دیگر شخص با اعتماد با چیز دیگری غیر از آنچه تصور داشته است مواجه می شود. آیا حقوق از تصور مشروع وی به ظاهر حمایت می کند؟ حمایت از تصور مشروع بدین معناست که آنچه را که انتظار داشته بدست می آورد، حقوق به وی اعطا کند. به عبارت دیگر ظاهر متعارف حق در رابطه با اشخاص ثالث، همان آثار واقعی حق را به وجود می آورد و حتی اگر خلاف امر ظاهری اثبات شود، ظاهر آن عیب را بر طرف نموده و به شخص تصور مشروع از قرارداد را اعطا می کند. پس از تحقیقات این واقعیت روشن می شود که مبانی حقوقی نظریه ها همچون "تئوری وکالت ظاهری" و یا "حکومت اراده ظاهری در عمل حقوقی نماینده" همچنین "حمایت از اقدام کننده با حسن نیت" و یا "تئوری مالک ظاهری" و حمایت از اعتماد کننده به ظاهر سند تجاری همگی دارای خاستگاه مشترکی هستند که همان "حمایت از شخص ثالث اعتماد کننده به ظاهر" می باشد.
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 827 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 159 |
دستور موقت نهادی میباشد که در بیشتر موارد ذینفع یا وکیل او تمایل و اصرار دارد آن را حتی پیش از اقامهی دعوا بهکار گیرد. مراجعه اشخاص به دادگاهها، هرچند به منظور اقامه دعوا در ماهیت حق اصلی است، اگر با قرارهای قاطع مانند رد دادخواست، رد دعوا روبرو نشود، با صدور حکم پایان میپذیرد، اما همواره مراجعهی شهروندان به دادگاه به منظور گرفتن حکم نیست، بلکه ممکن است با تجویز قانون، اقدام برای در امنیت قرار دادن حق اصلی باشد که گاه خطر، به گونه ای آن حق را مورد تهدید قرار دهد و از اینرو بیم از بین رفتن حق اصلی پیش از صدور یا اجرای رأی در ماهیت رود. حق مراجعه مردم ممکن است برای در حاشیه امن قرار دادن دلیلی باشد که بیم دشوار شدن یا غیرممکن شدن بهکارگیری آن در آینده رود. قانون جدید دیوان عدالت اداری مصوب 1392 از ماده 34 تا 40 قانون به موضوع دستور موقت پرداخته شده است. براساس قانون جدید دیوان عدالت اداری در صورتی که شاکی ضمن طرح شکایت خود یا پس از آن مدعی شود که اجرای اقدامات یا تصمیمات یا آراء قطعی یا خودداری از انجام وظیفه توسط اشخاص و مراجع مذکور در ماده 10 قانون دیوان عدالت اداری، سبب ورود خسارتی میگردد که جبران آن غیرممکن یا متعسر است، میتواند تقاضای صدور دستور موقت را بنماید. پس از طرح شکایت اصلی، درخواست صدور دستور موقت باید تا قبل از ختم رسیدگی، به دیوان ارائه شود. این درخواست مستلزم پرداخت هزینه دادرسی نیست، شعبه رسیدگی کننده در صورت احراز فوریت و ضرورت موضوع، بر حسب مورد دستور موقت مبنی بر توقف اجرای اقدامات، تصمیمات و آراء مزبور یا انجام وظیفه، صادر مینماید. مبانی توجیهی و اصلی صدور دستور موقت ضرورت احقاق حقوق و آزادیهای شهروندی و رعایت عدالت و تساوی اصحاب دعوا میباشد. پژوهش حاضر درصدد است ضمن تحلیل تاریخچه و مفاهیم مرتبط با دستور موقت و مقایسه آن با نهاد دستور موقت در آیین دادرسی مدنی به تبیین، تحلیل، ارزیابی جایگاه دستور موقت در قانون جدید دیوان عدالت اداری بپردازد.
کلیدواژگان:
1- دستور موقت 2- جایگاه حقوقی 3- دیوان عدالت اداری 4- قانون 5- احقاق حق 6- عدالت
پژوهش حاضر به تحلیل محتوایی جایگاه دستور موقت در قانون جدید دیوان عدالت اداری میپردازد. دستور موقت نهاد مهمی میباشد که در بیشتر موارد ذینفع یا وکیل او تمایل و اصرار دارد آن را به منظور در حاشیه امن قرار دادن دعوای خود بهکار گیرد؛ چرا که تا زمانی که حکم علیه طرف دعوا صادر گردد و ذینفع بودن خواهان مورد بررسی و ارزیابی و اثبات دادگاه قرار گیرد، ممکن است موضوع خواسته خواهان تضییع یا در معرض نابودی قرار گیرد و از اینرو خسارت غیرقابل جبرانی به وی وارد گردد. قرار در صورتی باید صادر شود که امر از اموری باشد که تعیین تکلیف آن فوریت دارد. دیوان عدالت اداری در قانون جدید خود که مصوب سال 1392 میباشد به صراحت نهاد دستور موقت را از ماده 34 تا 40 مورد شناسایی قرار داده است. شعبه رسیدگی کننده در دیوان عدالت اداری در صورت احراز ضرورت و فوریت موضوع، برحسب مورد، دستور موقت مبنی بر توقف اجرای اقدامات، تصمیمات و آراء مزبور یا انجام وظیفه صادر مینماید.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 1732 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
1- چرا اخلاق حرفه ای ، مهم است؟
2- آخرین چالش اخلاقی که درمشاوره با آن برخورد کردیده اید ، چه بود؟
3- بنظر شما بهترین راهکار برای برخورد با چالش های اخلاقی در مشاوره چیست؟
4 - انتظار شما از جلسه ی امروز چیست ؟
1- ارزش ها
2- تصمیم گیری
3- رازداری
4- روابط دوگانه
5- حقوق مراجعان
6- صلاحیت مشاور
7- آموزش مشاور
8- نظارت مشاوره ای
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 70 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 101 |
فرار مغزها و نظریه کوچ مجازی
وظیفه روشنفکر، البته یکی از وظایف او، نقد اجتماعی است؛ نقد اجتماعی وضعیت معاصر. او دو خط مشی کلی برای این نقد نقد دارد: یکم آنکه مبتنی بر علم باشد و دوم اینکه، استراتژیک باشد. او در جایگاه روشنفکری، فقط یک گام و نه بیشتر از جامعه جلوتر است. از بعد استراتژیک، نکات متفاوت سیاسی و تاکتیکی را لحاظ می کند؛ و در مقام اهل علم، بایستی که اگر از مرز دانش فراتر نمی رود، خود را در مرز آن نگه دارد. هدف وی تعالی است، تعالی جامعه. او، نه همچون سرخوردگان، اهل فرار است؛ بلکه در برابر واقعیت ایستاده است. در این نوشتار، سعی شده است با تاکید اولیه بر مسئله فرار مغزها، یک نظریه جامعه شناسانه و مدیریتی ارائه گردد.
این نظریه، ارائه دهنده راه حل غلبه بر مشکل نیست؛ بلکه برای درک ابعاد مسئله و تعریف صحیح آن است. برای تغییر در واقعیت، اولین گام درک، تجزیه و تحلیل آن است. از این رو ما نیاز به تئوری داریم. چنان که راسل می گوید: یک تئوری خوب از هر چیزی کاربردی تر است. از جمله بحث های امروزه در سطح دولت و جامعه، بحث فرار مغزها است. فرار مغزها، همچون هر پدیده اجتماعی دیگر علل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد؛ که در این نوشتار بر سر علل سخنی نمی رود. از بعد تصمیم گیری و حل مسئله، چهار مرحله اساسی وجود دارد: یکم، تعریف و تبیین مسئله؛ دوم، تحلیل و درک اسباب و علل؛ سوم، شناسایی راه حل ها و طراحی راه حل نهایی؛ و چهارم، پیاده سازی و اجرا.
پس از آن، نوبت بهبود مستمر است. به این صورت که مدام، پسخورد گرفته شود و تغییرات لازم اعمال شود. البته این مطلب، با سعی و خطا تفاوت دارد. یعنی زندگی مداوم سیستم. در این نوشتار چنانکه اول نیز گفته شد، نگارنده در مقام برنامه ریز نیست، بلکه در مقام منتقد و تحلیلگر است. پس به گام اول پرداخته می شود؛ و به ناچار گریزی نیز به گام دوم زده می شود. درک فرار مغزها، به لحاظ جامعه شناسی، یک گونه مهاجرت است. (البته اگر هم نباشد نزدیک ترین موضوع به بحث است). از این رو، در آغاز، مفهوم و ماهیت مهاجرت تشریح می شود تا بر پایه آن، مسئله فرار مغزها نیز، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. مهاجرت یکی از پدیده های کلاسیک جمعیت شناسی و مباحث معمول جامعه شناسی است. در فرهنگ بریتانیکا، دو اصطلاح اساسی از نظر مفهومی و دو وجهه اقتصادی نیز از لحاظ تحلیلی دارد.
واژه اول، «به اندازه کافی دور» (significant) است. این مطلب در نگاه اول به فاصله اشاره دارد. البته صرفاً به منزله فاصله جغرافیایی نیست؛ بلکه، تغییرات بافت اجتماعی است. این تغییر، بعضاً منجر به فرهنگ پذیری و تطبیق می شود. واژه دوم، «به اندازه کافی طولانی» (permanent) است. این مورد بر این نکته تاکید دارد که بعد زمانی نیز مطرح است. به این معنی که مهاجر در بطن برهم کنش اجتماعی جامعه جدید وارد می شود.
با توجه به دو نکته فوق مهاجرت تعویض چارچوب حیات اجتماعی است. برای همین است که مهاجرت با تبعید، مسافرت و ماموریت تفاوت دارد. به هر روی در مهاجرت بایستی انتقال از یک بافت و فضا به بافت و فضای جدید صورت گیرد. مطلب دیگر این است که، مهاجرت از بعد اقتصادی و هم اجتماعی بر هر دوی مبدا و مقصد اثرگذار است. یعنی همان گونه که معلول شرایط اقتصادی - اجتماعی است، اثر متقابل نیز می گذارد. علم برنامه ریزی اجتماعی سعی در کنترل و بهینه سازی مسئله مهاجرت در راستای منافع محیط برنامه ریزی دارد.
البته در جمعیت شناسی، همواره معضلات فراوانی در تعریف مهاجر و مهاجرت وجود دارد. متعاقباً، بررسی و تحلیل آمار مهاجرت ها نیز با دشواری روبه روست. به همین صورت نیز، فرار مغزها یک تعریف دقیق و مشخص ندارد. بنابراین آن ابهام ها در این مورد نیز به چشم می خورد. اما مسئله اساسی آمارها و یا تعریف دقیق نیست بلکه درک باطن و کشف بطن واقعیت است که برای ما اهمیت دارد. باطن امر این است که در مملکت ما ذهنیت رفتن، فکر دل کندن، انگیزه پریدن از شاخ وطن و بر شاخه غریب و بیگانه بر نشستن شکل گرفته است. ما مغز فرار ساخته ایم. کم نیستند کسانی که اگر شرایط فراهم شود؛ اقدام به مهاجرت می کنند. صرف رفتن گروهی تحصیل کرده مسئله ما نیست. برای روشن تر شدن موضوع، نیاز به تکمیل تحلیل مفهومی مهاجرت داریم.
عمل مهاجرت دارای دو شرط است. یکم: شرط لازم آن است که انگیزه کافی شکل بگیرد و مبدا نیز دافعه لازم را داشته باشد. مبدا: به این معنا که فرد دارای ماوای اولیه باشد؛ یعنی عضوی از جامعه محسوب شود. از این بابت ماهیت مهاجرت پرندگان با مهاجرت انسان تفاوت دارد. مهاجرت پرندگان جزیی از چارچوب حیات آنها است؛ اما، در مورد انسان ها تعویض چارچوب حیات است. انگیزه: مهاجرت قصدمندی لازم را می طلبد. مهاجر دارای انگیزه کافی و هدف توجیه پذیر باشد. پاشنه آشیل مهاجرت نیز در همین شرط نهفته است. یعنی شکل گیری اراده انسانی برای انجام مهاجرت واضح است که اگر انگیزه شکل نگیرد، مهاجرت منتفی است. حتی اگر مقصدی هم باشد و شرایط نیز فراهم باشد.
دوم: شرط کافی این است که مقصد مهاجرپذیر و شرایط محیطی موافق باشد. مقصد: واضح است که هر مهاجرتی دارای مقصد است. جایی که مهاجر در آن مستقر می شود. این مقصد، از نظر مهاجر بایستی دارای ترجیحاتی باشد که مهاجرت را عاقلانه و مقرون به صرفه می سازد. همچنین مقصد نیز باید مهاجرپذیر باشد. یعنی شرایط مهاجرت فراهم باشد. شرایط محیطی: شرایط مادی، فیزیکی و قوانین مبدا و مقصد بایستی به گونه ای باشد که مانع مهاجرت نشوند.
فرار مغزها یا مغزهای فرار
بنابر مطالب فوق، افرادی مهاجرت خواهند کرد که انگیزه لازم در آنها شکل گرفته باشد؛ و شرایط نیز فراهم باشد. بنابراین ما با دو آمار رو
به رو هستیم:
آمار یکم: جمعیتی که مهاجرت در مورد ایشان مصداق پیدا می کند.
آمار دوم: جمعیتی که دارای انگیزه هستند اما به خاطر شرایط مقصد و شرایط محیطی قادر به مهاجرت نیستند، البته با دیدگاه روانشناسی اجتماعی با یک آمار رسمی هم روبه رو هستیم. جمعیتی که به ظاهر قصد مهاجرت ندارند و حتی ابراز نیز نمی کنند؛ اما اگر در مقام انتخاب کردن قرار گیرند، مهاجرت را برمی گزینند. در چنین وضعیتی، کشش های مبدا، شرایط ایشان در آن و میزان رضایتمندیشان از جامعه به پرسش کشیده می شود. ایشان مهاجران بالقوه هستند.
آنچه به فرار مغزها شهرت یافته است؛ بخشی از آمار اول است، مقصد این گونه مهاجرت ها (فرارها)، کشورهای توسعه یافته و ابرتوسعه یافته (کشورهای شمال) هستند.
کشورهایی که همچون یک سیستم به دنبال انباشت سرمایه های دانایی و انسانی جامعه خودشان هستند. حاصل این انباشت، شکل گیری زمینه های ترقی و توسعه روزافزون است. آن دولت - ملت ها بر مبنای برنامه ریزی اجتماعی و سیاستگذاری کلان، مسیر لازم را برای ورود افرادی که دارای قابلیت های علمی و فنی درخور هستند ایجاد می کنند. در واقع ایشان مطابق تئوری جمعیت شناسی و آینده شناسی اقتصاد از تاکتیک مهاجرت پذیری برای کنترل جمعیت خودشان استفاده می کنند. ایشان به دنبال همگن کردن جمعیت خودشان هستند. این همگن سازی در جهت ایجاد توازن در کیفیت و چگونگی جمعیت و تامین نیروی انسانی لازم است. از یک سو به دست آوردن میزان کافی تخصص و خبرگی (بالفعل و بالقوه) از سوی دیگر افزایش سطح سرمایه انسانی - اجتماعی برای حفظ روند توسعه و بهبود مستمر وضع دولت - ملت. پس، شرط کافی فرار مغزها، اساساً، استراتژی مملکت گردانان کشورهای مقصد است.
ایشان در پی ایجاد یک تعادل بین تمام منابع توسعه و منابع ایجاد آرامش در محدوده جامعه خودشان هستند.
به طور کلی، هر گونه رابطه (سوای بحث قدرت و ملاحظات نظری فلسفه سیاسی)، وقتی برقرار می شود که هر دو سوی آن سود ببرند. در فرایند فرار مغزها، فردی که اهل علم و دانش است، رفاه نسبی، شرایط تحصیل و طی مدارج علمی، موقعیت پژوهش و بعضی آزادی های مورد نظر خود را به دست می آورد و متقابلاً، جامعه مهاجرپذیر، یعنی همان مامن و ماوای فراری های ما، اهداف خود را پیگیری می کند. این دوسویگی سبب رشدنمایی این گونه مهاجرت می شود.
علاوه بر جریان فوق؛ در جامعه امروز ایران، طرق گوناگونی خلق و کشف می شوند؛ که آمار قابل ملاحظه ای از هم وطنانمان، سعی در مهاجرت به آن طرق را دارند. از دیدگاه مدیریت دانایی و سیاستگذاری اجتماعی هر یک از آنها، یکی از سرمایه های بالقوه پیشرفت و توسعه هستند که دل از مملکت بر می گیرند. (فارغ از اینکه تحصیلات دانشگاهی داشته باشند یا خیر. ) جامعه شناس، در یک نگاه ابعاد خرد و کلان پدیده ها را می بیند. شما نیز به اطرافتان، به خویشاوندان، دوستان و همکارانتان نظاره کنید!
صحیح است که، فرار مغزها برای هر جامعه ای یک فاجعه است زیرا سرمایه های علمی و فنی از دست می روند، سرمایه هایی که برای رشدشان از امکانات همین مملکت استفاده شده است. اما این تنها بخشی از فاجعه است. فاجعه اصلی پراکندگی یک جمعیت است. انفجار از درون فاجعه. فاجعه نه فرار مغزها بلکه، شکل گیری اندیشه فرار است. ما در کشورمان مغز فرار پرورش داده ایم. ذهنیت ضجه آور خیمه برکندن از آب و هوای پارس. فرار مغزها، صرفاً یک سندروم ملی است اما مسئله اساسی و ریشه ای نیست. در سطح ملی با آماری وحشت زاتر روبه رو هستیم. آمار فراریان و مهاجران بالقوه اگر مهاجرت صورت نگیرد؛ آمار مهاجرت ظاهری افزایش نمی یابد؛ اما، دلیل بر نبود مغز فرار نیست. نظریه کوچ مجازی خیلی اوقات مهاجرت به معنای تصدیق مقصد نیست؛ بلکه به معنای نفی مبدا است.به این ترتیب ماندگاری افراد، منجر به کوچ مجازی می شود. ایشان شاید جغرافیای زندگی خود را تغییر ندهند؛ در مقابل، تبدیل به موجوداتی منزوی و به شدت خصوصی گرا می شوند. ایشان به صورت فیزیکی از جامعه جدا نشده اند؛ اما از آن دل کنده اند. ویلان وسیلان، میان زمین و آسمان وامانده اند. وامانده در عذابم انداخته اند! چنین انسانی (مردمی)، نیروهای حیاتی خود را از دست می دهد. شور، شوق و هیجان کافی برای یک حیات مستمر توام با موفقیت، کوشش و تلاش خالصانه را از دست می دهد. وی همراه با یاس و سرخوردگی به روزمرگی خود ادامه می دهد. از این رو به یک ناراضی تبدیل می شود. او دل و جان خویش را از بطن حیات اجتماعی برمی گیرد. به این ترتیب، اسباب مشارکت و نوآوری برچیده می شود. او تفاوتی با یک مهاجر ندارد. کم نیستند کسانی که شغل های پایین و پست، در کشورهای اروپایی و ینگه دنیا را با موقعیت هایی به مراتب بهتر در کشور خودشان ترجیح می دهند. چنان که در روح القوانین آمده است. فردی که در فرانسه بر دار می شود از پاشای عثمانی سعادتمندتر است. هر گاه بخواهیم برای حفظ وضعیت موجود، حتی با نیت خیر و برای سعادت ایشان از انسان ها موجوداتی مطیع، سر به تو و فاقد خلاقیت و قوه انتقاد بسازیم، حتی اگر بهترین برنامه را در سر داشته باشیم، از ایشان عروسک های کوکی و مترسک های جالیزار ساخته ایم. چنین جامعه ای، به فساد می گراید و رو به تباهی می رود. به این ترتیب سبب کوچ مجازی ایشان می شویم. جامعه از درون تهی می شود. چه بسا صداهای بزرگی در کار باشد؛ اما، آن صدا با تلنگری بند می آید چرا که افراد آن جامعه کوچ کرده اند. ایشان خود را مسئول نمی دانند. از گردونه بازی خارجند. صرف موازنه اقتدار و قدرت، شرایط را آرام نشان می دهد.
از دیدگاه مهندسی اجتماعی از نظر نگارنده این سطور، هدف از مهندسی اجتماعی برآورده سازی نیاز اعضای جامعه و یا ایجاد بسترهای لازم این برآورده سازی است به صورت فراگیر، همه جانبه و مداوم. آن شرایط به صورت گذرا و خلاصه دارای سه مرحله اساسی هستند.
نیازهای اولیه و فیزیکی همانند خوراک، پوشاک، بهداشت و مسکن. نیازهای روانی و اجتماعی همانند امنیت، اشتغال، مشارکت و محبت. نیازهای تعالی جویانه همچون خلاقیت، آزادی و عدالت و خودشکوفایی.هنگامی که شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه همسو با موارد فوق نباشد، انسان (همان عضو جامعه، شهروند یا هم وطن) دو راه پیش روی خود دارد: تلاش در جهت تغییر شرایط و محیط یا رفتن از آن جامعه به جامعه دیگر. واضح است که اگر دریابد نمی تواند کاری انجام دهد و امید به تغییر نداشته باشد، تبدیل به یک کوچنده می شود. حال مجازی و یا واقعی. به هر روی شخصیت او در جهت ترقی جامعه شکل نمی گیرد. اساس بحث نه در خود وضعیت حیات جمعی بلکه در نوع برخورد با انسان است. بنابراین برای جلوگیری از تهی شدن جامعه از سرمایه های اصلی و شاید تنها سرمایه های آن، بایستی مسیرها و امکانات لازم را برای تغییر و تحول ایجاد کرد. انسان ها نیازی به رئیس ها ندارند؛ اما وجود مدیران الزامی است.
اصطلاح شناسی فرار مغزها
از دیدگاه روان شناسی و زبان شناسی، گزینش اصطلاحات جاری برای پدیده های اجتماعی متناسب با آن موقعیت خاص کاربرد دارند و افراد به کار برنده نسبت به آن دارای حس عام و معرفت عام هستند. وجود واژه مغز در این اصطلاح تعریف مشخصی ندارد. شاید منظور عام، همان تحصیلکرده های دانشگاه های معتبرتر، المپیادی ها و رتبه های بالای کنکور باشد. اما در تعریفی عمیق تر می توان از نخبه های حوزه های متفاوت و خبرگان آن حوزه ها نام برد. واژه دیگر واژه فرار است. گویی پذیرفته ایم که گروهی از جامعه مادریشان فرار می کنند. از چه فرار می کنند؟ چنین واژه ای وقتی به کار گرفته می شود؛ که یک فرد در موقعیتی غیرقابل دفاع قرار گیرد و مستاصل شده باشد. اگر دقت شود از این زاویه هم، به همان نتیجه می رسیم که در رویکرد مهندسی جامعه رسیدیم. به طور کل، تحصیلکردگان و اهل دانش و فناوری، دارای ایده ها، رویکردها، دانش ها و توانایی هایی هستند که به تناسب وضعیت شخصی شان می توانند اسباب بهبود را فراهم آورند. ایشان توان تحلیل، نقد و یا اصلاح خطاهای خود را دارند. اگر این توانایی ها و قابلیت ها به کار گرفته نشود و دچار بی توجهی بشود آیا ایشان سرخورده و مستاصل نخواهند شد؟ آیا اگر بستر تغییر و مشارکت مسدود نباشد ایشان، سفر نخواهند کرد؟از یک دیدگاه شاید کار ایشان پسندیده نیست؛ زیرا مملکت خود را رها می کنند اما، آیا عملکرد مسببین این وضعیت ناپسندتر نیست؟ اگر شرایط مهاجرت فراهم نشود ایشان به دامان انزوا و خصوصی گرایی تن می دهند و منافع ملی را در فعالیت هایشان لحاظ نمی کنند.
نظریه کوچ مجازی در علم مدیریت و رفتار سازمانی
مسئله کوچ مجازی، چنان که درباره تحلیل جامعه کاربرد دارد؛ در مورد یک سازمان نیز صدق می کند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
فرار از خانه
1- مسئله شناسی فرار از خانه
1-1) تعریف فرار
فرار از خانه و اقدام به دوری و عدم بازگشت به منزل و ترک اعضای خانواده، بدون اجازه از والدین یا وصی قانونی خود، در واقع نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد، غیرقابل تحمل و بعضاً تغییر ناپذیر است. این عمل معمولاً به عنوان یک مکانیسم دفاعی به منظور کاهش ناخوشایندی و خلاصی از محرکهای آزار دهنده و مضر و دستیابی به خواسته های مورد نظر و عموماً آرزوهای دور و دراز انجام میشود.
امروزه در اکثر کشورهای جهان، فرار از خانه به یک معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه یک میلیون نوجوان 19 –13 ساله از خانه فرار میکنند که 74 درصد آنها دختر هستند.[1] در ایران نیز مسئله فرار دختران به عنوان یک معضل مطرح میباشد، هر چند آمار و ارقام دقیقی در اختیار نداریم، لیکن اخبار جرائد و مطبوعات از روند رو به رشد این آسیب اجتماعی،[2] کاهش میانگین سنّی دختران فراری[3] و ظهور پیامدهای ناگوار آن حکایت میکند.
2-1) انواع فرار
این عمل بر حسب موضوعات مختلف به قرار ذیل قابل دسته بندی میباشد:
الف)- از نظر جنس و تأهل
اقدام به فرار، هم از سوی پسران ( و مردان متأهل) و هم از سوی دختران (و زنان متأهل) انجام میشود.
لازم به ذکر است دلائل چنین اقدامی توسط مردان متأهل و پسران با یکدیگر متفاوت است. زنان متأهل نیز اغلب به دلیل خشونت و مفاسد اخلاقی همسر یا اغفال و مفاسد اخلاقی خود از خانه متواری میشوند.
ب)- از نظر اطلاع خانواده
در اکثر موارد اقدام به فرار به طور ناگهانی، بدون خبر و اطلاع اعضای خانواده صورت میگیرد، اما در برخی شرایط، فرد قصد خود را به صورت «تهدید به فرار» اطلاع میدهد. این عمل اغلب در بین پسران فراری معمول است.
ج)- از نظر تعداد همراهان
در شرایطی ممکن است که اقدام به فرار به همراهی فردی از جنس مخالف با زمینه دوستی و قرار ملاقات انجام شود. اخیراً مواردی از فرارهای گروهی در بین دختران مشاهده شده است. اما اغلب، دختران به تنهایی فرار میکنند.
د)- از نظر مدت زمان
در برخی شرایط فرد پس از فرار و مواجهه با مشکلاتی نظیر عدم امنیت و فراهم نبودن امکانات زندگی، پشیمان میشود و در صورت خوش اقبالی، با کمترین لطمات روحی و جسمی توسط نیروهای امنیتی، شناسایی و در مدت زمان کوتاهی به خانه بازمیگردد. در چنین وضعیتی به نظر میرسد دلائل فرد جهت فرار چندان منطقی نبوده یا فرد برنامه و هدف معینی برای فرار نداشته است. دسته ای از دختران فراری نیز به دلیل شرایط واقعاً نامساعد خانه، حاضر به بازگشت نیستند و برای جلوگیری از اینکار از نام مستعار استفاده میکنند و یا اظهار میدارند که خانواده ای ندارند.
هـ)- از نظر مبدأ و مقصد
اغلب فرارها از شهرستانها به مرکز یا شهرهای بزرگ انجام میشود، هر چند مبدأ و مقصد معدودی از فرارها نیز بالعکس میباشد و گاهی نیز از شهرهای کوچک و بزرگ به قصد عزیمت به کشورهای دیگر اتفاق میافتد.
و)- از نظر تکرار
برخی از دختران برای نخستین بار اقدام به فرار میکنند و دسته ای دیگر علیرغم تلاشهای مددکاران جهت بازگشت به محیط خانه و خانواده،مجدداً از محیط خانه میگریزند.
3-1) انگیزه های فرار
آمار نشان میدهد انگیزة افراد فراری بر حسب جنس، سن، تحصیلات و محیط زندگی متفاوت است اما انگیزه های ذیل بین همگان عمومیت دارد:
الف)- اثبات وجود و جلب توجه اطرافیان و اجبار آنها برای اجرای تمایلات و خواسته های خویش؛
ب)- رهایی از هنجارها، فشارها، تحمیل ها، قید و بندها، خشونتها و آزارهای خانواده و کسب آزادی عمل در رفتارهای فردی و اجتماعی؛
ج)- لجاجت با خانواده، سلب آرامش و ایجاد بدنامی یا مشکل برای آنان به جهت عدم تعلق و دلبستگی به خانواده.
د)- تحت فشار قرار دادن دیگران برای تحقق خواسته های خود درخصوص زندگی آینده و موقعیت بهتر اقتصادی.
2- تبیین عوامل مؤثر در فرار دختران
آسیبهای اجتماعی نظیر فرار از خانه دارای زمینه ها و ابعاد مختلفـی هستنــد و عوامــل گوناگونی از جمله عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در شکل گیری آن مؤثر میباشد.
1-2) عوامل فردی
این دسته از عوامل معطوف به عدم تعادل شخصیتی و اختلال در سلوک و رفتار است که به برخی از آنها اشاره میشود.
الف) – شخصیتهای ضد اجتماعی
ویژگیهای این نوع شخصیت، بهم ریختگی ارتباط میان انسان و جامعه و ارتکاب رفتارهای نابهنجار است که مورد قبول جامعه نمیباشد، ولی معمولاً نزد عامل آن در اصل و یا در مواقعی خاص، ناپسند شمرده نمیشود. افراد روانرنجور نسبت به هنجارها و مقررات اجتماعی بیتفاوت بوده و کمتر آنها را رعایت میکنند. اعمال این افراد نظام اجتماعی را متزلزل میکند و رعایت ارزشهای اخلاقی را به پایینترین سطح آن تنزل میدهد. از مشخصات بارز شخصیت های ضد اجتماعی خود محوری، فریبندگی سطحی و ظاهری، عدم احساس مسئــولیت، فقدان بینش نسبت به انگیزه های عمل میباشد. آنها به طور تکانشی عمل میکنند، به پیامد عمل خود نمیاندیشند، در کارهای خود بی پروا و بی ملاحظه هستند و در پند گرفتن از تجربیات، بسیار ضعیف بوده و در قضاوتهای خود یکسویه میباشند. این نوع شخصیتها عمدتاً از محیط خانه و مدرسه فرار میکنند.[4]
ب)- شخصیتهای خود شیفته
این شخصیت ها تمایل شدیدی به خودمحوری دارند و پیوسته به تمجید و توجه دیگران نیازمندند و در روابط خود با مردم به نیازها و احساسات دیگران بی توجه میباشند[5] و با آنها همدردی و علاقه نشان نمیدهند. این افراد اغلب با رؤیاهایی در مورد موفقیت نامحدود و درخشان، قدرت، زیبایی و روابط عشقی آرمانی مشغول هستند. این گروه ممکن است مشکلات خود را بی همتا بپندارند و احساس کنند که فقط افراد هم سطح خودشان آنها را درک میکنند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
عوامل زمینه ساز در ایجاد روابط سالم و نا سالم میان دختر و پسر
ابتدا بایستی مراد و منظور از واژه رابطه فهمیده شود و سپس معیار و ملاک ما از اینکه به مجموعهای از روابط سالم و به مجموعهای دیگر ناسالم میگوییم چیست؟
رابطه واژهای عربی است که در معنای تماس و وصل شدن به کار میرود و در گفتار روزمره به مجموعهای از رفتارهایی اطلاق میشود که در تماس با یکدیگر ابراز میکنیم.
رابطه و برقراری آن با دیگران فی نفسه محکوم به فساد و تباهی نیست و این، هدف و مقصود نهایی و غایی طرفین است که صفت سالم یا ناسالم بودن را به همراه خواهد داشت. این نکته را هم باید متذکر شد که در جوامع مختلف، بنا به نوع فرهنگ و آداب و رسوم و آموزههای ملی، تعاریف مختلفی از روابط سالم و ناسالم ارائه میشود.
در این نوشتار سعی بر این است تا عوامل زمینه ساز در ایجاد روابط ناسالم میان دختر و پسر مورد بررسی قرار گیرد. این عوامل را میتوان در چهار بخش طبقهبندی کرد:
1- عوامل درونی و روانی: این عوامل به شرط وجود سایر عوامل، میتواند موجبات برقراری روابط ناسالم را فراهم نماید. تفاوت در حالات روحی و روانی و اخلاقی دختران و پسران و علایق و خواستههای آنان میتواند باعث بروز روابط ناسالم میان این دو شود. تفاوت درونی دیگری که میتوان نام برد قوه شهوت نهفته در نهاد آدمی است که فینفسه نیروی محرک مثبتی است به این جهت که باعث جذب دو جنس میشود و دلیلی است برای رابطه مثبت و زندگی مشترک؛ اما همین نیروی مثبت اگر در جهت نیل به هوسرانی قرار گیرد، تبدیل به بلایی خانمانسوز میگردد که نمونه آن در همه جوامع یافت میشود.
2- عوامل اجتماعی: عوامل اجتماعی را به دلیل اهمیت خانواده به عنوان یک اجتماع کوچک و مهمترین اجتماع در رشد و تربیت افراد به دو بخش تقسیم می کنیم: الف) عوامل خانوادگی ب) سایر عوامل اجتماعی
الف) عوامل خانوادگی: خانواده به عنوان اولین کانون رشد و تعالی جوانان در سعادت و شقاوت دختران و پسران نقش کلیدی دارد. اگر خانواده دارای شرایط و احوال خوبی باشد، در امر تعلیم و تربیت فرزند خود موفق خواهد بود. عواملی نظیر بیسوادی، نداشتن آگاهی کافی از روشهای تعلیم و تربیت و عدم ارتباط مناسب والدین با یکدیگر می تواند
دلیلی برای بروز روابط ناسالم میان دختران و پسران باشد.
ب) سایر عوامل اجتماعی: علاوه بر عوامل خانوادگی تاثیرگذار بر روابط دختر و پسر، سایر عوامل اجتماعی نیز در سطحی فراتر بر روند رفتار و روابط آنان تاثیر می گذارد. بافت جامعه از لحاظ آداب و رسوم و عادات غالب مردم در قومیتهای مختلف و همچنین روابط مردم در طبقات مختلف جامعه، باعث ایجاد تفاوتها و چالشهای میان افراد شده و زمینه ایجاد یک روابط ناسالم را بوجود می آورد.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 233 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
عوامل پیشرفت فرد و جامعه
خداى سبحان مى فرماید: (لیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلاَ أَمَانِىِّ أَهْلِ الْکِتَـبِ مَن یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ...)(1)؛ «[پاداش و کیفر] به دلخواه شما و دلخواه اهل کتاب نیست؛ هر کس بدى کند، در برابر آن کیفر مى بیند».
پیشرفت فرد در جامعه و نیز پیشرفت جامعه در میان دیگر جوامع به وجود سه عامل اساسى بستگى دارد:
1. صاحبان اندیشه با انگیزه الهى و به دور از هر گونه فخر فروشى و قدرت طلبى مى توانند با تولید علم و آموزش همگانى، از طریق نگارش و بیان، سطح دانش افراد جامعه و قدرت اندیشه آنان را افزایش دهند و با تربیت افراد شایسته و گسیل دادن آنها در میان طبقات جامعه و عمومى کردن علم، استعدادهاى آنان را شکوفا کنند تا شخصیت فرد و جامعه با بروز توانایى هایشان به اثبات برسد و همه احساس شخصیت کنند.
2. قوى بودن اخلاق انسانى فرد و جامعه است، چرا که نقش اخلاق اجتماعى در پیشرفت فرد و جامعه بسیار مهم است و اهل بیت(علیهم السلام) در سخنان خود بر رعایت آن تأکید کرده اند، از این رو بزرگ ترین بخش کتاب بحارالانوار که یک مجموعه حدیثى شیعى به شمار مى رود، درباره مسائل اخلاقى است.
نقل شده است که: منصور دوانیقى براى این که بتواند فرزندان امام حسن مجتبى (علیه السلام) را که با حکومت او مخالف بودند تضعیف و در نهایت سرکوب کند، با استفاده از ابزار دروغ که یک عمل ضد اخلاقى است امام حسن مجتبى(علیه السلام) را متهم به کثرت ازدواج و طلاق مى کرد تا با این شیوه از جاذبه روحى آنان در میان مردم بکاهد و زمینه سرکوبشان را فراهم کند.
شخصى نماز جماعت پر جمعیتى داشت، اما رفته، رفته از تعداد مأمومین او کاسته شد. هنگامى که علت آن را جویا شدیم، معلوم شد او از همه لحاظ خوب بوده، اما در منزل با اعضاى خانواده اش بد اخلاقى مى کرده است که خبر آن به مردم رسیده و مردم از گرد او پراکنده شده اند. این داستان ها نشان دهنده جایگاه ارزشمند اخلاق در جذب افراد است.
3. داشتن انگیزه و نیت صحیح و ارائه برنامه هاى عملى و وفادار ماندن به آن، که این ویژگى بدون وجود احزاب آزاد ممکن نیست. کشور پاکستان که از هنگام استقلال از هند به علت مسلمان بودن مردم آن، به این اسم نامیده شده است، در مقابل کشور هند قرار دارد که بیشتر مردم آن سیک، نجس (طبقه اى از مردم هند که زندگى سختى را مى گذرانند) و بودایى و جز آن هستند، پاکستان دو حزب بزرگ دارد. یکى حزب مردم وابسته به بى نظیربوتو و دیگرى حزب مسلم لیگ، اما به این دلیل که هرگاه حزب مردم به قدرت مى رسد، آزادى هاى اجتماعى بیشترى به مردم مى دهد، غالب مردم طرفدار آن حزب هستند، ولى حزب مسلم لیگ که انحصار طلب است و بر خلاف آموزه هاى اسلامى به فکر قدرت خود هستند، نه به فکر منافع مردم، از حمایت کمترى برخوردار است و این نشان مى دهد که مردم دوستدار اخلاق بوده، گرد کسانى که داراى اخلاق انسانى هستند جمع مى شوند.
بى اعتمادى، عامل نابودى
نقل شده است: عبدالرحمان بن عوف که بر اساس شروطى خلافت را به عثمان واگذار کرد، هنگامى که دید او به تعهدات خود عمل نکرد، در قتل او نقش مهمى ایفا کرد و در توجیه عمل خود گفت: به گونه اى اعتمادم از او سلب شده است که حاضر نیستم عقال شترى را نزد او امانت بگذارم. وى هنگام شورش مردم علیه عثمان که به قتل او انجامید، یکى از مخالفان سرسخت او بود.
دست پنهان استعمارگران
شخصى از قول معمارى نقل مى کرد: کسى از من خواست براى او کار کنم و من نیز پذیرفتم و هنگامى که براى دیدن نوع کار به محل موردنظر رفتیم، دیدیم سفارت انگلیس است و نوع کار هم ساختن دویست دستگاه توالت بود. شگفت زده، پرسیدم: چرا این سفارت با وجود 10 ـ 15 نفر کارمند و چند نفر ارباب رجوع مى خواهد این تعداد توالت بسازد؟
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
علل و عوامل موثر در بزهکاری :
علت بروز بزهکاری معمولاً علت واحدی نیست بلکه همیشه چندین علت دست به دست یکدیگر داده و باعث بروز بزه در افراد میگردند. اینک علل مهمی را که میتوان نسبت به سایر عوامل اساسیتر تشخیص داد در زیر اشاره مینمایم.
عوامل اجتماعی: جامعه شناسان به عوامل مستقیم و غیر مستقیم محیط و تراکم جمعیت، وضع سکونت، آلودگی هوا و غیره توجه کردهاند. نقش شرایط اجتماعی و تعارضاتی که در چهارچوب آن به وقوع میپیوندد، انکارناپذیر است. مع ذلک نه میتوان بزهکاری را تنها بر اساس عوامل اجتماعی بررسی کرد و نه یافتههای مستقل این زمینه قبلی همواره هماهنگ است.
بررسیها نشان میدهد وقتی که در جامعهای ثبات و پایداری اجتماعی و جود نداشته باشد، جامعه در شرایط دشواری چون شورش، جنگ یا انقلاب باشد و یا پارهای شرایط غیر عادی و ناسازگاری عمومی در جامعه رواج داشته باشد، میزان بزهکاری رو به افزایش میگذارد. و به عکس، هر قدر جامعه به سوی پایداری سوق داده شود، میزان بزهکاری کاهش مییابد.
طبقه اقتصادی: فقر یکی از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدی و انحراف جنسی در مردم، به ویژه اطفال و نوجوانان است. فقر بیگمان به وجود آورنده سختیها و ناملایماتی است که اگر نتوان با آنها مبارزه کرد، خواه ناخواه انسان را به زانو در میآورد. بیشتر محرومیتها و برآورده نشدن تمایلات که موجب عدم اطمینان اجتماعی میشود، ناشی از عامل فقر است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیکاری، کمبود مواد غذایی و پوشاکی، بیسوادی و عقب افتادگی، جهل و خرافات، عدم بهداشت کافی و انواع بیماریهای روحی و جسمی و حتی در سطح جهانی، جنگها و خونریزیها، ریشه در نیازهای مادی و ترس از فقر دارد. فقدان مسکن، زندگی در زاغهها، سوء تغذیه و بهداشت ناکافی نیز که با فقر، ارتباط دارند. از عوامل مهم بزهکاری به شمار میآیند.
روابط والدین و نوجوان: احتمال میرود مهمترین عامل مؤثر در بزهکاری، روش تربیتی نارس یا اختلال در شبکه ارتباطی خانواده باشد. تقریباً تمام پژوهشها نشان دادهاند. والدین که با کودکان خود مهربان نیستند بیشتر احتمال دارد که فرزندانی بزهکار داشته باشند.
افزایش احتمال بزهکاری در خانوادههایی وجود دارد که :
1 ـ والدین از روشهای انضباطی بسیار سخت گیرانه یا بسیار بیبند و بار و فریبنده استفاده میکنند.
2 ـ شیوه انضباطی به جای آنکه مبتنی بر استدلال باشند مبتنی بر تنبیه بدنی است.
3 ـ والدین نسبت به فرزندان خود به جای آنکه گرم و صمیمی و عاطفی باشند، بیتوجه، غافل و تمسخر کننده هستند آشکار شده است که کودکان بزهکار رابطه بسیار ضعیفی با پدران خود داشته و آنها را به عنوان الگوهای غیر قابل پذیرش ارزیابی میکنند. خانوادههای کودکان بزهکار اغلب فاقد پدر بوده و با پدر غیبت طولانی دارد در حالی که بزهکاری با جدایی و طلاق در خانواده همستگی دارد، ثابت شده است که داشتن مشکلاتی در مدرسه با بزهکاری رابطه بالایی دراد هم چنین، والدین که از مشکلات عاطفی رنج میبرند یا آنهایی که سابقه جنایی دراند بیشتر احتمال دارد که کودکان بزهکار داشته باشند تنبیه والدین تأثیری بر تقلیل بزهکاری ندارد و موجب تشدید و گاهی انتقامجو میگردد. چنانچه روسو میگوید آنقدر کتک خوردم که حساسیتم نسبت به آن کم شد و سر انجام کتک به نظرم به صورت پاداشی برای دزدیهایم در آمد. با خود میگفتم وقتی مثل یک دزد کتک میخورم حق دارم مثل یک دزد هم رفتار کنم متوجه شوم که دزدیدن و کتک خوردن به هم مربوط هستند.
نقش دوستان و همسالان:
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
علل پیدایش و تداوم اعتیاد
هیچگاه نمیتوان یک دلیل واحد برای اعتیاد معرفی کرد و در قریب باتفاق موارد بیش از یک علت موجب بیماری گشته است.
چند علتی بودن اعتیاد : درواقع ۳ گروه از عوامل در پیدایش و ادامه این بیماری نقش دارند که شامل عوامل روانشناختی، زیست شناختی و اجتماعی میشوند. این موضوع از دو جنبه حائز اهمیت میباشد. نخست آنکه، هیچگاه نمیتوان یک دلیل واحد برای اعتیاد معرفی کرد و در قریب باتفاق موارد بیش از یک علت موجب بیماری گشته است. دوم آنکه، اگر در علل اعتیاد دقت کنید متوجه میشوید که این علل در کشورهای مختلف با هم تفاوت دارند. پرواضح است که مردمان هر کشوری ویژگیهای روانشناختی و بعضا حتی زیست شناختی خاص خود را دارند. ضمن آنکه، قوانین و آداب و سنن و بطور کلی ویژگیهای اجتماعی کشورها یکسان نمیباشند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که همچون دیگر علوم، کتب و مقالات علمی معتبر موجود در این زمینه ایرانی نمیباشند؛ یعنی نویسندگان این کتب، بیمارانی که مورد بررسی قرار گرفته اند و بالاخره، جامعه مورد مطالعه، ایرانی نبوده اند. بنابراین نمیتوان و نباید به مطالب این کتابها اعتماد کامل داشت، درعوض باید بیشتر بکوشیم و بیماری اعتیاد را در جامعه خود و بیماران ایرانی مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. متاسفانه، با آنکه اعتیاد شایعترین بیماری و معضل این مملکت، و هولناکترین درد این مردم است، آنچنان که باید و شاید مورد توجه مراکز و اشخاص دارای امکانات تحقیقاتی قرار نگرفته است و تکیه بر منابع خارجی بنابه دلایلی که گفتم میتواند گمراه کننده باشد. مثال کوچکی عرض میکنم و بعد به اصل مطلب میردازم: در آمریکا؛ شایعترین ماده مورد سو مصرف، ماری جوآنا میباشد و دومین اعتیاد مربوط میشود به کوکائین. در حالیکه در کشور ما، کوکائین شاید رتبه آخر را داشته باشد و در مورد ماری جوآنا هم با آنکه در کشور ما انواع دیگر آن (حشیش و گراس و..)شایع میباشند ولی علل و شرایط مصرف حشیش در ایران بسیار متفاوت از آمریکا میباشد. ویژگیهای فرهنگی، مذهبی و روانی مردم ما و همچنین قوانین و شرایط اجتماعی ما با آمریکا بسیار متفاوت است بنابراین، کتاب و مقاله ای که اعتیاد را در آمریکا بررسی کرده است نمیتواند برای ما منبع معتبری باشد.
هرچند در بخشهای دیگر این سایت هم عرض کرده ام ولی لازم میدانم اینجا هم بر این نکته تاکید کنم که هدف اصلی من از این سایت آگاهی دادن به همه هموطنان است، ازینرو سعی میکنم مطالب علمی را تا حد ممکن ساده و روان ارائه کنم. در مورد علل اعتیاد آنچه که در زیر آمده است و مورد باور من میباشد حاصل ۹ سال تجربه من و نیز تحقیقی است که بر روی ۲۵۰۰ بیمار انجام داده ام. البته این تحقیق کاملا بی عیب نبوده است و ازجمله نقائص آن که از کمبود امکانات ناشی شده است، محدود بودن آن میباشد. باین معنی که از بین علل احتمالی اعتیاد به ده مورد از علل شایع اکتفا شده است و علل نادر مورد بررسی من قرار نگرفته اند. ضمن آنکه در این تحقیق به سخنان و اطلاعات ارائه شده از جانب بیماران اکتفا شده است. بهرروی تعدادی از شایعترین علل اعتیاد در بیماران مورد مورد مطالعه من بشرح زیر میباشند:
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
علل و عوامل موثر در بزهکاری :
علت بروز بزهکاری معمولاً علت واحدی نیست بلکه همیشه چندین علت دست به دست یکدیگر داده و باعث بروز بزه در افراد میگردند. اینک علل مهمی را که میتوان نسبت به سایر عوامل اساسیتر تشخیص داد در زیر اشاره مینمایم.
عوامل اجتماعی: جامعه شناسان به عوامل مستقیم و غیر مستقیم محیط و تراکم جمعیت، وضع سکونت، آلودگی هوا و غیره توجه کردهاند. نقش شرایط اجتماعی و تعارضاتی که در چهارچوب آن به وقوع میپیوندد، انکارناپذیر است. مع ذلک نه میتوان بزهکاری را تنها بر اساس عوامل اجتماعی بررسی کرد و نه یافتههای مستقل این زمینه قبلی همواره هماهنگ است.
بررسیها نشان میدهد وقتی که در جامعهای ثبات و پایداری اجتماعی و جود نداشته باشد، جامعه در شرایط دشواری چون شورش، جنگ یا انقلاب باشد و یا پارهای شرایط غیر عادی و ناسازگاری عمومی در جامعه رواج داشته باشد، میزان بزهکاری رو به افزایش میگذارد. و به عکس، هر قدر جامعه به سوی پایداری سوق داده شود، میزان بزهکاری کاهش مییابد.
طبقه اقتصادی: فقر یکی از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدی و انحراف جنسی در مردم، به ویژه اطفال و نوجوانان است. فقر بیگمان به وجود آورنده سختیها و ناملایماتی است که اگر نتوان با آنها مبارزه کرد، خواه ناخواه انسان را به زانو در میآورد. بیشتر محرومیتها و برآورده نشدن تمایلات که موجب عدم اطمینان اجتماعی میشود، ناشی از عامل فقر است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیکاری، کمبود مواد غذایی و پوشاکی، بیسوادی و عقب افتادگی، جهل و خرافات، عدم بهداشت کافی و انواع بیماریهای روحی و جسمی و حتی در سطح جهانی، جنگها و خونریزیها، ریشه در نیازهای مادی و ترس از فقر دارد. فقدان مسکن، زندگی در زاغهها، سوء تغذیه و بهداشت ناکافی نیز که با فقر، ارتباط دارند. از عوامل مهم بزهکاری به شمار میآیند.
روابط والدین و نوجوان: احتمال میرود مهمترین عامل مؤثر در بزهکاری، روش تربیتی نارس یا اختلال در شبکه ارتباطی خانواده باشد. تقریباً تمام پژوهشها نشان دادهاند. والدین که با کودکان خود مهربان نیستند بیشتر احتمال دارد که فرزندانی بزهکار داشته باشند.
افزایش احتمال بزهکاری در خانوادههایی وجود دارد که :
1 ـ والدین از روشهای انضباطی بسیار سخت گیرانه یا بسیار بیبند و بار و فریبنده استفاده میکنند.
2 ـ شیوه انضباطی به جای آنکه مبتنی بر استدلال باشند مبتنی بر تنبیه بدنی است.
3 ـ والدین نسبت به فرزندان خود به جای آنکه گرم و صمیمی و عاطفی باشند، بیتوجه، غافل و تمسخر کننده هستند آشکار شده است که کودکان بزهکار رابطه بسیار ضعیفی با پدران خود داشته و آنها را به عنوان الگوهای غیر قابل پذیرش ارزیابی میکنند. خانوادههای کودکان بزهکار اغلب فاقد پدر بوده و با پدر غیبت طولانی دارد در حالی که بزهکاری با جدایی و طلاق در خانواده همستگی دارد، ثابت شده است که داشتن مشکلاتی در مدرسه با بزهکاری رابطه بالایی دراد هم چنین، والدین که از مشکلات عاطفی رنج میبرند یا آنهایی که سابقه جنایی دراند بیشتر احتمال دارد که کودکان بزهکار داشته باشند تنبیه والدین تأثیری بر تقلیل بزهکاری ندارد و موجب تشدید و گاهی انتقامجو میگردد. چنانچه روسو میگوید آنقدر کتک خوردم که حساسیتم نسبت به آن کم شد و سر انجام کتک به نظرم به صورت پاداشی برای دزدیهایم در آمد. با خود میگفتم وقتی مثل یک دزد کتک میخورم حق دارم مثل یک دزد هم رفتار کنم متوجه شوم که دزدیدن و کتک خوردن به هم مربوط هستند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 23 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
عدالت اجتماعی
مقدمه
مسئله عدالت با وجود اینکه یک مسئله اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، ولی از نظر مکتب شیعه آنقدر مهم است که در کنار پنج اصل اعتقادی یعنی توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت قرار گرفته است. به همین دلیل عدالت باید یک مسئله فراگیری باشد و نمیتوان عدالت را فقط اختصاص به یک بعد از زندگی اجتماعی مردم تلقی کرد. اینکه در کنار اصول اعتقادی مسلمانها قرار گرفته، مانند همه اصول اعتقادی باید فراگیر باشد.
عدالت آنقدر مهم و فراگیر است که در اعتقاد شیعه، عدالت از خداوند شروع میشود، در نظر شیعه رأس حکومت باید عادل باشد، امام باید عادل باشد، مرجعتقلید و قاضی باید عادل باشند. هیچ کسی نیست که در حکومت قرار بگیرد و از عدالت برخوردار نباشد، اگر عادل نباشد مشروعیتش را از دست میدهد. پس در حقیقت ارکان جامعه به عدالت بستگی دارد. عدالت فراگیر شامل در دو بعد بسیار مهم است. اول عدالت سیاسی و دوم عدالت اقتصادی. در ادبیات ما وقتی صحبت از عدالت اجتماعی میشود، عموماً سراغ مقابله با فقر یا سراغ عدالت اقتصادی میروند، در حالی که عدالت سیاسی مقدم بر عدالت اقتصادی است. اگر عدالت سیاسی نباشد، عدالت اقتصادی بوجود نمیآید و اگر ایجاد شود خود به خود از بین خواهد رفت. اولین انحرافی که در صدر اسلام شروع شده است، انحراف از عدالت اقتصادی نبوده، بلکه انحراف عدالت سیاسی بوده است. خلیفه دوم فردی بسیار زاهد بود. زهد او به حدی بوده که در کتب تشیع هم ذکر شده است. او مشکل عدالت اقتصادی نداشت، مشکل او عدالت سیاسی بوده است. پس اولین انحراف که شروع میشود، عدالت سیاسی است و دومین انحراف که در دوران عثمان اتفاق افتاد، عدالت اقتصادی میباشد. یعنی عدالت اقتصادی با یک فاصله زمانی از عدالت سیاسی به انحراف کشیده میشود.
فهم عدالت سیاسی ساده و شفاف است. عدالت سیاسی یعنی اینکه هر کسی در جای خودش باشد. آنهایی که کوچکند بزرگ نشوند و آنهایی که بزرگند کوچک نشوند. اینکه امیرالمومنین فرمود من همه را غربال میکنم! آنهایی که پایین رفتهاند، بالا بیایند و آنهایی که بالا هستند پایین بروند؛ یعنی من از عدالت سیاسی شروع میکنم و ایشان از عدالت سیاسی شروع کردند و بعد به زدودن فقر اقتصادی پرداختند. حضرت امیرالمومنین در سال چهارم حکومت خویش، خطاب به جمع فرمودند؛ آیا فقیری در حکومت من میبینید؟ همه اعلام میکنند که ما فقیری سراغ نداریم.
اگر کسی توانایی و شایستگی کسب جایگاه مدیریتی را نداشته باشد و بخواهد عدالت اقتصادی را برقرار کند، شدنی نیست. دلیلش این است کـه در اینجا عدالت سیاسی مراعات نشده است. البته اگـر عـدالت سیاسی باشد ولی تلاشی برای استقرار عدالت اقتصادی نشود، این هم به معنای تحقق عدالت نیست.
یکی از ویژگیهای عدالت فراگیر این است که عدالت سیاسی و اقتصادی توأمان در یک جامعه مستقر باشد. هم عدالت سیاسی و هم عدالت اقتصادی باید با هم توأم باشند.
تقدم عدالت سیاسی به معنی کم اهمیت بودن عدالت اقتصادی نیست، عدالت اقتصادی در ادبیات ما بد تفسیر شده است. در کشور ما عدالت اقتصادی را عمدتاً در توزیع میدانند. یعنی مقابله کردن با فقر. اگر عدالت اقتصادی صرفاً مقابله با فقر باشد یک گداخانه بزرگی درست میشود که این خلاف اسلام است و با روح اسلام سازگاری ندارد.
حضرت امام میفرماید؛ شاید یکی از دلایل توجه به قرضالحسنه این است که اسلام با گداپروری مخالف است. اگر قرضی میگیرید باید آن را برگردانید. یعنی باید کار کرد، تولید کرد تا بتوان قرض را پرداخت.