در نظامها و سبک های ادبی همواره بر برتری هنرور، هنر پرور و صاحب
هنر تکیه و تأیید شده است این برتری گاه از زبان حماسه سرای بزرگ ایران
فردوسی نوعی گوهر فردی و در خود پادشاهان و پهلوانان و بزرگان همپایه با
فرایندی ایزدی یاد شده و گاهی از زبان غزلسرایان همچون حافظ از هنر همانند
گوهر نفس فضیلت و کمال سالک و رهرو یاد شده گاهی از دید منتقدانت اجتماعی
همچون عبید، صائب و یا پروین اعتصادمی هم همچون اخلاقی و گاهاً در برابر
کلمة عیب به کار میرفته است. اما خود واژه هنر از یک واژه بسیار کهن سان
...